مرتضی صادقی تهرانی
مرتضی صادقی تهرانی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
تحصیل
مرتضی صادقی تهرانی یکی از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی بود. درباره تحصیلات او پیش از ورودش به درسهای امامخمینی اطلاعاتی در دست نیست. او درباره ورود به درسهای امامخمینی میگوید:
«من در سال ۱۳۷۱ق (۱۳۳۰ش) بعد از مراسم چهلم مرحوم حجت (رضوانالله علیه) موفق شدم به حوزۀ درس حضرت امامخمینی وارد شوم. اینکه من به محضر ایشان وارد شدم، توفیقی بود که خدای متعال به من عنایت کرد و جز فضل حق تعالی چیز دیگری نبود. چراکه ممکن بود به حوزههای دیگری بروم و در این صورت دیگر نمیتوانستم تا این اندازه از محضر امام(ره) بهرهمند شوم».
صادقی تهرانی درباره درسهای امامخمینی و ویژگی این درسها میگوید:
«در میان بزرگان دین، کمتر کسی در این حد از اقتدار و عظمت روحی دیده شده است. کسی که تخصص و مهارت در علوم مختلف اسلامی داشته، نه تنها رنگ خاصی به او نبخشیده، بلکه خود وی بر همۀ این علوم مشرف است و آنها را برای رسیدن به عالیترین هدف در اختیار خود درآورده است؛ هدفی که چیزی نیست جز وصول به قرب حق تعالی و طلب رضای او است. اگرچه باید اضافه کرد که عظمت امام(ره) و جایگاهشان نزد حق تعالی بیش از اینهاست و آنچه گفته شد تنها بر اساس درک ناقص خود من بود. اگرچه در دورهای که من در حوزۀ امام حضور داشتم، دیگر مراجع و فقیهان نیز موعظههایی داشتند و توصیههای اخلاقی میکردند، اما فاصلۀ تأثیر کلام آن بزرگواران و حضرت امام(ره) آنقدر زیاد بود که قابل توصیف نیست. اثر کلام امام بر روح شنوندگان چنان بود که چهرههای آقایان طلبه پس از شنیدن موعظههای ایشان دگرگون میشد. ویژگیهای محضر امام(ره) بسیار بود. اولین ویژگی که من احساس کردم، جدیت حوزۀ درس ایشان بود. در زمان حیات مرحوم آیتالله بروجردی(رض) تنها درسی که در قم، اکثر افرادش محصل واقعی و جدی بودند، حوزۀ درس امامخمینی بود. دیگر حوزههای درسی که گاهی به آنجا میرفتم دارای این خصوصیت نبودند و همه جور افراد در آنها حضور داشتند. تنها درسی که از نظر اخلاقی، آراستگی داشت و شاگردانش افرادی جدی و از بهترین طلبهها و فضلای قم به شمار میآمدند، حوزۀ امام بزرگوار(س) بود. حضرت امام(س) مقید بودند که همیشه در آخرین روز تدریسشان که منجر به تعطیلات تابستانی یا ماه محرمالحرام یا دهۀ آخر ماه صفر و یا ماه مبارک رمضان میشد، برای طلبهها موعظه کنند. یکی از موضوعهایی که بارها دربارۀ آن موعظه فرموده بودند و بر روی آن هم بسیار تکیه داشتند، اخلاص در عمل بود؛ و همیشه این آیۀ کریمه از قرآن را شاهد میآوردند: «اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم. قل انما اعظکم بواحده آن تقوموا للّه». ایشان در اطراف این موضوع توضیحهایی میدادند و میفرمودند: «انسان باید در کارهایش هدف و مقصدی جز خدای متعال نداشته باشد». در هنگام صحبت، گویی تمام اعضای وجودشان سرشار از اخلاص بود. بهگونهای که کلمههای ایشان آنقدر دلنشین بودند که گمان نمیکنم کسی از شنوندگان موعظۀ ایشان، لحظهای از لحظههای موعظههای معظم له را فراموش کرده باشد. در بعضی افراد موعظههای ایشان چنان تأثیر میگذاشت و در روحشان حلول میکرد که انگار همیشه در برابر چشمانشان قرار دارد. هر کاری که انسان میخواست انجام دهد، به یاد موعظۀ امام(ره) و آیۀ کریمۀ «قل انما اعظکم» میافتاد که ایشان بهعنوان تنها موعظه القا میفرمودند».[۱]
صادقی تهرانی خاطراتی از امامخمینی نقل میکند که نشان از روحیه مبارزاتی او دارد. ازجمله وقتی یکی از روحانیان برای سخنرانی در رادیو دعوت شد و حرفهایی در تأیید حکومت پهلوی زد، صادقی تهرانی از امامخمینی خواسته بود تا از چنین فردی برای سخنرانی در بیت خودشان دعوت نکند؛ درخواستی که با مخالفت امامخمینی روبهرو شده بود و امامخمینی دعوت از روحانی مذکور را با هدف جلوگیری از افتادن او در دام حکومت پهلوی بیان کرده بود.[۲]
پانویس
منابع
- برداشتهایی از سیره امامخمینی (س) (۱۳۷۹)، گردآورنده: غلامعلی رجائی، ج۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
- سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امامخمینی(س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی و با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.