سیدرضا حسینی مازندرانی

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۷ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۱۰ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سیدرضا حسینی مازندرانی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

او در سال ۱۳۱۷ش در روستای متکازین شهرستان بهشهر به دنیا آمد. خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌ای در متکازین آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و در حوزه علمیه آیت‌الله محمد کوهستانی در روستای کوهستان بهشهر مقدمات را فراگرفت. در ۱۶ سالگی برای ادامه تحصیل راهی قم شد و معالم را نزد مرتضی بنی‌فضل و سیوطی را پیش رحمت‌الله فشارکی خواند. در مطول از شاگردان مصطفی اعتمادی تبریزی و در رسایل از شاگردان شیخ جعفر سبحانی بود. مکاسب را هم پیش علی‌اکبر مشکینی و کفایه‌الاصول را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی.[۱] و حسینعلی منتظری فراگرفت.[۲] آنگاه در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، امام‌خمینی، میرزا هاشم آملی.[۳] و آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری شرکت کرد.[۴] درباره سال‌های حضور او در درس امام‌خمینی گزارشی در دست نیست، ولی او در مصاحبه با هفته‌نامه حریم امام، تأکید می‌کند که «در این اواخر نیز به درس امام می‌رفتم و استفاده می‌کردم».[۵] بنابراین می‌توان گفت که در سال‌های منتهی به تبعید امام‌خمینی در آن درس‌ها شرکت داشته است. او اجازاتی از امام‌خمینی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمود حسینی شاهرودی، مرعشی نجفی، گلپایگانی، محمد فاضل لنکرانی، ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی، سیدمحمدعلی علوی گرگانی و مقام معظم رهبری دریافت نمود.[۶]

حسینی مازندرانی که در محله قاضی یخچال قم، در همسایگی امام‌خمینی سکونت داشت، در اغلب سخنرانی‌های امام‌خمینی حضور می‌یافت. در سال ۱۳۴۱ش و در جریان برگزاری رفراندوم موسوم به انقلاب سفید، در تظاهرات مردم قم علیه آن حضور داشت. در آن سال‌ها (۱۳۴۱-۱۳۴۳ش)، از رابطان امام‌خمینی با علمای مازندران بود.[۷] پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داد و در ۴ فروردین ۱۳۴۴ ش همراه با جمعی از علما و محصلان مازندرانی حوزه علمیه قم در نامه‌ای به نخست‌وزیر وقت، به تبعید امام‌خمینی اعتراض کرد و خواستار بازگرداندن امام‌خمینی به کشور و نیز آزادی سایر زندانیان شد.[۸] پس از آن در شهر بهشهر به ایراد سخنرانی‌های انتقادی می‌پرداخت و به‌ویژه در موسم تابستان، نماز جماعت را در مسجد جوادیه بهشهر اقامه و از حکومت پهلوی انتقاد می‌کرد. یک بار به سبب انتقاد از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور دستگیر و در زندان شهربانی بهشهر زندانی شد، ولی با اعتراض مردم آزاد گردید.[۹] او در سال‌های حضور امام‌خمینی در نجف اشرف، به آن شهر سفر کرد و به گفته خودش، در مدتی که در نجف بود، در مسجد شیخ انصاری، محل تدریس امام‌خمینی حضور می‌یافت.[۱۰] بنابراین او به شرکت در درس امام‌خمینی (در نجف اشرف) تصریح نمی‌کند، ولی به نظر می‌رسد مدت کوتاهی در آن درس (خارج فقه) شرکت می‌کرده است. او که بارها از سوی آیت‌الله گلپایگانی برای تبلیغ دین به برخی از شهرها اعزام شده بود.[۱۱], پس از درخواست هیئت‌امنای مسجد حجت بن الحسن شهرری، به آن شهر رفت و به تبلیغ دین و تدریس دروس حوزوی در آن شهر پرداخت. او سپس مسجد امام حسین را در شهرری بنیان نهاد و آنجا را به مرکزی برای فعالیت‌های سیاسی تبدیل کرد.[۱۲] علاوه بر آن، کتابخانه‌ای را در آن مسجد بنیان نهاد.[۱۳] در همان مسجد هیئت مکتب القائم را نیز تشکیل داد و در آن هیئت به بیان احکام دین بر اساس رساله عملیه امام‌خمینی می‌پرداخت. همچنین به سبب ایراد سخنرانی‌های انتقادی، چندین بار دستگیر شد.[۱۴] او در ۱۳۵۶-۱۳۵۷ از روحانیان مبارز تهران بود و در قالب آن تشکل روحانی، اعلامیه‌های سیاسی و انتقادی علیه حکومت پهلوی را امضا می‌کرد.[۱۵] به سبب تداوم فعالیت‌های سیاسی، یک بار دستگیر و یک بار نیز تحت تعقیب قرار گرفت.[۱۶]

حسینی مازندرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تشکیل نهادهای انقلابی چون کمیته‌های انقلاب اسلامی در شهرری نقش داشت. سپس مسئولیت عقیدتی ـ سیاسی کلانتری‌های شهرری را بر عهده گرفت و مدتی هم مسئولیت عقیدتی ـ سیاسی ژاندارمری شهرری و ورامین را بر عهده داشت. سپس به قضاوت در دادگاه انقلاب اسلامی شهرری پرداخت، ولی پس از مدتی از سمت‌های اداری کناره گرفت و حوزه علمیه امام حسین را در شهرری و در جوار مسجد امام حسین بنیان نهاد و ضمن اداره آن مدرسه، به تدریس و تبلیغ دین در آن مسجد پرداخت. تأسیس کتابخانه و صندوق قرض‌الحسنه امام حسین از دیگر فعالیت‌های او در شهرری بود. او همچنین تلاش زیادی در تعمیر و نگهداری تعدادی از مدارس علمیه تهران ازجمله فیلسوف‌الدوله (آیت‌الله حق‌شناس)، اقصی و محمودیه داشت. همچنین علاوه بر تأسیس مسجد سیدالشهدای شهرری، در بنای مسجد جامع متکازین و مسجد روستای برما در استان مازندران نقش داشت.[۱۷]

پانویس

  1. «آیت‌الله سیدرضا...»، ص۱۷.
  2. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۸، ص۱۵۱.
  3. «آیت‌الله سیدرضا...»، ص۱۷.
  4. شریف‌رازی، گنجنه دانشمندان، ج۸، ص۱۵۱.
  5. «به مناسبت میلاد امام...»، ص۸.
  6. «آیت‌الله سیدرضا...»، ص۱۷.
  7. «آیت‌الله سیدرضا...»، ص۱۸.
  8. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۵۸-۱۶۰.
  9. «آیت‌الله سیدرضا...»، ص۱۷.
  10. «به مناسبت میلاد...»، ص۹.
  11. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۸، ص۱۵۱-۱۵۲
  12. «آیت‌الله سید...»، ص۱۸.
  13. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۸، ص۱۵۲.
  14. «آیت‌الله سید...»، ص۱۸.
  15. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۸۵-۳۸۶، ۴۳۵-۴۳۷، ۴۶۷-۴۷۰، ۴۸۳-۴۸۷ و۴۹۹-۵۰۰.
  16. «به مناسبت میلاد...»، ص۹.
  17. «آیت‌الله سید...»، ص۱۸.

منابع

  • «آیت‌الله سیدرضا حسینی: رابط علمای مازندران با امام بودم» (۱۳۹۶)، نشریه حریم امام، سال ششم، شماره ۲۹۵، ۲ آذر
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
  • «به مناسبت میلاد امام عصر، بررسی حکومت مستضعفین در گفتگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسینی مازندرانی: قیام امام، اسلام و روحانیت را زنده کرد» (۱۳۹۳)، هفته‌نامه حریم امام، شماره ۱۲۱، ۲۲ خرداد
  • دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.