کاربر:Salehi/صفحه تمرین۳
قم، شهری کهن، مدفن فاطمه معصومه(س)، مرکز حوزههای علمیه شیعه و خاستگاه انقلاب اسلامی ایران.
شهر علمی و مذهبی قم در 125 کیلومتری جنوب شهر تهران واقع است (سازمان جغرافیایی، 48/161). گفته شده به دلیل جمعشدن آب در گودی زمین، دامداران و کشاورزان خانههایی به نام کومه و کوم در آن بنا کرده بودند که در برگردان عربی «قم» خوانده شد. برخی نیز لفظ «قم» را عربیشده بخش اولِ واژه کمیدان از توابع قم میدانند (ناصرالشریعه، 42 ـ 43 و 111 ـ 112؛ فیض، 1/84 ـ 85). به گزارشی پیامبر(ص) پیش از هجرت به مدینه در سفر به معراج با دیدن شیطان در این سرزمین با خطاب «قم یا ملعون: برخیز ای نفرینشده»، او را از این منطقه دور کرد که پس از آن قم نامیده شده است (مجلسی، 57/217) و در روایتی دیگر دلیل نامگذاری قم همراهی آنان با حضرت قائم(ع) است (همان، 57/216).
قم پیشینهای طولانی دارد. این شهر در اواخر دوره ساسانی از شهرهای آباد بوده و در شاهنامه فردوسی بارها از آن یادشده است (دهخدا، 11/15646؛ فیض، 1/70 ـ 71؛ ناصرالشریعه، 43). قم در گذشته به داشتن بناهای تاریخی، سردابها، زعفران، بادام و زیره و صنایعی چون حریربافی، بلورسازی، شیشهگری و چینیسازی شهره بوده است (دهخدا، 11/15648). جمعیت آن در سال 1335، 96499 نفر و در سال 1355، 247219 نفر، در سال 1365، 543139 نفر (صابری، 31), در سال 1385، 951918 نفر و در سال 1390، 1074036 نفر (آمار) بوده است.
قم در روایات
رسول خدا(ص) قم را مرکز اجتماع بندگان مؤمن خدا و منتظران شفاعت پیامبر خدا(ص) خوانده (همان، 18/311) و امامعلی(ع) سلام و رحمت و برکات خداوند را شایسته مردم قم دانسته است (قزوینی رازی، 197). امامصادق(ع) قم را سرزمین نجیبان و نمونه و حجت بر دیگر شهرها، مرکز علم و دانش و فضل و علاقهمند به اماممهدی(ع) و دری از درهای بهشت و شهر مقدس و حرم اهل بیت(ع) دانسته (مجلسی، 57/211 ـ 217) و مردم قم را اهل روایت و درایت و عبادت (همان، 57/217) و یاوران اهل بیت(ع) (همان، 57/214) معرفی کرده است. امامکاظم(ع) نیز آن را آشیانه و مأمن خاندان پیامبر(ص) (همان، 57/214 و 216 ـ 217) و امامحسن عسکری(ع) قمیان را از منتظران فرج ولیعصر(ع) شمرده است (همان، 18/311). امامان(ع) این شهر را به منزله پناهگاه اهل بیت(ع) و خانه آل محمد(ص) ستودهاند و از شیعیان خواستهاند در وقت بلا در قم ساکن شوند (همان، 57/214)؛ چنانکه امامکاظم(ع) از قیام مردی از قم با همراهی یارانی استوار و مقاوم خبر داده که در راه حق قیام کرده و از جنگ و دشواری نمیهراسند (همان، 57/216). با حضور فرزندان اهل بیت(ع) و علویان ازجمله فاطمه معصومه(س) در قم، این شهر پایگاه اهل بیت(ع) و مرکز علم و دانش و عالمان و راویان بزرگ شیعه شد (← ادامه مقاله). مردم ایران نیز به این شهر توجه ویژه داشته و افزون بر سفر به قم برای زیارت و تحصیل علوم دینی، بزرگان خود را در آن، به خاک میسپردهاند (دهخدا، 11/15647؛ شاردن، 9/128؛ شیل، 153).
قم در طول تاریخ
قم در دورههای مختلف تاریخ، فراز و نشیبهای زیادی را به خود دیده است. این شهر در سال 23ق به دست ابوموسی اشعری فتح شد (قمی، 25؛ ابنکثیر، 7/112). در آغاز زیر نظر اصفهان بود و در زمان هارون الرشید از اصفهان مستقل شد (قمی، 104؛ ناصرالشریعه، 37؛ خاکرند، 163).
موسیبنعبداللهبنسعد اشعری نخستین کسی بود که در قم آشکارا به ترویج تشیع پرداخت (قمی، 278؛ سمعانی، 10/485). تشیع در اواخر قرن اول هجری در قم گسترش یافت و بهتدریج مرکزی بسیار مهم برای اهل بیت(ع) شد. با فشار بنیامیه و بنیعباس بر شیعیان مهاجرت پیروان اهل بیت(ع) به این شهر شدت گرفت. بهویژه تشدید فشارهای حجاجبنیوسف کارگزار امویان به پیروان اهل بیت(ع) (مسعودی، 3/125 و 164؛ قمی، 38 و 158؛ ابنابیالحدید، 11/43 ـ 44) موجب شد شیعیان از عراق به مناطق امنتری ازجمله قم هجرت کنند. پس از شکست جنبش عبدالرحمن پسر محمدبناشعث علیه بنیمروان در سال 94ق گروهی از سپاهیان وی از فرزندان مالکبنسائب اشعری (رئیس پلیس مختار ثقفی) از عراق به قم کوچ کردند و در این شهر ساکن شدند (ابوالفداء، 470؛ سمعانی، 10/484 ـ 485). همزمان با این رویداد، گروهی از قبیله بنیاسد به قم آمدند و در روستای جمکران ساکن شدند و نخستین مسجد را در آن بنا کردند (قمی، 37 ـ 38؛ خاکرند، 162 ـ 163). با کوشش اشعریها قم به صورت شهری علمی و معتبر در آمد. برخی از تاریخپژوهان جانبداری قمیان از جنبش مطرفبنمغیره علیه بنیمروان در سال 77ق را نشانه حضور شیعه در قم پیش از آمدن اشعریان شمردهاند (فقیهی، تاریخ مذهبی قم، 86). از خاندان بزرگ اشعری (نحوی، زکریابنآدم، 1/9 ـ 24)، خاندان ابنبابویه قمی (مامقانی، 1/338)، خاندان برقی (امین، سیدمحسن، 2/181)، خاندان ابراهیمبنهاشم (خویی، 1/177 ـ 192) و خاندان عبدالعزیزبنمهتدی (حر عاملی، 10/472؛ خویی، 17/18) صدها عالم و راوی حدیث در قم حضور داشته و به فعالیتهای علمی و تبلیغ تشیع و خدمت به مردم مشغول بودهاند (نحوی، علیبنابراهیم، 1/12 و 48). احمدبنمحمدبنعیسی قمی، زکریابنآدم و شاگردان او چون احمدبنابینصر بزنطی، احمدبناسحاق اشعری و محمدبنسهل اشعری (امین، سیدمحسن، 7/63)، احمدبنمحمد بنخالد برقی (خویی، 2/234) ابراهیمبنهاشم و علیبنابراهیم (نجاشی، 16 و 260) نمونهای از آن عالمان و روایاناند. وجود بیش از 30 تن از راویان قمی در آغاز سده دوم، نشاندهنده تکوین حوزه علمیه و جنب و جوش علمی در قم است (مهاجر، 192 ـ 195). سفر محدثان دیگر نقاط به قم برای فراگیری معارف اهل بیت(ع)، از مساعدبودن فضای علمی قم در قرنهای نخستین هجری حکایت دارد (جباری، 101 ـ 102) (← مقاله حوزه علمیه قم).
امنیت قم برای خاندان پیامبر(ص) و نیز زمینه گسترش تشیع در این منطقه موجب شد که امامزادگان از قرن سوم قمری، به این شهر کوچ کنند و با استقبال اهالی قم مواجه شوند. با رحلت یا شهادت فرزندان پیامبر(ص) مردم قم مزارشان را محترم میداشتند که تعداد 344 نفر از امامزادگان در قم شناسایی شده است (خاکرند، 163؛ ناصرالشریعه، 113؛ فقیهی، تاریخ مذهبی قم، 106 ـ 107).
فاطمه معصومه(س) فرزند امامموسیبنجعفر(ع)، در سال 201ق به قصد دیدار برادرش امامرضا(ع) به ایران آمد و در نزدیکی ساوه بیمار شد که قمیان وی را به قم آوردند. ایشان پس از هفده روز اقامت در این شهر از دنیا رفت و در قم دفن شد (ناصرالشریعه، 165). از امامرضا(ع) و دیگر امامان(ع) درباره ثواب زیارت آن حضرت روایاتی نقل شده است (مجلسی، 48/317 و 57/228). پس از حضور آن بانو در قم بسیاری از بنیهاشم و نوادگان پیامبر(ص) با احساس امنیت و پذیرش مردم به قم کوچ کردند (قمی، 215). مرقد ایشان در حیات اجتماعی، اقتصادی و علمی این شهر تحولآفرین بود و طی تاریخ، مدرسههای علوم دینی و مراکز نشر اندیشههای شیعی در این شهر شکل گرفت (فقیهی، تاریخ مذهبی قم، 104 ـ 105) (← مقاله فاطمه معصومه، حضرت). منابع تاریخی و روایی از ارتباط مالی و فرهنگی مردم قم با امامان(ع) خبر دادهاند و مردم قم را جزء نخستین کسانی معرفی کردهاند که خمس و هدایای بسیاری را برای امامان(ع) میفرستادند (کلینی، 1/517؛ مجلسی، 50/185).
مردم قم به دلیل گرایشهای شیعی، از آغاز در برابر خواستههای نامشروع کارگزاران دولتهای اموی و عباسی مقاومت میکردند (قمی، 30 ـ 31، 163 ـ 164؛ فیض، 1/159). در طول دولت بنیعباس این شهر شاهد مخالفتهای گسترده مردم علیه والیان آن بوده است (بلاذری، 307؛ قمی، 102؛ ابناثیر، 6/399). در زمان دولت آل بویه، قم از جهت علمی و فرهنگی پیشرفت کرد (فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان، 450) و قمیان نیز به پیشرفت دولت آل بویه کمک میکردند (خاکرند، 164). با تسلط غزنویان، به دلیل گرایش آنان به مذهب تسنن افراطی، به قم بهشدت بیتوجهی شد (قریشی، 53)؛ اما در عصر سلجوقیان به جهت وجود دانشوران قمی در تشکیلات اداری این سلسله، این شهر از نظر فرهنگی و عمرانی پیشرفت کرد (همان، 54) و در آن مدرسهها و مسجدهای بسیاری ساخته شد (قزوینی رازی، 194 ـ 195)؛ چنانکه در دو جای آن نماز جمعه اقامه میشد (همان، 395). در حمله مغولان در سال 621ق، شهر قم به دست افراد متعصب و مخالف شیعه در سپاه چنگیزخان مغول ویران و نماینده ساداتشهر به نام سیدسربخش به شهادت رسید (آقابابایی و قریشی، 5 ـ 7). در دوره تیموریان در قرن نهم این شهر چند سال به دارالخلافه تبدیل شد (خاکرند، 165).
در دوره صفویه (905 ـ 1135ق) قم پیشرفت قابل توجهی کرد و شاهعباس اول مردم را به زیارت مشهد و قم تشویق میکرد (مصاحب، 2/1572). در این دوره قم فضای فرهنگی آرامی به دست آورد و بنای حرم مطهر فاطمه معصومه(س) بازسازی شد (امین، احمد، 2/1069). پس از سقوط صفویه به دست افغانها در سال 1135ق (مصاحب، 2/1572)، قم رو به ویرانی نهاد و پس از آن به دست سپاه نادرشاه افشار بسیار صدمه دید (خاکرند، 166). قم در دوره قاجاریه نیز مورد توجه بود و از دوره فتحعلیشاه قاجار به آبادانی مکانهای زیارتی، مدرسهها، مسجدها و ساختمانهای عمومی توجه شد (سلطانزاده، 167 ـ 168). جمعیت قم در این دوره تا 35 هزار نفر تخمین زده شده است (پرکاری و بیطرفان، 217). در دوران حکومت زند و قاجار تحول جمعیتی جدیدی در قم روی داد و طایفههای مختلفی ازجمله بیگدلی، زندیه، کلهر، سعدوند و خلج از سمت غرب ایران در قم ساکن شدند (مدرس طباطبایی، 79 ـ 84). این شهر در هنگام وقوع انقلاب مشروطه نیز پذیرای مهاجرت علمای عدالتخواه تهران بود (ناظمالاسلام کرمانی، 3/435 و 438 ـ 451). اهمیت سیاسی و جغرافیایی قم سبب شد این شهر مقارن جنگ جهانی اول، به اشغال روسها در آید (مکی، 1/120).
عبدالکریم حائری یزدی که در حوزه اراک تدریس میکرد، به درخواست علمای قم در پایان سال 1300 و آستانه نوروز 1301 به شهر قم هجرت کرد و به این شهر و حوزه علمیهاش رونق بخشید. به همت او مدرسههای دینی احیا و کارهای خدماتی بسیاری برای شهر قم انجام شد (← مقاله حائری یزدی، عبدالکریم). رونق حوزه علمیه قم و به دنبال آن انتقال مرجعیت شیعه به این شهر موجب شد که قم مرکز مهم مذهبی کشور گردد (ناصرالشریعه، 243؛ بصیرتمنش، 236 ـ 237؛ شریف رازی، 1/15 ـ 16) و در گسترش اسلام و تشیع نقش مهمی ایفا کند (امامخمینی، صحیفه، 5/407 ـ 408) (← مقاله حوزه علمیه قم). از آنجاکه قم با برنامههای رضاشاه پهلوی مخالف بود، وی تصمیم گرفت قم و عالمان آن را از میان بردارد (همان، 1/207). پس از رحلت مؤسس حوزه در سال 1315، سیدحسین طباطبایی بروجردی ازجمله با پیگیری و تأکید امامخمینی در سال 1323 به قم رفت و مرجعیت و سرپرستی حوزه بر عهده او قرار گرفت (شریف رازی، 1/66 و 2/7) (← مقاله بروجردی، سیدحسین).
امامخمینی در قم
امامخمینی که در حوزه اراک درس میخواند، پس از هجرت حائری یزدی، در تیر 1301 برای ادامه تحصیل از حوزه اراک به قم رفت (روحانی، 1/33) و از عالمانی چون سیدعلی یثربی و حائری یزدی بهره برد (← مقالههای استادان امامخمینی؛ اماکن تحصیل و تدریس). ایشان به زیارت فاطمه معصومه(س) اهمیت میداد (مختاری، 274؛ بدلا، 234) و گاه در مراسم و برنامههای عزاداری حرم شرکت میکرد (دوانی، 6/57).
امامخمینی در 27سالگی، پس از ازدواج با خدیجه ثقفی در خانهای اجارهای در خیابان ارم قم ساکن شد (روحانی، 1/43 ـ 44) و در مدت اقامت در قم، در هفت خانه در محلههای مختلف قم اجارهنشین بود (رجائینژاد و حاضری، 82 ـ 87؛ طباطبایی، 348 ـ 349). آخرین خانه اجارهای ایشان در محله یخچالقاضی قرار داشت که پس از چندی مالک آن شد (امامخمینی، صحیفه، 1/325؛ طباطبایی، 253 ـ 254) (← مقالههای خانه امامخمینی؛ اقامتگاهها). امامخمینی در قم درس میداد و در سالهای طولانی شاگردان فراوان و برجستهای تربیت کرد (← مقاله شاگردان امامخمینی). ایشان در کنار تقویت بنیانهای فکری و علمی شاگردان برای مبارزه با جریانهای انحرافی (بُدلا، 228؛ روحانی، 1/55 ـ 56)، به تهذیب اخلاق طلاب نیز توجه میکرد و درس اخلاق ایشان بر همین اساس شکل گرفت (بُدلا، 223 ـ 224) (← مقاله تدریس امامخمینی). ایشان پس از درگذشت حائری یزدی، با سرپرستان حوزه، سیدمحمد حجت، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر همکاری میکرد و به آنان در مدیریت حوزه و برنامههای آن مشورت میداد (روحانی، 1/108) و چنانکه خود یادآور شده، در هجرت بروجردی به قم نیز نقشآفرین بود و به ایشان نیز در امور مرتبط با حوزه و برنامهریزی و امور سیاسی یاری میرساند (← امامخمینی، صحیفه، 1/31).
قم در نهضت امامخمینی
نخستین جرقه نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی علیه رژیم محمدرضا پهلوی در قم و با حمایت مردم این شهر زده شد (همان، 1/78 و 93). با تصویب لایحه ضد اسلامی انجمنهای ایالتی و ولایتی در مهر 1341، امامخمینی و دیگر علمای قم، با آن به مبارزه برخاستند که سرانجام دولت اسدالله علم عقبنشینی و مصوبه یادشده را لغو کرد (← مقاله انجمنهای ایالتی و ولایتی).
دومین رویارویی امامخمینی با دولت پهلوی پس از طرح لوایح ششگانه موسوم به انقلاب سفید در 19 دی 1341 بود (ذاکری، 172 ـ 173). ایشان این برنامه را مقابله با اسلام و قرآن و خطری برای استقلال کشور برشمرد (صحیفه، 1/136 ـ 137). در سوم بهمن 1341 در آستانه ورود محمدرضا پهلوی به قم شمار زیادی از مردم قم به اعتراض به لوایح ششگانه و با شعار «اسلام پیروز است، استبداد محکوم است» تظاهرات کردند که به مقابله مأموران رژیم و زخمیشدن گروهی از مردم منجر شد (ذاکری، 177 ـ 178) و امامخمینی در اطلاعیهای آن را محکوم کرد (صحیفه، 1/142). ایشان در جلسهای با حضور فرماندار قم به جهت هتک حرمت مردم قم و جامعه روحانیت خواستار عزل اسدالله علم شد (همان، 1/143). محمدرضا پهلوی برای متقاعدکردن مراجع و علمای قم پیش از همهپرسی، با اطلاع پیشین به قم سفر کرد و فرماندار قم تلاش کرد تا علما را به استقبال وی ببرد؛ اما این حرکت با اقدام بهموقع امامخمینی خنثی شد. ایشان با صدور اعلامیهای خروج مردم از خانههایشان را تحریم کرد (انصاری، 42). پهلوی در چهارم بهمن وارد شهر قم شد؛ اما بازارها و مغازهها یکپارچه تعطیل بودند و به جز افراد محدودی که از پیش برای این کار آورده بودند، کسی در خیابانها و معابر دیده نمیشد. وی پس از سخنرانی تند و خشمگینانه علیه روحانیت، بیهیچ دستاوردی به تهران بازگشت (روحانی، 1/273 ـ 274) (← مقاله انقلاب سفید).
در عاشورای 1382ق/ 13 خرداد 1342ش هیئتهای عزاداری در قم همراه تصویر بزرگی از امامخمینی و شعار طرفداری از ایشان، به صورت منظم در خیابانهای شهر قم به حرکت در آمدند که برای رژیم پهلوی هراسانگیز بود (منصوری، 109). در عصر همین روز امامخمینی سخنانی مهم و آگاهیبخش علیه رژیم پهلوی در مدرسه فیضیه گفت و برای نخستین بار، پهلوی مورد شدیدترین سرزنشها قرار گرفت. این سخنرانی سبب شد در شب 15 خرداد، مأموران امنیتی، ایشان را بازداشت کنند و به تهران انتقال دهند. در اعتراض به این رفتار رژیم با یکی از مهمترین مراجع مذهبی شهر، قیام 15 خرداد 1342 در قم، تهران و چندین شهر دیگر رقم خورد که سرآغازی برای انقلاب اسلامی گردید. تظاهرات مردم در حمایت از امامخمینی با خشونت تمام سرکوب شد و در 17 خرداد در قم حکومتنظامی برقرار شد. مردم قم به مناسبت هفتم و چهلم شهدای این قیام مراسمی برگزار کردند. پس از حبس و حصر با آزادی امامخمینی در 18 فروردین 1343 هزاران نفر از مردم قم با ایشان دیدار کردند و به این مناسبت جشنهای باشکوهی در نقاط مختلف کشور برگزار شد (عاقلی، 2/174؛ روحانی، 1/830 ـ 833؛ مرادینیا، 76 ـ 77). ایشان ارتباط خود با مردم را بیشتر کرد و در برخی مجالس عزاداری و میلاد اهل بیت(ع)، در محلههای قم شرکت میکرد. ایشان به دیدار هیئتهای سوگواری در محلههای قدیمی قم چون چهلاختران، کوچه حکیم و آذر (مسجد جامع) میرفت که با استقبالِ باشکوه مردم همراه بود (معادیخواه، 2/282 ـ 283؛ روحبخش، 53/83 ـ 84) (← مقالههای پانزده خرداد؛ دستگیری امامخمینی).
امامخمینی پس از تصویب لایحه مصونیت امریکاییها در ایران (کاپیتولاسیون) در چهارم آبان 1343 علیه آن واکنش شدیدی نشان داد و ملت را به قیام فرا خواند. در سیزده آبان 1343، مأموران رژیم، ایشان را بازداشت و به ترکیه و سپس به عراق تبعید کردند (مدنی، 2/109 ـ 116؛ امینی، 292 و 297 ـ 298) (← مقاله کاپیتولاسیون). مردم قم بهویژه روحانیان پس از تبعید ایشان، مبارزه را ادامه دادند و با تشکیل مجلس دعا و نصب عکس ایشان بر در و دیوارهای قم، یاد ایشان را برای مردم و زائران تجدید میکردند (رحیمیان، 25 ـ 27). پس از درگذشت مرجع تقلید وقت، سیدمحسن حکیم در ۱۳۴۹، دوازده تن از مدرسان قم در اعلامیهای، بر مرجعیت امامخمینی تأکید کردند و به دنبال آن رژیم پهلوی ۲۵ تن از روحانیان و مدرّسان حوزه علمیه قم را به مدت سه سال از شهر قم تبعید کرد (صالح، 1/265 ـ 270).
در 20 دی 1350 در اعتراض به سخنان یکی از عوامل دربار پهلوی علیه امامخمینی، حوزه علمیه قم تعطیل شد و علما نمازهای جماعت را برگزار نکردند. روز بعد نیز تظاهرات گستردهای در شهر قم برپا شد که عوامل امنیتی و انتظامی آن را سرکوب کردند و عدهای مجروح و بازداشت شدند (قریشی، 58). در 15 خرداد 1354 نیز طلاب قم به مناسبت بزرگداشت شهدای قیام 15 خرداد 1342 مراسمی در مدرسه فیضیه برپا کردند که به درازا کشید و رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه یورش برد و طلاب را بازداشت و روانه زندان یا سربازخانهها کرد و مدرسه تا پیروزی انقلاب اسلامی تعطیل شد (← مقاله هفده خرداد).
به مناسبت درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی فرزند امامخمینی در اول آبان 1356 در نجف، مراسمی در مسجد اعظم قم و بازار این شهر برگزار شد. این مجلس نقطه عطفی در انقلاب اسلامی ایران به شمار میرود (یزدی، 354) (← مقاله خمینی، سیدمصطفی)؛ چنانکه در پی انتشار مقاله توهینآمیز درباره امامخمینی در روزنامه اطلاعات در 17 دی 1356 مردم قم به رهبری روحانیان با تظاهراتی گسترده علیه رژیم در روزهای 18 و 19 دی واکنش نشان دادند که این تظاهرات به خاک و خون کشیده شد و نقطه عطف دیگری در تاریخ انقلاب اسلامی شد (صالح، 1/469 ـ 476) (← مقاله نوزده دی). فضلا و طلاب اعزامی از حوزه علمیه قم در پیشبرد انقلاب در سراسر ایران نقشآفرین بودند و پیامهای انقلابی امامخمینی و رویدادهای قم را به شهرها و روستاهای کشور منتقل میکردند (مؤسسه تنظیم، 1/370).
قم پس از استقرار جمهوری اسلامی
امامخمینی در دهم اسفند 1357 از مدرسه علوی تهران برای زندگی به قم رفت؛ ولی از آنجاکه کوچههای باریک خانه امامخمینی در محله یخچالقاضی ظرفیت هزاران دیدارکننده را نداشت در خانه محمد یزدی در جنوب شرقی پل حجتیه ساکن شد و خانه شهابالدین اشراقی داماد ایشان، محل استقرار دفتر ایشان گردید. با نصب بلندگو روی پشت بام، امامخمینی برای دیدار با مردم بر روی بام میرفت و به ابراز احساسات آنان پاسخ میگفت. این خانه برای مدتی مرکز رهبری انقلاب و مدیریت کشور و تصمیمگیریهای سرنوشتساز بود (کهننسب، 378 ـ 379). ایشان افزون بر عموم، با بسیاری از شخصیتهای علمی و سیاسی داخلی و خارجی در همین خانه دیدار کرد (← امامخمینی، صحیفه، 6/281، 294، 317، 336، 349، 446 و 7/117، 140، 185، 253، 387) (← مقاله دیدارها).
امامخمینی افزون بر اداره کشور و دیدارهای عمومی و خصوصی، شبها به خانه خانواده شهدا میرفت و با آنان همدردی میکرد (انصاری کرمانی، 2/75). ایشان در تشییع جنازه شهید محمد مفتح، شهید مهدی عراقی و فرزند وی حسام در قم حضور یافت (همان، 2/75؛ جمهوری اسلامی، 1). سرانجام امامخمینی در سوم بهمن 1358 به دلیل بیماری قلبی به تهران رفت و ده سال پایانی عمر خود را در این شهر گذراند (← مقالههای بیماری امامخمینی؛ جماران).
افزون بر تحولات و خدماتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی حوزه علمیه قم صورت گرفته است (← مقاله حوزه علمیه قم) مردم قم در تشکیل نهادهای انقلابی همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (امامخمینی، صحیفه، 6/405) و جهاد سازندگی (همان، 9/21) نقش ارزندهای داشتند؛ چنانکه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نقش بارزی در دفاع بر عهده داشتند و در مقابله با غائله کردستان پیشتاز بودند (خامنهای، 1389، 179 ـ 180)؛ ازجمله در جریان هجوم حزب کردستان به شهر پاوه در مرداد 1358 و پیام تاریخی امامخمینی درباره کمک به مدافعان آن، مردم قم بازار را تعطیل کردند و برای حمایت از این پیام، به صورت گروهی به حضور ایشان در اقامتگاه قم رسیدند و آمادگی خود را برای مقابله با ضد انقلاب اعلام کردند (جمهوری اسلامی، 28/5/1358، 3). در طول جنگ تحمیلی نیز افزون بر اعزام پنجاه هزار تن به جبهههای نبرد، شش هزار شهید، 12700 جانباز و 540 آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کردند (یوسفی و دیگران، 80؛ قریشی، 59). لشکر علیبنابیطالب(ع) سپاه پاسداران قم از نیروهای موفق در جبهه بود (یوسفی و دیگران، 79). این شهر در طول جنگ تحمیلی 27 بار مورد هجوم حملههای هوایی و موشکی عراق قرار گرفت و بیش از سیصد تن از مردم شهر به شهادت رسیدند (همان، 83).
نگاه ویژه امامخمینی به قم
امامخمینی که از گذشته دور به قم و اهالی آن علاقه ویژهای داشته و در سرودهای این دیار را بهشت برین، آبروی خلایق و پناهگاه مسلم و کافر نامیده (دیوان امام، 256 ـ 257)، قم را شهری نمونه و مردمش را الگویی برای دیگر مناطق (صحیفه، 6/277؛ 7/539؛ 10/372 و 11/431) و آن را مرکز علم و عمل، فعالیت و تحرک اسلامی، کانون ایمان، تقوا، شهامت و شهادت دانسته و یادآور شده است از این شهر تقوا، دانش و قیام به نقاط دیگر صادر میشود (همان، 12/49؛ 14/402 و 18/73). ایشان قم را حرم اهل بیت(ع) خوانده و آن را پیشقدم در نهضت اسلامی شمرده و یادآور شده است همانگونه که علم از آن به دیگر نواحی انتشار مییابد، خیزش دینی هم از این دیار به دیگر نقاط سرایت کرده است (همان، 6/438 ـ 439 و 13/165)، نام این شهر در تاریخ مردم ایران به رشد سیاسی و جانفشانی ثبت شده است (همان، 7/132) و جنبش 15 خرداد از قم آغاز و باعث بیداری ملت در جاهای دیگر شد و موج عظیم بسیجیان راهیان کربلا هنگام دفاع مقدس از قم که شهر خون و قیام است آغاز گردید و در تمام کشور گسترده شد (همان، 12/396 ـ 397 و 19/477).
امامخمینی در اسفند 1357 در سخنانی در مدرسه فیضیه به قمیبودن خود افتخار کرد و یادآور شد در دوران تبعید همواره به یاد قم بوده است (همان، 6/277). به باور ایشان فداکاریهای مردم ایران در راه اسلام از قم مایه گرفته و این شهر مرکز همه برکات است (همان، 6/411) و زن و مرد قم در علم و عمل نمونه و سربازی فداکار برای اسلام و حامی مکتب قرآناند و بر گردن همه حق دارند (همان، 7/342). ایشان با درودفرستادن بر بانوان قم، آنان را به جهت تشجیع مردان برای مبارزه با رژیم، در پیروزی پیشقدم دانست و در جهاد، با بانوان صدر اسلام همدوش خواند (همان، 6/299 ـ 300). به اعتقاد ایشان علت دشمنی عوامل رژیم پهلوی با مردم قم به جهت مخالفتهای آنان با خلافها و منکرات حکومت و مخالفت علما با منافع نامشروع درباریان بوده است (همان، 1/207 ـ 208). ایشان پیش از تبعید از ایران نیز با نقد عملکرد حاکمان گذشته درباره قم، یادآور شده است این شهر با همه جایگاهی که در پیشبرد تعلیمات دینی داشته (همان، 1/24) از جهت رفاه اجتماعی بیاعتنایی شده است (همان، 1/270). ایشان که اساسا خود را اهل ایران و متعلق به همه مردم ایران و نه قم یا تهران یا جای دیگر میدانست (6/76)، در شهریور 1359 در حسینیه جماران در جمع دیدارکنندگان قمی با توجه به سالها سکونت خود در قم و آغاز نهضت اسلامی از این شهر، یادآور شد ایشان هرجا باشد، قمی است و به آن افتخار میکند و از حاضران خواست سلام وی را به اهالی قم برسانند (همان، 13/165).
از سوی دیگر، امامخمینی از گذشته پیگیر وضع زندگی قشرهای نیازمند در قم بود و تلاش میکرد تا جایی که میتواند به آنان کمک کند. ایشان در زمستان 1342 به هنگام حصر در تهران، طی نامهای از فرزند خود سیدمصطفی خواست به توانگران قم یادآور شود به فقرا و سادات قم کمک کنند و خود نیز وجهی را برای این کار اختصاص داد (همان، 1/260 و 2/51) (← مقاله فقر). در دوره تبعید در نجف نیز از ثروتمندان و افراد خیرخواه قم و تهران خواست به فکر مستمندان باشند (همان، 2/51). ایشان که از سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی دغدغه آب شرب نامطلوب قم را داشته است (همان، 1/270)، پس از پیروزی، در مهر 1365 با ستایش از خدمات ارزنده اهالی قم برای اسلام و انقلاب، به حسن صانعی سرپرست بنیاد 15 خرداد مأموریت داد سدی بزرگ برای رفع مشکل آب در قم احداث گردد (همان، 20/141، 179 و 21/139 ـ 140) (← مقاله بنیاد پانزده خرداد). در سالهای بعد نیز اقدامات دیگری با تأکیدهای امامخمینی برای حل مشکلات قم در قلمرو مسائل رفاهی، خدمات اجتماعی و ارتباطی برداشته شد (همان، 10/429)؛ چنانکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، علاوه بر گسترش حوزههای علمیه، دهها مؤسسه فرهنگی، ترویجی و تحقیقاتی در قم به وجود آمد (یوسفی و دیگران، 37، 116، 118 ـ 119، 121، 123 و 126).
پانویس
منابع
- آقابابایی، رضا و سیدحسن قریشیکرین، آثار تاریخی و فرهنگی استان قم، کنگره بزرگداشت شخصیت حضرت فاطمه معصومه(س) و مکانت فرهنگی قم، قم، زائر، چاپ اول، 1384ش.
- آمار، پایگاه اطلاعرسانی، جمعیت قم در سال 1385ش.
- ابنابیالحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1404ق.
- ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، 1385ق.
- ابنکثیر، اسماعیلبنعمر، البدایة و النهایه، بیروت، دارالفکر، 1407ق.
- ابوالفدا، اسماعیلبنمحمد، تقویم البلدان، قاهره، مکتبۀ الثقافۀ الدینینه، چاپ اول، 1427ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، دیوان امام (سرودههای حضرت امامخمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، 1374ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، 1389ش.
- امین، احمد رازی، تذکره هفت اقلیم، تصحیح محمدرضا طاهری، تهران، سروش، چاپ اول، 1378ش.
- امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، 1403ق.
- امینی، علیرضا، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوره پهلوی، تهران، صدای معاصر، چاپ اول، 1381ش.
- انصاری کرمانی، محمدعلی، مصاحبه، چاپشده در سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امامخمینی، تدوین مصطفی وجدانی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، 1367ش.
- انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، 1380ش.
- بدلا، سیدحسین، هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1378ش.
- بصیرتمنش، حمید، علما و رژیم رضاشاه.
- نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سالهای 1305 ـ 1320ش، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، 1376ش.
- بلاذری، احمدبنیحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1981م.
- پرکاری، صالح و محمد بیطرفان، قم در دوره ناصری، مجله تاریخهای محلی ایران، شماره 6، 1394ش.
- جباری، محمدرضا، مکتب حدیثی قم، زائر، چاپ اول، 1384ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، 25/4/1358.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، 18/5/1358، 28/5/1358.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، 5/6/1358ش.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
- خاکرند، شکرالله، سیری برتاریخ و ویژگیهای شهر قم، مجله میراث جاویدان، شماره 23 ـ 24، 1377ش.
- خامنهای، سیدعلی، نرمافزار حدیث ولایت، بیانات سال 1389ش.
- خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم مرکز آثار الشیعه، چاپ چهارم، 1369ش.
- دوانی، علی، مصاحبه، چاپشده در سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امامخمینی، تدوین مصطفی وجدانی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، 1367ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1373ش.
- ذاکری، علیاکبر، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، 1391ش.
- رجائینژاد، محمد و مهدی، حاضری، هفتاقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تا رحلت، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، 1394ش.
- رحیمیان، محمدحسن، در سایه آفتاب، تهران، حضور، چاپ هفتم، 1378ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، 1381ش.
- روحبخش، رحیم، جلوههایی از حضور مردم در نهضت امامخمینی، مجله حضور، شماره 53، 1384ش.
- ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، مقدمه، تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ سوم، 1372ش.
- سازمان جغرافیایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیایی، قم ـ اراک، 1374ش.
- سلطانزاده، حسین، مقدمهای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران، تهران، نشرآبی، چاپ اول، 1365ش.
- سلطانی طباطبایی، سیدمحمدباقر، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، به کوشش مجتبی احمدی و دیگران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1379ش.
- سمعانی، عبدالکریمبنمحمد، الانساب، تحقیق عبدالرحمنبنیحیی المعلمی، حیدرآباد، مجلس، دائرۀالمعارف العثمانیه، چاپ اول، 1382ق.
- شاردن، سفرنامه شاردن، ترجمه اقبال یغمایی، تهران، توس، چاپ اول، 1374ش.
- شریف رازی، محمد، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، 1332ش.
- شیرخانی، علی، عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1384ش.
- شیل، ماری لیدی، خاطرات لیدی شیل همسر وزیر مختار انگلیس در زمان سلطنت ناصرالدین شاه، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، نو، چاپ اول، 1362ش.
- صابری، عطیهسادات، تحلیل مهاجرت به شهر قم، مجله رشد آموزش جغرافیا، شماره 48، 1377ش.
- صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1385ش.
- طباطبایی، فاطمه، اقلیم خاطرات، تهران، پژوهشکده امامخمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1390ش.
- عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، گفتار، چاپ پنجم، 1370ش.
- فقیهی، علیاصغر، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، تهران، صبا، چاپ اول، 1357ش.
- فقیهی، علیاصغر، تاریخ مذهبی قم، تهران، صبا، چاپ اول، 1384ش.
- فیض قمی، عباس، گنجینه آثار قم، قم، 1350ش.
- قریشی، سیدحسن، تاریخ سیاسی قم، مجله نامه قم، شماره 25 ـ 26، 1383ش.
- قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، تحقیق و مقدمه سیدجلالالدین محدث ارموی، تهران، انجمن آثارملی، 1358ش.
- قمی، حسنبنمحمدبنحسن، تاریخ قم، ترجمه حسنبنعلیبنعبدالملک قمی، تصحیح سیدجلالالدین تهرانی، تهران، طوس، چاپ اول، 361ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
- کهننسب، علی و دیگران، آنجاکه بوی یار میدهد، چاپشده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، 1389ش.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف، مکتبۀ المرتضویه، 1350ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
- محمدی ریشهری، محمد، خاطرهها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ سوم، 1386ش.
- مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ یانزدهم، 1385ش.
- مدرس طباطبایی، سیدحسین، قمنامه، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1364ش.
- مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، 1378ش.
- مرادینیا، محمدجواد، منزل به منزل با خمینی، تهران، عروج، چاپ دوم، 1385ش.
- مسعودی، علیبنحسین، مروج الذهب و معادن الجواهر، تحقیق اسعد داغر، قم، هجرت، چاپ دوم، 1409ق.
- مصاحب، غلامحسین، دایرةالمعارف فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، 1383ش.
- معادیخواه، عبدالمجید، مصاحبه، چاپشده در خاطرات 15 خرداد قم، به کوشش علی باقری، تهران، سوره مهر، چاپ اول، 1388ش.
- مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
- منصوری، جواد، 25 سال حاکمیت آمریکا بر ایران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1364ش.
- مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمه، قم، مرکز احیاء التراث الاسلامی، چاپ اول، 1429ق.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، 1386ش.
- ناصرالشریعه، محمدحسین، تاریخ قم، تصحیح علی دوانی، تهران، رهنمون، چاپ اول، 1383ش.
- ناظم الاسلام کرمانی، میرزامحمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به اهتمام علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفتم، 1384ش.
- نجاشی، احمدبنعلی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1416ق.
- نحوی، سیفالله، زکریابنآدم امین معصومین(ع)، چاپشده در ستارگان حرم، قم، زائر، چاپ اول، 1377ش.
- نحوی، سیفالله، علیبنابراهیم اقیانوس حدیث، چاپشده در ستارگان حرم، قم، زائر، چاپ اول، 1377ش.
- یزدی، محمد، خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1380ش.
- یوسفی، محسن و دیگران، استانشناسی قم، تهران، دفتر برنامهریزی کتابهای درسی، 1391ش.
غلامرضا گلی زواره