سیدحسین جزایری
جزایری، سید حسین؛ از شاگردان درس خارج اصول امام خمینی. سید حسین جزایری در سال در ۱۳۰۶ ش (برزویی، ۱۴۸) در خرمآباد به دنیا آمد (شریف رازی، ج ۵، ۲۵). او دوران ابتدایی را در دبستان ۱۵ بهمن خرمآباد گذراند. آنگاه وارد دبیرستان پهلوی آن شهر شد و سیکل اول متوسطه را در آنجا طی کرد. آنگاه در سال ۱۳۲۳ ش به بروجرد رفت و در حوزه علمیه آن شهر زیر نظر آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی مقدمات (جامعالمقدمات، سیوطی و حاشیه ملا عبدالله) را خواند (سیفزاده، ۵۸۱). پس از یک سال در سال ۱۳۲۴ ش و با عزیمت آیتالله بروجردی به قم، او نیز راهی قم شد (شریف رازی، ج ۵، ۲۵؛ برزویی، ۱۴۸-۱۴۹) و به مدت چهار سال دروس سطح (رسایل، مکاسب و کفایهالاصول) را نزد استادان آنجا فراگرفت (سیفزاده، ۵۸۱). او در مصاحبه با سیفزاده و همچنین در زندگینامه خودنوشتی که برای درج در کتاب نامداران لرستان نگاشته، اشارهای به استادان درس سطح خود در قم نکرده است (همان). جزایری از سال ۱۳۲۸ ش به درس خارج فقه و اصول آیتالله بروجردی راه یافت و به استفاده از درس ایشان پرداخت و درس خارج فقه ایشان را در ۱۱۰۰ صفحه و درس خارج اصول ایشان را در ۷۰۰ صفحه تقریر کرد. همزمان در درس خارج فقه (مکاسب) آیتالله سید محمد حجت کوهکمری حاضر میشد و آن درس را در ۵۰۰ صفحه تقریر کرد و پس از ارائه به استادش، مورد تشویق ایشان قرار گرفت. او از سال ۱۳۳۰ ش در درس خارج اصول آیتالله سید محمدتقی خوانساری نیز حاضر شد که تا پایان عمر آیتالله خوانساری تداوم داشت و تقریری ۷۰۰ صفحهای از آن درس دارد. جزایری در زندگینامه خودنوشت خود تأکید میکند که یک دوره کامل در درس خارج اصول امام خمینی شرکت داشته (برزویی، ۱۴۹؛ سیفزاده، ۵۸۲)، بنابراین او در دوره دوم درس خارج اصول امام خمینی که از سال ۱۳۳۰ ش تا ۱۳۳۷ ش تداوم داشت شرکت میکرده است. او آن درس را هم در ۹۰۰ صفحه تقریر نمود (همان؛ برزویی، ۱۴۹)، ولی اطلاعی از سرنوشت این تقریرها در دست نیست. علاوه بر آن از درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی نیز سود میبرد (شریف رازی، ج ۵، ۲۵). او همزمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، به تحصیل دروس عقلی نیز میپرداخت و به مدت ده سال در درس فلسفه علامه سید محمدحسین طباطبایی (درس اسفار اربعه ملاصدرا شیرازی، شرح منظومه ملاهادی سبزواری و کتاب شفای ابنسینا) حضور مییافت. در کنار تحصیل، از تدریس نیز غافل نبود و از همان سالهای نخستین حضور در قم، به تدریس مقدمات، منطق، فلسفه (منظومه ملاهادی سبزواری)، کفایهالاصول و مکاسب میپرداخت و سیصد نفر در درس او حاضر میشدند (سیفزاده، ۵۸۲-۵۸۳) و به گفته یکی از شاگردانش، «خیلی خوب درس میگفت» (خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ج ۱، ۳۹). او در سال ۱۳۳۹ ش (برزویی، ۱۴۹) در حالی که اجازاتی برای تصدی امور شرعیه از آیات سید محسن طباطبایی حکیم، سید کاظم شریعتمداری، مرعشی نجفی و سید عبدالهادی شیرازی دریافت کرده بود (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۷۶؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ۲۸)، به خرمآباد بازگشت و به تبلیغ و امور مذهبی در آن شهر همت گماشت (برزویی، ۱۴۹) و همزمان به مبارزه با کمونیستها پرداخت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۷۶). سید حسین جزایری پس از استقرار در خرمآباد، به مبارزه با نفوذ کمونیستها در آن شهر پرداخت (کاظمی، ۱۹۳-۱۹۵). بر اساس گزارش ساواک، جزایری در خرداد ۱۳۴۱ ش از انقلاب مردم الجزایر تجلیل کرد و سپس دولتمردان ایرانی را به باد انتقاد گرفت. در تیر همان سال، به انتقاد از وضعیت فرهنگی پرداخت و بهخصوص از روزنامه کیهان انتقاد کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۷۶؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ۲۸). پس از دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، همراه با چهار تن دیگر از روحانیان لرستان، نامههایی دراینباره به آیات سید احمد خوانساری، سید شهابالدین مرعشی نجفی و میرزا هاشم آملی ارسال کرد که ساواک از رساندن آن نامهها به آیات مذکور جلوگیری کرد (سیفزاده، ۵۹۲). جزایری در تیر ۱۳۴۲ در جلسه هماندیشی علمای خرمآباد برای اعزام نماینده جهت حضور در تحصن روحانیان سراسر کشور در تهران شرکت داشت (خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ج ۱، ۲۳۹). او در مرداد ۱۳۴۲ و پس از اطلاع از آزادی امام خمینی از حبس، درصدد برگزاری جشن در خرمآباد به آن مناسبت برآمد (همان، ۲۶). پس از آزادی امام خمینی از حبس و حصر و بازگشت به قم، تلگرافی به ایشان ارسال کرد و خطاب به امام خمینی نوشت: «حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی، سلامتی وجود شریف را از درگاه ایزد منان مستدعی است. اینجانب را از صحت مزاج خود مستحضر فرمایید» (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۷۶). در بهمن ۱۳۴۳ ش از شرکت در جشنی که به مناسبت نجات محمدرضاشاه از ترور برگزار شده بود خودداری کرد و در ۱۸ بهمن همان سال در سخنانی در خرمآباد، از امام خمینی تجلیل کرد. به سبب این فعالیتها تحت تعقیب قرار گرفت و به ساواک احضار شد (همان) و در سال ۱۳۴۴ ش توسط ساواک ممنوعالمنبر شد (همان؛ سلیمی، ۳۱۴). بر اساس گزارش ساواک، او در سال ۱۳۴۶ ش از قانون حمایت از خانواده انتقاد کرد و به همین علت در همان سال نیز ممنوعالمنبر شد. در سال ۱۳۵۲ ش ساواک به زعم اینکه امام خمینی نامهای برای جزایری ارسال کرده است، او را تحت تعقیب قرار داد و سپس او را احضار کرد. در همان سال مجدداً ممنوعالمنبر شد (قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ۲۸). در سالهای حضور سید اسدالله مدنی در خرمآباد، ساواک همواره سعی میکرد میان او و عالمان خرمآباد اختلاف اندازد و به همین علت نامههایی را بدون نام و امضا در انتقاد از سید اسدالله مدنی به او ارسال میکرد. ازجمله شایع میکرد که نامههای فوق را طرفداران سید حسین جزایری نوشتهاند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۲۴۵-۲۴۶). این شایعات موجب شد تا جزایری از سید اسدالله مدنی دلجویی کند (همان، ۳۵۹). او در سال ۱۳۵۴ ش و ۱۳۵۵ ش نیز به سبب ایراد سخنرانیهای انتقادی، به ساواک احضار شد و در سال ۱۳۵۶ ش از شرکت در مراسم استقبال از فرح پهلوی خودداری کرد (کاظمی، ۱۹۴-۱۹۵؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ۲۸). در همان سال و احتمالاً به همان سبب نامش در فهرست روحانیان ممنوعالمنبر قرار گرفت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ۲۳۴). او در مرداد ۱۳۵۷ ش و پس از دستگیری و تبعید شیخ محمد آل اسحاق از خرمآباد، در جلسه هماندیشی جامعه روحانیت مبارز آن شهر شرکت کرد و به آن اقدام اعتراض کرد (همان، کتاب ۲۳، ۴۱۶) و در آن جلسه اعتراضی، نقش رهبری را بر عهده داشت و پیام معترضان را به اطلاع مقامات دولتی میرساند (همان، ۴۳۹). سپس در اغلب تظاهرات و راهپیماییها علیه حکومت پهلوی شرکت میکرد و به سخنرانی نیز میپرداخت (خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، ج ۱، ۲۹۷). او که در ماههای محرم و صفر در مسجد باغچه گلشن و در ماه رمضان در مسجد زید بن علی خرمآباد سخنرانی میکرد، مسائل علمی و در مواردی علوم نوین را مطرح میکرد و همین مسئله باعث جذب جوانان و قشر فرهنگی به آن مساجد شده بود. برخی از افرادی حاضر در پای سخنرانیهای او پس از پایان مجلس در تظاهرات شرکت میکردند (سیفزاده، ۵۸۳-۵۸۴). بر اساس گزارش ساواک، وی در سخنانی در خانهاش از امام خمینی تجلیل و برای ایشان دعا کرد (سیر مبارزات یاران...، ج ۱۲، ۹۱). او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای علمی در خرمآباد ادامه داد و در سال ۱۳۶۹ ش در خرمآباد درگذشت (قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۴، ۲۸). منابع: برزویی، علیداد (۱۳۸۹)، نامداران لرستان، خرمآباد، انتشارات شاپورخواست؛ خاطرات آیتالله طاهری خرمآباد (۱۳۷۷)، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سیفزاده، محمد (۱۳۹۰)، علما در روشنای تاریخ: خاطرات روحانیت لرستان از روزگار قاجار تا ظهور انقلاب اسلامی، خرمآباد، انتشارات سیفا؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج ۵، قم، پیروز؛ دالوند، حمیدرضا (۱۳۸۵)، انقلاب اسلامی در لرستان، ج ۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۹)، ج ۴ (دوران حصر)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ کاظمی، ایرج (۱۳۷۶)، مشاهیر لر، خرمآباد، افلاک؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴: شهید آیتالله سید اسدالله مدنی (۱۳۸۹)، ج ۲۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب: آیتالله روحالله کمالوند، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳: برادران شهید نورالدین و فخرالدین رحیمی (۱۳۸۱)، ج ۲۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.