جعفر صبوری قمی
جعفر صبوری قمی، از شاگردان درس فلسفه و اخلاق امامخمینی.
جعفر صبوری قمی در ۱۲۹۰ ش در محله چهارمردان قم زاده شد («مصاحبه با حضرت آیتالله حاج...»، ۱۴؛ سلمانی آرانی، ۳۹۹). او قرآن، نصاب الصبیان و گلستان سعدی را در مکتبخانهای در قم فراگرفت. پس از آن وارد حوزه علمیه قم شد و مقدمات دروس حوزوی را نزد شیخ قاسم نحوی و حاج میرزا علی ادیب تهرانی و دیگر استادان ادبیات آنجا آموخت. دروس سطح را هم نزد شیخ حسن فاضل، میرزا محمود روحانی، میرزا محمد همدانی، سیدحسن کوچه حرمی و میرزا ابوالفضل زاهدی خواند. سپس از درس خارج فقه آیات حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری و سیدصدرالدین صدر بهرهمند شد. همزمان در درس شرح شمسیه امامخمینی که شبها در مدرسه دارالشفا تشکیل میشد شرکت میکرد. علاوه بر آن در درس شرح منظومه امامخمینی هم شرکت میجست. در سالهای پایانی دهه ۱۳۱۰ و آغازین ۱۳۲۰ ش امامخمینی کلاسهای درس اخلاق در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه تشکیل میداد و شیخ جعفر صبوری ازجمله شاگردان امامخمینی در آن درس بود (همان، ۳۹۹-۴۰۰؛ «مصاحبه با حضرت آیتالله حاج...»، ۱۴-۱۵). آنگاه به تهران رفت و چند ماه در درس مکاسب میرزا احمد آشتیانی در مدرسه مروی حضور یافت. او که از شاگردان و افراد مورد اعتماد آیتالله سیدصدرالدین صدر بود، در جریان اعلامیه آیتالله سیدحسین طباطبایی قمی علیه حکومت پهلوی، از طرف آیتالله صدر مأموریت یافت تا آن را به آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی، مجتهد مقیم بروجرد برساند. صبوری قمی در بروجرد خدمت آیتالله بروجردی رسیدو تحت تأثیر درس مکاسب محرمه ایشان قرار گرفت و چند ماه در آن درس در مدرسه نوربخش بروجرد حاضر شد (همان). صبوری قمی که اجازاتی از آیات بروجردی، سیدعبدالهادی حسینی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی، امامخمینی، سیدعلی علامه فانی اصفهانی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی و مراجع دیگر در امور شرعیه دریافت کرده بود (سلمانی آرانی، ۴۰۲-۴۰۳)، همزمان با تحصیل به تدریس در حوزه علمیه قم نیز میپرداخت. در ۱۳۲۲ ش وقتی محمد خالصیزاده، روحانی مبارز و تبعیدی به کاشان در دوره رضاشاه که تبعیدش تا دوره محمدرضا شاه تداوم داشت، در جریان وضعیت آشفته حوزه علمیه آن شهر قرار گرفت، در نامهای به آیتالله صدر، از ایشان خواست فردی را برای تدریس در حوزه علمیه کاشان و اداره آن حوزه به کاشان اعزام کند. آیتالله صدر این موضوع را در درس خود مطرح کرد، ولی کسی داوطلب عزیمت به کاشان نشد. صبوری قمی که در تقریر کتاب المهدی به آیتالله صدر کمک میکرد و از شاگردان خاص ایشان بود، از پیشنهاد استادش اطاعت کرد و در اسفند ۱۳۲۲ راهی کاشان شد و در آن شهر مقیم گردید. او پس از استقرار در کاشان، ابتدا مسجد گذر باباولی را که بهصورت مخروبه در آمده بود، سامان داد و حجرههای آن مسجد را برای تدریس و اسکان طلاب آماده کرد و به اقامه نماز جماعت و تدریس در آن مسجد پرداخت. او سپس کتابخانهای را در آن مسجد بنیان نهاد و خود کتابی موسوم به اخلاق جعفری را برای تربیت طلاب و جوانان تألیف کرد. از مهمترین محورهای آن کتاب میتوان به حق برادران ایمانی بر یکدیگر، حق آموزگار بر دانشآموز، حق دانشآموز بر دانشآموز، حق امام بر رعیت و حق رعیت بر امام، حق پدر و مادر بر فرزند، حق فرزند بر پدر و مادر، وظیفه شخص غنی و بینیاز، وظیفه فقیر و... اشاره کرد (سلمانی آرانی، ۴۰۳-۴۰۵). صبوری قمی پس از مدتی حضور در کاشان، به علت پارهای ناملایمات به قم بازگشت، ولی این بار مردم کاشان نامهای به آیتالله بروجردی که در آن سالها زعامت حوزه علمیه قم را بر عهده داشت، نوشتند و خواستار اعزام صبوری قمی به کاشان شدند. آیتالله بروجردی نیز با فرستادن امامخمینی به منزل صبوری قمی، درخواست مردم کاشان را به اطلاع او رساند و در پی این اصرارها و دستور آیات بروجردی و امامخمینی، برای همیشه به کاشان عزیمت کرد («مصاحبه با آیتالله...»، ۱۸-۱۹؛ مختاری اصفهانی، ۲۲۸). او پس از حضور دوباره در کاشان، به تدریس در مسجد گذر بابا ولی ادامه داد و پس از مدتی به پیشنهاد برخی از شاگردانش، محل تدریس را به مدرسه نیمه ویرانه سلطانی که توسط ملا احمد نراقی و در دوره فتحعلی شاه قاجار ساخته شده بود، انتقال داد. او پس از سازماندهی امور آن مدرسه، به تدریس دروس سطح و سپس خارج فقه و اصول در آن مدرسه پرداخت. نام این مدرسه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدرسه امام تغییر یافت (همان، ۲۲۹). جعفر صبوری قمی در جریان فعالیتهای جمعیت فدائیان اسلام، از آن جمعیت حمایت میکرد. ازجمله سیدمجتبی نواب صفوی رهبر آن جمعیت را برای سخنرانی به کاشان دعوت کرد (ابنرسول، ج ۱، ۵۷). مجتبی نواب صفوی پس از حضور در کاشان، در خانه او مسکن گزید و در مسجد گذر بابا ولی به ایراد سخن پرداخت و همین حضور نشان از رویکرد حمایتی او از فدائیان اسلام دارد. صبوری قمی همچنین در جریان ملی شدن صنعت نفت از آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی حمایت میکرد. او در اردیبهشت ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علمای برجسته کاشان، با صدور اعلامیهای، حمایت و پشتیبانی خود را از امامخمینی در مبارزه علیه اقدامات ضددینی حکومت پهلوی اعلام کرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۷۵). وی که در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ از امامخمینی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج ۱، ۳۲۸) و مکاتباتی با امامخمینی درباره مسائل مختلف نیز داشت (همان، ۳۴۴)، پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور، از آن اقدام حکومت پهلوی انتقاد کرد. همچنین پس از اعدام متهمان به ترور حسنعلی منصور، اعلامیهای را علیه آن صادر کرد («مصاحبه با حضرت آیتالله حاج...»، ۲۸-۲۹). او در مرداد ۱۳۴۴ در جلسه برخی از روحانیان در مشهد و در خدمت آیتالله سیدمحمدهادی حسینی میلانی شرکت داشت؛ در آن جلسه به تبادل نظر درباره نحوه مقابله با حکومت پهلوی پرداخته شد (یاران امام در...، ج ۳، ۲۹۶-۲۹۸).
صبوری قمی در سالهای ۱۳۴۴-۱۳۵۷ ش، به ترویج مرجعیت امامخمینی در کاشان میپرداخت و رساله عملیه امامخمینی را در اختیار مردم کاشان قرار میداد («مصاحبه با حضرت آیتالله حاج...»، ۲۸-۲۹). پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی نیز مجلس بزرگداشتی در مسجد بابا ولی برگزار کرد (یاران امام در...، ج ۸، ۸۴؛ ابن الرسول، ج ۱، ۱۲۴). پس از توهین روزنامه اطلاعات به امامخمینی در ۱۷ دی ۱۳۵۶، در قالب جامعه روحانیت مبارز کاشان، با ارسال نامهای به مراجع تقلید، اقدام روزنامه فوق در توهین به مرجعیت و نیز حمله مأموران حکومت پهلوی را به تجمع اعتراضآمیز مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ محکوم کردند و اعلام نمودند در اعتراض به این اقدام رژیم، به مدت چند روز از اقامه نماز جماعت و تدریس خودداری خواهند کرد (انقلاب اسلامی به...، استان اصفهان، ج ۱، ۱۴۹؛ ابن الرسول، ج ۲، ۷۳۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۳۵). پس از سرکوبی قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیه آن اقدام را محکوم کرد و خواستار مجازات عاملان آن حادثه و نیز عاملان حادثه ۱۹ دی ۱۳۵۶ قم شد (همان، ۲۵۳ ـ ۲۵۴). پس از آن مسجد فوق بهتدریج به کانونی برای مبارزات انقلابی مردم کاشان تبدیل شد و اولین راهپیمایی مردم آن شهر علیه حکومت پهلوی از همین مسجد انجام گرفت. این راهپیماییها بهتدریج گسترش یافت و صبوری قمی در اغلب این راهپیماییهای اعتراضی شرکت میکرد (مختاری، ۲۲۹). علاوه بر آن، در همین مسجد مراسم اربعین شهیدان دیگر شهرستانها نیز برگزار میشد. در کنار آن کمیته رسیدگی به خانوادههای اعتصابیان در آن مسجد شکل گرفت و جوانان انقلابی کار رسیدگی به خانوادهها را به عهده گرفتند («مصاحبه با حضرت آیتالله حاج...»، ۲۸-۳۰).
صبوری قمی در آستانه عید نوروز ۱۳۵۷، اعلامیههایی مبنی بر تحریم آن روز منتشر کرد (ابن الرسول، ج ۱، ۱۴۱). پس از صدور پیام امامخمینی در آستانه سالروز قیام ۱۵ خرداد نیز اعلامیهای در حمایت از آن انتشار داد (همان، ۱۵۵) و پس از درگذشت شیخ احمد کافی، از واعظان نامور، مجلس ختمی در کاشان برگزار کرد و پس از پایان آن مجلس، تظاهراتی علیه حکومت پهلوی صورت گرفت (همان، ۱۵۸). او پس از محاصره بیت امامخمینی در نجف اشرف در مهر آن سال، با ارسال نامهای به حسن البکر، رئیسجمهور وقت عراق، خواستار رفع آن مزاحمت گردید. به همین سبب ساواک قم در نامهای به شهربانی کاشان دستور داد تا او را شدیداً تحت کنترل قرار دهد (همان، ۱۹۱). در پی حمله مأموران رژیم به دبیرستان پهلوی کاشان در ۸/۷/۱۳۵۷ و زخمی و مجروح نمودن محصلان، دانشآموزان و دبیران معترض به سیاستهای رژیم، همراه با جمعی از علمای کاشان با صدور اعلامیهای، به افشاگری در این زمینه پرداختند و آن را محکوم کردند (ابن الرسول، ج ۲، ۹۷۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۳۸۹). امامخمینی در آذر آن سال در نامهای خطاب به صبوری کاشانی، به وی اجازه داد از سهم امام برای جبران خسارات وارده به مردم استفاده کند (صحیفه امام، ج ۵، ۲۲۹). وی در کاشان در اغلب تظاهرات و تجمعات سیاسی حضور داشت. حضور صبوری در اینگونه راهپیماییها موجب تحریک و تشویق طبقات مختلف شهر میشد. با سفر امامخمینی به فرانسه، صبوری برای حمایت و بیعت مجدد با رهبر کبیر انقلاب، پسرش احمد صبوری را نزد ایشان فرستاد (مختاری اصفهانی، ۲۲۹). بر اساس گزارشی از شهربانی کاشان، او در آذر آن سال همراه با عدهای درصدد اقدامی عملی علیه مأموران شهربانی کاشان بر آمده بود (ابن الرسول، ج ۲، ۱۰۳۵). صبوری قمی در ۲۸ آذر ۱۳۵۷ ش همراه با جمعی از روحانیان مبارز کاشان، اعلامیهای در حمایت از اعتصاب کارکنان صنعت نفت صادر کرد و شایعه عوامل حکومت پهلوی درباره عدم موافقت مراجع با اعتصاب کارکنان صنعت نفت را تقبیح نمود و سپس پشتیبانی مجدد جامعه روحانیت کاشان از امامخمینی را مورد تأکید قرار داد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۵۰۱ ـ ۵۰۲). در چهارم دی نیز همراه با روحانیان مبارز کاشان، با صدور اعلامیهای، از دسیسهای برای ایجاد دودستگی میان مردم پرده برداشت و خواستار محاکمه عاملان این دسیسهها شد (ابن الرسول، ج ۲، ۱۰۷۰). سپس در نامهای به امامخمینی، بر ضرورت پرهیز از تهیه و مصرف کالاهای خارجی و ضرورت استفاده از مصنوعات داخلی تأکید نمود (همان، ۱۰۷۱). آنگاه در نامهای به شاپور بختیار با عنوان «سخنی چند و کوتاه با دکتر شاپور بختیار»، دولت او را غیرقانونی نامید و بر اطاعت از امامخمینی تأکید کرد (همان، ۱۰۷۲). او در ۱۷ فروردین ۱۳۵۸ با حکم امامخمینی، به سمت حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی در کاشان منصوب شد (صحیفه امام، ج ۶، ۴۸۳)، ولی پس از مدتی، در اعتراض به عملکرد دادگاه انقلاب اسلامی، از این سمت استعفا داد. همچنین وی بهرغم انتصاب به امامت جمعه کاشان توسط امامخمینی ـ به سبب آنکه قبلاً نماز جمعه شهر توسط سیدمهدی یثربی اقامه میگردید ـ با تواضع از پذیرش این سمت خودداری نمود. او در سالهای بعد بهرغم اختلافنظرهایی که درباره مسائلی چون ادامه جنگ تحمیلی داشت، همواره مورد احترام امامخمینی بود و بهعنوان معتمد ایشان سرپرستی حوزه علمیه کاشان را عهدهدار بود (مختاری اصفهانی، ۲۲۹-۲۳۰).
او علاوه بر تدریس و فعالیت مبارزاتی، به فعالیتهای اجتماعی و قلمی نیز اشتغال داشت و از تألیفات او علاوه بر اخلاق جعفری، میتوان به خبرهای غیبی در قرآن، منظومه سلک الدرر فی نظم الاثر، دروس فی امثال القرآن من القصص و البرهان، قبسی از ولایت، الحجه القامعة علی الکسرویة المبدعه، انباء الغیب فیما فیه لا ریب، الدرالبهیه فی ترجمه الوصیه لعلی الی ابنیه الحسن (ع)، رساله فقهیه پیرامون ربا و قرض، ترجمه دعای صباح، پیرامون رساله روحانیت در شیعه، پاسخ به اشکالات بر دعای ندبه و طرائف الجعفریه اشاره کرد. بازسازی مسجد بابا ولی، احیای مدرسه سلطانی (امام (ره)) و احداث کتابخانهای با هشت هزار جلد کتاب در کاشان ازجمله اقدامات او در کاشان است (مختاری اصفهانی؛ سلمانی آرانی، ۴۱۵-۴۱۶). صبوری قمی در ۱۲ بهمن ۱۳۸۲ درگذشت و پیکرش در قبرستان فیض و در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد (سلمانی آرانی، ۴۱۷).
منابع: ابن الرسول، محمد (۱۳۸۳)، انقلاب اسلامی در کاشان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۲)، استان اصفهان، ج ۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱ و ۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ مختاری اصفهانی، رضا (۱۳۸۹)، «صبوری قمی، جعفر»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ «مصاحبه با حضرت آیتالله حاج شیخ جعفر صبوری قمی» (۱۳۷۶)، ماهنامه حوزه، س ۱۴، ش ۸۴، بهمن؛ سلمانی آرانی، حبیب (۱۳۸۹)، «شیخ جعفر صبوری قمی، باغبان صبور»، ستارگان حرم، ج ۲۶ و ۲۷، قم، زائر؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۳ و ۸، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ «مصاحبه با حضرت آیتالله حاج شیخ جعفر صبوری قمی» (۱۳۷۶)، دوماهنامه حوزه، دوره چهاردهم، شماره ۸۴، بهمن و اسفند.