سیدنورالدین رحیمی
سیدنورالدین رحیمی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
زادگاه و تحصیل
سیدنورالدین رحیمی در سال ۱۳۱۴ در خرمآباد به دنیا آمد. پدرش آقا سیدعلیاکبر رحیمی از روحانیان برجسته خرمآباد بود.
سیدنورالدین رحیمی خواندن و نوشتن را در خرمآباد و در مکتبخانههای آنجا فراگرفت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و از دوازده سالگی ملبس به لباس روحانیت شد.[۱] او مدت شش سال در قم به تحصیل اشتغال داشت و دروس سطح را در همانجا به پایان رساند.[۲] سپس در درسهای خارج فقه و اصول آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی، امامخمینی و سیدمحمد محقق داماد شرکت کرد.[۳] او در سال ۱۳۴۰ به خرمآباد بازگشت.[۴] بنابراین از اواخر دهه ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۴۰ در درسهای امامخمینی در مسجد سلماسی شرکت میکرده است.
او پس از بازگشت به قم، در مدرسه علمیه کمالیه آن شهر در درسهای روحالله کمالوند و محمدتقی صدیقین شرکت میکرد. در همان زمان به تدریس در حوزه علمیه کمالیه هم میپرداخت.[۵]
رحیمی در آذر ۱۳۴۱ از آیتالله گلپایگانی،[۶] سیدابوالقاسم موسوی خویی،[۷] و سیدمحمود حسینی شاهرودی اجازه تصدی در امور حسبیه دریافت کرد.[۸] او ابتدا در مسجد معمار خرمآباد به اقامه نماز جماعت پرداخت.[۹] و سپس امامت جماعت مسجد سلطانی را بر عهده گرفت.[۱۰]
وی در دوران نهضت اسلامی با حکومت پهلوی مبارزه میکرد. از جمله در سال ۱۳۴۱ همراه با روحانیان برجسته خرمآباد در نامهای به مراجع تقلید، پشتیبانی خود را از تلاش آنان علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی اعلام کردند.[۱۱] همچنین اعلامیههای امامخمینی را در خرمآباد توزیع میکرد.[۱۲] وی در عید فطر ۱۳۴۷ ش برای امامخمینی دعا میکرد و او را یکی از مراجع تقلید شیعیان نامید.[۱۳] ساواک در یکی از گزارشها درباره رحیمینوشت:
«نامبرده فردی ناراحت و متعصب مذهبی است که در اکثر مجالس و محافل علیه دولت و له خمینی تبلیغ و اظهارات خلافی مینماید و با آنکه از آیتالله خمینی به علت تحریکات و مخالفت با لوایح مترقیانه انقلاب سفید طبق مصالح عالیه مملکت سلب مسئولیت شده، متهم بهعنوان تحریک افکار عمومی با صراحت از خمینی دفاع نموده و خود را معتقد به او معرفی مینماید».[۱۴]
وی به همین علت در دی ۱۳۴۷ به ساواک احضار و ممنوعالمنبر[۱۵] و زندانی شد و در بازجویی امامخمینی را یکی از مراجع نامید.[۱۶] وی سپس به زندان شهربانی انتقال داده شد،[۱۷] اما دو روز بعد با قرار وثیقه آزاد گردید،[۱۸] ولی ساواک در گزارشی دراینباره خواستار برخورد جدی در این زمینه شد و اعلام کرد:
«چنانچه شدت عملی از طرف ساواک و سایر مراجع انتظامی نسبت به خنثی نمودن این اقدامات انجام نگیرد، بهطور قطع مسئلهای به نام خمینی در منطقه لرستان زنده خواهد شد».[۱۹]
در پی این گزارش، رفتار او همواره تحت نظر مأموران ساواک قرار داشت و گزارش ساواک در سال ۱۳۴۹ نشان از این ادعا دارد.[۲۰] رحیمی در توزیع رسالههای امامخمینی در خرمآباد فعال بود[۲۱] و ساواک او را از طرفداران متعصب امامخمینی در خرمآباد میدانست[۲۲] و در آستانه جشنهای ۲۵۰۰ ساله دستور داد رفتار او تحت مراقبت قرار گیرد.[۲۳]
وی وقتی در سال ۱۳۵۳ درصدد عضویت در هیئتمدیره مؤسسه فاطمیه لرستان برآمد، ساواک با آن مخالفت کرد.[۲۴] او در سال ۱۳۵۴ هم پس از تبعید سیداسدالله مدنی از خرمآباد به نورآباد ممسنی، درصدد عزیمت به آنجا برای دیدار با ایشان برآمد.[۲۵] پس از سرکوب قیام مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ نیز همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد درصدد برگزاری مجلس ختمی به همان مناسبت برآمد، ولی ساواک از آن جلوگیری کرد.[۲۶] او در آن سال امام جماعت حوزه علمیه خرمآباد بود و از نظر ساواک، از گردانندگان آنجا محسوب میشد.[۲۷] همچنین از اعضای صندوق انصارالحجت خرمآباد بود که با هدف کمک به نیازمندان تشکیل شده بود.[۲۸]
رحیمی که در سال ۱۳۵۷ امامت جماعت مسجد موسی بن جعفر(ع) خرمآباد را بر عهده داشت،[۲۹] در آن سال از روحانیان فعال در خرمآباد بود و در تظاهرات مردم خرمآباد در آن شهر فعال بود و به همین علت خانهاش توسط ساواک مورد بازرسی قرار گرفت.[۳۰] و در ۲۵ مرداد ۱۳۵۷ به اتهام «ایراد سخنان خلاف مصالح مملکت و تحریک و تشویق مردم به ایجاد تظاهرات و آشوب و بلوا در خرمآباد» دستگیر شد.[۳۱] وی سپس به تهران انتقال داده شد، ولی دو روز بعد به قرار التزام عدم خروج از تهران آزاد شد.[۳۲]
رحیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه علمیه کمالیه و کمیته انقلاب اسلامی خرمآباد به فعالیت ادامه داد و بعد از شهادت برادرش فخرالدین رحیمی، نماینده ملاوی در مجلس شورای اسلامی در حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰، از سوی مردم ملاوی به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. وی در دوره دوم مجلس شورای اسلامی هم نماینده مردم ملاوی بود و سرانجام در اول اسفند ۱۳۶۴، هنگامی که همراه با عدهای از شخصیتها و مسئولان کشوری با یک هواپیمای غیرنظامی عازم جبهههای جنوب بود، در نزدیکی اهواز با حمله هواپیمای متجاوز عراق به شهادت رسید.[۳۳] پیکر او در قبرستان خضر شهر خرمآباد به خاک سپرده شد.
پانویس
- ↑ «حجتالاسلاموالمسلمین حاج سیدنورالدین رحیمی»، orestan.farhang.gov.ir.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهیدان حجج اسلام سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی، ص ۴۱۰.
- ↑ آیتاللهالعظمی میرسیدعلی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک، ص ۲۳۸؛ آیتاللهالعظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ج ۳، ص ۳۹۵؛ شهید آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ص ۴۵۸؛ «حجتالاسلاموالمسلمین حاج سیدنورالدین رحیم»، orestan.farhang.gov.ir.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهیدان حجج اسلام سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی، ص ۴۱۰
- ↑ همان.
- ↑ همان، ص ۲۸۸
- ↑ همان، ص ۴۲۴
- ↑ همان، ص ۳۹۵.
- ↑ همان، ص ۴۳۲
- ↑ همان، ص ۳۰۱.
- ↑ آیتالله روحالله کمالوند به روایت اسناد ساواک، ص ۵۸.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهیدان حجج اسلام سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی، ص ۳۰۹.
- ↑ همان، ص ۳۰۵.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهیدان حجج اسلام سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی، ص ۲۹۱.
- ↑ همان، ص ۲۹۴
- ↑ همان، ص ۲۹۶.
- ↑ همان، ص ۳۰۲
- ↑ همان، ص ۳۰۴
- ↑ همان، ص ۳۱۳.
- ↑ همان، ص ۳۲۹ـ۳۳۱.
- ↑ همان، ص ۳۳۹
- ↑ همان، ص ۳۴۸
- ↑ همان، ص ۳۳۷.
- ↑ همان، ص ۳۵۶.
- ↑ همان، ص ۳۷۰.
- ↑ همان، ص ۳۷۹.
- ↑ همان، ص ۳۸۰.
- ↑ همان، ص ۳۸۳.
- ↑ همان، ص ۴۳۲
- ↑ همان، ص ۳۹۶ـ۳۹۷
- ↑ همان، ص ۴۰۰.
- ↑ همان، ص ۴۴۸.
- ↑ شهید آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ص ۴۵۸.
منابع
- آیتاللهالعظمی میر سیدعلی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۴). تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- آیتاللهالعظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۸). ج ۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- «حجتالاسلاموالمسلمین حاج سیدنورالدین رحیمی»، orestan.farhang.gov.ir.
- شهید آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک: امید اسلام (۱۳۸۸). تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳: شهیدان حجج اسلام سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی (۱۳۸۱). تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.