سیدعبدالله شیرازی
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سیدعبدالله شیرازی |
تاریخ تولد | ۳ اسفند ۱۲۷۱ |
زادگاه | شیراز |
تاریخ وفات | ۵ مهر ۱۳۶۳ |
محل دفن | کنار مرقد امامرضا(ع) |
شهر وفات | مشهد |
اطلاعات علمی | |
استادان | آقاضیاءالدین عراقی، میرزامحمدحسین نایینی و سیدابوالحسن اصفهانی |
محل تحصیل | شیراز، نجف |
اجازه اجتهاد از | آقاضیاءالدین عراقی |
تألیفات | عمدة الوسایل، الدرّر المبیض ، الحاشیة علی العروة الوثقی، توضیح المسائل، الاحتجاجات العشرة و پوشش زن از دیدگاه اسلام |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | عالم مبارز، پشتیبان امامخمینی |
اجتماعی | مرجع تقلید |
سیدعبدالله شیرازی، عالم مبارز، مرجع تقلید و پشتیبان امامخمینی.
زندگینامه
سیدعبدالله شیرازی فرزند سیدمحمدطاهر موسوی در ۳ اسفند ۱۲۷۱ در شیراز به دنیا آمد.[۱] پدربزرگ او سیدمحمدعلی شیرازی در نهضت مشروطه شرکت داشت و از همگامان شیخفضلالله نوری بود.[۲] وی از مبارزان دوره قاجار علیه استبداد و استعمار روس و انگلیس بود و نسبش از طرف مادر به شیخ مرتضی انصاری میرسد[۳]؛ چنانکه پس از اشغال جنوب ایران ازجمله استان فارس به دست نیروهای انگلیسی و هنگام آمدن «ساکس» ژنرال انگلیسی به عنوان نماینده تامالاختیار بریتانیا در منطقه فارس که به دستور میرزاحسینعلی فرمانفرما والی فارس، مردم باید از ژنرال انگلیسی استقبال میکردند، سیدمحمد طاهر با انتشار اعلامیهای استقبال از نماینده انگلیس را در حکم محاربه با امام زمان(ع) خواند. این مسئله باعث شد وی همراه فرزندش سیدعبدالله که بیست سال داشت، به حکم فرمانفرما و ژنرال انگلیسی به مدت شش ماه به سیوند در ۷۴ کیلومتری شیراز تبعید شوند؛ اما به دلیل فشار افکار عمومی پس از مدتی حاکم شیراز آنان را بازگرداند.[۴]
سیدعبدالله شیرازی در هفتسالگی به مکتبخانه رفت و روخوانی قرآن، نوشتن فارسی و صرف و نحو را نزد پدر فرا گرفت؛ سپس وارد حوزه علمیه شیراز شد. او اصول و فقه را افزون بر پدر خود، نزد علی ابوالوردی، میرزامحمدصادق مجتهد و محمدرضا شامنی خواند و بسیاری از کتابهای حوزه را خودش مطالعه کرد.[۵] وی برای ادامه تحصیل در ۲۴سالگی نجف رفت و از درس آقاضیاءالدین عراقی، میرزامحمدحسین نایینی و سیدابوالحسن اصفهانی بهره جست و خود نیز به تدریس فقه و اصول پرداخت.[۶] عراقی وی را ذخیره حوزه علمیه نجف و امید آینده علمی خود میدانست و به وی اجازه اجتهاد مطلق داد.[۷] شیرازی در سال ۱۳۰۵ به شیراز بازگشت و ضمن تدریس، مدیریت مدرسه خان را بر عهده گرفت و در بازسازی حوزه علمیه شیراز کوشش کرد.[۸]
مبارزات علیه رژیم پهلوی
از سوی دیگر، شیرازی به همراه علمای اصفهان ازجمله کمالالدین نجفی، محمدحسین فشارکی، سیدعلی نجفآبادی و سیدمحمدصادق مدرس احمدآبادی به سیاستهای ضد دینی رضاشاه پهلوی که آموزههای دینی را خرافه میخواند معترض بود. با مهاجرت علمای اصفهان در شهریور ۱۳۰۶ به قم به رهبری آقانورالله نجفی، سیدعبدالله شیرازی و سیدعبدالباقی نیز در حمایت از قیام آقانورالله و مخالفت با سربازی اجباری، از شیراز راهی قم شدند و با عبدالکریم حائری یزدی و علمای مهاجر در قم دیدار کردند.[۹] در سال ۱۳۱۳ پهلوی پس از دیدار با مصطفیکمال آتاتورک، تبدیل کلاه پهلوی به کلاه شاپو و لباس متحدالشکل را رسمیت بخشید. این اقدام رضاخان پیشزمینه قیام مسجد گوهرشاد شد.[۱۰]
شیرازی که از گذشته به سیاست رژیم پهلوی دربارهٔ لباس معترض بود[۱۱] در اردیبهشت ۱۳۱۴ برای ترغیب آقاحسین قمی به دیدار با رضاشاه و بازداشتن وی از اجرای کشف حجاب، به مشهد سفر کرد و همراه علمای مشهد ازجمله میرزامهدی آشتیانی، علیاکبر نهاوندی و سیدیونس اردبیلی، به مخالفت با کشف حجاب (لباس متحدالشکل) برخاست و مردم را به تحصن در مسجد گوهرشاد فرا خواند.[۱۲] رژیم پهلوی با بهکارگیری نیروی ارتش به مسجد گوهرشاد یورش برد و تعداد بسیاری را به شهادت رساند.[۱۳] در این ماجرا شیرازی همراه سیدعلیاکبر خویی پدر سیدابوالقاسم خویی بازداشت و به زندانی در تهران منتقل و پس از پنج ماه آزاد شد.[۱۴]
پس از آزادی سیدعبدالله شیرازی، جاسوسان دولت وی را تحت نظر گرفتند، تا آنجاکه او ناگزیر شد در پایان سال ۱۳۱۴ ایران را به قصد عراق ترک کند.[۱۵] وی در نجف با استقبال علما روبهرو شد و در دیدار با علمای نجف ازجمله ضیاءالدین عراقی، میرزامحمدحسین نایینی و سیدابوالحسن اصفهانی از جنایات رضاشاه و کشف حجاب در ایران شکوه کرد و حوزه علمیه نجف را به مقابله با آن دعوت کرد.[۱۶] وی در نجف در مدرسه شیخ طوسی به تدریس پرداخت، و در میان علمای نجف به عنوان مجتهد مسلم و شخصیت علمی پذیرفته شد، تا آنجاکه گفته شده در سال ۱۳۲۲ سیدابوالحسن اصفهانی او را پس از خود، مرجع تقلید شیعیان معرفی کرد.[۱۷] شیرازی به درخواست علمای نجف رساله عملیهای به نام «انیس المقلدین» منتشر ساخت.[۱۸] شیرازی که با سیاستهای رژیم پهلوی مخالف بود و اوضاع سیاسی ایران را از نجف رصد میکرد و ازجمله از نهضت ملیشدن صنعت نفت ایران در سال ۱۳۲۹ حمایت کرد،[۱۹]
در تمام مراحل نهضت امامخمینی، با ایشان همگام و همراه بود؛ به همین مناسبت در تلگرامی در اسفند ۱۳۴۱ به محمدرضا پهلوی انقلاب سفید او را محکوم کرد و آن را فرمایشی خواند[۲۰] (ببینید: انقلاب سفید). وی با احضار سفیر کبیر ایران در بغداد به نکوهش اقدامات ضد دینی دولت و حکومت ایران پرداخت و با برگزاری جلسهای با علما و مدرسان حوزه علمیه نجف خواستار لغو تصمیمات رژیم پهلوی شد و حمله مأموران رژیم به مدرسه فیضیه و ضرب و جرح طلاب در فروردین ۱۳۴۲ را بهشدت محکوم کرد[۲۱]؛ چنانکه در تلگرامی به امامخمینی این ضایعه را تسلیت گفت و ایشان نیز در پاسخ اسلام را با شرایط موجود در خطر دانست.[۲۲]
وی همچنین پس از بازداشت امامخمینی در خرداد ۱۳۴۲، تلگرامی به ایشان مخابره کرد و ضمن حمایت از ایشان، پیشتازی ایشان را در مبارزه علیه حکومت ایران ستود و از خط و مشی مبارزاتی ایشان حمایت کرد[۲۳]؛ چنانکه در اقدامی کمسابقه سران کشورها و ملتهای مسلمان را در جریان اقدامات سرکوبگرانه محمدرضا پهلوی قرار داد[۲۴] که میتوان به تلگرام او به جمالعبدالناصر رئیسجمهور مصر، ملک سعود پادشاه عربستان، و انتشار بیانیهای در نشریات عراق خطاب به ملتها و حکومتهای اسلامی اشاره کرد.[۲۵]
شیرازی در سالگرد قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، کشتار مردم به دست رژیم پهلوی را محکوم کرد و این حوادث را بدترین ننگ تاریخ ایران و نموداری وحشیانه از استبداد سیاه سلطنت قرون وسطایی معرفی کرد.[۲۶] پس از ورود امامخمینی از ترکیه به نجف در سال ۱۳۴۴، شیرازی در همان روز نخست به دیدار ایشان رفت.[۲۷] امامخمینی نیز متقابلاً به دیدار شیرازی رفت.[۲۸]
شیرازی در عراق نیز نسبت به حکومت رژیم بعث به دلیل تحقیر حوزه نجف و ایجاد محدودیت برای علما و اعدام پنج تن از روحانیان و فضلای حوزه علمیه نجف معترض بود و با صدور بیانیهها، اطلاعیهها و تلگرامهایی، مخالفت خود را با آنان و اقداماتشان اعلام میکرد.[۲۹] او به سبب فعالیتهای سیاسی مجبور به ترک عراق شد و در آذر ۱۳۵۴ به ایران بازگشت[۳۰] و پس از توقف کوتاهی در قم و تهران، به مشهد رفت و در آنجا اقامت گزید.[۳۱] جریان انقلابی حوزه مشهد با حضور ایشان تقویت شد و سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم (ساواک) به نقش اثرگذار او در پیشبرد نهضت در مشهد اذعان کرده و فعالیت وی را تحت مراقبت داشتهاست.[۳۲]
شیرازی در مناسبتهای مختلف علیه رژیم پهلوی اعلامیه صادر کردهاست، ازجمله دربارهٔ وصف «اولیالامر» برای محمدرضا پهلوی، جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی، جنایات رژیم در تبریز و شهرهای مختلف ایران.[۳۳] وی هنگامی که در نجف بود طی تلگرامی به امیرعباس هویدا؛ نخستوزیر وقت نفرت و انزجار خود را از برپایی جشن شاهنشاهی رسماً اظهار داشت و آن را محکوم کرد و هشدار داد دولت به جای صرف بودجه در جشن مبتذل ۲۵۰۰ساله، در عمران و آبادانی کشور بکوشد زیرا فقر و تهیدستی کشور را فراگرفته، عدهای از گرسنگی جان میسپارند و گروهی نور دیدگان خود را در معرض فروش قرار میدهند[۳۴]؛ چنانکه در آبان ۱۳۵۶، پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، در تلگرامی به امامخمینی، این ضایعه را تسلیت گفت[۳۵] و نخستین مجلس بزرگداشت وی را در مشهد با حضور علما و جمع زیادی از مردم در مسجد حاج ملاهاشم برگزار کرد و با صدور اعلامیههایی به سرکوب قیامهای مردمی اعتراض کرد.[۳۶] وی مراسم هفت سیدمصطفی را در خانه خود برگزار و درسش را تعطیل[۳۷] و در ادامه، اهانت رژیم پهلوی به امامخمینی در روزنامه اطلاعات ۱۷ دی ۱۳۵۶ را محکوم کرد.[۳۸] با اوجگیری نهضت اسلامی به دنبال قیام مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ و آغاز مبارزات مردمی، بیت شیرازی پناهگاه و میعادگاه مردم مسلمان مشهد بود و بارها محاصره شد و مأموران رژیم به آنجا یورش بردند که منجر به شهادت چند تن از مردم، در برابر بیت گردید.[۳۹]
شیرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به قم رفت و با امامخمینی دیدار و حمایت از ایشان را در آن وضعیت، ضروری اعلام کرد. وی بارها بر حمایت خویش از امامخمینی در مسائل سیاسی تأکید ورزید و همواره از ایشان با عنوان «رهبر انقلاب» یاد میکرد.[۴۰] وی پس از تصرّف سفارتخانه آمریکا از اقدام دانشجویان پیرو خط امامخمینی حمایت کرد و امامخمینی نیز در ۲۲ آبان ۱۳۵۸، پشتیبانی وی را موجب خوشحالی دانست و تأیید علمای اعلام و اقشار ملت را سبب دلگرمی و پایداری همه مبارزان راه اسلام، و ناامیدی کامل دشمنان، و نمایانگر اتحاد همگان در راه رسیدن به پیروزی نهایی برشمرد.[۴۱]
شیرازی به مسائل افغانستان نیز توجه داشت؛ چنانکه ضمن محکومکردن حمله شوروی به افغانستان به جمعآوری کمکهای مالی و فرستادن آنها برای مجاهدان آن کشور اقدام کرد و در بیانیههایی مردم را به وحدت و مبارزه تحت پرچم اسلام و روحانیت فرا خواند.[۴۲]
تلگرامها و نامههای چندی میان امامخمینی و شیرازی دربارهٔ مسائل انقلاب اسلامی و برخی امور جاری و اجرایی رد و بدل شدهاست که ازجمله میتوان به ابراز ارادت امامخمینی به شیرازی و تأکید ایشان بر حفظ وحدت کلمه و جدیت در خنثیسازی توطئههای دشمن در خرداد ۱۳۵۸ اشاره کرد.[۴۳] همچنین امامخمینی تذکر شیرازی دربارهٔ برخی امور کشور را تأیید کرد و توفیق وی را در ترویج احکام اسلامی و اصلاح امور مسلمانان و حوزه علمیه، خواستار شد[۴۴]؛ نیز ضمن ابراز امیدواری به اینکه عملی برخلاف موازین و بدون صلاحدید و جلب موافقت علما در کشور انجام نخواهد شد، از وی خواست توجه کند اشخاص منحرف روحانیت را به عنوان طرفدار زمینخواران و تبهکاران و رباخواران معرفی نکنند.[۴۵]
همچنین میتوان به تلگرام و نامههای شیرازی و پاسخ امامخمینی دربارهٔ کسالت قلبی ایشان،[۴۶] بهبودی ایشان و ترک بیمارستان،[۴۷] سرکوب نیروهای ضدانقلاب در کردستان،[۴۸] اختلاف بنیصدر با روحانیون پیرو خط امام،[۴۹] شکست حصر آبادان،[۵۰] پیروزی نیروهای رزمنده در برابر نیروهای متجاوز عراقی،[۵۱] تبریک فتح خرمشهر[۵۲] و تسلیت شهادت امامجمعه کرمانشاه، عطاءالله اشرفی اصفهانی[۵۳] اشاره کرد.
در سال ۱۳۶۲ امامخمینی در جواب نامه اعتراضآمیز شیرازی دربارهٔ بعضی عملکردهای نیروهای مردمی، تأکید کرد تحمل برخی رفتارها برای ملت انقلابی سخت است و رفتار آنان را نمیتوان کنترل کرد و ایشان نیز دوست ندارد مسائل ناگوار اتفاق بیفتد و از آنجاکه به وی علاقه دارد، دوست ندارد مطالبی از جانب بستگان او گفته شود که برای مردم حزبالله تحمل آن سخت باشد؛ از اینرو از شیرازی خواست به حساسیت مردم دربارهٔ اقدامات برخی بستگان توجه کند.[۵۴]
سیدعبدالله شیرازی در ۵ مهر ۱۳۶۳، در ۹۵سالگی در مشهد درگذشت و در کنار مرقد امامرضا(ع) به خاک سپرده شد.[۵۵] امامخمینی در پیامی درگذشت وی را به خانواده ایشان، علما، مراجع و حوزههای علمیه تسلیت گفت و تأکید کرد وجود شخصیتهای علمی، دینی و متعهد به مجاهدت علیه سردمداران کفر و ستم همچون شیرازی، سرمایههایی برای حوزهها و پشتوانههایی برای کشورند و نبود آنان برای اسلام و مسلمانان مایه خسارت است.[۵۶]
خدمات فرهنگی و اجتماعی
از شیرازی کتابهایی منتشر شدهاست، ازجمله عمدة الوسایل فی الحاشیة علی الرسائل، کتاب القضاء (۴ جلد)، الدرّر المبیض فی منجزات المریض (فقه استدلالی در موضوع ارث)، الحاشیة علی العروة الوثقی، توضیح المسائل، الاحتجاجات العشرة (بحث و مناظره با دانشمندان اهلسنت) و پوشش زن از دیدگاه اسلام.[۵۷]
وی خدمات فرهنگی و اجتماعی بسیاری نیز انجام داد که میتوان به تأسیس مدرسه طاهریه، مسجد طاهری، حسینیه طاهریه، کتابخانه عمومی، مجتمع مسکونی برای طلاب در نجف و کوفه، تأسیس مدرسه علمیه امیرالمؤمنین، درمانگاه، کتابخانه عمومی، حسینیه و مسجد ابوالفضل در مشهد، ایجاد ۱۳۰ واحد خانه برای زلزلهزدگان طبس، ایجاد واحدهای مسکونی برای زلزلهزدگان فیضآباد قائنات، بازسازی مناطق زلزلهزده شیروان و کرمان و مناطق آسیبدیده سیل خوزستان، کمک به امر خانهسازی طلاب و مردم مستضعف در موارد مختلف و تأسیس درمانگاه، کتابخانه، و کمک به مساجد و مدارس کشورهای پاکستان، هند و کشورهای آفریقایی اشاره کرد.[۵۸] از شیرازی فرزندان چندی ازجمله سیدمحمدعلی، سیدمحمدباقر و سیدمحمدرضا شیرازی به جا ماندهاست.[۵۹]
پانویس
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۲۴.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۰۵.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۲۴.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۲۰–۲۲.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۰۵–۴۰۶.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۲۵–۲۶؛ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۰۶.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۰۶؛ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۲۸.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۰۶–۴۰۷.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۴۶–۵۱.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۵۶–۵۸.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۵۵–۵۶.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۰۸.
- ↑ بهرامی، امامخمینی از دیدگاه مقام معظم رهبری، ۷۸.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۰۹.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۰۹.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۱۰؛ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۹۸–۹۹.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۱۰؛ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۳۱.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۱۰.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی؛ زنگنه، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ۱/۲۸۸.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۷۰.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۱۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۰۰.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۱۱۳–۱۱۴.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۱۱۴.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۸۱، ۸۷، ۹۶ و ۱۳۸–۱۴۰.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۴۵–۲۴۷؛ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۱۱۵–۱۱۶؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۵۵۸–۵۵۹.
- ↑ محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۱۱۲.
- ↑ محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۱۲۰.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۱۲۵–۱۲۹.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۱۳۰.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۱۰.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۱۰؛ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۱۳۸–۱۳۹.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۹۸، ۳۴۶، ۴۲۹ و ۴۸۵.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۳/۸۳۳–۸۳۵.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶/۵۲.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۱۴۲.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۱۴۳.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶/۱۶۰.
- ↑ پیام انقلاب، مجله، شماره ۱۳۲، ۱۳۶۴ش، ۱۶.
- ↑ پیام انقلاب، مجله، شماره ۱۳۲، ۱۳۶۴ش، ۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۵.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۲۴۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۳۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۷۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۲۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۵۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۴۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۶۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۶۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۲.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۲۴۵–۲۴۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۷۹.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۱۲.
- ↑ احمدینژاد، سیدعبدالله شیرازی، ۳/۴۱۲–۴۱۴.
- ↑ روحبخش، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، ۱۵، ۳۳ و ۴۳.
منابع
- احمدینژاد، سیدحسن، سیدعبدالله شیرازی (آیتالله سیدعبدالله شیرازی)، چاپشده در گلشن ابرار، قم، معروف، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- بهرامی، قدرتاللّه، امامخمینی از دیدگاه مقام معظم رهبری، تهران، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، چاپ، اول، بیتا.
- پیام انقلاب، مجله، شماره ۱۳۲، ۱۳۶۴ش.
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۲ش.
- روحبخش، رحیم، مرجع مبارز آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- زنگنه، ابراهیم، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- محتشمیپور، سیدعلیاکبر، از ایران به ایران، قم، کوثر النبی (ص)، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
پیوند به بیرون
- غلامرضا گلی زواره، سیدعبدالله شیرازی، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۵۵۵–۵۶۰.