حسین احمدزاده ایوقی
حسین احمدزاده ایوقی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
حسین احمدزاده معروف به ایوقی در سال ۱۲۹۸ در روستای ایوق شهر سراب به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت و در هجده سالگی برای تحصیل دروس حوزوی به تبریز رفت و در مدرسه طالبیه آن شهر ادبیات و مقدمات را پیش میرزا علیاکبر نحوی و میرزا محمود انصاری خواند. ایوقی در سال ۱۳۲۷ برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در حوزه علمیه آنجا دروس سطح را پیش آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی تکمیل کرد و دروس فلسفی را هم پیش علامه سیدمحمدحسین طباطبایی فراگرفت. آنگاه در درسهای خارج فقه و اصول آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی، امامخمینی، سیدکاظم شریعتمداری و سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی شرکت کرد و دروس امامخمینی را هم تقریر کرد (الوانساز خویی، ج ۱، ۱۵۶ـ۱۶۰). او از اوایل دهه ۱۳۳۰ تا تبعید امامخمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ در درسهای امامخمینی شرکت میکرد و از شاگردان برجسته و مورد توجه امامخمینی بود. نگاهی به خاطرات شاگردان امامخمینی نشان میدهد که ایوقی یکی از افرادی بود که همواره در درس امامخمینی اشکال میکرد. محسن دوزدوزانی در این باره میگوید: «یک نفر به نام آقا میرزا حسین عیوقی از اطراف سراب تبریز بود؛ از ما زودتر به قم آمده بود و ما را میشناخت. قرار گذاشتیم با ایشان مباحثه کنیم. نوبت به کفایه رسید. در مسجد سلماسی مباحثه انجام میدادیم؛ جلوی پنجرهها مینشستیم و بحث کفایه میکردیم. امام (ره) هم در آن مسجد تدریس میکرد. آن وقت به ایشان آقای خمینی میگفتند. وقتی تشریف میآوردند برای درس، همه بلند میشدند؛ پسر آقای خمینی، آقا سیدمصطفی، شیخ علی تهرانی، شیخ صادق خلخالی، همه میآمدند. آقازاده ایشان هم دم در مینشست. در یکی از روزها امام با «بسم ﷲ الرحمن الرحیم» شروع به تدریس خارج کرد و اقوال آقای خویی یا آقای نائینی را رد نمود. رفیق و همبحث من که در کنار مجلس بود و هیکل ضعیفی داشت، یک اشکال به امام کرد و امام (ره) پاسخی ندادند. خیلی عجیب بود. امام فرمود من امروز نیمساعته درس را تمام میکنم، در صورتی که یکساعته باید درس میگفت. فرمود ادامه درس، فردا. همه بلند شدند و به همبحث ما نگاه کردند. این چه کسی بود که اینگونه دقیق از امام سؤال کرد؟ آقا مصطفی، آقا شیخ علی، همهشان تعجب میکردند. امام فردا آمدند، درحالیکه با دقت مطالعه کرده بودند، محکم وارد شدند، نشستند و گفتند: اما بحث دیروزی، چند اشکال دارد، یکی از آن اشکالات را این آقا اشکال کرد؛ اسمش چیست؟ چون رفیق من بود گفتم آقا شیخ حسین. فرمودند: شکراﷲ تعالی سعیک! خیلی به او علاقهمند شده بودند. آقایان بلند شدند تماشا کنند این چه کسی بود که دیروز به امام اشکال کرده بود و اشکال وارد بوده است و امام هم تعریف او را نمودند («خاطرات شنیدنی آیتالله محسن دوزدوزانی از محبت امامخمینی به طلاب تا مباحثههای شیرین بزرگان حوزه»، mobahesat.ir.). محمد عبایی خراسانی در خاطرهای دیگر، از اشکال ایوقی در درس امامخمینی میگوید: «گاهی امام با شاگردانشان شوخی میکردند. دو نفر شاگرد ترکزبان به نام آقا شیخ حسین و آقا سیدیوسف مدنی داشتند. وقتی آقا شیخ حسین مطلبی را متوجه نمیشد و یا امام توضیح مجدد میدادند و آقا شیخ حسین همان اشکال را تکرار میکرد، حضرت امام میفرمودند: «آقای مدنی من که حریف آقا شیخ حسین نمیشوم، مگر شما یک فکری بکنید» (سلسله موی دوست، ۱۵۴). سیدحسین موسوی تبریزی دراینباره میگوید: «یکی دیگر از اشکالکنندگان، آیتالله شیخ جعفر سبحانی بود که اشکالاتش مورد توجه واقع میشد و از همه بیشتر مرحوم آیتالله شیخ حسین ایوقی (روستایی در اطراف سراب) معروف به شیخ حسین ترک اشکال میکرد. وی از شخصیتهای علمی حوزه علمیه قم بودند در هر جای کلاس که نشسته بود وقتی اشکالی به ذهنش میرسیدبا صدای بلند مطرح میکرد و حضرت امام هم با دقت گوش میکرد...» (خاطرات آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی، دفتر اول، ۳۷۰). علی انتشاری نجفآبادی درباره برخورد امامخمینی با اشکال آیتالله ایوقی میگوید: «بارزترین شاگردان امام حضرت آیتالله فاضل، آیتالله ابطحی، و آیتالله خزعلی بودند که ایشان درس را عربی مینوشتند. امام شاگرد ترکزبانی به نام آقا میرزا حسین داشتند. گاهی ایشان اشکال بهجایی میگرفت. به دلیل اینکه همیشه مطالعه داشتند و سؤالات خوبی میکردند امام با دقت به سؤال گوش میدادند و با گشادهرویی پاسخ میدادند» (سلسله موی دوست، ۳۵ـ۳۶). ایوقی همچنین در نماز جماعت به امامت امامخمینی هم حضور مییافت، ولی پس از مدتی از حضور در آن نماز خودداری کرد و وقتی امامخمینی عدم حضور او را در نماز جماعت پیگیری کرد، پاسخ داد: «بنده ترسیدم نماز جماعتم در پشت سر آقای خمینی از روی علاقه وافر به ایشان باشد و نماز باطل شود» (الوانساز خویی، ج ۱، ۱۶۱). در کنار تحصیل در حوزه علمیه قم، به تدریس در آنجا هم میپرداخت. در دوران نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، در عرصه مبارزه هم حضور داشت و برخی از اعلامیهها را علیه حکومت پهلوی یا در پشتیبانی از امامخمینی امضا میکرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۳۳ و ۱۹۹). وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد تفقد امامخمینی قرار گرفت. آیتالله دوزدوزانی دراینباره میگوید: «بعد از اینکه انقلاب پیروز شد و امامخمینی به ایران تشریف آوردند، به من پیام داده بودند که لطفاً آن آقا شیخ حسین را بفرستید منزل؛ خیلی دلم میخواهد ایشان را ببینم. رفیق من هم خیلی اهل شوخی بود. وقتی نزد امام میرود، امام او را مورد تفقد قرار میدهد و در یک پاکت چهل هزار تومان ـ که پول زیادی در آن زمان بود ـ به او میدهد» («خاطرات شنیدنی آیتالله محسن دوزدوزانی از محبت امامخمینی به طلاب تا مباحثههای شیرین بزرگان حوزه»، mobahesat.ir.). ایوقی سالها به تدریس و تحقیق در حوزه علمیه قم پرداخت و رساله عملیهاش را هم انتشار داده بود. از جمله تألیفات او میتوان به تقریرات درس آیتالله بروجردی، تقریرات درس امامخمینی، تقریرات درس کفایةالاصول آیتالله مرعشی نجفی، حاشیه بر عروةالوثقی (منهاج التقی)، توضیح المسائل، تعلیقه بر مجمع المسائل آیتالله گلپایگانی در سه جلد و مناسک حج (الوانساز خویی، ج ۱، ۱۶۰) اشاره نمود. وی در ۲۳ آذر ۱۳۸۳ در قم درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط یدالله دوزدوزانی در قبرستان ابوحسین قم به خاک سپرده شد (همان، ۱۶۲). منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ الوانساز خویی، محمد (۱۳۹۴)، گلشن ابرار آذربایجان ویژه استانهای آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل، تهران، پژوهشکده باقرالعلوم؛ «خاطرات شنیدنی آیتالله محسن دوزدوزانی از محبت امامخمینی به طلاب تا مباحثههای شیرین بزرگان حوزه» (۱۳۹۷)، مجله مباحثات، ۲۳ تیر، https://mobahesat.ir/date/1397/04/23؛ سلسله موی دوست؛ خاطرات دوران تدریس امامخمینی (س) (۱۳۸۵)، به کوشش مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ موسوی تبریزی، سیدحسین (۱۳۸۴)، خاطرات آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.