علیاکبر ولایتی، نماینده مجلس شورای اسلامی و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران.
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | علیاکبر ولایتی |
زادروز | ۱۳۲۴ش |
شهر تولد | تهران |
کشور تولد | ایران |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
پیشه | پزشک؛ سیاستمدار |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | نماینده مجلس شورای اسلامی؛ وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
تالیفات | فرهنگ و تمدن اسلامی، تاریخ معاصر ایران، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران و رساله دخانیه |
تولد و تحصیلات
علیاکبر ولایتی در سال ۱۳۲۴ در منطقه رستمآباد از توابع شمیران در شمال شهر تهران متولد شد.[۱] پدر وی میرزاعلیاصغر از باسوادان محله و معلم قرآن کریم بود.[۲] ولایتی تحصیلات ابتدایی و دوره نخست دبیرستان را در همان رستمآباد گذراند و برای دوره دوم دبیرستان به قلهک رفت و در سال ۱۳۴۲ دیپلم طبیعی گرفت و سال بعد وارد دانشگاه تهران شد و در رشته پزشکی به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۵۰ پزشک عمومی شد.[۳] وی تحصیلات پزشکی خود را در مرکز طبی کودکان دانشگاه تهران ادامه داد و برای گذراندن دوره فوق تخصص بیماریهای عفونی به دانشگاه جان هاپگینز آمریکا رفت.[۴] او در دوره دانشجویی و همزمان با تحصیلات پزشکی، در مدرسه قائمیه تهران که از مدارس جامعه تعلیمات اسلامی به سرپرستی عباسعلی اسلامی بود و نیز در دبیرستان جهانآرای قلهک تدریس میکرد.[۵]
ورود به سیاست
ولایتی که در خانوادهای مذهبی بزرگ شد، پس از رحلت سیدحسین بروجردی در سن شانزدهسالگی مقلد امامخمینی شد. وی در سال ۱۳۴۱ با عضویت در جبهه ملی دوم وارد فعالیتهای سیاسی شد؛ ولی پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از جبهه ملی جدا شد و فعالیتهای سیاسی خود را تنها از طریق شرکت در جلسات روحانیان انقلابی و همکاری با فعالان مذهبی انجام میداد. مهدی کروبی نخستین روحانیای بود که ولایتی در سال ۱۳۴۴ در جریان مبارزه با او آشنا شد.[۶] وی در دانشگاه تهران، به همراه دوستان خود انجمن اسلامی پزشکان را که پس از بازداشت عباس شیبانی به حال تعلیق درآمده بود، دوباره زنده کرد و از طریق همین انجمن، جلسات مختلفی با روحانیان مبارز و گروههای سیاسیمذهبی برگزار کرد.[۷]
انتصابها پس از انقلاب
ولایتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دوم آذر ۱۳۵۸ به سمت معاون وزارت بهداری منصوب شد و در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از طرف مردم تهران انتخاب شد.[۸] سیدعلی خامنهای پس از انتخابشدن به ریاستجمهوری در آبان سال ۱۳۶۰، ولایتی را برای پست نخستوزیری به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد؛ ولی وی نتوانست رأی اعتماد نمایندگان را کسب کند.[۹] بر اساس گفته اکبر هاشمی رفسنجانی، امامخمینی از میان چند نفری که برای نخستوزیری پیشنهاد شده بود، بیشتر به ولایتی توجه داشت.[۱۰] در آبان ۱۳۶۰ ولایتی وزیر امور خارجه در دولت میرحسین موسوی شد و در طول دولت اول و دوم وی تا ۱۳۶۸ و سپس در دو دوره ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ همچنان عهدهدار وزارت خارجه بود. او با سابقه شانزده سال وزارت امور خارجه، باثباتترین وزیر دوران انقلاب لقب گرفت.[۱۱]
ولایتی در طول دوره طولانی خدمتش در وزارت امور خارجه، بارها همراه هیئت دولت و در جمع سفیران و کارداران و نمایندگان سیاسی ایران در کشورهای دیگر و نیز همراه سفیران و نمایندگان خارجی در ایران با امامخمینی دیدار و از رهنمودهای ایشان استفاده کرد[۱۲]؛ ازجمله وی در دیدار ادوارد شواردنادزه آخرین وزیر خارجه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی با امامخمینی که حامل نامه گورپاچف بود حضور داشت.[۱۳]
امامخمینی در دیدار ولایتی و همکاران وی در وزارت امور خارجه تأکید کرده است وضع سفارتخانهها باید اصلاح و از هر جهت اسلامی شود و وضع کارکنان و برخورد آنان با مراجعان و نیز کیفیت اداره آنجا با جمهوری اسلامی بسازد و آبروی اسلام و جمهوری اسلامی حفظ شود.[۱۴] ایشان در وصیتنامه سیاسیالهی خود نیز با اشاره به طاغوتزدگی سفارتخانهها و ضرورت تحول و اصلاح آنها یادآور شد همواره به وزیران امور خارجه پس از انقلاب در مورد این مسئله سفارش کرده است؛ ولی برخی از آنان نخواسته یا نتوانستهاند کار مثبتی انجام دهند (ببینید: سفارتخانه)؛ اما ولایتی اقدام به این کار کرده است.[۱۵] ایشان در ۲۱/۱/۱۳۶۷ در نامهای به ولایتی، به وی و دیگر افراد وزارت امور خارجه یادآور شد باید تحمل انتقاد را چه حق و چه ناحق داشته باشند؛ زیرا جو باز سیاسی ایران انقلابی، بیتجربگی بعضی از مسئولان و نیز سبقت در رساندن سریعتر هر موضوعی به جامعه گرچه به ضرر مردم باشد، نه تنها کار وزارت امور خارجه را مشکل میکند که در بعضی مواقع بر سیاستهای داخلی هم اثر نامطلوب میگذارد.[۱۶]
امامخمینی از دیدگاه ولایتی
به گفته ولایتی، امامخمینی مسئولیت مهم انجام مذاکره دربارهٔ قطعنامه معروف ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد دربارهٔ جنگ عراق و ایران و نیز انجام مذاکرات صلح با عراق را بر عهده وزارت امور خارجه گذاشت.[۱۷] وی در دیدارهای متعدد با دبیرکل سازمان ملل متحد و نمایندگان او در نیویورک و نیز مدیریت مذاکرات با هیئت عراقی در چندین دور مذاکره در ژنو، مقدمات کار را برای اجرای قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد، بازگشت اسیران به میهن، عقبنشینی نیروهای دو طرف به مرزهای شناختهشده بینالمللی و استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در مرزها فراهم کرد.[۱۸]
از نظر ولایتی، امامخمینی که شخصیتی جامع و ممتاز در تاریخ اسلام است[۱۹] همانگونه که به احیای هویت اسلامی و تحقق حکومت اسلامی میاندیشید، به مقوله توسعه و پیشرفت همهجانبه کشور نیز توجه داشت؛ توسعهای که در چارچوب حکومت اسلامی تعریف میشد و اروپامحوریِ مدرنیته را نقد میکرد.[۲۰] در نظر ولایتی مخالفتهای امامخمینی با اقدامات به ظاهر اصلاحیِ رژیم پهلوی را باید سرآغاز عصر سوم تاریخ روشنفکری ایران دانست که موج بیداری اسلامی و روشنفکری دینی جریان مسلط و غالب آن بود.[۲۱] ولایتی، امامخمینی را شخصیتی شمرده که از متن توده مردم برخاست و رهبری نهضت اسلامی را بر عهده گرفت و با تعبد و اخلاصی که داشت، همه چیز را از محرم و صفر میدانست و با اقتدار توانست بزرگترین ابرقدرت جهان، آمریکا را از کشور بیرون کند و هشت سال جنگِ تقریباً همه جهان علیه ایران را با درایت رهبری کند.[۲۲]
ولایتی از دیدگاه امامخمینی
امامخمینی ولایتی را فردی متدین و دلسوز انقلاب میدانست.[۲۳] ایشان در تقریظی که در ۶/۱/۱۳۶۷ بر کتاب بیماری سل تألیف وی نوشت، او را در عرصه مسائل سیاسی خدمتگزار خوبی دانست و دعا کرد که او در عرصه مسائل درمانی هم خدمتگزار باشد.[۲۴]
آثار و تألیفات
از علیاکبر ولایتی آثار و کتابهای چندی در زمینههای تاریخی، سیاسی و پزشکی منتشر شده است که ازجمله میتوان فرهنگ و تمدن اسلامی، تاریخ معاصر ایران، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران و رساله دخانیه را نام برد.[۲۵] همچنین مقالات متعددی از وی در نشریات و کنگرههای داخلی و خارجی چاپ یا ارائه شده است.[۲۶]
پانویس
- ↑ ولایتی، حرفی از هزاران، ۹۴۵
- ↑ ولایتی، حرفی از هزاران، ۹۴۷
- ↑ ولایتی، حرفی از هزاران، ۹۴۵–۹۴۶
- ↑ ولایتی، حرفی از هزاران، ۹۴۶
- ↑ ولایتی، حرفی از هزاران، ۹۴۶
- ↑ ولایتی، حرفی از هزاران، ۹۷۳
- ↑ ولایتی، حرفی از هزاران، ۹۷۴
- ↑ ولایتی، حرفی از هزاران، ۹۴۶
- ↑ درویشی سهتلانی، سیره عملی امامخمینی، ۴۳۷
- ↑ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۳۰
- ↑ ولایتی، جمهوری اسلامی، ۱۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵۰۰؛ ۱۶/۴۵۸؛ ۱۸/۴۷–۴۹، ۳۱۹ و ۱۹/۹۲
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۸
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵۰۰–۵۰۲
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۲۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۰
- ↑ ولایتی، تاریخ سیاسی، ۲۸۵
- ↑ ولایتی، ایران در زمان، بخش دوم، ۶۴۴
- ↑ ولایتی، پویایی فرهنگ، ۴/۱۶
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۰۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۶۲–۲۶۴
- ↑ ولایتی، بحرانهای تاریخی، ۶۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷
- ↑ علیاکبر ولایتی، پایگاه اطلاعرسانی
- ↑ کیهان فرهنگی، مجله، ۸۹
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- درویشی سهتلانی، فرهاد، سیره عملی امامخمینی در اداره امور کشور (۱۳۵۷–۱۳۶۸)، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- علیاکبر ولایتی، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۳/۸/۱۳۹۶ش.
- کیهان فرهنگی، مجله، گفتگو با علیاکبر ولایتی، شمارههای ۱۸۵ و ۱۸۶، ۱۳۸۰ش.
- اکبر هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۰، عبور از بحران، به اهتمام یاسر هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
- ولایتی، علیاکبر، ایران در زمان رهبری امامخمینی، بخش دوم، تهران، امیرکبیر، چاپ اول ۱۳۹۴ش.
- ولایتی، علیاکبر، بحرانهای تاریخی هویت ایرانی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۵ش.
- ولایتی، علیاکبر، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
- ولایتی، علیاکبر، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۴ش.
- ولایتی، علیاکبر، حرفی از هزاران، مجموعه مقالات گفتگوها و سخنرانیها، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- ولایتی، علیاکبر، مصاحبه، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۸/۲/۱۳۸۰ش.
پیوند به بیرون
- امیر زمانی سینی، مقاله «علیاکبر ولایتی»، دانشنامه امامخمینی، ج۱۰، ص۳۲۷–۳۳۰.