سیدحسن خمینی، نوه امامخمینی، استاد حوزه علمیه قم و تولیت حرم و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | سیدحسن خمینی (مصطفوی) |
زادروز | ۱ مرداد ۱۳۵۱ش/ ۱۱ جمادیالثانی ۱۳۹۲ق |
شهر تولد | قم |
کشور تولد | ایران |
نام همسر | سیدهفاطمه موسوی |
فرزندان | سیداحمد خمینی |
خویشاوند سرشناس | امامخمینی (پدربزرگ)، سیدمصطفی خمینی (عمو)، سیداحمد خمینی (پدر) |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
پیشه | روحانی |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | مسئولیت تولیت حرم امامخمینی، مسئولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | سلطانی طباطبایی، رضا استادی، سیدعلی محقق داماد، محمد فاضل لنکرانی، سیدموسی شبیری زنجانی، حسین وحید خراسانی، سیدمحمد موسوی بجنوردی |
تالیفات | فرهنگ جامع فِرق اسلامی، مبانی فقهی تنظیم خانواده، تحریر اختیار، شرح رسالة الطلب و الاراده امامخمینی، آینه مسلمانی |
وبگاه رسمی | http://www.hasankhomeini.ir/ |
زندگینامه
سیدحسن خمینی (مصطفوی)، اول مرداد ۱۳۵۱ش/ ۱۱ جمادیالثانی ۱۳۹۲ق در قم زاده شد.[۱] پدرش سیداحمد خمینی، دومین پسر و آخرین فرزند امامخمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است که پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی، مسئولیت دفتر و بیت امامخمینی و تمام امور مربوط به ایشان را بر عهده داشت.[۲] مادر وی سیدهفاطمه طباطبایی، فرزند سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی[۳] و سیدهصدیقه صدر، فرزند سیدصدرالدین صدر و نوه سیدحسین قمی معروف به «حاج آقاحسین قمی» است[۴] که هر دو از عالمان برجسته و مراجع تقلید بودند و امامخمینی نیز در اشعار خود به خاندان سلطانی و صدر اشاره کردهاست.[۵]
سیدهفاطمه طباطبایی به دلیل علاقه به تحصیلات فلسفی و عرفانی، از محضر امامخمینی بهره میبرد و در مواردی از ایشان بیان مطالب عرفانی را درخواست میکرد و امامخمینی نیز در پاسخ، نکاتی را یادآور میشد.[۶]
نامگذاری
با تولد سیدحسن خمینی نام «یاسر» که در فضای سیاسی آن دوره یادآور مجاهدتهای صحابی پیامبر اکرم (ص) یاسر پدر عمار بود، از سوی پدر و مادر او برگزیده شد؛ اما امامخمینی که این نام را غیر متعارف و مایه حرف و حدیث میدانست و به گفته سیداحمد خمینی، گمان میکرد نامگذاری به دلیل نام «یاسر عرفات» بودهاست،[۷] در نامهای از نجف در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۵۱ به فرزند خود خاطرنشان کرد که این نام انتخاب خوبی نبودهاست. ایشان با تأکید بر اینکه یکی از حقوق فرزندان بر پدر انتخاب نام خوب است، انتخاب نام غیر متعارف را که مایه حرف و حدیث دیگران شود، خلاف عقل شمرده با این حال آنان را در این انتخاب آزاد گذاشت.[۸] با بهدرازاکشیدن موضوع نامگذاری، امامخمینی در نامه دیگری در ۲۲ آذر ۱۳۵۱ با تأکید بر عدم وسواس در انتخاب نامی که غیر متعارف نباشد، نام «حسن» را، در صورتی که مایل باشند، بسیار خوب شمرد و با این حال تأکید کرد هر نامی را که برگزینند، آنان نیز قبول دارند[۹] و از این رو این نام برگزیده شد.
سکونت در عراق
سیدحسن خمینی در یکسالگی، همراه پدر و مادر از راه لبنان به نجف اشرف برده شد و حدود هفت ماه آنجا بود.[۱۰] او در سال ۱۳۵۶ بار دیگر همراه خانواده به عراق سفر کرد و هنگام درگذشت مشکوک عموی خود سیدمصطفی خمینی در نجف بود[۱۱] و با تصمیم سیداحمد خمینی به ماندن در نجف به دلیل ضرورت حضور در کنار امامخمینی، همراه خانواده در نجف ماند.
حضور در پاریس
با هجرت امامخمینی به پاریس در مهر ۱۳۵۷، سیدحسن خمینی همراه مادر به قم بازگشت[۱۲] و اوایل دی ۱۳۵۷، با مادر و پدربزرگ خود، سلطانی طباطبایی، به دیدار امامخمینی در پاریس رفت و این سفر تا بهمن ۱۳۵۷ و زمان بازگشت امامخمینی به ایران، ادامه داشت.[۱۳]
تحصیلات
خمینی تحصیلات ابتدایی خود را اول مهر ۱۳۵۷، در مدرسه علوی نجف اشرف آغاز کرد و با بازگشت به ایران به دلیل رویدادهای انقلاب که به تعطیلی بسیاری از مدرسههای ایران نیز انجامید، از ادامه تحصیل بازماند. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحصیلات خود را نخست در مدارس نوزده دی (داریوش سابق) و پارس در قم ادامه داد و پس از آن به دلیل انتقال امامخمینی و خانواده ایشان به تهران و سکونت در جماران، در مدرسههای نیکان تهران و حبیببنمظاهر جماران پی گرفت. خروج مقطعی او از مدرسه نیکان، به دلیل مسائل امنیتی و همزمان با اوجگیری ترورهای سازمان مجاهدین خلق اتفاق افتاد، اما پس از این دوره، مقاطع راهنمایی و دبیرستان را نیز در همین مدرسه گذراند.
وی از آذر ۱۳۶۶ تا فروردین ۱۳۶۷، زمانی که دانشآموز سال دوم دبیرستان بود، در جبهههای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران حضور یافت و همزمان با روزهای موشکباران تهران، برای حضور در امتحانات پایان سال تحصیلی به تهران بازگشت.
ورود به حوزه علمیه قم
او به دلیل توصیه چندباره امامخمینی برای تحصیل علوم دینی، پس از رحلت ایشان از مهر ۱۳۶۸، دبیرستان را رها و تحصیلات حوزوی را در حوزه علمیه قم آغاز کرد. درسهای باقیمانده از دبیرستان را نیز به صورت متفرقه گذراند و در سال ۱۳۶۹، در رشته ریاضی دیپلم گرفت.[۱۴]
خمینی در قم با اقامت در خانه جد مادری خود، سلطانی طباطبایی، نخست در مدرسه رضویه و مدرسه کرمانیها، درسهای مقدمات را تا سال ۱۳۷۱ گذراند و در این سال، درسهای دوره سطح حوزه را آغاز کرد. او در ۱۴ شهریور ۱۳۷۲ (هفدهم ربیعالاول ۱۴۱۴ق)، به دست سلطانی طباطبایی، پدربزرگ خود به لباس روحانیت درآمد.[۱۵]
اساتید
استادان او در این دوره، محسن دوزدوزانی، احمد پایانی، سلطانی طباطبایی، رضا استادی، سیدرضا حسینی اسحاقنیا و سیدمحمد موسوی بجنوردی بودند؛ چنانکه در درس خارج فقه و اصول سیدعلی محقق داماد، محمد فاضل لنکرانی، سیدموسی شبیری زنجانی و حسین وحید خراسانی شرکت کرد و بیشترین بهره را در این دوره از محقق داماد برد که شامل یازده سال دوره کامل اصول فقه از آغاز تا پایان و چهار سال خارج فقه میشد.
وی همچنین به صورت محدود از درس سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، یوسف صانعی و محمد مؤمن بهره بردهاست. وی فلسفه اسلامی را با فراگیری بدایة الحکمه نزد قاسم جوادی آغاز کرد و پس از آن پنج سال، شرح منظومه سبزواری را به صورت خصوصی از درس حسینی اسحاقنیا فراگرفت. باب حادی عشر و شرح تجرید را در کلام و مقدمه قیصری بر شرح فصوصالحکم را در عرفان نظری نیز پای درس همین استاد فراگرفت. در عرفان عملی نیز منازل السائرین خواجهعبدالله انصاری را نزد یحیی انصاری شیرازی فراگرفت و دو سال نیز از درس اسفار عبدالله جوادی آملی بهره برد.[۱۶]
تدریس
خمینی از سال ۱۳۷۱ تدریس در حوزه را آغاز و تا سال ۱۳۷۶، بخشی از مقدمات را در مدرسه کرمانیهای قم تدریس کرد.[۱۷] از سال ۱۳۷۹ به تدریس دروس مختلف سطح در حوزه علمیه قم مشغول شد و این روند تا سال ۱۳۸۹ و آغاز تدریس خارج اصول فقه ادامه یافت. در این مدت وی کتابهای مختلفِ مکاسب، رسائل و کفایة الاصول را تدریس میکرد.
وی از سال ۱۳۹۲، تدریس خارج فقه را با موضوع مکاسب محرمه شروع کرد که هر دو تدریس اصول و فقه، همچنان ادامه دارد[۱۸] و از درسهای پررونق حوزه بهشمار میرود.
وی همچنین از سال ۱۳۸۵ تدریس فلسفه را با شرح منظومه ملاهادی سبزواری آغاز کرد و این درس در سال ۱۳۹۱ به پایان رسید[۱۹]؛ چنانکه از آذر ۱۳۹۱ تا اسفند ۱۳۹۲، مقدمه قیصری بر شرح فصوصالحکم را تدریس کردهاست.[۲۰]
وی افزون بر علوم حوزوی دستی نیز در فراگیری علوم انسانی جدید داشتهاست و در این علوم به فلسفه غرب، فلسفه اخلاق، جامعهشناسی، علوم سیاسی، اقتصاد و تاریخ علاقهمند است؛ در ادبیات نیز تبحر دارد و افزون بر زبان عربی، به زبان انگلیسی نیز مسلط است.[۲۱]
فعالیتها و مسئولیتها
پس از رحلت سیداحمد خمینی در سال ۱۳۷۳ و طبق وصیت او، سیدحسن خمینی مسئولیت تولیت حرم امامخمینی و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی را برعهده گرفت. سیداحمد خمینی، در وصیتنامه خود فرزند خود را وصیّ خود قرار داد و همه امور حرم امامخمینی را پس از خود به او سپرد و از وی خواست در این مسئولیت از کمک و هدایت محمدعلی انصاری بهره گیرد؛ همچنین اختیار و مسئولیت چاپ اعلامیهها، کتابها و همه نوشتههای امامخمینی را پس از خود به وی سپرد.[۲۲]
سیدحسن خمینی، در نامهای به رهبری نظام، سیدعلی خامنهای، تنفیذ وصیت پدر خود مبنی بر ریاست وی بر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی و نیز تولیت حرم ایشان را در صورت صلاحدید، درخواست کرد و رهبر انقلاب نیز در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۷۴، با طلب رحمت و مغفرت برای سیداحمد خمینی، وصیت یادشده را تنفیذ کردهاست.[۲۳] وی در این مسئولیت و به درخواست اعضای دفتر امامخمینی، نامه دفاعیه امامخمینی از سیداحمد خمینی را که بنا به پیشنهاد خود سیداحمد، منتشر نشده بود، در صحیفه امامخمینی منتشر کرد.[۲۴]
وی هر سال نوعاً یکی از سخنرانان اصلی مراسم سالگرد ارتحال امامخمینی بودهاست و نیز در طول سال، پذیرای گروههای مختلف مردم و میهمانان خارجی برای گفتوگو دربارهٔ موضوعات روز کشور است. او در این جایگاه همه همت و تلاش خود را برای ارتقا و اعتلای نام امامخمینی بهکار گرفتهاست.[۲۵] او همچنین عضو هیئت مؤسس و هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی است و تا سال ۱۳۹۶، در این مسئولیت فعال بود.[۲۶]
علاقه امامخمینی به سیدحسن
خمینی که به دلیل همراهی و حضور مداوم پدر خود نزد امامخمینی، در همه سالهای پس از انقلاب، ملازم و همراه امامخمینی بود و در سایه مهر ایشان تربیت میشد، نکات تربیتی فراوانی، از اخلاق و سلوک امامخمینی در خاطر دارد و در برخی مناسبتها از آن یاد کردهاست.
او یکی از محبوبترین نوادگان نزد امامخمینی بود؛ چنانکه ایشان در همه نامههای خود به سیدهفاطمه طباطبایی در سالهای مبارزه و تبعید، جویای حال سیدحسن خمینی بود و در سالهای بعد با توصیههایی به او، مسیر زندگی و آینده وی را تعیین کرد. علاقه امامخمینی به تحصیل وی در علوم دینی، موجب شد حتی زمانی در یک روز سه بار از او بخواهد تا برای طلبگی اقدام کند.[۲۷]
وی در کودکی به دلیل شعری که سروده بود، از امامخمینی جایزه گرفت و ایشان او را به سرودن شعر و خواندن آن برای وی تشویق کرد.[۲۸] امامخمینی همچنین در پایاننامهای به سیداحمد در سال ۱۳۶۳، سیدحسن و پدر و مادر او را با این تعبیر دعا کردهاست که خداوند احمد را نزد خود «محمود» و فاطمه را «مفطوم» (جداشده از آتش) و حسن را «احسن» سازد و یاسر را به «یُسر» برساند.[۲۹]
ٰمعرفی سیره علمی و عملی امامخمینی
خمینی با اعتقاد به ضرورت گامنهادن در مسیر اندیشههای امامخمینی، برای ترسیم آیندهای روشنتر برای ایران و جهان اسلام، معرفی سیره علمی و عملی امامخمینی را وجهه همت خود ساختهاست[۳۰] و در همین راستا، عمده درس خارج فقه و اصول وی، به طرح دیدگاههای امامخمینی و بررسی و نقد آرای فقهی و اصولی ایشان اختصاص دارد و برخی از کتابهای امامخمینی مانند الطلب و الاراده، یا بعضی از آرا و متفرّدات فقهی، اصولی و فلسفی ایشان، مانند «طلوع فجر در لیالی مقمره»، «بلاد کبیره» و «خطابات قانونیه» و «وضع الفاظ برای روح معانی» را بهتفصیل و جداگانه تدریس کردهاست[۳۱] و برخی از این مباحث، به صورت کتاب منتشر شدهاند.
خمینی عقلانیت انسانی امامخمینی را نخستین رکن اندیشه ایشان میداند و بر این باور است که امامخمینی انسان دینداری بود که قواعد عقلانی را قواعدی الهی میدید که نباید از آن احتراز جست. وی خاطرنشان کردهاست که امامخمینی در گذار به عالم سیاست و جامعه نیز از مسیر دین عبور و آن را مسئولیتی شرعی تلقی کرد. نگاه امامخمینی به دین از نظر وی، نگاهی کاریکاتوری نبود و همه جنبهها و جزئیات دین، از فقه، اخلاق، عرفان و سیاست در نظر ایشان اهمیتی درخور داشت و پرداختن به هیچیک از ابعاد دین، ایشان را از بعدی دیگر غافل نمیکرد.[۳۲] به باور وی انسانهای بزرگی چون امامخمینی، حوزه اشراقی دارند که مانند مغناطیس عمل میکند و کسانی که به حوزه اشراق او وارد میشوند، مانند برادههای آهن که در حوزه مغناطیسی نظم میگیرند، خواه ناخواه، از او تأثیر میپذیرند.[۳۳]
خمینی معتقد است یکی از مسائل بسیار مهم در اندیشه سیاسی امامخمینی که تا حد زیادی نادیده مانده، نقش زمان و مکان و تأثیر آن در فقه اسلامی است. وی شخصیت امامخمینی و اندیشههای ایشان را یک مکتب فکری جامع میداند که نماد خودباوری و خوداتکایی برای مردم ایران و همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان خواهد بود.
نظریه اجتهاد در اندیشه امامخمینی
او با اتکا به این باور و نگاه جامع به اندیشههای امامخمینی، نظریه «اجتهاد در اندیشه امامخمینی» را طرح کرد و تلاش کرد در قالب سخنرانیها، مقالات و نوشتههای مختلف، به تبیین راهکارهای آن بپردازد. از نظر خمینی اجتهاد در دیدگاههای امامخمینی، اصول و روشی دارد که تنها در صورت رعایت آن، میتوان از تعارض در نقل قولها و تفسیرها جلوگیری کرد.
از سوی دیگر، خمینی خاطرنشان کردهاست که اندیشه امامخمینی متولی خاصی ندارد و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی نیز به هیچرو خود را مفسر انحصاری دیدگاههای امامخمینی نمیداند و اساساً برای ماندگاری راه امامخمینی به عنوان جریان زنده و پویا، راهی جز این نیست که اجازه اجتهاد در دیدگاههای ایشان، به همه داده شود؛ هرچند که برخی از این اجتهادها با دیدگاه افراد موافق نباشد. به باور او، امامخمینی «شمع فروزان در ظلمت غمگرفته مسلمانان» است که «خلقی را به نورالانوار رهنمون است».[۳۴]
آثار
خمینی به نگارش کتابهای علمی نیز اهتمام داشتهاست و از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: فرهنگ جامع فِرق اسلامی (سه جلد) که بر اساس یادداشتهای اولیه سیدمهدی روحانی و تحقیق و تکمیل خمینی تألیف شد و بسیاری از مدخلها یا ارجاعات آن از اوست، مبانی فقهی تنظیم خانواده، تحریر اختیار (سه جلد)، شرح رسالة الطلب و الاراده امامخمینی، تحریر توحید (دو جلد) (تقریرات یکی از شاگردان از درس مقدمه قیصری بر شرح فصوص الحکم)، گوهر معنا، الافادات و الاستفادات (دو جلد) (تقریر سیدعلی خمینی)، آینه مسلمانی شامل مباحث اخلاقی و ده مقاله.[۳۵]
خانواده
سیدحسن خمینی در ۲۴سالگی، با سیدهفاطمه موسوی فرزند سیدمحمد موسوی بجنوردی ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و دو پسر است. پسر بزرگ او سیداحمد، در قم به تحصیل علوم دینی مشغول است. همچنین برادران سیدحسن خمینی، سیدرضا (یاسر) و سیدعلی به تحصیل و تدریس علوم دینی اشتغال دارند و از اساتید درسهای سطح میباشند[۳۶]
امامخمینی به خواهش عروس خود، سیدهفاطمه طباطبایی، قطعه شعری دربارهٔ این خانواده سرودهاست که چنین است:
احمد است از محمد مختار/ که حمیدش نگاهدار بوَد/
فاطی از عرش بطن فاطمه است/ فاطر آسمانش یار بوَد/
حسن این میوه درخت حُسن/ محسنش یار پایدار بوَد/
یاسر از آل پاک سبطین است/ سرّ احسان وِرا نِثار بود/
علی از بوستان آل علی است/ علی عالیش شعار بود/
پنج تن از سلاله احمد/ شافع جمله هشت و چار بود/
دخترم شعر تازه خواست ز من/ مِعر گفتم که یادگار بود.[۳۷]
پانویس
- ↑ طباطبایی، فاطمه، اقلیم خاطرات، ص۱۷۸.
- ↑ ← مقاله خمینی، سیداحمد.
- ↑ ← مقاله سلطانی طباطبایی، سیدمحمدباقر.
- ↑ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ طباطبایی، فاطمه، اقلیم خاطرات، ص۵۰.
- ↑ امامخمینی، دیوان امام، ص۱۹۷ و ۲۰۵.
- ↑ ← مقاله طباطبایی، سیدهفاطمه.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴۵۳/۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴۵۳/۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴۷۲/۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹۲/۲، ۲۰۷ و ۳۰۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۳۸۰/۲ و ۳۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴۰۰/۲ و ۴۳۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴۶۲/۲، ۴۶۵ و ۵۴۴.
- ↑ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸.
- ↑ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.
- ↑ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸؛ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.
- ↑ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.
- ↑ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص۶۵۸؛ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.
- ↑ خمینی، ۱۴.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، یاد یادگار امام، ص۱۵۶–۱۵۷
- ↑ خامنهای، سیدعلی، مکتوبات، نرمافزار حدیث ولایت، ۶/۱۳۷۴؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، آشنایی با مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ص۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۹۰/۱۷–۹۳ و ۹۳ - پاورقی؛ ← مقاله خمینی، سیداحمد.
- ↑ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.
- ↑ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.
- ↑ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۵۲۱/۱۸.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.
- ↑ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.
- ↑ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.
- ↑ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی.
- ↑ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ۶۵۹ و ۶۶۱؛ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ خمینی، ۱۴.
- ↑ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ۶۵۹ و ۶۶۱؛ مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی؛ ← مقاله خانواده امامخمینی.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶۷/۲۰؛ امامخمینی، دیوان امام، ۳۰۴.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، دیوان امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- پایگاه اطلاعرسانی، سیدحسن خمینی، ۱۳۹۸/۹/۴ش.
- ثقفی، خدیجه، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، به کوشش علی ثقفی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- خامنهای، سیدعلی، مکتوبات، نرمافزار حدیث ولایت، سال ۱۳۷۴ش.
- خمینی، سیدحسن، تحریر توحید، نگارش سیدمحمود صادقی، عروج با همکاری انجمن عرفان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
- خمینی، سیدحسن، مصاحبه حضوری با سیدحسن خمینی، آرشیو مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۹۸ش.
- طباطبایی، فاطمه، اقلیم خاطرات، تهران، پژوهشکده امامخمینی و انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، آشنایی با مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، معاونت فرهنگی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، یاد یادگار امام، ستاد بزرگداشت سالگرد ارتحال، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
پیوند به بیرون
- سیدمحمود صادقی، خمینی، سیدحسن، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۲۵۳–۲۵۸.