آزادسازی خرمشهر، اشغال خرمشهر به دست ارتش عراق و آزادسازی آن از اشغال، سوم خرداد ۱۳۶۱.
معرفی و موقعیت
شهرستان خرمشهر از توابع استان خوزستان است و در جنوب غربی آن واقع شده و حدود دو هزار کیلومتر مربع مساحت دارد. از شمال به اهواز، از شرق و شمال شرق به شادگان، از جنوب شرقی به شهرستان آبادان و از غرب (منطقه مرزی شلمچه) و جنوب غرب (اروندرود) به کشور عراق محدود میشود[۱] این شهر را در گذشته «مُحمَّره» مینامیدند[۲] خرمشهر در دشت واقع است و سه رود کارون، خَیِّن و اروند در آن جریان دارد که ۹ کیلومتر آن مرز مشترک ایران و عراق است[۳] شهر از دو بخش قدیم و جدید تشکیل شده است: بخش قدیم در ساحل راست کارون محل پیوست کارون به اروند است و بخش دیگر بر ساحل اروند گسترده شده است[۴] ساکنان خرمشهر افزون بر کارهای خدماتی، به پرورش نخل و صید ماهی و دامداری و ساخت لنج مشغولاند[۵] آنان شیعه دوازدهامامیاند و به زبان عربی و فارسی سخن میگویند[۶] بر اساس آمار سال ۱۳۵۵، خرمشهر ۱۴۰۴۹۰ نفر جمعیت داشته است و در آستانه جنگ تحمیلی جمعیت آن را ۱۶۹ هزار نفر تخمین زدهاند[۷] ارتباط با دریای آزاد و راهآهن سرتاسری[۸]، برخورداری از دو رودخانه آب شیرین و قرارگرفتن در دهانه اروندرود، این شهر را از دیرباز مورد طمع قدرتهای جهانی[۹] و تجزیهطلبان داخلی[۱۰] قرار داده است. رژیم بعث عراق برای درهمشکستن انقلاب اسلامی ایران[۱۱]، در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با همه توان نظامی به ایران هجوم آورد (منصوری، ۱۳۶) و تسلط بر اروندرود دستاویز این تجاوز بود.[۱۲]
اشغال خرمشهر
اهمیت خرمشهر و نزدیکبودن آن به خط مرزی شلمچه، تصرف آن را در اولویتهای جنگی رژیم متجاوز عراق قرار داد. دولتمردان عراق که با توزیع سلاح در این شهر زمینه را برای نیروهای موسوم به خلق عرب آماده کرده بودند، در آرزوی اشغال سریع خرمشهر بودند[۱۳] و برای شتابدادن به دستیابی به این هدف از سیاست تفرقهافکنی میان مردم بهره گرفتند. در بهار ۱۳۵۸ با پشتیبانی حزب بعث عراق، سازمان سیاسی خلق عرب در خرمشهر فتنهای آغاز کرد و جنگافزارهای بسیاری با هدف جنگ داخلی از حزب بعث عراق به مخالفان انقلاب رسید[۱۴] و خسارتهای بسیاری ازجمله انفجار لولههای نفت به دست این افراد متوجه نظام نوپای اسلامی شد[۱۵] اما با درایت و رهنمودهای امامخمینی این فتنه از میان رفت[۱۶] (← مقاله خلق عرب).
ارتش عراق، در هفته نخست جنگ، بخش بزرگی از مناطق راهبردی ایران را تصرف و خود را به اهواز نزدیک کرد و قصد داشت همه خوزستان را تصرف کند (هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۳۳). غافلگیری، کمبود نیرو، نبود جنگافزار و مهمات[۱۷] و کارشکنی سیدابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور وقت، در اعزام نیرو[۱۸] موجب پیشروی عراقیها شد. با همه کمبودها، جوانان و نیروهای مسلح خرمشهر با مقاومت تاریخی خود راهبردی پیروزی برقآسای دشمن را به شکست کشاندند و ارتش عراق را در تکمیل اهداف خود ازجمله اشغال آبادان ناکام کردند[۱۹] فرماندهان عراقی برای اشغال خرمشهر، افزون بر لشکری مجهز و یک گردان نیروی مخصوص در نظر گرفته بودند[۲۰] آنان در روزهای نخست ورود به خوزستان شایع کردند خرمشهر را گرفتهاند که امامخمینی این شایعه را رد کرد و به ارتش عراق اندرز داد که چرا مردم بیدفاع ایران را به خاک و خون میکشند[۲۱]
امامخمینی در پیامی به ارتش و مردم عراق، صدام حسین و حزب بعث را از نوکران صهیونیسم و امپریالیسم و مسئول حمله به خرمشهر معرفی کرد و از ارتش و مردم عراق خواست شرارتهای حزب بعث را از سر مردم ایران و عراق دفع کنند[۲۲] ایشان از مردم خرمشهر خواست از کشور دفاع کنند و شهر را ترک نکنند[۲۳] با ایثار و مقاومت نیروی زمینی ارتش در مرزها و نیروی هوایی در جایجای فضای ایران و نیروی دریایی ارتش در خلیج فارس و نیروهای سپاه پاسداران و مردمی، نقشههای خائنانه دشمن تا حد زیادی نقش برآب شد[۲۴] در این حماسه، نقش زنان ازجمله سیدهزهرا حسینی، شهناز حاجیشاه و شهناز محمدی برجسته است. اینان از مراکز پشتیبانی، بیمارستان و گلزار شهدا تا خطوط مقدم درگیری، فعال بودند[۲۵]
خرمشهر در ۲۳ و ۲۴ مهر ۱۳۵۹ شاهد شدیدترین درگیریها بود. مدافعان، دشمن را در پشت دروازههای شهر متوقف کردند[۲۶] دشمن با پشتیبانی زرهپوش و آتش سنگین و راهنمایی ستون پنجم به شهر نفوذ کرد[۲۷] مسجد جامع شهر کانون مقاومت مردمی بود[۲۸] و همه هماهنگیها ازجمله تبادل اخبار، تجهیز، آموزش رزمندگان و مداوای فوری و موقت مجروحان همگی در آن صورت میگرفت (رسالت، ۲۵/۱۲/۱۳۸۶، ۶) تا آنکه عراقیها بر مرکز و پل خرمشهر مسلط شدند[۲۹] خرمشهر پس از مقاومتی ۳۵روزه در ۴ آبان ۱۳۵۹ به تصرف کامل بعثیها درآمد[۳۰] افسران بعثی پیروزی خود را جشن گرفتند و بر دیوار شهر جمله «جئنا لنبقی» (آمدهایم تا بمانیم) را نوشتند[۳۱] اشغالگران نام شهر را مُحَمَّره گذاشتند و به شکنجه و اعدام مدافعان شهر پرداختند[۳۲] اموال دولت و مردم به غارت رفت و این شهر بندریِ زیبا به ویرانهای تبدیل شد[۳۳] صدام حسین بهترین افراد ارتش خود را به خرمشهر برد و سنگرهای استواری در آن بنا کرد.[۳۴]
در حالیکه ممکن بود سقوط خرمشهر روحیه مردم و رزمندگان را سست کند، امامخمینی بحران خرمشهر را پیامد طبیعی جنگ خواند و در برابر خبر سقوط خرمشهر به سیدمحمد غرضی، استاندار خوزستان، گفت: «جنگ است؛ آقا، جنگ است»[۳۵] ایشان مقاومت مردم ایران در مقابله با دشمن را ستود و تأکید کرد جمهوری اسلامی ایران به تکلیف عمل میکند و در همه حال پیروز است[۳۶] ایشان از خرمشهر به خونینشهر یاد کرد[۳۷] و ستاد تبلیغات شورای عالی دفاع نیز به سبب مقاومتهای رزمندگان و شهدای مظلوم، آن را خونینشهر نامید[۳۸]
فتح خرمشهر
با مقاومت تاریخی و حماسهآفرینی جوانان و سپاهیان خرمشهر، دشمن در اراضی اشغالی زمینگیر شد. پس از آن، آزادسازی این مناطق به عنوان ضرورتی ملی و مذهبی در اولویت قرار گرفت[۳۹] عراقیها با توجه به اصول و معیار جنگ کلاسیک، جمهوری اسلامی ایران را فاقد توانایی لازم برای آزادی سرزمین خود میدیدند[۴۰] اهمیت راهبردی خرمشهر برای دو کشور و گستردگی منطقه عملیاتی موجب طولانیشدن اشغال آن شد[۴۱] حضور عراقیها در خاک ایران بر هماهنگی نیروهای رزمنده افزود[۴۲] رزمندگان اسلام طی عملیات فتحالمبین از اول تا دهم فروردین ۱۳۶۱ که در غرب دزفول و شوش و غرب رودخانه کرخه روی داد[۴۳]، بخش بزرگی از اراضی اشغالی خوزستان را آزاد کردند و طراحی و هدایت عملیات بزرگی را نشان دادند[۴۴] پس از این عملیات، اعتماد به نفس در رزمندگان اسلام قوت گرفت و با اینکه به امکانات جنگی افزوده نشده بود، آنان با این پیروزی احساس قدرت و قوت میکردند و به پیروزی خود در عملیاتهای بعدی اطمینان داشتند و از سوی دیگر، ارتش عراق در موضع ضعف و انفعال قرار گرفت و زمینه آزادی خرمشهر فراهم شد[۴۵] در بامداد ۱۰/۲/۱۳۶۱ عملیات بزرگ بیتالمقدس با هدف آزادی خرمشهر با رمز «یا علیبنابیطالب(ع)»[۴۶] در چهار مرحله و در منطقهای با وسعت ۵۴۰۰ کیلومتر آغاز شد[۴۷] هدف عملیات درهمشکستن قوای سازماندهیشده دشمن در منطقه وسیع جنوب غربی اهواز و آزادی آخرین منطقه اشغالی جنوب بود[۴۸] در این عملیات ۱۱۲ گردان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ۴۵ گردان از ارتش که در چهار قرارگاه سازماندهی شده بودند، به مصاف دویست گردان دشمن رفتند[۴۹] فرماندهی ارتش در دست سرهنگ علی صیاد شیرازی و فرماندهی سپاه بر عهده محسن رضایی بود. رزمندگان ایرانی حمله را از غرب کارون آغاز کردند و پس از شکست لشکر ۳ زرهی عراق، عملیات پلگذاری بر کارون را شروع و راه رسیدن به جاده اهواز خرمشهر را هموار کردند[۵۰] و موفق شدند جاده اهواز ـ خرمشهر را از کیلومتر ۶۸ تا ۱۰۳ تصرف و تثبیت کنند[۵۱]
در شامگاه ۱۶/۲/۱۳۶۱ در مرحله دوم عملیات، افزون بر بخش دیگری از جاده اهواز ـ خرمشهر، مناطق جفیر و پادگان حمید و هویزه آزاد شد[۵۲] با توجه به اهمیت دراختیارداشتن خرمشهر در روحیه نیروهای دو طرف درگیر، رزمندگان کوشیدند با عبور از رودخانه «عرائض» محاصره خرمشهر را هرچند نمایشی به دنیا اعلام کنند[۵۳] فرمانده عراقی منطقه با شنیدن شایعه محاصره خرمشهر، به دستاویز نجات بصره از خطر سقوط، بدون هماهنگی با فرماندهان خود عقبنشینی کرد[۵۴] سربازان عراقی زیر آتش سربازان ایرانی به ساحل اروند گریختند[۵۵] و رزمندگان اسلام دستهدسته از شمال وارد خرمشهر شدند[۵۶] و سربازان عراقی در سنگرهای استوار بدون اراده منتظر تسلیم به نیروهای ایرانی بودند[۵۷] در آخرین مرحله از عملیات بیتالمقدس که از شامگاه ۱/۳/۱۳۶۱ آغاز شد[۵۸]، نیروهای عراقی در برابر حمله سریع و غافلگیرانه رزمندگان اسلام دچار وحشت و سرگردانی شدند و ارتباط یگانهای دشمن با یکدیگر قطع شد[۵۹]. در دوم خرداد، خرمشهر کاملاً محاصره شد؛ اما ارتش عراق برای روحیهدادن به قوای خود آن را تکذیب کرد[۶۰] رزمندگان ایرانی، خرمشهر را پس از نوزده ماه اشغال در ساعت ۱۱ بامداد روز سوم خرداد از دست نیروهای بعثی آزاد کردند[۶۱]
فتح خرمشهر، افزون بر روحیه شهادتطلبی ایرانیان، نتیجه جنگ نامنظم و راهکارهای منحصربهفرد نیروهای ایرانی بود[۶۲] در این عملیات، ۱۰۵ دستگاه تانک و نفربر و دهها انبار مهمات، ۹۵ هزار مین، صدها دستگاه خودرو و هزاران قبضه سلاح انفرادی و هجده قبضه توپ از دشمن به غنیمت گرفته شد. ۱۶۵۰۰ نفر از افراد اشغالگر کشته و زخمی شدند و نوزدههزار نفر به اسارت نیروهای ایرانی در آمدند (هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۱۲). در این عملیات، ۱۸۰ کیلومتر از خط مرزی و ۵۰۳۸ کیلومتر مربع از مناطق تحت اشغال دشمن آزاد شد (حبیبی، ۴۷). بصره و مناطق نفتخیز عراق در تیررس نیروهای ایرانی قرار گرفت. پس از آزادسازی خرمشهر، رزمندگان ایرانی در مسجد جامع خرمشهر نماز شکر اقامه کردند (درودیان، سیری در جنگ، ۱/۱۵۳) و شادی همه جبههها را فراگرفت (جمهوری اسلامی، ۴/۳/۱۳۶۱). مردم با خبر آزادی خرمشهر به خیابان آمدند و به شادی و پخش شیرینی پرداختند. شب پیروزی صدای الله اکبر از پشت بامها به گوش میرسید (همان، ۹). مردم این پیروزی را به رزمندگان تبریک میگفتند (همان، ۲). همچنین مسئولان نظام، مراجع تقلید، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و ائمه جمعه این پیروزی را به امامخمینی تبریک گفتند (همان، ۱ و ۵/۳/۱۳۶۱).
واکنش امامخمینی
فتح خرمشهر امامخمینی را بسیار خوشحال کرد (هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۱۵؛ رضایی، ۹). ایشان ضمن پیامی به مناسبت فتح خرمشهر، این پیروزی را «نصر عظیم» و افتخاری ابدی برای اسلام خواند و ارتش اسلام را مفتخر به نشان «وَ ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لکنَّ اللَّهَ رَمی» (انفال، ۱۷) و مورد قدردانی امام زمان(ع) شمرد و با آزادشدن خرمشهر از آن به نام خرمشهر و شهر خرم یاد کرد (۱۶/۲۵۷) و جمله «خرمشهر را خدا آزاد کرد» که مردم از کلام امامخمینی برگرفتند، بر سر زبانها افتاد (جمهوری اسلامی، ۳/۳/۱۳۷۴). امامخمینی آزادی خرمشهر را فوق طبیعت و از امدادهای الهی بهسان پیروزی رزمندگان صدر اسلام (۱۶/۲۷۰) و رحمت، نعمت و توفیق و عنایت الهی (۱۶/۳۱۵ ـ ۳۱۶) خواند و در ۱۹ بهمن ۱۳۶۱ در دیدار با همافران نیروی هوایی از امدادهای غیبی در به تسلیم واداشتن نیروهای عراقی در خرمشهر یاد کرد که در صدر اسلام هم نظیر داشته است و خداوند درون دلهای دشمنان اسلام آنچنان رعب و وحشتی افکند که با همه تجهیزات، در برابر غریو «الله اکبر» مسلمانان تسلیم شدند و در نگاه ایشان، وحدت فرماندهی و هماهنگی نیروها و ابتکار رزمندگان ایرانی از دیگر عوامل پیروزی رزمندگان بود (۱۷/۲۹۴ ـ ۲۹۵). ایشان در پیام خود به مردم و برخی مسئولین نظام در ۲۲ بهمن این سال نیز، از عظمت فتح خرمشهر یاد کرد و سفارش کرد مردم این حادثه را از یاد نبرند (۱۷/۳۱۸). امامخمینی در پاسخ تبریک سیدعبدالله شیرازی؛ از مراجع تقلید مشهد، برای رزمندگان آرزوی پیروزی بیشتر کرد و از وی خواست در جوار امامرضا(ع) برای رزمندگان دعا کند (۱۶/۲۶۲). ایشان از رزمندگان درخواست کرد زخمیهای عراقی را مداوا و از اسیران آنان پذیرایی کنند (۱۶/۲۶۸). ایشان درباره آفت جبرانناپذیر اختلاف و غرور به رزمندگان اسلام هشدار داد و از نیروهای ارتش و سپاه و شهربانی و کمیته و عشایر و دیگر نیروهای داوطلب که با هماهنگی خرمشهر را آزاد کردند، تشکر کرد (۱۶/۲۵۸). همچنین ایشان پس از فتح خرمشهر به حامیان منطقهای صدام حسین هشدار داد دست از حمایت او بردارند که وی جنون خودبزرگبینی دارد و در صورت پیروزی به آنان نیز رحم نخواهد کرد (۱۶/۲۵۲)؛ همچنین به کشورهای منطقه دلگرمی داد که در صورت دستبرداشتن از پیروی بیچونوچرا از امریکا، از ایران جز خیر و پشتیبانی نخواهند دید (۱۶/۲۵۸). جمعیتهای بسیاری از سراسر کشور برای بازسازی شهر آزادشده اعلان آمادگی کردند. امامخمینی ضمن تشکر از فداکاریهای مردم، از آنان خواست با شورای عالی بازسازی مناطق جنگی هماهنگی کنند (۱۶/۲۸۴). رژیم عراق شکست در خرمشهر را انکار میکرد و آن را عقبنشینی تاکتیکی میشمرد (ولایتی و دیگران، ۱۰۴) و برای گمراهکردن افکار عمومی به فرماندهان خود مدال شجاعت میداد (امامخمینی، ۱۸/۱۹۴). رادیوهای خارجی نیز با این مسئله با تردید برخورد میکردند (خامنهای، ۱۳۸۱، ۲۷). امامخمینی در واکنش به ادعای رژیم عراق یادآور شد؛ غربیها و صدام حسین شکستهای خود را با تبلیغات و هیاهو میپوشانند (۱۷/۸۲ و ۱۸/۳۸۲).
پیامد فتح خرمشهر
فتح خرمشهر بزرگترین پیروزی ایران در جنگ بیستماهه با عراق بود (معاونت سیاسی، ۱۸). این پیروزی هر گونه تردید را به آینده انقلاب از میان برد و مسئولان جمهوری اسلامی ایران را قادر ساخت با چشمانداز بهتری به ترسیم راهبردهای درازمدت انقلاب بپردازند (هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۴۳۷) و از جهت سیاسی و اجتماعی نیز در آرامش روحی و روانی مردم بسیار مؤثر بود (خامنهای، ۱۳۸۸، ۱۳۹). طرفداران ایران در سراسر دنیا خوشحال شدند، موجی از شادی لبنان را فرا گرفت، ایرانیان مقیم قطر در گردهماییای، برای سلامت امامخمینی و رزمندگان ایرانی دعای توسل خواندند (جمهوری اسلامی، ۴/۳/۱۳۶۱) و جبهه پایداری عرب از مواضع ایران حمایت کرد [۶۳] این پیروزی همچنین افکار عمومی جهان، بهویژه دنیای غرب را که به فرماندهی امامخمینی و توان دفاعی رزمندگان ایران بیتوجه بودند، با حقیقتی غیر قابل تصور روبهرو کرد[۶۴] از آن پس دنیا به ایران به چشم فاتح نگاه میکرد (خامنهای، ۱۳۸۴، ۱۵۲). رؤسای جمهور بسیاری از کشورها از تغییرکردن نگاه جهانیان به ایران سخن گفتند (همان، ۱۳۸۸، ۱۳۹). روزنامه انگلیسی گاردین، فتح خرمشهر را شکست مفتضحانهای برای بغداد ارزیابی کرد[۶۵] و شگفتی تحلیلگران نظامی، بهویژه جهان غرب را بر انگیخت[۶۶] و صحنه سیاسی را به نفع جمهوری اسلامی رقم زد[۶۷] همچنین شورای عالی انقلاب فرهنگی، سوم خرداد را در تقویم رسمی ایران، روز مقاومت، ایثار و پیروزی نامگذاری کرد.
پس از آزادی خرمشهر، شورای امنیت سازمان ملل پس از ۲۲ ماه از صدور قطعنامه اول خود، در ۲۱ تیر ۱۳۶۱، قطعنامه ۵۱۴ را با موضعی جدیتر در برابر جنگ عراق و البته بدون اشاره به متجاوز و تنبیه وی صادر کرد[۶۸] پیامد این فتح زمینه سقوط صدام حسین و بازشدن دست ایران در خاورمیانه و خلیج فارس بود که هر دو نگرانی غرب و امریکا را به همراه داشت[۶۹] امریکا به عظمت ایران اعتراف کرد و کشورهای عرب را از ایران ترساند[۷۰] پیروزی ایران در خرمشهر روابط عراق و امریکا را نزدیکتر ساخت و درخواست کمک عراق از امریکا را آشکار کرد[۷۱] غرب در یک راهبرد جدید، با اعمال فشار گسترده سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی به جمهوری اسلامی ایران، با ارسال سلاح و پول و فناوری اطلاعات، عراق را تجهیز کرد[۷۲] ایجاد استحکامات و موانع و تشکیل خطهای دفاعی چندلایه و ساخت پناهگاههای بتونی در دل خاکریزها از کارهایی بود که صدام حسین پس از این شکست بدان روی آورد[۷۳] دولتمردان عراق در نامهای در ۱۰ تیر ۱۳۶۱ به دبیرکل سازمان ملل، عقبنشینی کامل نیروهای خود را از خاک ایران اعلام کردند؛ اما نماینده ایران در سازمان ملل در نامهای به رئیس شورای امنیت اظهار کرد بر خلاف ادعاهای عراق هنوز بخشی از اراضی ایران در اشغال عراق است و افزون بر این، نیروهای عراقی به حملات خود ادامه میدهند[۷۴]
کشورهای غربی و عربی در صدد بر آمدند صدام حسین را از گرداب خودساخته بیرون آورند. شمار هیئتهای اعزامی سازمانهای بینالمللی برای آتشبس فزونی گرفت[۷۵] برخی احزاب و شخصیتهای داخلی نیز با ادامه نبرد با عراق مخالف بودند و آن را به مصلحت کشور نمیدانستند[۷۶]؛ اما ایران به دنبال صلح تضمینشده و پایدار بود[۷۷] امامخمینی با آتشبس مخالف[۷۸] و بر آن بود خروج متجاوز از خاک ایران و پرداخت خسارت و اعتراف به تجاوز در صحنه بینالمللی پیششرط صلح و مذاکره است؛ وگرنه پذیرش صلح تحمیلی، جسارت گردنکشان و گسترش ظلم و فساد در منطقه را در پی خواهد داشت[۷۹] ایشان تأکید کرد جنگ ایران برای کشورگشایی و به شرط پیروزی نیست و جمهوری اسلامی ایران به دنبال وظیفه دینی و ملی وارد میدان نبرد شده است (۱۶/۴۰۵) و هدف از ادامه نبرد، دفاع از شهرهای ایران در برابر توپها و موشکهای رژیم عراق است[۸۰]. ایشان همچنین در پاسخ به برخی احزاب مدعی ملیگرایی در پذیرش آتشبس، این صلح را امریکایی و برخی هواداران آن را عمّال رژیم پهلوی و امریکا خواند که برای وطن اشک دروغین میریزند[۸۱] برخی دستاندرکاران جنگ بر آن بودند که پس از این ماجرا سخن از صلح به میان نیاید[۸۲]؛ بنابراین گروههای میانجی تنها از آتشبس سخن میگفتند که در صورت پذیرش آن، جنگ سالها به درازا میکشید [۸۳] تحلیلگران، هجوم اسرائیل به جنوب لبنان را از زمین و هوا و دریا[۸۴] از پیامدهای فتح خرمشهر و با هدف مشغولکردن رزمندگان ایرانی در دو جبهه از سوی رژیم اشغالگر فلسطین دانستهاند و امامخمینی با هوشیاری تأکید کرد راه قدس از کربلا میگذرد[۸۵]
پس از آزادی خرمشهر و پذیرفتهنشدن شرایط ایران برای صلح، ورود به خاک دشمن با هدف در دست داشتن نقطهای مهم برای به تسلیم واداشتن صدام حسین مطرح شد[۸۶] امامخمینی با توجه به اینکه این امر موجب برانگیختهشدن احساسات ملی مردم عراق و حمایت شیوخ عرب از بغداد و دستاویزهای بینالمللی و آسیبرسیدن به مردم میشد با آن مخالفت کرد[۸۷] از سوی دیگر، فشار افکار عمومی و خود رزمندگان برای تعقیب نیروهای عراقی در داخل خاک عراق بسیار بالا بود[۸۸]؛ این بود که امامخمینی در نهایت با توجه به استدلالهای کارشناسان آن را پذیرفت[۸۹] و اجازه داد رزمندگان در مناطق خالی از جمعیت به صورت محدود وارد خاک عراق شوند[۹۰]
در روزهای اول تا سوم مرداد ۱۳۶۷، عراق یک بار دیگر از محور شلمچه به طرف خرمشهر، عملیات کرد و توانست تا نزدیکی شهر پیشروی کند، اما گفته شده است که اینبار امامخمینی سرنوشت سپاهیان و سازمانشان را با مقاومت و عقبراندن ارتش عراق گره زد و تأکید کرد یا سپاه در شلمچه، یک سپاه ذلیل میشود و یا یک سپاه زنده. از هیچکس، هیچ چیز پذیرفته نیست. پس از پیام امامخمینی بر اثر مقاومت سپاه و بسیج، ارتش عراق مجبور به عقبنشینی شد و جنگ پایان گرفت[۹۱]
پانویس
- ↑ سازمان جغرافیایی، ۱۴۹.
- ↑ قیصری، ۱۹.
- ↑ جعفری، ۲/۳۴۳ و ۴۶۸ ـ ۴۶۹.
- ↑ سلطانی، ۱۰۹ ـ ۱۱۱.
- ↑ سیادت، ۳۲۸.
- ↑ سازمان جغرافیایی، ۱۷۵.
- ↑ سازمان جغرافیایی، ۱۷۴.
- ↑ ودیعی، ۲.
- ↑ حبیبی، ۷.
- ↑ منصوری، ۸۲.
- ↑ حبیبی، ۷؛ درودیان، انقلاب اسلامی، ۱۱۷ ـ ۱۱۸.
- ↑ جمهوری اسلامی، ۲/۳/۱۳۷۴.
- ↑ فوزی، ۲/۲۴.
- ↑ یکتا، ۲/۵۴۶، ۵۵۴، ۵۷۲ و ۶۷۰؛ نورایی، ۳۴ ـ ۳۵.
- ↑ منصوری، ۸۰.
- ↑ ۷/۳۲۶.
- ↑ فلاحی، ۹۴.
- ↑ نوری، ۲۰.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۵۷.
- ↑ خامنهای، ۱۳۸۲، ۱۵.
- ↑ ۱۳/۲۳۶.
- ↑ ۱۳/۲۳۰.
- ↑ ۱۳/۲۵۰ ـ ۲۵۱.
- ↑ مرکز اسناد، ۲/۲۳.
- ↑ انصاری و دیگران، ۳۹۵؛ حسینی، ۵۱۳ و ۶۵۹.
- ↑ انصاری و دیگران، ۳۲۲.
- ↑ مرکز مطالعات، ۴/۴۴۰.
- ↑ قیصری، ۵۶.
- ↑ مرکز مطالعات، ۴/۴۴۱.
- ↑ مرکز مطالعات، ۴/۵۶۵.
- ↑ قیصری، ۹۱.
- ↑ مقدسی، ۲۶.
- ↑ لامی، ۷۲.
- ↑ خدری، ۱۷۷.
- ↑ رسولی محلاتی، ۲/۲۹۶ ـ ۲۹۷.
- ↑ ۱۳/۲۸۹.
- ↑ ۱۶/۱۰۷.
- ↑ مرکز مطالعات، ۴/۴۴۲.
- ↑ درودیان، انقلاب اسلامی، ۱۲۴.
- ↑ معاونت سیاسی، ۱۷.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۲۵.
- ↑ خدری، ۸۹ و ۹۱ ـ ۹۳.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۳۴.
- ↑ درودیان، انقلاب اسلامی، ۱۲۹ ـ ۱۳۰.
- ↑ صیاد شیرازی، ۲۸۷.
- ↑ دفتر سیاسی، ۱۵۰؛ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۸۴.
- ↑ سمیعی، ۹۷ ـ ۹۹؛ سپاه پاسداران، ۴۹.
- ↑ حبیبی، ۴۵.
- ↑ حبیبی، ۴۶.
- ↑ جبوری، ۲۸ ـ ۲۹.
- ↑ حبیبی، ۴۶.
- ↑ دفاع مقدس، ۱۴/۲/۱۳۹۴.
- ↑ صیاد شیرازی، ۳۰۵.
- ↑ جبوری، ۴۲.
- ↑ جبوری، ۴۳.
- ↑ خدری، ۱۷۷.
- ↑ جبوری، ۴۳.
- ↑ حبیبی، ۴۷.
- ↑ دفتر عقیدتی، ۱/۳۸۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۱۱ ـ ۱۱۲.
- ↑ منصوری، ۸۳؛ خدری، ۱۷۷.
- ↑ معاونت سیاسی، ۱۷.
- ↑ (همان، ۵/۳/۱۳۶۱، ۳).
- ↑ منصوری، ۱۳۹.
- ↑ پژوهشگاه علوم، ۸/۲۵۹.
- ↑ درودیان، انقلاب اسلامی، ۱۳۰.
- ↑ صیاد شیرازی، ۳۱۴.
- ↑ ولایتی و دیگران، ۱۱۹ ـ ۱۲۰.
- ↑ درودیان، انقلاب اسلامی، ۱۳۱؛ معاونت سیاسی، ۱۸.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۱۶.
- ↑ کریمی، ۱۰۴.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۳؛ معاونت سیاسی، ۱۸.
- ↑ اردستانی، شلمچه، ۶ ـ ۷.
- ↑ پارسادوست، ۳۲۲.
- ↑ درودیان، سیری در جنگ، ۱/۱۷۰ ـ ۱۸۱.
- ↑ بازرگان، ۱۵۴ ـ ۱۶۳؛ یوسفی اشکوری، ۱/۴۸۳ ـ ۴۹۸.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۲۶ ـ ۲۸.
- ↑ ۱۶/۳۱۸؛ رحمانی، ۷۵.
- ↑ ۱۶/۳۱۹ ـ ۳۲۱.
- ↑ ۱۶/۳۹۰.
- ↑ ۱۸/۶۹.
- ↑ درودیان، نقد و بررسی، ۱۹۷.
- ↑ (همان، ۱۹۶ ـ ۱۹۹).
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۳۰.
- ↑ ۱۶/۳۵۴، ۳۶۳ و ۳۹۴؛ صیاد شیرازی، ۳۱۶ ـ ۳۱۸.
- ↑ رحمانی، ۶۱.
- ↑ رحمانی، ۷۴؛ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۶.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ص۱۴.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ص۱۷.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ص۱۷.
- ↑ اردستانی، شلمچه، ۸.
منابع
- قرآن کریم
- اردستانی، حسین، تنبیه متجاوز، بررسی تحولات سیاسی و نظامی از تابستان ۱۳۶۱ تا فروردین ۱۳۶۷، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش
- اردستانی، حسین، شلمچه بستر تحولات جنگ تحمیلی، مجله نگین ایران، شماره ۳۵، ۱۳۸۹ش
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش
- انصاری، مهدی و محمد درودیان و هادی نخعی، خرمشهر در جنگ طولانی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش
- بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران، نویسنده، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش
- پارسادوست، منوچهر، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۷۱ش
- پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات جهان، تهران، شکیب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش
- جبوری، فیصل، نقد جنگ بررسی و تحلیل چند عملیات بزرگ، ترجمه محمدحسن مقیسه، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش
- جعفری، عباس، گیتاشناسی ایران، تهران، مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۴/۳/۱۳۶۱؛ ۵/۴/۱۳۶۱؛ ۲/۳/۱۳۷۴؛ ۳/۳/۱۳۷۴ش؛ حبیبی، ابوالقاسم، خوزستان در جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش
- حسینی، سیدهزهرا، دا، به اهتمام سیدهاعظم حسینی، تهران، سوره مهر، چاپ هفتاد و هشتم، ۱۳۸۸ش
- خامنهای، سیدعلی، حدیث ولایت (نرمافزار)، بیانات؛ خدری، رضا، خرمشهر از اسارت تا آزادی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش
- درودیان، محمد، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بینالملل، مجموعه مقالات دفاع مقدس، دفتر بررسیهای سیاسی انقلاب اسلامی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش
- درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق خونینشهر تا خرمشهر، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ هشتم، ۱۳۸۴ش
- درودیان، محمد، نقد و بررسی جنگ ایران و عراق، علل تداوم جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران، چاپ اول، ۱۳۸۲ش
- دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گذری بر دو سال جنگ، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۰ش
- دفاع مقدس، خبرگزاری، پایگاه اطلاعرسانی، جزئیات مراحل چهارگانه عملیات بیتالمقدس برای آزادسازی خرمشهر، ۱۴/۲/۱۳۹۴ش
- دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا، روزها و رویدادها، تهران، رامین، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش؛ رحمانی، قدرتالله، بیپرده با هاشمی رفسنجانی، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش
- رسالت، روزنامه، ۲۵/۱۲/۱۳۸۶ش
- رسولی محلاتی، سیدهاشم، پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش
- رضایی، محسن، مصاحبه، روزنامه ایران، ۳/۳/۱۳۷۴ش
- سازمان جغرافیایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیای آبادیهای استان خوزستان، شهرستانهای آبادان، خرمشهر، دشت آزادگان، چاپ اول، ۱۳۸۵ش
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش
- سلطانی بهبهانی، سلطانعلی، بنادر ایران در خلیج فارس، مجموعه مقالات خلیج فارس، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۶۹ش
- سمیعی، علی، کارنامه توصیفی عملیات هشت سال دفاع مقدس، تهران، نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه پاسداران، چاپ اول، ۱۳۸۲ش
- سیادت، موسی، تاریخ جغرافیای عرب خوزستان، تهران، انزان، چاپ اول، ۱۳۷۴ش
- صیاد شیرازی، علی، ناگفتههای جنگ، خاطرات سپهبد شهید صیاد شیرازی، تدوین احمد دهقان، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش
- فلاحی، ولیالله، امیر خستگیناپذیر، زندگینامه سرلشکر شهید ولیالله فلاحی، تدوین احمد حسینیا، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش
- فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش
- قیصری، مهدی، خرم ولی خونین، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش
- کریمی، مجید، نیمه پنهان جنگ، تهران، مرکز فرهنگی سپاه پاسداران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش
- لامی، صبار فلاح، ماموریت در خرمشهر، ترجمه مهرداد آزاد، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۶ش
- مرکز اسناد و پژوهشهای دفاع مقدس نیروی زمینی ارتش، تقویم تاریخ دفاع مقدس، غرش توپها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش
- مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روزشمار جنگ ایران و عراق، هجوم سراسری، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش
- معاونت سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از خرمشهر تا فاو، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۷ش
- مقدسی، رضا، مجله امید انقلاب، شماره ۳۹۹، ۱۳۸۸ش
- منصوری لاریجانی، اسماعیل، بررسی حقوقی، سیاسی تجاوز رژیم عراق به جمهوری اسلامی ایران، تهران، تابان، بیتا
- نورایی، محمدعلی، ۱۱۰ روز گمشده در مقاومت خرمشهر، خاطرات حاجمحمدعلی نورائی، مجله فرهنگ پایداری، شماره ۳، ۱۳۸۴ش
- نوری، سیدابوالحسن، لیبرالها عامل اصلی سقوط خرمشهر، روزنامه رسالت، ۱۰/۷/۱۳۸۵ش.
- ودیعی، علیاصغر، بازشناسی خرمشهر، بینا، ۱۳۴۹ش
- ولایتی، علیاکبر و دیگران، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به اهتمام عباس بشیری، تهران، معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۴ش
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۱، پس از بحران، به اهتمام فاطمه هاشمی، تهران، معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۰ش
- یکتا، حسین، روزشمار جنگ ایران و عراق، بحران در خوزستان، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش
- یوسفی اشکوری، حسن، سیری در زندگی، آثار و افکار مهندس مهدی بازرگان، در تکاپوی آزادی، تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
مهدی مروت