حائری شیرازی، محیالدین، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امامخمینی، امام جمعه شیراز، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو مجلس خبرگان رهبری.
معرفی و زندگینامه
محمدصادق حائری شیرازی، معروف به محیالدین حائری شیرازی، در ۱۳۱۵ در شیراز زاده شد (حائری، محیالدین، خبرگان ملت، ۲/۱۲۷). پدرش عبدالحسین تنها فرزند محمدطاهر، در کربلا به دنیا آمد و پس از تحصیل، به حکم میرزامحمدتقی شیرازی به شیراز، موطن پدری خود بازگشت و تا آخرین روزهای زندگی به تدریس، تربیت طلاب علوم دینی و ارشاد مردم پرداخت. وی از مجتهدان وارسته، عارف، مبارز و دارای حاشیه بر عروةالوثقی بود (همان، ۲/۱۲۷ ـ ۱۲۸؛ همو، ۶ ـ ۷ و ۱۶؛ آزادی فقیه، ۲۰). مادر وی از سادات و بانویی پارسا و شایسته بود که در دوران منع حجاب، از خانه بیرون نیامد (حائری، محیالدین، خبرگان ملت، ۲/۱۳۲). صدرالدین حائری شیرازی برادر بزرگتر محیالدین پس از رحلت پدرش در ۱۳۳۰، تربیت و حمایت از محیالدین را بر عهده گرفت و برای وی جایگاه و حالت پدری داشت (همو، کیهان فرهنگی، ۱۰) (← ادامه مقاله). حائری شیرازی تحصیلات ابتدایی تا پایان دوره متوسطه را در شیراز گذراند و به مطالعه کتابهای داستانی، تاریخی و ادبیات روز علاقهمند بود (همو، شاهد یاران، ۱۵ ـ ۱۶). سیداحمد اثنیعشری از معلمان دوره ابتدایی وی، شاگردان را با دین آشنا میکرد و روش مبارزه با رژیم پهلوی را همراه با رویدادهای زندگی خود، به شاگردانش میآموخت (همو، کیهان فرهنگی، ۷؛ سلمانی). وی در نوجوانی با «حاجمؤمن» و نیز محمداسماعیل دولابی از شاگردان محمدجواد انصاری همدانی که به شیراز آمده بود، آشنا شد و با همنشینی و گفتگو با آن دو تحت تأثیر شخصیت اخلاقی و عرفانیشان قرار گرفت (همو، کیهان فرهنگی، ۷ ـ ۸؛ همو، شاهد یاران، ۱۶؛ حائری، نظامالدین، ۱۳۵). سیدحسین یعقوبی از شاگردان انصاری همدانی نیز از استادان اخلاق وی بود (حائری، نظامالدین، ۱۳۵). حائری شیرازی، پس از گذراندن دوره متوسطه در ۱۳۳۵ برای ادامه تحصیل در دانشگاه، به تهران رفت؛ ولی به سبب انتقاد از وضعیت دولت وقت به وسیله ماموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، دستگیر و از ادامه تحصیل محروم شد (حائری، محیالدین، خبرگان ملت، ۲/۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ همو، کیهان فرهنگی، ۸ ـ ۹). وی پس از آن به فراگیری علوم دینی روی آورد و مقدمات را نزد پدر در شیراز و سطح را در مدارس منصوریه، سیدعلاءالدین حسین و آقاباباخان، نزد استادانی چون محمدعلی موحد، و تقریرات اصول میرزای قمی را از بهاءالدین محلاتی فرا گرفت و این دوره را در سه سال به پایان برد (همو، خبرگان ملت، ۲/۱۳۱؛ شاهد یاران، ۱۱). پس از آن به حوزه علمیه قم رفت و شش ماه از درس خارج فقه سیدحسین بروجردی بهره برد و پس از درگذشت وی، از درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی، سیدمحمد محقق داماد، محمدعلی اراکی و میرزاهاشم آملی بهره گرفت (حائری، محیالدین، کیهان فرهنگی، ۵).
ارتباط با امامخمینی
وی از تأثیر جدی امامخمینی بر زندگی و تغییر نظام ارزشی خود سخن گفته و از گفتار و رفتار ایشان با عنوان شاغول و معیار زندگی و مقتدای فکری خود یاد کرده است و در همه مسائل نگاه و رأی ایشان را بر نگاه خود مقدم داشته است (همو، خبرگان ملت، ۲/۱۳۳ ـ ۱۳۵). وی در حوزه قم افزون بر درسهای حوزه، به تاریخ ملل، مسائل اقتصادی، کشاورزی، جامعهشناسی، تربیت و متون ادبیات فارسی بهویژه متون کهن ادبی، همچون گلستان، بوستان سعدی و دیوان حافظ علاقه داشت و چون با سه زبان عربی، انگلیسی و ترکی آشنایی کافی داشت، کتابها یا نوشتههایی که به این زبانها بود، مطالعه میکرد (سلمانی). حائری شیرازی در دوران تحصیل، نزد امامخمینی با اعلامیهها و سخنرانیهای روشنگر ایشان آشنا شد (حائری، محیالدین، خبرگان ملت، ۲/۱۴۱)؛ همچنین همانند دیگر شاگردان تحت تأثیر نصایح اخلاقی ایشان قرار گرفت و به بهرهگیری از اندیشههای روشن و انقلابی ایشان پرداخت و قدم در عرصه فعالیتهای سیاسی گذاشت (همان۲/۱۴۱ ـ ۱۴۲؛ مدرسی و کاظمینی، ۱/۴۰۹). وی و دیگر شاگردان امامخمینی وظیفه خود میدانستند رجوع مردم به امامخمینی حفظ شود و ایشان تحتالشعاع دیگران قرار نگیرد؛ زیرا به اعتقاد وی فعالیت مثبت دیگران تنها در سایه ایشان امکانپذیر بود؛ اما رژیم پهلوی عکس آن رفتار میکرد و میخواست نامی و یادی از ایشان نباشد. او که در جلسات سودمند و مبارزاتی شیراز حضور داشت، خود نیز با تشکیل جلسات مذهبی و سیاسی برای جوانان، به مبارزات فکری و عقیدتی با رژیم پهلوی میپرداخت (مدرسی و کاظمینی، ۱/۴۰۹).
مبارزات
حائری شیرازی پس از تبعید امامخمینی به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ آشکارا به عرصه مبارزات سیاسی وارد شد و به علت شدت تعلق خاطر به استاد، نتوانست در قم بماند و به شیراز بازگشت و مبارزات خود را علیه رژیم پهلوی ادامه داد و طی جلسات گوناگونی که برای اقشار مختلف بهویژه جوانان در مسجد شمشیرگرها برگزار میکرد، مردم را با مسائل سیاسی روز، نقشههای استعمار، شخصیت امامخمینی و افکار ایشان آشنا میکرد و به ترویج مرجعیت ایشان میپرداخت (شاهد یاران، ۹ و ۱۲؛ سلمانی). عوامل رژیم پهلوی برای وی و شرکتکنندگان در جلساتش محدودیتهایی فراهم آوردند. برخی از افراد را دستگیر، بازداشت و شکنجه کردند و جلسات را بهتدریج تعطیل کردند. در این دوران مسجد شمشیرگرها از مراکز مهم فعالیتهای انقلابی و از محورهای مبارزات در شیراز شده بود (سلمانی) و برای آینده انقلاب نیروهای مؤثری تربیت کرد (حائری، شهابالدین، ۱۲۴). حائری شیرازی در ۱۳۴۵ به سبب تهیه نوار سخنرانی امامخمینی از قم و کشف آن در خانه برادر بزرگش صدرالدین، برای نخستین بار مدتی زندانی شد (حائری، محیالدین، خبرگان ملت، ۲/۱۳۸؛ همو، کیهان فرهنگی، ۶؛ مدرسی و کاظمینی، ۱/۴۰۹). مهمترین اقدام وی در زندان مناظره فکری با کمونیستها بود؛ اما وقتی از هدایت آنان ناامید شد، حتی از دستدادن با آنان پرهیز کرد و آنان را ناپاک شمرد (حیدری، ۱/۱۱۲). وی همچنین در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شد (دستغیب، ۲۰). او پس از آزادی از زندان در مبارزه با رژیم پهلوی جدیتر شد و بر شمار سخنرانیهای خود افزود و همچنان ارتباط خود را با دانشجویان و جوانان حفظ کرد (ربانی شیرازی، ۲۶۱). پس از درگذشت مرجع تقلید وقت، سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹، حائری شیرازی در تثبیت و ترویج مرجعیت امامخمینی همراه با علمای شیراز فعالیت میکرد. در نامه ساواک فارس، خطاب به رئیس ساواک، از تأیید مرجعیت امامخمینی به دست سیدعبدالحسین دستغیب، سیداحمد پیشوا، سیدکرامتالله ملکحسینى، صدرالدین حائری شیرازی و محیالدین حائرى شیرازی گزارش شده است (مؤسسه تنظیم، ۹/۴۲ و ۱۰/۹۲). حائری شیرازی از سال ۱۳۵۰ میان قم و شیراز در رفت و آمد بود و در مدرسه حقانی (منتظریه)، مکتب توحید (خواهران) و مدرسه رضویه، مباحث جامعهشناختی و مسائل تربیتی بهویژه نهج البلاغه را تدریس میکرد (سلمانی). وی این دوره از زندگی خود، یعنی تدریس در حوزههای علمیه را از پرثمرترین مقاطع زندگی خود دانسته که به نیرو سازی برای انقلاب پرداخته است (حائری، شهابالدین، ۱۲۴). حائرى شیرازى در سال ۱۳۵۱ به دلیل فعالیتهای مبارزاتی از سوی رژیم از سخنرانی منع شد و مدتی پس از آن به علت برگزاری جلساتی برای ارشاد مردم در خانهاش (حیدری، ۱/۱۱۲)، شش ماه به شهر فومن تبعید گردید. در فومن زبان گیلکى را فرا گرفت و بسیاری از جوانان آن شهر را با اندیشههاى انقلابی و اوضاع جامعه آشنا کرد (همان، ۱/۱۱۲؛ شاهد یاران، ۱۲؛ سلمانی). پس از تبعید، به قم رفت؛ مدتها ساواک در جستجوى وی بود (سلمانی). پس از بازگشت به شیراز، شماری از مبارزان و دوستان به دیدار وی رفتند و ساواک همگی ازجمله خود وی را دستگیر کرد و به کمیته مشترک ضد خرابکاری فرستاد (ذوالانوار، ۲۷؛ مؤسسه تنظیم، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸). وی در زندان شکنجههای بسیار شد و ازجمله گرفتار ناراحتی و سنگینی گوش شد؛ با این حال، برخی شکنجهگران تحت تأثیر او قرار گرفتند (شاهد یاران، ۱۲). در سالهای ۱۳۵۴ ـ ۱۳۵۶ بیشتر اقدامات حائری شیرازی، همانند دیگر روحانیان شیراز صرف سازماندادن به مبارزات مردمی و آشکارکردن ماهیت رژیم پهلوی بود. مراسمی با حضور روحانیان شیراز در ۲/۸/۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی برگزار شد که همه روحانیان، ازجمله حائری شیرازی در آن حضور داشتند و به درگیری و تظاهرات انجامید (مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱/۱۱ ـ ۱۲). وی در جریان حمله رژیم پهلوی به مسجد جامع شیراز در ۱۹/۵/۱۳۵۷ حضور داشت و پس از آن، از اقدام رژیم در سرکوب مبارزان انتقاد کرد (حیدری، ۱/۱۱۲). امامخمینی نیز در نامهاى از پاریس به سیدمرتضی پسندیده، لزوم رسیدگى به بعضى زندانیان و جویا شدن از حال آنان یا خویشاوندان آنان ازجمله سیدعبدالحسین دستغیب و حائرى شیرازى را یادآور شد (۴/۲۸۰).
فعالیتها پس از انقلاب
حائرى شیرازی پس از پیروزى انقلاب اسلامی مدتی به تدریس در دانشکده الهیات و دیگر مراکز فرهنگی تهران پرداخت (حائری، محیالدین، کیهان فرهنگی، ۶؛ شاهد یاران، ۱۲). وی در تدریس از مثالها و نمونههای محسوس در طبیعت استفاده میکرد و مخاطب او از هر قشری که بود، از آموزههای وی بهرهمند میشد (سلمانی). وی نماینده امامخمینی در ارتش بود (ذوالانوار، ۲۷) و پس از تسخیر سفارت امریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام، مباحث ولایت فقیه و اخلاق اسلامی را برای آنان تدریس کرد (شاهد یاران، ۹؛ حائری، شهابالدین، ۱۲۵). وی در نخستین دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم شیراز انتخاب گردید و در مجلس به عنوان رئیس کمیسیون اصل نود به انجام وظایف قانونى پرداخت (شاهد یاران، ۹؛ حائری، شهابالدین، ۱۲۵؛ حائری، کیهان فرهنگی، ۶). نمایندگی دورههای اول، دوم و چهارم مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان فارس از دیگر مسئولیتهای اوست (مدرسی و کاظمینی، ۱/۴۰۹؛ شاهد یاران، ۹). حائری شیرازی پس از شهادت سیدعبدالحسین دستغیب در بیستم آذر ۱۳۶۰ در ۱۰/۱۰/۱۳۶۰ طى حکمى از سوی امامخمینی به امامت جمعه شیراز (۱۵/۴۶۱) و پس از آن به نمایندگی ولى فقیه در استان فارس (حائری، محیالدین، کیهان فرهنگی، ۶؛ مدرسی و کاظمینی، ۱/۴۰۹)، منصوب شد. اختلافات و قضایای میان علمای برجسته شیراز در سال ۱۳۶۴ سبب شد امامخمینی، احمد جنتی را برای رفع و حل آن به شیراز بفرستد و از حائرى شیرازی نیز خواست با همراهى هیئت اعزامی در رفع اختلافات بکوشد (۱۹/۳۰۶)؛ اما این اعزام نتیجه مطلوبی نداشت و امامخمینی حل این مسئله را به حسینعلی منتظری واگذار کرد و منتظری با تشکیل شورایی از سیدعلیمحمد دستغیب، سیدعلیاصغر دستغیب، سیدهاشم دستغیب و رسول منتجبنیا و حائری شیرازی، یادآور شد تصمیمات مربوط به نمایندگی ولی فقیه در این استان را این شورا بگیرد و نماز جمعه را افراد یادشده به نوبت بخوانند. حائری شیرازی با اینکه این حکمیت را قبول نداشت، پذیرفت؛ ولی به سیدهاشم رسولی محلاتی از اعضای دفتر امامخمینی خاطرنشان کرد اگر اوضاع به همین شکل پیش رود، استعفا خواهد کرد. با انتقال سخنان وی به امامخمینی، ایشان شورای تشکیلشده را رد کرد و به وی پیام داد خود به نماز جمعه ادامه دهد (حائری، شهاب الدین، ۱۲۶ ـ ۱۲۷). حائرى شیرازی با استقرار در شیراز، تلاشهاى همهجانبهاى در حوزههاى دینى و فرهنگى، سیاسى و اجتماعى و اقتصادى سامان داد و طرحهاى مفیدی براى جذب جوانان و فعّالکردن ستادهاى برگزارى نماز جمعه در استان و استانهاى مجاور و جنوب کشور ارائه کرد؛ ازجمله هر از چندى اقدام به برگزارى گردهماییهاى منطقهاى کرد و از امامان جمعه استان فارس و استانهاى مجاور دعوت کرد مشکلات و مسائل فرهنگى، اجتماعى و سیاسى مناطق خود را در این اجتماعات مطرح کنند و با مشورت به راهکارهاى مناسب دست یابند (سلمانی). از دیگر فعالیتهاى وی حضور چشمگیر در مناطق جنگى در دوران دفاع مقدس بود. وى بارها به جبهه رفت (روزیطلب، ۹۲ ـ۹۳) و ضمن ارتباط با رزمندگان سخنرانىهای بسیاری در جبهه داشت. تصریح فرماندهانی چون علی صیاد شیرازى (← مقاله صیاد شیرازی، علی)، ابراهیم همّت و سیدرحیم صفوى به استفاده معنوى مسئولان از حائری و خاطرات خوش رزمندگان سپاه پاسداران و ارتش از وى، گویاى آثار فراوان این حضور است (همان، ۹۲ ـ ۹۳؛ سلمانی). حائری شیرازی در بهمن ۱۳۸۷ از سمت امامت جمعه کنارهگیری کرد و فعالیتهای علمی خود را در حوزه علمیه قم پی گرفت (مدرسی و کاظمینی، ۱/۴۰۹).
آثار
از حائری شیرازی آثار پرشماری در مسائل متنوع اسلامی در قالب کتاب و مقاله منتشر شده است (حائری، محیالدین، کیهان فرهنگی، ۶؛ سلمانی). انسان الهى، انسانشناسى، با على در صحرا، تمثیلات (۸ جلد)، تفسیر سوره حمد، تربیت کودکان، حافظ سرّ، درس سحر، در سایهسار وحى، ولایت فقیه انتخابى یا انتصابى، و ولایت فقیه، ازجمله کتابهای وی میباشند (سلمانی؛ شاهد یاران، ۹).
درگذشت
حائرى در ۲۹/۹/۱۳۹۶ در ۸۱سالگی در قم درگذشت (شاهد یاران، ۱۳) و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد. وی در سال ۱۳۴۸ با دختر سیدنورالدین حسینى شیرازى از علمای مبارز شیراز ازدواج کرد (ذوالانوار، ۲۷؛ شاهد یاران، ۱۲) و ثمره آن شش پسر و یک دختر است. از میان پسران دو تن به تحصیلات حوزوى اشتغال دارند (شاهد یاران، ۱۲؛ حائری، نظامالدین، ۱۳۸).
صدرالدین حائری شیرازی
صدرالدین حائری شیرازی برادر بزرگتر محیالدین حائری شیرازی، در سال ۱۳۰۹ در شیراز زاده شد. درسهای مقدماتی حوزه را در شیراز نزد پدر فرا گرفت و سپس به قم رفت و دوره سطح را از سیدمهدی روحانی، حسین نوری همدانی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فرا گرفت و در درس خارج فقه و اصول بروجردی و میرزاهاشم آملی و امامخمینی حاضر شد و همزمان از درس تفسیر و فلسفه سیدمحمدحسین طباطبایی استفاده کرد و در عرفان و سیر و سلوک نیز از محمدجواد انصاری همدانی بهره برد (حوزه)؛ سپس با مهاجرت به نجف از استادان و مراجع بزرگ وقت بهره گرفت (ربانی شیرازی، ۹۰). وی از علمای برجسته شیراز و از نظر مبارزاتی همردیف بهاءالدین محلاتی (حیدری، ۱/۱۱۰) و سیدعبدالحسین دستغیب (← حائری شیرازی، صدرالدین) بود. وی در جریان مبارزات علیه رژیم پهلوی فعال و در ارتباط نزدیک با روحانیان انقلابی، ازجمله عبدالرحیم ربانی شیرازی (ربانی شیرازی، ۹۰ ـ ۹۱)، سیدعلی خامنهای و دیگر روحانیان مبارز (حوزه) بود. وی با خامنهای گروه و جریانی به نام بعثت راهاندازی کردند تا اندیشههای امامخمینی مکتوب و عرضه شود (همان). او مورد اعتماد امامخمینی بود و ایشان در سال ۱۳۴۶ با شناختی که خود از او داشت، در امور حسبیه به وی اجازه تصدی داد (۱/۴۷۸). صدرالدین از آغاز مبارزات با امامخمینی همراه شد و حمایتهای خود ازجمله اعلامیههای دفاع از راه ایشان را بارها امضا کرد (دوانی، ۴ ـ ۳/۱۲۵ ـ ۱۲۶ و ۲۵۹؛ حیدری، ۱/۱۱۰؛ حوزه). وی همراه محلاتی به دستگیری ایشان در ۱۵ خرداد اعتراض کرد. پس از دستگیری محلاتی، در همان روز روحانیان شیراز ازجمله صدرالدین به این بازداشت نیز اعتراض کردند که تظاهرات گسترده و بازداشتهایی در پی داشت (حیدری، ۱/۱۱۰) (← مقاله محلاتی، بهاءالدین). پس از مهاجرت علمای تراز اول و مراجع تقلید در اعتراض به دستگیری امامخمینی، او نیز نه تنها در شمار علمای مهاجر بود و دیگران را نیز به مهاجرت فراخواند و در تهران نیز فعال بود (دوانی، ۴ ـ ۳/۴۲۴؛ حوزه). وی پس از انتقال امامخمینی از ترکیه به نجف، در تلگرامی ورود ایشان به نجف را التیامبخش دلها دانست (روحانی، ۲/۱۹۵). وی روحانیان بسیاری ازجمله برادر خود محیالدین را به میدان مبارزه کشاند. او با سیدعلی اندرزگو ارتباط داشت و خانه وی یکی از پناهگاههای اندرزگو بود و به همین دلیل نیز دستگیر و شکنجههای بسیار شد و یک چشم او آسیب دید (حائری، محیالدین، کیهان فرهنگی، ۱۰؛ همو، خبرگان ملت، ۲/۱۳۶ ـ ۱۳۸؛ کاظمزاده، ۳۱ ـ ۳۲). مرکز فعالیتهای مبارزاتی صدرالدین مسجد سپهسالار (امامخمینی) در شیراز بود. رژیم پهلوی برای محدودکردن وی، هیئت امنایی برای این مسجد تعیین کرد؛ اما وی به این کار اعتراض و مسجد را ترک کرد و در نماز جماعت حاضر نشد و اعلامیهای بر ضد رژیم صادر کرد و در آن به اقدامات دولت ازجمله تبعید امامخمینی اعتراض کرد (حیدری، ۱/۱۱۰). وی ازجمله عالمان و مبارزان و یاران امامخمینی بود که پیش از انقلاب یا در تبعید یا در زندان بودند (مؤسسه تنظیم، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸؛ ذوالانوار، ۲۷؛ ربانی شیرازی، ۹۰)؛ ازجمله در تیر ۱۳۴۷ به گنبد کاووس تبعید شد (روحانی، ۲/۴۶۸). او پس از یک سال تبعید، به شیراز بازگشت و دوباره به مبارزه خود ادامه داد و به همین دلیل، از سخنرانی منع شد. پس از فوت مرجع تقلی وقت، سیدمحسن حکیم همگام با دیگر روحانیان شیراز، ضمن ارسال تسلیتی به امامخمینی (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۵)، از مرجعیت ایشان حمایت کرد (روحانی، ۲/۸۱۷؛ مؤسسه تنظیم، ۹/۴۲). وی در ۳۰/۱/۱۳۵۲ با برادرش محیالدین و دوازده تن دیگر که در خانه آنان بودند، بازداشت شدند (مؤسسه تنظیم، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸). همچنین وی پس از آن به همراه ربانی شیرازی نیز بازداشت و زندانی شد و در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد (ربانی شیرازی، ۹۰). از سوی دیگر، یکی از فعالیتهای مبارزاتی صدرالدین پشتیبانی از دیگر مبارزان انقلابی در سراسر کشور (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۶)، همچنین تدارک گسترده برای حمایت از دستگیرشدگان و جلوگیری از اعدام جوانان مبارز مسلمان (همان۳/۲۲۷) و همکاری نزدیک با ربانی شیرازی در کمکرساندن به خانوادههای زندانیان سیاسی (ربانی شیرازی، ۳۳۰) بود. شرکت در مجالس بزرگداشت سیدمصطفی خمینی در سال ۱۳۵۶ و سخنرانیهای پیدرپی برای افشای ماهیت رژیم پهلوی، از دیگر اقدامات وی است (مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱/۱۲؛ حیدری، ۱/۱۱۱). وی پس از سرکوب مبارزات مردم شیراز به دست رژیم پهلوی و فاجعه خونین و کشتار مردم در مسجد جامع نو شیراز در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷، همراه با دیگر روحانیان شیراز بهشدت از این اقدام انتقاد کردند و با صدور اعلامیههایی عزای عمومی اعلام کردند (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۵۸ ـ ۳۵۹). امامخمینی در ۱۴ شهریور ۱۳۵۷ ضمن فرستادن نامهای خطاب به روحانیان شیراز ازجمله صدرالدین حائری شیرازی، از آنان خواست مردم را علیه رژیم پهلوی بسیج کنند و از طریق وعظ و خطابه مردم را به تظاهرات خیابانی، نشر اعلامیه، در اختیار گرفتن جراید و تماس با سازمانهای بیطرف خارجی تشویق کرده، هر اقدامی که برای رسیدن به این هدف لازم است، انجام دهند (حیدری، ۱/۱۱۱). روحانیان پس از این پیام به مبارزه بیشتر دلگرم شدند و صدرالدین از روحانیان سرشناس خواست فهرست افراد مضروب و شهید تظاهرات را تهیه کنند تا به خارج از کشور فرستاده شود (همان). صدرالدین حائری شیرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با درخواست خود و موافقت امامخمینی وارد کارهای اجرایی نشد و با اجازههایی که از ایشان داشت، امور حوزههای علمیه استان فارس و استانهای مجاور مانند بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد را پیگیری میکرد (حوزه). وی در ۱۷ خرداد ۱۳۸۳ در ۷۴سالگی درگذشت و در قم، صحن فاطمه معصومه(س) در کنار مزار اسماعیل دولابی به خاک سپرده شد شد (همان). وی دارای چهار دختر و دو پسر روحانی است.
منابع
- آزادی فقیه، مریم، جلوههای شخصیت آیتالله حائری شیرازی در آئینه کلام یاران و شاگردان، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۰۷، ۱۳۸۲ش
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش
- حائری شیرازی، شهابالدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش
- حائری شیرازی، صدرالدین، نقش علامه تهرانی در پایهگذاری انقلاب در میان مردم، پایگاه اطلاعرسانی عرفان و حکمت در پرتو قرآن وعترت تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات، ۱۵/۱۰/۱۳۹۸ش
- حائری شیرازی، محمدصادق، مصاحبه، چاپشده در خبرگان ملت، تهران، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، چاپ اول، ۱۳۷۹ش
- همو، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش
- همو، نظریهپردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیتالله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۰۷، ۱۳۸۲ش
- حائری شیرازی، نظامالدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش
- حوزه، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ۴/۱۱/۱۳۹۷ش
- حیدری، سلیمان، حائری شیرازی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش
- دستغیب، سیدعلیاصغر، خاطرات حجتالاسلام سیدعلیاصغر دستغیب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۳۷۷۱ش
- ذوالانوار، سیدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش
- ربانی شیرازی، عبدالرحیم، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، شرح مبارزات حضرت آیتالله شیخعبدالرحیم ربانی شیرازی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش
- روزیطلب، محمدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش
- سلمانی آرانی، حبیبالله، تندیس تفکر، پایگاه اطلاعرسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش
- شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش
- کاظمزاده، مجتبی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش
- مدرسی، سیدمحمدکاظم و میرزامحمد، کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، انتشارات صحیفه خرد، چاپ دوم، ۱۳۹۶ش
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش