قدوسی، علی، روحانی مبارز، شاگرد امام‌خمینی، مدیر مدرسه حقانی و دادستان کل انقلاب اسلامی. علی قدوسی نهاوندی در دوازدهم مرداد 1306 در نهاوند به‌ دنیا آمد (آقایی، 13). پدرش ملااحمد از علماى بنام زمان خود، مرجع تقلید مردم نهاوند و شهرهاى اطراف و در علم و تقوا زبانزد خاص و عام بود (جمعی از دانشمندان، 22؛ موسوی آشان، 19). ملااحمد تحصیلاتش را در حوزه علمیه نجف گذراند و پس از استفاده از درس میرزامحمدحسن شیرازى، میرزاحبیب‌الله رشتى و آخوند ملامحمدکاظم خراسانى، با کسب مقام اجتهاد، به ‌درخواست پدر به زادگاه خود بازگشت و تا پایان عمر در آنجا زندگی کرد (روابط عمومی، 23؛ جمعی از دانشمندان، 22 ـ 23). جد پدرى قدوسی، آخوند ملاحسین نیز از علماى نهاوند، مردى بافضیلت و باتقوا بوده است (موسوی آشان، 19). علی قدوسی تحصیلات ابتدایى و دوره اول متوسطه را در نهاوند گذراند و به پیشنهاد پدر و تشویق یکی از خطیبان در سال 1321 در پانزده‌سالگی رهسپار حوزه علمیه قم شد (روابط عمومی، 23 ـ 24؛ آقایی، 13 ـ 15؛ موسوی آشان، 24 ـ 26). وی پس از طی مقدمات، درس‌های سطح را از محمد صدوقی آموخت و حدود پنچ سال در درس خارج فقه و اصول سیدحسین بروجردی شرکت کرد؛ همچنین در درس خارج فقه مکاسب محرمه، مقداری از بیع و کتاب طهارت امام‌خمینی حضور یافت و در سال 1341 به درجه اجتهاد رسید (موسوی آشان، 28 ـ 29؛ قدوسی، 12 ـ 13؛ آقایی، 16 ـ 17). قدوسى در جنبه‏هاى گوناگون علمى، سال‏ها نزد سیدمحمدحسین طباطبایی آموزش دید و در زمینه اخلاق و عرفان، از راهنمایى‏هاى عملى وی استفاده ‏کرد. این ارتباط معنوى سال‏ها ادامه داشت تا اینکه در سال 1334 داماد طباطبایی شد (والایی، 14 ـ 15؛ مرادی، 2/5). وی که دروس فلسفه را از طباطبایی فرا گرفته بود، همراه تعدادى از شاگردان برجسته او، ازجمله مرتضی مطهرى، سیدمحمد حسینی بهشتى و امام‌موسى صدر، در جلسات درس اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی نیز حاضر شد (اطلاعات، 18؛ آقایی، 17). از سوی دیگر، وی از سال‌های جوانی در جهت شکل‌دهی و سازماندهى حوزه تلاش می‌کرد. او معتقد بود از لحاظ حرکت اجتماعی و نوع تشکیلات و دروس مطرح‌شده، حوزه باید تحرک جدیدی داشته باشد (جمعی از دانشمندان، 28؛ روابط عمومی، 24؛ موسوی آشان، 35 ـ 42). وی در همین سال‌ها، سلسله مقاله‌هایی در مجله مکتب اسلام و معارف جعفری نوشت (محمدی، 1/298؛ دفتر انتشارات اسلامی، 66). قدوسى از آغاز طلبگی، حوادث سیاسى و اجتماعى را پیگیرى مى‏‌کرد و در مبارزه علیه حزب توده نقش بسیارى داشت (قدوسی، 13). او که معتقد به سازماندهی حوزه و مبارزه با رژیم پهلوی بود، با گروه فداییان اسلام و مجتبی نواب صفوى همکارى و همفکرى می‌کرد و یک دوره آموزش نظامی را در کوه‌ها گذراند (محمدی، 1/298؛ موسوی آشان، 68، روابط عمومی، 24). وی همچنین از هوداران نهضت ملی‌شدن صنعت نفت بود (اطلاعات، 18) و با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام‌خمینی در سال 1341 و طرح انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى، وارد میدان مبارزه با رژیم شد (همان؛ جمعی از دانشمندان، 29). آشنایی قدوسی با امام‌خمینی از طریق شرکت در درس‌های ایشان بود که جنبه‌های معنوی، زهد، تقوا و اخلاص ایشان تأثیر شگرفی بر علاقه‌مندی وی به ایشان داشت. پس از واقعه پانزده خرداد 1342، وی که یکی از شاگردان برجسته امام‌خمینی بود، در صف پیشتازان نهضت اسلامی و در شمار استادان حوزه علمیه قم همراه عبدالرحیم ربانی شیرازی، حسینعلی منتظری، سیدعلی خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی در نشریه مخفی بعثت، در زمانی که امام‌خمینی در قیطریه بازداشت بود، همکاری می‌کرد (اطلاعات، 18؛ آقایی، 23). امضای قدوسی همگام با دیگر مبارزان در زیر اطلاعیه‌های افشاگرانه بر ضد رژیم پهلوی نیز بارها آمده است (دوانی، 4 ـ 3/541 ـ 542 و 6 ـ 5/95 ـ 96، 150 ـ 154؛ روحانی، 2/57). قدوسى چند بار از طرف سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم پهلوی (ساواک) به ‌سبب فعالیت‌های سیاسی و تکثیر سخنرانى‏هاى امام‌خمینی بازداشت شد (روابط عمومی، 25). ساواک او را از تبلیغ منع کرد؛ اما او بی‌اعتنا به کار خود ادامه داد و ساواک نیز جلسه‏ او را تعطیل و ادامه فعالیت‏های وی را ممنوع کرد (موسوی آشان، 79 ـ 80). از سوی دیگر، تأثیر حضور قدوسی و برخی دیگر از مبارزان در نهاوند، این شهر را به یکی از مراکز و کانون‌های مبارزه در غرب کشور تبدیل کرد و ساواک برای کنترل اوضاع، شعبه‌ای مستقل در این شهر برپا ساخت (ناظم، 96 ـ 97). با تبعید امام‌خمینی به ترکیه در سیزدهم آبان 1343، قدوسى و همفکران او ازجمله منتظری، ربانی شیرازی و هاشمی رفسنجانی، نخستین گروه سازمان‌یافته و پنهانى از مدرسان و استادان حوزه علمیه قم را به‌ وجود آوردند که به گروه یازده‌نفره موسوم شد (جمعی از دانشمندان، 30؛ روابط عمومی، 24 ـ 25؛ مهرجو و جعفرپور، 183). قدوسى بخش ویژه‏اى که مربوط به راه‌اندازى شبکه‏اى سرّى براى به‌ دست‌آوردن اطلاعات از سراسر کشور بود، بر عهده گرفت (موسوی آشان، 76). هدف این بخش به‌ دست‌آوردن تحلیل و نگرش جامع از وضعیت کلى کشور بود (جمعی از دانشمندان، 30). این تشکل مخفی مدت زمان زیادی ادامه نیافت؛ زیرا در فروردین 1345، اساسنامه آن در بازرسى ساواک از محل کار یکى از اعضا، به دست این سازمان افتاد و دست به بازداشت اعضاى این گروه ازجمله قدوسی زد که وی همراه منتظری و ربانی شیرازی بازداشت و در زندان قزل‌قلعه زندانی شدند. قدوسی با وجود فشارهاى بسیار و شکنجه‏هاى روانى و جسمی، لب به سخن نگشود و وانمود کرد هدف این تشکیلات، تنظیم امور تحصیلى طلاب و تدوین کتاب‌های درسى است (اطلاعات، 18؛ روابط عمومی، 25؛ قدوسی، 13 ـ 14). هنگامی که حسینی بهشتی طرح نوین مدرسه منتظریه معروف به مدرسه حقانی را راه‌اندازی کرد، قدوسی در کنار مبارزه سیاسی، مدیریت اجرایی مدرسه را بر عهده گرفت و احمد جنتی و محمدتقی مصباح یزدی در هیئت مدیره با وی همکاری می‌کردند؛ اما مصباح یزدی به دلیل تفاوت دیدگاه با بهشتی و قدوسی در نوع برخورد با ‌اندیشه‌های علی شریعتی و مهدی بازرگان از هیئت‌مدیره کنار رفت (صنعتی، 24 ـ 25 و 606). قدوسی از سال 1347 تا سال 1357 در سمت مدیریت مدرسه، در هدایت و نظارت بر فعالیت‏هاى مدرسه نقش عمده‏اى داشت (شعبان‌زاده، 60، 62 و 73 ـ 74). قدوسی با کمک و راهنمایى‏ بهشتى، براى فراگیرى علوم انسانى دانشگاهى در حوزه، برنامه‏هایى تدوین کرد و درس‏های تفسیر، معارف قرآن، رجال و درایه، حدیث، کلام، تاریخ اسلام و نهج البلاغه را در شمار دروس اصلى طلاب مدرسه حقانی قرار داد (همان، 78 و 109 ـ 110؛ جمعی از دانشمندان، 34 ـ 35؛ آقایی، 32 ـ 33). براى نخستین ‌بار آموزش زبان انگلیسى، درس‏هاى جامعه‏شناسى، روان‏شناسى و اقتصاد در شمار برنامه درسی طلاب این مدرسه گنجانده شد (روابط عمومی، 25؛ موسوی آشان، 47). با پیگیری قدوسی، برخی متون درسی به زبان ساده تدوین شد و با درخواست او، سیدمحمدحسین طباطبایی دو کتاب بدایة الحکمه و نهایة الحکمه را در موضوع فلسفه نگاشت که یکى از بهترین کتاب‏هاى درسى در رشته فلسفه در حوزه بود (جمعی از دانشمندان، 34 ـ 35؛ شعبان‌زاده، 116 ـ 117). قدوسی برای سازماندهى حوزه قم و درس‌خواندن طلاب با برنامه‌ریزی و سنجش آموخته‌های آنان، برنامه‌های منظمی را برای مدرسه پی‌ریزی کرد (تقوی اشتهاردی، 56؛ موسوی آشان، 42 ـ 50؛ قریب‌بلوک، 34 ـ 38). قدوسی که مدیر مدرسه بود، با توجه به برنامه‌های بهشتی، به این نتیجه رسیده بود یک طلبه با گذراندن برنامه‌ای هفده‌ساله به اجتهاد می‌رسد؛ از این‌رو برنامه دروس طلاب را سطح‏بندى کرد و با ایجاد دوره تخصصى و تحقیقات عالى و ایجاد نظم در مدیریت مدرسه، سبب شد تا طلبه‏هاى نخبه و بااستعدادِ آن زمان به مدرسه حقانى روی بیاورند (قریب‌بلوک، 51 ـ 52؛ شعبان‌زاده، 71 ـ 74). وی در پذیرش طلاب بسیار دقت مى‏کرد و خود به‌تنهایى با تمام داوطلبان، مصاحبه‏اى طولانى انجام مى‏داد (محمدی، 1/300). همین دقت نظر او سبب شد که در طول سال‏هاى فعالیت در مدرسه حقانى، ساواک با تمام حساسیت به آن، نتواند هیچ جاسوسى را در داخل مدرسه بگمارد (قریب‌بلوک، 37). قدوسى براى ایجاد ارتباط و اتحاد بیشتر میان طلاب و دانشجویان، با وجود ناملایمات و سختى‏ها، با تشکیل کلاس‏ها و برگزارى برنامه‏هاى مشترک و دعوت از استادان متعهد دانشگاه‏ها برای تدریس به طلاب، از پیشگامان وحدت حوزه و دانشگاه به ‌شمار مى‏رود. او کلاس‏هاى زیادى براى دانشجویان برگزار کرد که بسیارى از آنان در این کلاس‏ها شرکت مى‏کردند. روحانیان و نسل جوان دانشگاه در کنار هم، در مسجد مى‏نشستند و علوم اسلامى را فرا مى‏گرفتند (قدوسی، 24/16؛ شعبان‌زاده، 85 ـ 87). وی در درس‏ اخلاق خود، عبادت، تقویت، اراده، عزت و سرافرازى را به همگان مى‏آموخت و خود در رفتار و عمل نیز همین مسیر را می‌پیمود (جمعی از دانشمندان، 41). همچنین براى آشناساختن زنان جامعه با فرهنگ اسلامی، مکتب توحید را در سال 1352 در شهر قم ایجاد کرد و با وجود کارشکنی رژیم پهلوی، با استقبال فراوان بانوان مشتاق از سراسر کشور روبه‌رو شد. پس از تأسیس مکتب توحید در قم، شعبه‌های آن در دیگر شهرها نیز ایجاد شد (آقایی، 49 ـ 54؛ موسوی آشان، 59 ـ 62؛ روابط عمومی، 25 ـ 26). این مرکز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سنگ بنای جامعةالزهرا گردید (شیرخانی و زارع، 101 ـ 102؛ قریب‌بلوک، 33 ـ 34) و امام‌خمینی نیز اعضای هیئت مؤسس آن را نصب کرد (19/17) (← مقاله مکتب خواهران)؛ چنان‌که مدرسه حقانی، پس از شهادت وی با تلاش و همکاری برخی علاقه‌مندان و با مدیریت سیدمحمدرضا طباطبایی یزدی که خود از شاگردان دوره‌های نخست مدرسه بود، با عنوان مدرسه شهیدین که اشاره به بهشتی و قدوسی دارد، به فعالیت آموزشی مستقل خود در حوزه علمیه قم ادامه داده است. از سوی دیگر، در آستانه ورود امام‌خمینی به ایران، قدوسی از طرف کمیته استقبال، مأموریت یافت تا گروهى از روحانیان را براى اداره مراسمِ استقبال برگزیند (موسوی آشان، 104؛ مهرجو، 185). وی پس از پیروزى انقلاب اسلامى در 4/12/1357 در حکمى از سوى امام‌خمینى به سمت قضاوت در دادگاه‏هاى انقلاب اسلامى منصوب شد (موسوی آشان، 104 و 286) و در پانزدهم اسفند همان سال با حکم ایشان به سمت سرپرستى ستاد انقلاب اسلامى و کلیه امور انقلاب در قم (همان، 105 ـ 106 و 285) و در پانزدهم مرداد 1358 به ریاست دادستانى کل انقلاب نصب شد (امام‌خمینی، 9/264). از فعالیت‌های قدوسی در این سمت ویران‌کردن مرکز فحشا و فساد در میدان گمرک تهران و تغییر زمین آن به پارک برای استفاده عموم، رسیدگى به امور گمرکات، طاغوت‌زدایى در اداره‌های دولتى و موارد مشابه بود که با وجود برخی مخالفت‌ها با قدرت به ‌کار خود ادامه داد (آقایی، 76 ـ 77). امام‌خمینی در مهرماه 1358، با وصف قدوسی به به عنوان انسان درست، فعّال و قاطع، خانواده‏هاى کشته‏شدگان حادثه سینما رِکْس آبادان‏ را برای پیگیری و مجازات عاملان این فاجعه به قدوسی ارجاع داد (10/208) (← مقاله سینما رکس) و در اسفند همین سال وی را مأمور پیگیری عفو عمومی در آستانه سال نو کرد (12/193 ـ 194) (← مقاله عفو(2))؛ چنان‌که در سال 1360، به وی تأکید کرد در جایگاه دادستان کل موظف است که با عاملان منکراتی که در شهر تهران گزارش می‌شود، بر اساس قانون اسلامی با جدیت برخورد کند (14/286). از دیگر اقدامات قدوسی پس از استعفای دولت موقت می‌توان به ابلاغ لزوم حجاب اسلامى در اداره‌ها، بازداشت و اعدام عده‏اى از خان‏هاى مناطق جنوبى کشور، بازداشت مخالفان نظام اسلامی، تلاش برای تدوین قوانین قضایی اسلام، تشکیل کمیسیون ویژه‏ براى تصویب قوانین قضایى در مجلس شوراى اسلامى و توقیف نشریات مخالف انقلاب اشاره کرد (آقایی، 62 ـ 63 و 69 ـ 71؛ جمعی از دانشمندان، 111). وی از کسانی بود که در زمان تسخیر لانه‌جاسوسی امریکا به ‌دست دانشجویان (← مقاله تسخیر لانه جاسوسی)، در جریان کار قرار گرفت و ضمن یاری‌دادن به آنان، افرادی که نامشان را دانشجویان افشا کرده بودند، با سرعت و قاطعیت، تعقیب و بازداشت کرد (قریب‌بلوک، 31). قدوسی با آغاز اقدامات خشونت‌آمیز سازمان مجاهدین خلق ایران با صدور اطلاعیه ده‌ماده‏اى به طور جدى و سازمان‌یافته به مقابله با گروه‏هاى ضد انقلاب پرداخت و با همکارى سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دولت، زمینه‏هاى ایجاد وحدت قضایى درباره مسائل گروه‏هاى ضد انقلاب را فراهم کرد (جمعی از دانشمندان، 120 ـ 121؛ آقایی، 72 ـ 73). با اعلام جنگ مسلحانه این سازمان تروریستی در خرداد 1360، مقابله دادستانى کل انقلاب در سطح گسترده بر ضد گروه‏ها گسترش یافت و قدوسى با وجود مخالفت‏هاى بسیار، قاطعانه ساختمان‏هاى دولتى را که در اختیار آن سازمان و سازمان چریک‌های فدایی خلق بود، از آنان باز ستاند (قریب‌بلوک، 27 ـ 28). قدوسی پس از پذیرش مسئولیت، با جدیت و دقت تمام عمل مى‏کرد (قدوسی، 16 ـ 18). او در مسائل مالى، مصرف سهم امام(ع) و چگونگی استفاده از اموال عمومی بسیار احتیاط مى‏کرد و به کوچک‏ترین بى‏توجهى در این موضوع اعتراض می‌کرد. این ویژگی وی چنان برجسته بود که امام‌خمینی نیز به آن اشاره کرد (15/201)؛ چنان‌که وی را انسان درست، فعال و قاطع خوانده است (10/208). قدوسی سرانجام در چهاردهم شهریور 1360 و در 54سالگی به ‌دست نیروهای سازمان مجاهدین خلق ترور و شهادت رسید (محمدی، 1/301؛ مهرجو، 185). پیکر وی از تهران به قم منتقل و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد (محمدی، 1/301). امام‌خمینى در پیامی به‌مناسبت شهادت قدوسی، در پانزدهم شهریور 1360 به تقوا و حسن عمل و استقامت و تعهد وی در راه رسیدن به هدفش اشاره کرد و شهادتش را بر او مبارک خواند. ایشان ضمن انتقاد از تهمت‌هایی که به قدوسی زده می‌شد، شهادت او را مایه بیداری و آگاهی افراد ناآگاه شمرد و وی را فردی عالم و متقی و اهل علم و عمل برشمرد و نبود او را باعث تأسف و تأثر دانست. ایشان قدوسی را شخصیتی خواند که سالیان دراز در خدمت اسلام بود و مجاهدت‏هاى او را که برای همگان روشن بود ستایش کرد (15/173). ایشان در پاسخ تسلیت سیدشهاب‌الدین‏ مرعشی از مراجع تقلید وقت، شهادت قدوسی را فاجعه جانگداز خواند که به دست مزدوران امریکاى جهانخوار صورت ‏گرفته و آخرین تلاش مذبوحانه دشمن برای بازداشتن ملت از راه مقدس خود می‌باشد (15/205). همچنین ایشان در دومین سالگرد شهادت قدوسی، در 13/6/1362 در جمع خانواده قدوسی و طلاب مدرسه شهیدین ضمن اشاره به سالیان طولانی آشنایی نزدیک با وی، او را اهل علم و عمل و تقوا دانست که در راه اسلام فدا شد (18/100). از قدوسی آثاری نیز به جا مانده است، ازجمله تقریرات درس خارج فقه سیدحسین بروجردی و تقریرات درس امام‌خمینی شامل اصول فقه از «موضوع علم» تا مبحث اجتهاد و تقلید و مکاسب محرمه و کتاب بیع که هنوز منتشر نشده است. همچنین مقاله‌هایى از ایشان در مجلات مکتب اسلام و معارف جعفری منتشر شده است (موسوی آشان، 31 ـ 33؛ قریب‌بلوک، 16). در جریان تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، فرزند ارشد قدوسی، محمدحسن (محمود) قدوسی که از مبارزان پیش از انقلاب نیز بود، برای دفاع از اسلام به جبهه رفت و در جریان محاصره هویزه، در شانزدهم دی 1359 به شهادت رسید (روابط عمومی، 26؛ موسوی آشان، 169). از قدوسی سه فرزند پسر دیگر به نام‌های محمدحسین، محمدرضا (محمدعلی) و محمدجواد و دو فرزند دختر به جا مانده است. منابع: آقایی، عباس، یار قدوسیان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1383ش؛ اطلاعات، روزنامه، 14/6/1363ش؛ امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، 1389ش؛ تقوی اشتهاردی، حسین، ویژگیهای اخلاقی، چاپ‌شده در یادنامه شهید آیت‌الله قدوسی، قم، شفق، 1363ش؛ جمعی از دانشمندان، یادنامه شهید آیت‌اللّه‏ قدوسى، قم، شفق، 1363ش؛ دفتر انتشارات اسلامی، پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، قم، 1360ش؛ دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1377ش؛ روابط عمومی دادستانى کل انقلاب، عدالت در خون، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، بی‌تا؛ روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، 1381ش؛ شعبان‌‌زاده، بهمن، تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1384ش؛ شیرخانی، علی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1384ش؛ صنعتی، رضا، گفتمان مصباح، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1387ش؛ قدوسی، علی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله حاج شیخ‌علی قدوسی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، 1382ش؛ قریب‌بلوک، حلیمه، آیه‌ای از اخلاص، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، چاپ اول، 1384ش؛ محمدی، لطف‌الله، قدوسی، علی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1389ش؛ مرادی، رضا، زندگینامه پیشوایان انقلاب، تهران، کاظمی، 1363ش؛ مهرجو، حبیب‌الله، فرهنگنامه شهدای علم و دانش، به کوشش رشید جعفرپور کلوری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1395ش؛ موسوی آشان، سیدمسعود، زندگینامه شهید آیت‌الله علی قدوسی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1384ش؛ ناظم، رزا، تاریخ شفاهی گروه ابوذر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1382ش؛ والایی، علی‌اکبر، آشیانه پرنده مهر، تهران، مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری، چاپ اول، 1388ش. غلامرضا گلی ‌زواره