سقط جنین، حکم شرعی انداختن عمدی جنین، پیش از موعد طبیعی.

معنی

سقط، به معنای افتادن از بالا به پایین است.[۱] جنین نیز از ریشه «جنّ» به معنای «پوشیده‌بودن» است و چون جنین در رحم مادر از دیده‌ها پنهان و مخفی است، جنین نامیده شده‌است.[۲] سقط جنین در کاربرد فقهی آن، به معنای انداختن جنین پیش از اتمام دوره جنینی است[۳] و در زبان عربی از آن به «اجهاض» نیز تعبیر می‌شود.[۴] با توجه به سخنان فقیهان که از منابع لغوی تأثیر گرفته‌اند،[۵] می‌توان آن را به خارج کردن غیرطبیعی جنین پیش از موعد طبیعی زایمان، به گونه‌ای که زنده یا قابل زیستن نباشد، تعریف کرد.

پیشینه

بحث سقط جنین از گذشته در تمام ملل و ادیان الهی و غیر الهی مطرح بوده‌است. بقراط، پزشک مشهور یونان در سوگندنامه معروف خود، از سقط جنین به عنوان عملی نکوهیده یاد کرده و پزشکان را از این کار پرهیز داده‌است.[۶] قانون «حمورابی» که از قدیمی‌ترین قوانین و مربوط به حدود چهارهزار سال پیش است، از سقط جنین نام برده و برای آن مجازات تعیین کرده‌است.[۷] در ایران باستان حفظ و تحکیم خانواده اهمیت خاصی داشته و آیین زرتشت سقط را اکیداً ممنوع اعلام کرده‌است.[۸] دین یهود نیز بر اساس آموزه‌های تورات، بر این باور است که اگر کسی در جریان نزاعی جنین زنی را سقط کند، باید غرامت بپردازد[۹] و بر اساس تلمود ـ دومین کتاب یهود ـ گرچه سقط جنین عملی حرام است؛ قتل عمد به حساب نمی‌آید.[۱۰] در مسیحیت، نخستین منع صریح سقط جنین، در کتاب دیداخه که در اواخر سده نخست میلادی یا اوایل قرن دوم نوشته شده، آمده‌است؛ همچنین در تعالیم کلیسای کاتولیک رم، سقط جنین گناهی است که مرتکب آن مجازات خواهد شد.[۱۱]

در شریعت مقدس اسلام نیز در برخی آیات[۱۲] و احادیث،[۱۳] به مراحل مختلف رشد جنین از هنگام لقاح تا تبدیل‌شدن به علقه، مضغه، شکل‌گیری استخوان‌ها، روییدن گوشت بر آن و دمیده‌شدن روح پس از چهارماهگی و حرمتِ افکندن جنین در مراحل مختلف و احکام مرتبط با آن، بیان شده‌است.

سقط جنین پیوسته از بحث‌های مهم و مورد ابتلا بوده‌است. این بحث در متون فقهی قدیم، بیشتر به اجمال در بحث دیات و ملحقات آن مطرح شده، تنها به بیان احکام سقط جنین و میزان دیه آن بسنده شده‌است[۱۴]؛ اما در عصر حاضر به دلیل مبتلابه‌بودن آن، امام‌خمینی[۱۵] و فقهای دیگر[۱۶] به صورت گسترده به بررسی این موضوع پرداخته‌اند.

امام‌خمینی در کتاب تحریر الوسیله این مسئله را همراه احکام مراحل شش‌گانه آن مطرح کرده[۱۷] و نیز در پاسخ به پرسش‌هایی که از ایشان دربارهٔ این موضوع شده، به آن پرداخته‌است.[۱۸] قانون مجازات اسلامی نیز در ماده‌های ۴۸۷ تا ۴۹۳ و ۶۲۲ تا ۶۲۴ به احکام سقط جنین پرداخته، برای تمام مراحل شش‌گانه از نطفه لقاح‌یافته تا هنگام تولد، دیه معین کرده‌است؛ حتی برای سقط جنینی که از زنا به‌وجود آمده، کیفر و مجازات معرفی کرده‌است.

حکم سقط جنین

فقها بدون هیچ اختلافی، سقط جنین را در حال اختیار حرام دانسته‌اند.[۱۹] امام‌خمینی نیز بر حرمت سقط جنین تصریح کرده‌است.[۲۰] به نظر می‌رسد به سبب وضوح مسئله، ایشان و بیشتر فقیهان، دلیلی بر حرمت سقط جنین ذکر نکرده‌اند؛ در این خصوص افزون بر عموم برخی آیات قرآن کریم که از قتل نفس محترمه نهی کرده‌اند،[۲۱] روایات بسیاری وجود دارند که حرمت سقط جنین را به‌طور خاص مطرح کرده، آن را در تمام مراحل ممنوع و حرام دانسته‌اند[۲۲]؛ از آن جمله روایت اسحاق‌بن‌عمار است که در آن از امام‌کاظم(ع) دربارهٔ حکم سقط جنین با دارو در صورت ترس زن از ادامه حاملگی سؤال شده‌است و امام (ع) در پاسخ، آن را حتی در مرحله نطفه جایز ندانسته، منشأ خلقت انسان‌بودن نطفه را دلیل آورده‌است.[۲۳] در روایت دیگری نیز به این موضوع تصریح شده‌است[۲۴] و برخی این حکم را مطابق عقل دانسته‌اند؛ زیرا سقط جنین مصداق ظلم بوده و ظلم عقلاً قبیح است.[۲۵] فقها به سایر احکام سقط جنین نیز و پس از دمیده‌شدن روح در جنین پرداخته‌اند:

پیش از دمیده‌شدن روح

از نظر فقها سقط جنین پیش از دمیده‌شدن روح، در صورتی که حفظ جان مادر، وابسته به آن باشد، جایز است[۲۶]؛ حتی برخی صرف خوف از خطر جانی را نیز مجوز سقط جنین دانسته‌اند؛ زیرا معتقدند عقلا خوف را هم مانند یقین، راه رسیدن به واقع می‌دانند.[۲۷] امام‌خمینی در این فرض، در پاسخ به پرسشی، سقط جنین را برای زنی که یک ماه و نیم از حاملگی او می‌گذرد و ادامه حاملگی برای او خطر جانی دارد، جایز دانسته‌است[۲۸]؛ همچنین برخی فقها[۲۹] همسو با امام‌خمینی[۳۰] ادامه بارداری را هرچند خطر جانی به همراه نداشته باشد، در صورت به‌مخاطره‌افتادن سلامتی مادر (مانند بیماری شدید یا نقص عضو مادر) درست ندانسته، سقط جنین را پیش از دمیده‌شدن روح، جایز دانسته‌اند. امام‌خمینی در صورت ناقص‌الخلقه‌بودن جنین، سقط آن را جایز ندانسته‌است.[۳۱] در مقابل، برخی شاگردان ایشان[۳۲] و برخی معاصران،[۳۳] سقط در این مورد را تجویز کرده‌اند. دلیل عمده قائلان به جواز، قاعده اضطرار و نفی عسر و حرج است.[۳۴]

امام‌خمینی مانند دیگر فقیهان،[۳۵] سقط جنین زنی را که از زنا آبستن شده، جایز نمی‌دانند؛ هرچند به باور برخی، در فرض مشقت فراوان یا ضرر غیرقابل تحمل، سقط این جنین پیش از دمیده‌شدن روح جایز است.[۳۶]

پس از دمیده‌شدن روح

امام‌خمینی سقط جنین را پس از دمیده‌شدن روح، حتی در شرایط اضطراری و عروض عناوین ثانوی، جایز ندانسته، آن را منحصر به پیش از دمیده‌شدن روح می‌داند.[۳۷] سایر فقیهان معاصر نیز آن را حرام شمرده‌اند[۳۸] و برخی از آنان پس از دمیده‌شدن روح نیز در مواردی ـ مانند حفظ جان مادر ـ سقط را مجاز دانسته‌اند[۳۹]؛ زیرا چنین مواردی از مصادیق تزاحم حفظ جان مادر و جنین است و بر اساس نظر برخی، جان مادر اهمیت بیشتری دارد.[۴۰]

دیه سقط جنین

فقها به اتفاق آرا، قائل به وجوب دیه در صورت سقط جنین هستند.[۴۱] مقدار دیه پیش از دمیده‌شدن روح در هر مرحله‌ای متفاوت است. از نظر فقها،[۴۲] دیه مراحل پیش از کامل‌شدن جنین که شامل چهار مرحله (نطفه، علقه، مضغه و عظام) است، در مقایسه با دیه جنین کاملی مشخص می‌شود که روح در آن دمیده نشده‌است؛ از این‌رو دیه سقط جنین در مرحله نطفه بیست دینار (هر دینار برابر ۵۲۹/۲ گرم طلای خالص و برابر با هجده نخود و معادل یک مثقال شرعی طلای مسکوک است)، در مرحله علقه چهل دینار، در مرحله مضغه شصت دینار و در مرحله‌ای که گوشت او را نپوشانیده و استخوان است، هشتاد دینار و در مرحله جنین کامل که هنوز روح در آن دمیده نشده‌است، صد دینار است،[۴۳] اما اگر سقط جنین پس از دمیده‌شدن روح باشد، دیه آن کامل است و برای جنین دختر پانصد دینار و جنین پسر هزار دینار پرداخت می‌شود[۴۴]؛ نیز چنانچه جنسیت آن معلوم نباشد، میانگین دو دیه پرداخت می‌شود.[۴۵]

امام‌خمینی پس از ذکر احکام کلی دیه سقط جنین، فروعی نیز مطرح کرده‌است؛ ازجمله: اگر زنی جنین خود را سقط کند، باید دیه بپردازد و خود او از این دیه سهمی نمی‌برد[۴۶]؛ همچنین جنین سقط‌شده اگر دوقلو یا بیشتر باشد، به همان تعداد باید دیه پرداخت شود.[۴۷] این دیه بر عهده مباشر به سقط است.[۴۸] برخی بر این باورند که پزشک در فرض رضایت یا عدم رضایت والدین، محکوم به پرداخت دیه است[۴۹] و احتمال داده‌اند رضایت والدین به سقط، موجب سقوط حق دیه آنها می‌شود و پزشک ملزم به پرداخت دیه آنها نیست.[۵۰]

کفاره سقط جنین

از نظر امام‌خمینی[۵۱] و سایر فقها،[۵۲] اگر سقط جنین پیش از پیدایش روح باشد، کفاره‌ای واجب نیست؛ زیرا کفاره مبتنی بر قتل است و بر سقط جنین پیش از پیدایش روح، قتل گفته نمی‌شود[۵۳]؛ اما درصورتی‌که سقط جنین عمدی و پس از دمیده‌شدن روح باشد، اکثر فقهای امامیه قائل به وجوب کفاره جمع (آزادکردن یک برده، شصت روز روزه و غذادادن به شصت فقیر) هستند.[۵۴] امام‌خمینی نیز وجوب کفاره را مشروط به علم به روح‌داشتن جنین دانسته، معتقد است به صرف حرکت جنین، این علم به دست نمی‌آید، مگر در صورتی که معلوم باشد حرکت جنین اختیاری است.[۵۵] در مقابل، برخی فقها قائل‌اند اسقاط جنین در هیچ حالی موجب کفاره نمی‌شود.[۵۶]

قصاص در سقط جنین

نظر مشهور فقهای امامیه[۵۷] این است که اگر کسی زن حامله را بزند و حمل او سقط شود، ضارب، قاتل است و چنانچه جنایت عمدی و با قصد کشتن باشد، ضارب قصاص می‌شود.[۵۸] به این حکم در ماده ۶۲۲ قانون مجازات اسلامی نیز تصریح شده‌است. برخی فقهای معاصر، حکم قصاص را مشروط به دمیده‌شدن روح در جنین دانسته‌اند[۵۹]؛ هرچند بسیاری از فقهای پیشین به این نکته تصریح نکرده‌اند[۶۰]؛ در این میان، تنها سلار دیلمی تمام‌بودن خلقت جنین را شرط قصاص دانسته‌است.[۶۱] در مقابل نظر مشهور، برخی فقها قائل به عدم قصاص شده‌اند.[۶۲] با توجه به اینکه امام‌خمینی دربارهٔ بالغی که مرتکب قتل طفلی شده، احتیاط مستحب را صرف نظرکردن ولی طفل از قصاص و اختیار دیه بر اساس مصالحه دانسته‌است،[۶۳] بعید نیست این نظر شامل سقط عمدی جنین نیز بشود.

پانویس

  1. فراهیدی، العین، ۵/۷۱؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۷/۳۱۶.
  2. فراهیدی، العین، ۶/۲۱؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۳/۹۲–۹۳.
  3. شهید ثانی، الروضة البهیة، ۸/۴۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴/۱۱۰.
  4. ابن‌منظور، لسان العرب، ۷/۱۳۱؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۱۱۳.
  5. راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۱۵؛ زبیدی، تاج العروس، ۱۰/۲۸۴.
  6. میثمی، سقط جنین، ۲۳.
  7. نوذری، سقط جنین در حقوق، ۴۵.
  8. آقایی، سقط جنین در دین زرتشتی، ۳۵۳.
  9. کتاب مقدس، سفر خروج، ب۲۱، ۲۲.
  10. ← سلیمانی، سقط جنین در یهودیت و مسیحیت، ۳۶۲–۳۶۸.
  11. سلیمانی، سقط جنین در یهودیت و مسیحیت، ۳۴۳–۳۴۸.
  12. حج، ۵؛ مؤمنون، ۱۴.
  13. طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۰/۲۸۵؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۹/۲۲۹.
  14. ← طوسی، الخلاف، ۵/۲۹۴–۲۹۵؛ حلی، محقق، ۴/۴۲ و ۲۶۳؛ شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۲۵۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۸/۲۱۱.
  15. ← امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.
  16. خویی، موسوعه، ۴۲/۴۹۰؛ روحانی، المسائل المستحدثه، ۲۰۴؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۸۵.
  17. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.
  18. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۲۸۱–۲۸۷ و ۲۹۱.
  19. نجفی، جواهر الکلام، ۴/۱۵۴؛ حکیم، منهاج الصالحین، ۲/۳۰۰؛ خویی، منهاج الصالحین، ۲/۲۸۴.
  20. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۴.
  21. انعام، ۱۵۱؛ اسراء، ۳۱.
  22. ← مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۸۸.
  23. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۹/۲۶.
  24. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲/۳۳۸.
  25. مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۸۶.
  26. فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۱/۴۶۲؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳.
  27. مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۲؛ بنی‌هاشمی، توضیح المسائل محشی، ۲/۹۰۱.
  28. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۲۹۱.
  29. فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۱/۴۶۰؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳.
  30. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۲۸۸.
  31. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۲۸۷ و ۲۹۰–۲۹۱.
  32. فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۲/۳۹۴.
  33. مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳–۲۹۴؛ خامنه‌ای، اجوبة الاسفتائات، ۲/۳۱.
  34. فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ۲/۳۹۴؛ مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۳–۲۹۴؛ خامنه‌ای، اجوبة الاسفتائات، ۲/۳۱.
  35. ← بنی‌هاشمی، توضیح المسائل محشی، ۲/۴۹۸.
  36. امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۳۸۶.
  37. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۲۸۶.
  38. خویی، موسوعه، ۹/۳۱۷؛ منتظری، رساله استفتائات، ۱/۲۰۴–۲۰۵.
  39. مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۴.
  40. مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۴–۲۹۵.
  41. نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۵۶.
  42. شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۲۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۵۶.
  43. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.
  44. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.
  45. حلی، محقق، ۴/۲۶۵.
  46. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸–۵۶۹.
  47. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸–۵۶۹.
  48. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۴۷۷.
  49. مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۹.
  50. مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامه، ۲۹۹.
  51. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.
  52. نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۶۴؛ خویی، موسوعه، ۴۲/۵۰۳.
  53. نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۶۴.
  54. حلی، محقق، ۴/۲۶۳، شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۲۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۶۴–۳۶۶.
  55. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۶۸.
  56. ابن‌ادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۳/۴۱۸؛ خویی، موسوعه، ۴۲/۵۰۳–۵۰۴.
  57. خویی، موسوعه، ۴۲/۵۱۳.
  58. حلی، محقق، ۴/۲۶۶؛ حلی، علامه، ۵/۶۳۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۴۳/۳۸۱.
  59. سبزواری، مهذّب الأحکام، ۲۹/۱۱۲؛ کاشانی، کتاب الدیات، ۷۳.
  60. امامی، زمان ولوج الروح فی الجنین، ۹۲.
  61. امامی، زمان ولوج الروح فی الجنین، ۹۲.
  62. خویی، موسوعه، ۴۲/۸۵.
  63. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۹۷.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آقایی، سیدمجتبی، سقط جنین در دین زرتشتی، مجله باروری و ناباروری، شماره ۲۴، ۱۳۸۴ش.
  • ابن‌ادریس حلی، محمدبن‌منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امامی، مسعود، زمان ولوج الروح فی الجنین، مجله فقه اهل‌البیت (ع)، شماره ۵۱، ۱۴۲۹ق.
  • بنی‌هاشمی خمینی، سیدمحمدحسن، توضیح المسائل محشی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق.
  • تبریزی، میرزاجواد، استفتائات جدید، قم، الف. لام. میم، چاپ اوّل، ۱۳۷۸ش.
  • حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • حکیم طباطبایی، سیدمحسن، منهاج الصالحین، بیروت، دارالتعاریف، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، تحریر الاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیه، تصحیح ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام‌صادق (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
  • حلی، محقق، جعفربن‌حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، اجوبة الاسفتائات، بیروت، الدارالاسلامیه، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامام‌الخوئی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، کتاب الطهاره، ج۹، تقریر میرزاعلی غروی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام‌الخوئی، چاپ چهارم، ۱۴۳۰ق.
  • خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الإمام‌الخوئی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام‌الخوئی، چاپ چهارم، ۱۴۳۰ق.
  • خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، مدینة العلم، چاپ بیست و هشتم، ۱۴۱۰ق.
  • راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • روحانی، سیدمحمدصادق، المسائل المستحدثه، بیروت، چاپ دوم، ۱۳۹۳ق.
  • زبیدی، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تصحیح علی هلالی و علی شیری، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • سبزواری، سیدعبدالأعلی، مهذّب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام، قم، مؤسسه المنار، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق.
  • سلیمانی، حسین، سقط جنین در یهودیت و مسیحیت، مجله باروری و ناباروری، شماره ۲۴، ۱۳۸۴ش.
  • شهید اول، محمدبن‌مکی، اللمعة الدمشقیه، تحقیق محمدتقی مروارید و علی‌اصغر مروارید، بیروت، دارالتراث، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین‌بن‌علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، الخلاف، تحقیق سیدعلی خراسانی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
  • فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، قم، امیر قلم، چاپ یازدهم، ۱۴۲۸ق.
  • فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • قانون مجازات اسلامی، تدوین جهانگیر منصوری، تهران، دیدار، چاپ پنجاه و هشتم، ۱۳۷۸ش.
  • کاشانی، آقارضا مدنی، کتاب الدیات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • کتاب مقدس، بی‌جا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
  • مکارم شیرازی، ناصر، بحوث فقهیة هامه، قم، مدرسه امام‌علی‌بن‌ابی‌طالب (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • منتظری، حسینعلی، رساله استفتائات، قم، سایه، ۱۳۸۳ش.
  • میثمی، علی‌رضا، سقط جنین (عقاید سقراط، ارسطو، بقراط و پیشروان مذاهب مختلف دربارهٔ سقط جنین)، مجله حقوق امروز، شماره ۲، ۱۳۴۲ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
  • نوذری فردوسیه، محمد، سقط جنین در حقوق اسلامی و فمینیسم، مجله مطالعات راهبردی زنان، شماره ۲۸، ۱۳۸۴ش.

پیوند به بیرون

سیدابراهیم صباغیان، سقط جنین، دانشنامه امام‌خمینی، ج۶، ص۲۴۲–۲۴۶.