سجادی، سید محمد؛ از شاگردان درس خارج فقه امام خمینی. سید محمد سجادی عطاآبادی در سال ۱۳۲۶ در عطاآباد شهرستان دهاقان در استان اصفهان به دنیا آمد. پدرش سید ابوالحسن اصفهانی از وعاظ اصفهان بود و سالها بهعنوان امام جماعت به اقامه نماز در مساجد عطاآباد و دهاقان و ارشاد و تبلیغ دین در آن مناطق میپرداخت. سید محمد سجادی مقدمات را در حوزه علمیه زرینشهر و نزد رضوانی از مدرسان آن حوزه آموخت. آنگاه راهی قم شد و شرح لمعه را نزد شیخ محیالدین فاضل هرندی خواند (قاسمی، ج ۲، ۳۹۹). وی در همان سالها که با آغاز نهضت امام خمینی مصادف بود، به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت و به همین سبب تحت تعقیب ساواک قرار گرفت. همین مسئله او را وادار کرد راهی عراق شود (یادها و یادمانها...، ۳۵۷-۳۵۸). او در حوزه علمیه نجف اشرف دروس سطح را نزد سید اسدالله مدنی، شیخ محمدحسن قدیری و شیخ غلامرضا رضوانی خواند. درس اسفار اربعه ملاصدرا را هم نزد غلامرضا رضوانی آموخت. آنگاه در درس خارج فقه (بیع) امام خمینی حاضر شد (قاسمی، ج ۲، ۳۹۹). آن درس پیش از ظهرها در مسجد شیخ انصاری تشکیل میشد و سید محمد سجادی ده سال در آن درس شرکت میکرد. او درباره ویژگیهای آن درس میگوید: «حضرت امام خمینی (ره) در هر بحث فقهی که وارد میشدند، «مستقصی» (در نهایت دقت و تحقیق) بحث میکردند و مسئله را خیلی دقیق و عمیق با گفتن روایتها و بررسی آنها پیگیری میکردند... در شیوه درسی هیچگاه دیده نمیشد که امام از دانستههای خود غرور علمی پیدا کرده باشند. دائماً میفرمودند: «احتمال دارد اینطور باشد، احتمال دارد آنطور باشد» (سلسله موی دوست، ۱۳۰-۱۳۱؛ سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، ج ۶)... ایشان خیلی سعی میکردند که درسی را [که] میگویند طلبهپرور باشد؛ به این معنا که حاضران در کلاس درس در عرصه علم و دانش گامی به جلو بردارند. به همین دلیل به شاگردانشان فرصت زیادی میدادند تا اشکال بگیرند. حتی روزی فرمودند: «مرحوم شیخ عبدالکریم گفته بود، کسی درسهای او را نوشته بود و خدمت مرحوم شیخ آورد. شیخ پس از اینکه مطالعه کرد، گفت، خیلی خوب نوشتی، اما کاش پای ورقه اشکالی به حرفمان میکردی و اگر اشکالی به نظرت نمیآمد، یک فحشی مینوشتی». منظور امام (ره) این بود که طلبهها نباید درسی را که ایشان میگویند، دربست قبول کنند. به همین دلیل سفارش میکردند که: «شخصیت بزرگان شما را نگیرد». همواره میخواستند که طلبهها در مسائل علمی تابع دلیل و برهان و استدلال باشند، حالا گوینده هرکسی که میخواهد، باشد. به همین خاطر طلبههایی که در جلسههای درس ایشان حاضر میشدند، نسبت به دیگر افراد فاضل، برتری داشتند و رشد بیشتری پیدا میکردند؛ چراکه سؤال و اشکال در درس ایشان نهتنها آزاد بود، بلکه خود امام (ره) به این امر اصرار داشتند و تشویق میکردند» (پابهپای آفتاب، ج ۳، ۲۲۰ ). او تجربهای از برخورد امام خمینی به خود دارد که نشان از سیره شاگردپروری ایشان دارد: «روش تحقیقی حضرت امام در درس این بود که اقوال متأخرین از علما را نقل و سپس نقد و بررسی میکردند. یکی از ویژگیهای خاص حضرت امام که خلاف سیره علمای نجف بود، این بود که در حین درس، به شاگرد مجال سؤال میدادند. سؤالات آنها را بهدقت گوش داده و جواب را بیان میکردند. آن بزرگوار، در واقع به شاگرد پر و بال میداد. در جلسات درس دیگران این روش اعمال نمیشد. اصلاً قبل از پایان درس، سؤال کردن یا اشکال کردن ممنوع بود، اما حضرت امام هم در حین درس و هم بعد از درس، به اشکالات گوش فرا داده و جواب مناسب را بیان میکردند. آن عزیز واقعاً به شاگردان اهمیت میدادند. مثلاً خود من که در رابطه با درسهای حضرت امام، جزوات مختصری در فقه نوشته بودم، به ایشان عرض کردم که من بعضی از این مباحث را نوشتهام؛ بعداً در کوچه ایشان برگشتند و به من فرمودند آن نوشتهها را بده به من ببینم. عرض کردم میآورم و تقدیم میکنم. بعد جزوهها را بردم خدمت ایشان؛ حضرت امام با دقت مطالعه فرموده و دو صفحه اشکال نوشته بودند. توضیح هم داده بودند که من رساله را مطالعه کردم و اشکالاتش هم اینهاست» (خاطرات سالهای نجف، ج ۲، ۹۵-۹۷). سجادی همزمان با حضور در درس امام خمینی، در درس خارج فقه و اصول آیات سید ابوالقاسم موسوی خویی، سید حسن موسوی بجنوردی، سید عبدالاعلی سبزواری و سید مصطفی خمینی شرکت میکرد (قاسمی، ج ۲، ۳۹۹). وی مدت ده سال در درس خارج اصول سید مصطفی خمینی (یک دوره کامل اصول) شرکت داشت و از شاگردان خاص ایشان محسوب میشد. این درس ابتدا در خانه سید مصطفی خمینی و با حضور تعداد کمی تشکیل میشد و سپس به مسجد شیخ انصاری (بعدازظهرها) منتقل شد («یادنامه شهید آیتالله...»، ۱۳). سجادی در کنار تحصیل، از روحانیان مبارز در نجف اشرف بود. او در سال ۱۳۴۶ ش همراه با جمعی از طلاب و علمای حوزه علمیه نجف اشرف، پس از دستگیری و زندانی شدن آقایان حسینعلی منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی، با ارسال نامهای به آنان، تأثر خود را از آن اقدام اعلام و بر آزادی فوری آنان تأکید کردند (روحانی، ج ۲، ۲۶۴-۲۶۵). در سال ۱۳۴۹ ش در اعتراض به عدم تمدید گذرنامههای طلاب ایرانی توسط سفارت ایران در بغداد، همراه با جمعی از روحانیان مبارز دیگر به آن سفارتخانه رفتند و وقتی مسئولان سفارت شاهنشاهی از تمدید گذرنامهها خودداری کردند، با آنان درگیر شدند و در این درگیری، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و در نهایت دستگیر و زندانی شدند. آنان در زندان با انتشار اعلامیهای خطاب به مراجع تقلید و کمسیون حقوق بشر، اقدام مسئولان سفارت شاهنشاهی ایران را محکوم کردند و خواستار رسیدگی به اقدام آنان شدند (روحانی، ج ۲، ۴۳۹-۴۴۰) و همین مسئله به آزادی آنان انجامید. او پس از آزادی راهی ایران شد و در ورود به کشور در مرز خسروی دستگیر و روانه ساواک شد، ولی مدت کوتاهی بعد آزاد گردید. وقتی ساواک به هویت او پی برد، دوباره درصدد دستگیری او برآمد و وی مجبور شد دو ماه زندگی مخفیانه در پیش بگیرد و در نهایت به عراق بازگردد. سجادی در بدو ورود به عراق، به دست نیروهای رژیم بعث عراق دستگیر شد و آنگاه به زندان بصره انتقال یافت. مدتی بعد او را به زندان بغداد انتقال دادند. وی از همان زندان در نامهای به امام خمینی، ایشان را در جریان وضعیت خود قرار داد و پس از آن با میانجیگری امام خمینی از زندان آزاد شد و به نجف اشرف رفت (خاطرات سالهای نجف، ج ۲، ۱۰۹-۱۱۰). سجادی در مهر ۱۳۵۷ و در جریان مهاجرت امام خمینی به کویت، ایشان را تا مرز آن کشور همراهی کرد (همان، ۱۱۱). پس از فشارهای حکومت بعث عراق به امام خمینی و خروج ایشان از آن کشور و مهاجرت به فرانسه، همراه با جمعی از روحانیان مبارز نجف اشرف با ارسال نامهای به «یگانه زعیم باکفایت عالم اسلام، مرجع تقلید شیعیان جهان، حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی»، ضمن اعلام مراتب اخلاص و ارادت خویش به ایشان، از هجرت امام خمینی به آن کشور اظهار تأسف کردند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۴۰۶-۴۰۷). سپس در ۱۷ مهر ۱۳۵۷ و پس از ورود امام خمینی به فرانسه، همراه با جمعی از فضلا و مدرسان حوزه علمیه نجف اشرف با ارسال نامهای به والری ژیسکاردستن رئیسجمهور وقت فرانسه، از امام خمینی بهعنوان روح و قلب ۳۵ میلیون ایرانی نام بردند و با اشاره به جایگاه امام خمینی در میان مسلمانان جهان، از ژیسکاردستن خواستند «از هیچگونه کوشش و بذل و جهدی در جهت حفظ حراست معظمله دریغ» نورزد. همچنین از رئیسجمهور فرانسه خواستند «از ایجاد هر گونه محدودیت و مانعی» در اهداف و برنامههای امام خمینی خودداری کند (همان، ۴۰۸-۴۰۹). سجادی با استقرار امام خمینی در فرانسه، به آن کشور رفت و در خدمت امام خمینی بود (قاسمی، ج ۲، ۴۰۳) و سپس همراه با امام خمینی به کشور بازگشت (خاطرات سالهای نجف، ج ۲، ۱۱۱). سجادی همچنین آثار سید مصطفی خمینی را به کشور منتقل کرد و به کتابخانه آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی تحویل داد. سپس با کسب اجازه از امام خمینی، تحقیق و پژوهش درباره آثار ایشان را آغاز کرد. ازجمله چهار جلد تفسیر قرآن (سوره حمد و چهلوهفت آیه از سوره بقره) را که در نجف اشرف تدریس کرده بود منتشر و به امام خمینی تقدیم کرد. سپس کتاب اصول سید مصطفی خمینی را انتشار داد و مورد تشویق امام خمینی قرار گرفت («یادنامه شهید آیت...»، ۱۳). وی ۲۷ شهریور ۱۳۵۸ با حکم امام خمینی به لبنان رفت و مأمور بررسی وضعیت آن منطقه و تهیه و ارائه گزارش به ایشان شد (صحیفه امام، ج ۱۰، ۲۹). سید محمد سجادی سالها در دیوان عالی کشور مشغول به خدمت بود («نامزد مورد حمایت...»، ۲). او سپس به تدریس و تحقیق پرداخت و از تألیفات او میتوان به انتشار تقریرات درس خارج فقه امام خمینی با عنوان دراسات فی البیع اشاره کرد که توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منتشر شده است. از دیگر تألیفات او میتوان به توحید الرضا اشاره کرد (قاسمی، ج ۲، ۴۰۳). وی مدیریت مؤسسه مصطفی خمینی را بر عهده دارد («فهرست خبرگان مردم...»، ۱۱). منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات سالهای نجف (۱۳۸۹)، جلد اول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج؛ روحانی، سید حمید (۱۳۶۴)، نهضت امام خمینی در ایران، ج ۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی؛ سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی (۱۳۶۸)، ج ۶، تهران، پیام آزادی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ «فهرست خبرگان مردم مورد حمایت آیتالله هاشمی» (۱۳۹۴)، روزنامه اعتماد، شماره ۳۴۷۴، ۵ اسفند؛ قاسمی، رحیم (۱۳۹۳)، دره الصدق فیمن تلمذ من علماء اصفهان بالنجف، ج ۳، قم، مجمع الذخائر الاسلامیه؛ «نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان در خبرگان تهران: به لغو حکم اعدام آقاجری افتخار میکنم» (۱۳۸۶)، روزنامه اعتماد، شماره ۱۶۳۶، ۲۲ اسفند؛ «یادنامه شهید سید مصطفی خمینی: آیتالله سید محمد سجادی: هنوز لبخند شیرین امام در ذهن من است» (۱۳۹۳)، هفتهنامه حریم امام، شماره ۱۴۰، اول آبان؛ یادها و یادمانها از شهید سید مصطفی خمینی (ره) (۱۳۷۶)، ج ۱، تدوین: کمیته علمی کنگره شهید سید مصطفی خمینی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج.