علی شیخ‌محمدی، معروف به علی محمدی تاکندی از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

علی محمدی تاکندی
علی شیخ‌محمدی تاکندی.jpg
اطلاعات فردی
نام کاملعلی شیخ‌محمدی
تاریخ تولد۱۳۱۲ش
زادگاهروستای تاکند قاقازان در تاکستان
اطلاعات علمی

خاندان

علی شیخ‌محمدی معروف به محمدی تاکندی در سال ۱۳۱۲ش در روستای تاکند قاقازان در تاکستان دیده به جهان گشود. پدرش شیخ علی‌اصغر و جدش آخوند ملا علی‌اکبر عالم مشهور منطقه قاقازان و تاکستان بود.[۱]

تحصیل

او تحصیلات خود را از هفت‌سالگی در مکتب‌خانه‌ای در زادگاهش و نزد پدرش آغاز کرد و در یازده‌سالگی راهی قزوین شد و دوران ابتدایی را در مدرسه دیانت قزوین به پایان رساند.[۲] آنگاه به تحصیل علوم حوزوی روی آورد و از سال ۱۳۲۶ش به فراگیری دروس حوزوی در مدرسه علمیه «التفاتیّه» قزوین پرداخت. او مقدمات و بخشی از سطح را در هفت سال نزد حاج میرزا رحیم سامت، حاج شیخ محمود شریعت مهدوی، آقابزرگ علوی، حاج شیخ مهدی قاضی و حاج شیخ محمدحسین اویسی آموخت.[۳] در سال ۱۳۳۳ش رهسپار قم شد و در حوزه علمیه آنجا رسایل، مکاسب، قوانین‌الاصول و کفایه‌الاصول را پیش آقایان سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، میرزا علی‌اکبر مشکینی، حسینعلی منتظری، ناصر مکارم شیرازی، عبدالجواد تبریزی، مصطفی اعتمادی، شیخ جعفر سبحانی و محمدتقی مصباح تکمیل کرد. از سال ۱۳۳۶ش به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از سال ۱۳۳۶ش.[۴] در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی در مسجد سه‌راه موزه، (محمدیه) مسجد سلماسی و مسجد اعظم حضور یافت. هم‌زمان به مدت یک سال و نیم.[۵] (از سال ۱۳۳۸ش) از درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی بهره برد.[۶] او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور (۱۳ آبان ۱۳۴۳)، در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله میرزا هاشم آملی حاضر شد و مدت پانزده سال از درس‌های ایشان بهره برد و سالها در حلقه درسی آن مرجع حاضر شد و دروس ایشان را تقریر کرد.[۷] مدتی هم در درس‌های خارج فقه و اصول آیات سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، شیخ عباسعلی شاهرودی و سیدکاظم شریعتمداری هم حاضر می‌شد. تفسیر قرآن و فلسفه (منظومه ملاهادی سبزواری) را هم نزد علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و محمد مفتح گذراند.[۸] و در کنار آن از درس‌های اخلاق شیخ عباس تهرانی و آقا حسین فاطمی بهره می‌برد.[۹]

فعالیت مبارزاتی

محمدی تاکندی در جریان تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، با ایراد سخنرانی‌هایی، به بیان مفاد آن تصویب‌نامه می‌پرداخت. همچنین در ترویج مرجعیت امام‌خمینی می‌کوشید و اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی ایشان را میان مردم توزیع می‌کرد. وی به سبب این‌گونه فعالیت‌ها در قزوین ممنوع‌المنبر شد، ولی با ایراد سخنرانی در منزل افراد، به فعالیت علیه حکومت پهلوی ادامه می‌داد. در سال ۱۳۵۷ش در مسجد ابوذر تهران به سخنرانی انتقادی ادامه داد و در آن سخنرانی حکومت پهلوی را با بنی‌امیه مقایسه کرد. در تظاهرات تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ ش در تهران حضور داشت و در بهمن ۱۳۵۷ در تحصن اعتراضی روحانیان در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به بسته شدن فرودگاه به روی پروازهای خارجی (که توسط دولت بختیار و با هدف جلوگیری از بازگشت امام‌خمینی به کشور صورت گرفته بود)، شرکت جست.[۱۰]

او با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با حضور در جبهه‌های جنگ تحمیلی، به رزمندگان دلگرمی می‌داد. در سال ۱۳۶۱ ش به دعوت علما و مردم قزوین به آن شهر بازگشت و به تدریس دروسی چون مکاسب، کفایه‌الاصول، منظومه ملاهادی سبزواری و سپس خارج فقه در حوزه‌های علمیه آنجا پرداخت و به عضویت شورای مدیریت حوزه علمیه قزوین نیز درآمد.[۱۱] وی در سومین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری با رأی مردم قزوین به نمایندگی برگزیده شد و در آن مجلس عضو کمیسیون اصل ۱۰۷ و ۱۰۹ بود.[۱۲]

تألیفات

تألیفات او عبارت است از: تقریرات درس خارج فقه و اصول آیات بروجردی، امام‌خمینی و میرزا هاشم آملی، شرح جلدین کفایه‌الاصول، لغات نهج‌البلاغه، کشف المطالب قرآن، جامع الشتات در ده جلد، شرح دعای عرفه، شرح دعای خمسه عشر، جمع اشعار عربی، نامه روح‌افزا در دو جلد، شرح مختصر خطبه فاطمه زهرا (س)، سخن پدر، سخن مرحوم آیت‌الله رفیعی، شرح خطبه همام، سیر و سلوک (نوشته‌ای در رفتار، کردار و آداب خود)، اشعار مصایب، شرح نامه امام علی(ع) به عثمان بن حنیف، یادداشت‌های روزمره در ۵ جلد، ضرب‌المثل‌ها در دو جلد، شرح خطبه منافقین در نهج‌البلاغه، جزوه استدلالی در طهارت در دو جلد، جزوه استدلالی در خمس در دو جلد،.[۱۳] شرح خطبه حضرت زینب و خواهرش، اجتهاد و تقلید، شرح دعای جوشن کبیر، جمع سخنرانی‌ها در رادیو قزوین، نوار تدریس معالم در حوزه علمیه قزوین،.[۱۴] ایضاح الفتوح فی شرح العروه الوثقی، نامه روح‌افزا (شرح عهدنامه مالک اشتر)، خاطرات و حکایات روح‌افزار در دو جلد و عسل و مثل (مجموعه‌ای از ضرب‌المثل‌ها).[۱۵]

درگذشت

محمد تاکندی در ۱۶ مهر ۱۴۰۰ از دنیا رفت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط کریم عابدینی در صحن شاهزاده حسین قزوین به خاک سپرده شد.[۱۶]

پانویس

  1. انصاری، «درگذشتگان: محمدی تاکندی»، ص۳۹۱.
  2. خبرگان ملت، دفتر اول، ص۲۷۹-۲۸۰.
  3. خبرگان ملت، دفتر اول، ص۲۷۹-۲۸۰؛ صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۳۰۴.
  4. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۳۰۴.
  5. خبرگان ملت، دفتر اول، ص۲۸۰.
  6. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۳۰۴.
  7. انصاری، «درگذشتگان: محمدی تاکندی»، ص۲۹۱.
  8. خبرگان ملت، دفتر اول، ص۲۸۰.
  9. خبرگان ملت، دفتر اول، ص۲۸۱.
  10. خبرگان ملت، دفتر اول، ص۲۸۳-۲۸۴.
  11. خبرگان ملت، دفتر اول، ص۳۸۲.
  12. خبرگان ملت، دفتر اول، ص۲۸۷.
  13. خبرگان ملت، دفتر اول، ص۲۸۲.
  14. صمدیها، فرزانگان علم و سخن قزوین، ص۳۰۶.
  15. انصاری، «درگذشتگان: محمدی تاکندی»، ص۲۹۱.
  16. انصاری، «درگذشتگان: محمدی تاکندی»، ص۲۹۱.

منابع

  • انصاری، ناصرالدین (۱۴۰۱)، «درگذشتگان: محمدی تاکندی»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال سی‌ودوم، شماره ۱۹۳، فروردین و اردیبهشت.
  • خبرگان ملت (شرح‌حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری) (۱۳۷۹)، دفتر اول، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری.
  • صمدیها، رضا (۱۳۷۹)، فرزانگان علم و سخن قزوین، قزوین، بحرالعلوم.