سیدعلی غیوری

نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۷ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح ارقام)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

غیوری، سید علی؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. او در سال ۱۳۰۹ ش در نجف‌آباد اصفهان دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در زادگاهش گذراند و آنگاه به فراگیری دروس حوزوی روی آورد و در سال ۱۳۲۵ ش راهی اصفهان شد. غیوری در آنجا، وارد مدرسه علمیه نیماورد شد و مدتی در حوزه علمیه عربان اصفهان تحصیل کرد و مقدمات را پیش آقایان ایران نژاد، صلحی، فرقدانی و توسلی خواند (آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ۲۶-۲۹). سپس در سال ۱۳۲۷ ش رهسپار قم شد و در حوزه علمیه آن شهر، حاشیه ملا عبدالله را نزد شیخ ابراهیم امینی نجف‌آبادی خواند. در رسایل، مکاسب و لمعتین هم از شاگردان آقایان میرزا علی‌اکبر مشکینی و مهاجرانی بود و کفایه الاصول را پیش سید محمدباقر سلطانی طباطبایی خواند. قوانین الاصول هم نزد شاگردان شیخ عبدالجواد جبل عاملی و مطول از شاگردان شیخ نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی بود. پس از تکمیل دروس سطح، در درس خارج فقه آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، شیخ عباسعلی شاهرودی، سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و شیخ مرتضی حائری شرکت کرد. در درس خارج اصول هم از شاگردان امام خمینی بود. مدتی هم در درس خارج فقه ایشان شرکت کرد (آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ۳۲-۳۴) و در مجموع، چهار سال و نیم در درس ایشان شرکت داشت (سلسله موی دوست، ۱۵۴). او درباره دقت امام خمینی در رعایت نظم می‌گوید: «حدود چهار سال‎ ‏و نیم، یک دوره اصول ایشان که شرکت داشتم، فقط دو روز تعطیلی از‎ ‏ایشان دیدم. سعی می‌فرمودند دقیق سر وقت تشریف بیاورند. گاهی که‎ ‎ساعت‌های ما خوابیده بود، روی آمدن ایشان کوک می‌کردیم. من در طول‎ ‏عمرم از ایشان کسی را منظم‌تر ندیده‌ام؛ تمام کارهایشان دقیق و منظم بود‏» (صحیفه دل، ج ۱، ۱۳۱). وی در مصاحبه‌ای دیگر درباره ویژگی‌های درس امام خمینی می‌گوید: «درس ایشان در زمان زعامت و ریاست مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی،‎ ‏پرمحتواترین، پربارترین، پرجمعیت‌ترین، منظم‌ترین و مرتب‌ترین درس‌های قم بود و‎ ‏غالباً طلبه‌های جدی و فاضل پیش ایشان درس می‌خواندند. در تمام حوزه علمیه‎ ‏قم درسی منظم‌تر از درس ایشان نبود. حتی با روحانیان حوزه‌های دیگر مانند‎ ‏نجف، اصفهان و مشهد هم صحبت شده است و گفته‌اند که: «درسی منظم‌تر از‎ ‏درس ایشان سراغ نداشتیم و نداریم». ایشان در مدت چهار سال ونیم، یک دوره‎ ‏درس اصول تدریس کردند. به غیر از عیدها و مراسم سوگواری و یا جمعه‌ها که‎ ‏معمولاً تعطیل است، ایشان در چهار سال و نیم، دو روز درس را تعطیل کردند که‎ ‏ظاهراً یک روز آن کسالت داشتند. ما اصلاً در تمام حوزه علمیه قم درسی که‎ ‏این‌طور منظم و مرتب باشد، سراغ نداریم. حتی گاهی بعضی از دوستان می‌گفتند:‎ ‏«ما ساعت‌هایمان را با درس ایشان منظم می‌کنیم»؛ یعنی ساعتی که بنا بود ایشان‎ ‏بیایند، سر دقیقه تشریف می‌آوردند» (سلسله موی دوست، ۱۶۴). او درباره اقبال طلاب زبده و برجسته برای شرکت در درس امام خمینی می‌گوید: «یکی به واسطه نظم و ترتیبی بود که امام در درس داشت و دیگری اینکه امام زحمت می‌کشید و مطالعه می‌کرد و همه اقوال را می‌دید و تسلط کافی داشت. کم جایی می-شد که شاگردان امام را متوقف کنند. تسلط خوب و حافظه خوب و استعداد سرشاری که امام داشت، باعث می-شد فضلای متبحر و به درد بخور اغلب شاگرد ایشان باشند و بعد از فوت آیت‌الله بروجردی بیشترین شاگرد را حضرت امام داشت» (آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ۵۵). او درباره ویژگی‌های درس امام خمینی بر این باور است: «یک مقدار درسشان مشکل بود و چون خودشان اهل تحقیق بودند بیش از دیگران‎ ‏مطالعه می‌کردند. دیگران غالباً مشغول مرجعیت و رسیدگی به امور مردم و‎ ‏آمدورفت و وجوهات و از این کارها بودند. ایشان چندین سال فقط درس می‌دادند.‎ ‏من یادم نمی‌آید که امام درس داشته باشند و قبلاً مطالعه نکرده باشند... غالباً مطالبشان نو بود، مطالبی بود که گاهی در بین کتاب‌های اصول و فقه کمتر‎ ‏پیدا‏ ‏می‌شد، یعنی مطالبی از خودشان می‌گفتند. یک روز عصر در مسجد سلماسی‎ ‏فرمودند: «گاهی انسان به بعضی از آیات قرآن برخورد می‌کند و هرچه به عمق‎ ‏آیات‏ ‏بیشتر فرو می‌رود، بیشتر فکر می‌کند، مطالبی می‌فهمد که قبلاً نفهمیده بود».‎ ‏آن‏ ‏وقت دراین‌باره به تفسیر آیۀ «قد جائکم مِنَ اللّه نور و کتاب مبین یهدی به اللّه من اتبع رضوانه»‏ پرداختند. درباره این آیه که نور چیست؟ کتاب چیست؟‎ ‏مبین‏ ‏چیست؟ خیلی مفصل صحبت کردند. گاهی مواقع راجع به آیات و‎ ‏روایات‏ ‏صحبت می‌کردند، گاهی درباره کلمات نهج‌البلاغه وارد می‌شدند.‎ ‏خلاصه‏ ‏خیلی مطالب عمیق و خوب بیان می‌کردند که واقعاً برای ما آموزنده‎ ‏بود» (سلسله موی دوست، ۱۶۵). خاطرات او درباره برخورد امام خمینی با اشکال‌های شاگردان هم گویای شاگردپروری امام خمینی است: «امام از شاگردهایی که در درس اشکال می‌کردند خوششان می‌آمد. من جمله،‎ ‏حاج‌آقا مصطفی در درس امام خیلی اشکال می‌کردند، امام خیلی دوست‎ ‏داشت... اگر افراد حرف پرت می‌زدند خیلی ناراحت می‌شدند ولی خیلی اظهار نمی‌کردند.‎ ‏گاهی برای ساکت کردن شاگردان بلند صحبت می‌کردند» (همان). سید علی غیوری در بعضی مواقع برای سفرهای تبلیغی به حسین آباد ملایر می‌رفت و به همین علت نزد ملایری-های از شهرت خوبی برخوردار بود. در عید غدیر ۱۳۴۰ ش، با دعوت هیئت ملایری‌ها مقیم شهرری به آنجا رفت و با درخواست آنان برای اقامت در شهرری مواجه شد و آن دعوت را پذیرفت و از همان زمان در شهرری اقامت گزید. او مسجد امام حسن العسکری (ع) را در مدت کوتاهی تجدید بنا کرد و انجا به پایگاهی برای فعالیت‌های سیاسی علیه حکومت پهلوی تبدیل کرد (آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ۷۶-۷۳). او در همان زمان همراه با برخی دیگر از شاگردان امام خمینی ایشان را مجاب کرد شهریه بپردازد و غیوری اولین فردی بود که وجوهات شرعیه را به امام خمینی تقدیم کرد (همان، ۶۲-۶۳) و بر اساس خاطرات علی‌اکبر مسعودی خمینی، اولین شهریه‌ای که امام خمینی در قم توزیع کرد، توسط او تقدیم شده بود (خاطرات آیت‌الله مسعودی خمینی، ۲۰۲-۲۰۳). براثر تلاش‌های او در ترویج مرجعیت امام خمینی، بخش زیادی از مردم شهرری به تقلید از امام خمینی به‌عنوان مرجع تقلید تامه روی آوردند و این استقبال همه‌جانبه از شدت سختگیری ساواک نسبت به مقلدان امام خمینی در محل کاست. غیوری در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به‌محض شنیدن خبر دستگیری امام خمینی، مردم شهرری را برای راه‌پیمایی اعتراض‌آمیز به سمت تهران دعوت کرد. هنگامی که علمای بلاد در اعتراض به دستگیری امام خمینی رو به جانب حضرت عبدالعظیم آورده و در آنجا متحصن شدند، منزل غیوری مرکز فعالیت روحانیان انقلابی شد و حسینعلی منتظری و بسیاری از علما، برای گفتگو درباره حوادث روز به خانه وی می‌آمدند (حاجی بیگی کندری، ۲۷۵). همچنین به جرم صدور قبض‌هایی به نام امام خمینی توسط ساواک دستگیر و در زندان قزل قلعه زندانی شد (آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ۶۳). پس از آن هم به خاطر فعالیت‌های سیاسی بارها دستگیر شد و مورد تهدید ساواک قرار گرفت. او در سال ۱۳۴۶ ش در زندان انفرادی زندانی بود (آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ۱۵۴). غیوری هم‌زمان با شهرری، همراه با روحانیان تهران نیز به فعالیت‌های سیاسی ادامه می‌داد و اعلامیه‌هایی را علیه حکومت پهلوی صادر می‌کرد؛ فعالیتی که تشکل «جامعه روحانیت مبارز» از دل آن سر برآورد (خاطرات آیت‌الله غیوری، ۹۰-۹۱). در سال ۱۳۴۹ ش و پس از رحلت آیت‌الله سید محسن طباطبایی حکیم، همراه با جمعی از روحانیان تهران، با ارسال تلگرافی به امام خمینی، آن واقعه را به آن «پیشوای عظیم‌الشأن» تسلیت گفتند (روحانی، ج ۲، ۵۷۷-۵۷۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۲۳ ـ ۲۲۴). او در کنار مبارزه با حکومت پهلوی در امور اجتماعی هم فعال بود. دو دبستان به نام‌های «سجادیه» و «رضویه» برای دختران و پسران منطقه ساخت و مکانی را نیز برای سرپرستی ایتام ایجاد کرد و صندوق قرض‌الحسنه‌ای را هم به همین منظور بنیان نهاد (آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ۷۴-۷۶). به همت او خیابان «سیمان» شهرری که از لحاظ مفاسد شهره بود، محیطی فرهنگی و مذهبی شد؛ چنان‌که او با پول گزافی، قهوه‌خانه مجاور مسجد را که محل فساد بود، خراب و تبدیل به کتابخانه کرد. همچنین برخی از جلسات روحانیان مبارز تهران در خانه او برگزار می‌شد. غیوری در سال ۱۳۵۰ ش به سبب مشارکت در انتشار اعلامیه امام خمینی در تقبیح تاج‌گذاری شاه، دستگیر و به زندان قزل‌قلعه منتقل شد و تحت شکنجه قرار گرفت و پس از یک سال آزاد گردید (همان، ۹۶-۱۰۵؛ حاجی بیگی کندری، ۲۷۵). پس از آزادی به فعالیت‌های سیاسی ادامه داد؛ به‌ویژه در برگزاری جلسات روحانیان مبارز فعال بود. تداوم این فعالیت‌ها باعث شد تا ساواک درصدد تبعید او از تهران برآید. ساواک ابتدا تصمیم گرفت تا او را به بندر دیلم در جنوب کشور تبعید کند، ولی با مخالفت رئیس دادگستری شهرری که از دوستان او بود در نهایت در سال ۱۳۵۲ ش به سه سال اقامت اجباری در شهرستان سیرجان محکوم شد (آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ۱۱۳-۱۱۴؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ۷۵). غیوری در سیرجان به فعالیت‌های سیاسی ـ مذهبی ادامه داد و ازجمله به اقامه نماز جماعت در مسجد حاج غلامحسین خان آن شهر پرداخت که با ممانعت ساواک مواجه شد. پس از آن، جلساتی را در منزل خود برگزار می‌کرد و در دعوت از روحانیان برای سخنرانی در سیرجان فعال بود. همچنین در سوق دادن جمعی از جوانان آن شهر به تحصیل دروس حوزوی نقش داشت. یکی دیگر از اقدامات او در سیرجان، راهنمایی روحانیان غیر بومی درباره نحوه مواجهه با مأموران ساواک بود و با این راهنمایی‌ها، از شکنجه شدن آنان جلوگیری می‌کرد. او در همان زمان نگارش تفسیر قرآن را آغاز کرد و سیزده جزء قرآن را تفسیر نمود که آن تفسیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی با عنوان تفسیر مبین در دو جلد منتشر شد (افاضاتی، ۱۸۱-۱۸۵). در گزارشی از ساواک از حضور او در کرمان سخن رفته است. او در همان سال ممنوع‌المنبر شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ۷۹). در سال ۱۳۵۴ ش نیز از سوی ساواک ممنوع‌المنبر گردید (همان، ۱۹۷-۱۹۹). غیوری پس از آزادی و بازگشت به شهرری، همراه با روحانیان مبارز تهران با صدور اعلامیه‌های انتقادی، به مبارزه با آن حکومت ادامه داد و امضای او در اغلب اعلامیه‌های فوق دیده می‌شود (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۳۷، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۶۵، ۲۸۳، ۲۸۹، ۳۰۹، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۰، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۶، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶).

غیوری پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تشکیل کمیته انقلاب اسلامی شهرری نقش داشت و مسئولیت آن کمیته را برعهده گرفت. در آن زمان همراه با برخی دیگر از روحانیان جمعیت تعاون اسلامی را با هدف ارسال کمک به مناطق محروم بنیان نهاد و از جمله در راه‌اندازی کارگاه‌های قالیبافی در مناطق محروم استان سیستان و بلوچستان نقش داشت. در سال ۱۳۵۸-۱۳۵۹ هم در راس هیاتی برای معرفی انقلاب اسلامی به کشورهای مالی، کنیا، غنا و تانزانیا سفر کرد و حوزه علمیه را در کشور مالی بنیان نهاد(آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ۱۳۳-۱۳۷). با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در مناطق جنگی ازجمله کردستان و آذربایجان غربی حضور می‌یافت و از سال ۱۳۶۰ ش به فعالیت در جمعیت هلال احمر پرداخت (کاظمینی، ج ۲٬۶۱۹) و در اردیبهشت ۱۳۶۱ با حکم امام خمینی به نمایندگی ایشان در آن جمعیت منصوب گردید (صحیفه امام، ج ۱۶، ۲۴۳). هم‌زمان به فعالیت در جامعه روحانیت مبارز تهران ادامه داد. سپس به سمت امام جمعه شهرری منصوب گردید (کاظمینی، ج ۲، ۶۱۸). در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با رأی مردم تهران و شهرری به نمایندگی برگزیده شد (معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی...، ۴۵۳). او همچنین مدتی نماینده ولی‌فقیه در انجمن اسلامی مهندسان، عضو دفتر مقام معظم رهبری، رئیس و عضو هیئت‌مدیره جمعیت تعاون اسلامی، جامعه تعلیمات اسلامی، بنیاد حضرت خدیجه (س)، عضو شورای مرکزی رسیدگی به امور مساجد، و عضو هیئت‌امنای آستانه مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) (کاظمینی، ج ۲، ۶۱۹) نماینده رهبری در انجمن فارغ التحصیلات اروپا و آمریکا و تولیت ابن بابویه نیز بود (آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ۱۶۳). غیوری در سال ۱۳۷۹ ش پس از رحلت شیخ مهدی حائری تهرانی امام جماعت مسجد ارک تهران، امامت جماعت آن مسجد را بر عهده گرفت و سال‌ها به اقامه نماز جماعت و سخنرانی در آنجا می‌پرداخت.

غیوری در کنار فعالیت‌های فوق، به تألیف و تدریس دروس حوزوی نیز می‌پرداخت و از تألیفات او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: تفسیر مبین در ۶ جلد و تعالیم دین اسلام در ۴ جلد. او در سال ۱۳۸۵ ش و در اولین همایش ائمه جماعت اهل‌قلم، به سبب نگارش تفسیر مبین مورد تقدیر قرار گرفت. غیوری در امور اجتماعی از روحانیان فعال بود و ده‌ها مؤسسه، مدرسه و مسجد را بنیان نهاد؛ ازجمله می‌توان به احداث مدارس سجادیه و رضویه، احداث مدرسه علمیه عترت در قم، چندین صندوق قرض‌الحسنه و دارالایتام و... اشاره کرد. سید علی غیوری در ۲۷ آذر ۱۳۹۷ درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط محمد امامی کاشانی، در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپرده شد (انصاری، ۱۷۵-۱۷۶). منابع: آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری (۱۳۸۶)، به کوشش محمدرضا سرابندی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ افاضاتی، علی (۱۳۸۵)، انقلاب اسلامی در سیرجان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۳)، «درگذشتگان: آیت‌الله غیوری»، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۴۹-۱۵۰، آذر- اسفند؛ حاجی بیگی کندری، محمدعلی (۱۳۸۹)، «غیوری، سید علی»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات ۱۵ خرداد (۱۳۷۸)، به کوشش علی باقری، دفتر هشتم، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی؛ خاطرات آیت‌الله سید علی غیوری (۱۳۸۶)، تدوین: محمدرضا سرابندی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات آیت‌الله مسعودی خمینی (۱۳۸۱)، تدوین: جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ صحیفه دل، مطالب و خاطراتی از شاگردان حضرت امام خمینی (س) (۱۳۷۸)، ج ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج ۲، تهران، برگ رضوان؛ معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانون‌گذاری (۱۳۷۸)، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی.