فاضل استرآبادی، محمد؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. محمد فاضل معروف به فاضل استرآبادی در سال ۱۳۱۴ ش در خانوادهای روحانی در نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش شیخ نجف علی فاضل، از عالمان مازندرانی مقیم نجف و از شاگردان آیات سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیا الدین عراقی بود که پس از تکمیل تحصیلات به مازندران بازگشت و به تدریس دروس حوزوی و اقامه نماز جماعت و تبلیغ دین در آن سامان پرداخت (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین شیخ محمد فاضل استرآبادی، ۲۶-۲۹). محمد فاضل خواندن و نوشتن را در مکتبخانه ام محسن در نجف اشرف خواند. سپس نزد فردی به نام شیخ موسی خواندن و نوشتن فارسی را فراگرفت (همان، ۷۹-۸۰). او در حالی که دهساله بود، وارد مدرسه آخوند نجف اشرف شد و ابتدا نزد فردی به نام شیخ عبدالله تهرانی بخشی از ادبیات ازجمله صرف میر را خواند (همان، ۸۱). آنگاه همراه خانواده به مازندران بازگشت و در بابل مقیم شد. در آنجا وارد مدرسه خاتمالانبیا شد و مقدمات را پیش شیخ محمدعلی طبرستانی فراگرفت. مدتی هم در درس مقدمات سید محمد محقق بهشتی شرکت کرد و حاشیه ملا عبدالله را هم نزد پدرش آموخت. صلات جمعه را هم نزد شیخ هادی کورایی خواند و مدتی هم در درس حمزه ربانی حضور یافت. آنگاه راهی کوهستان شد (همان، ۸۵) و در حوزه علمیه آن شهر در درس مطول، معالم و لمعه شیخ محمد کوهستانی شرکت کرد (انصاری، ۱۴۰). محمد فاضل در سال ۱۳۲۹ ش به نجف اشرف بازگشت و در حوزه علمیه آن شهر در درس سطح آقایان حسن صافی اصفهانی، غلامرضا باقری اصفهانی و سید اسدالله مدنی تبریزی (شرح لمعه) شرکت کرد. رسایل و قوانین را هم نزد محمدتقی آل راضی و محمدعلی افغانی خواند و سپس در درس مکاسب شیخ مجتبی لنکرانی و رسایل سید مرتضی خلخالی حاضر شد. مدتی هم از درس رسایل و مکاسب سید علی تبریزی بهره برد. کفایهالاصول را هم نزد سید محمدتقی ایروانی آموخت و در تفسیر از شاگردان شیخ محمدعلی سرابی بود. او مدتی هم در درس سطح میرزا علی فلسفی حاضر شد و آنگاه به فراگیری درس منظومه نزد میرزا مسلم ملکوتی و اسفار پیش شیخ صدرا بادکوبهای مشغول شد و در درس ریاضیات از شاگردان غلامرضا رضوانی خمینی بود (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین شیخ محمد فاضل استرآبادی، ۸۸-۹۲). محمد فاضل از حضور در درس خارج اصول امام خمینی در سال ۱۳۴۳ ش سخن گفته است (همان، ۱۳۴). با استناد به این گزارش میتوان احتمال داد که او پس از طی دوره سطح در نجف به کشور بازگشت و در حوزه علمیه قم به تکمیل تحصیلات خویش پرداخت. همچنین به نظر میرسد حضور او در درس امام خمینی کوتاه بوده است، چراکه امام خمینی در آبان ۱۳۴۳ از کشور تبعید شد. او گذشته از حضور در درس خارج اصول امام خمینی، در درس خارج فقه آیتالله سید محمد داماد یزدی هم شرکت داشت و مدتی هم در درس خارج فقه (طهارت) آیتالله سید محمدرضا موسوی گلپایگانی و درس خارج اصول آیتالله عباسعلی شاهرودی حضور یافت (همان، ۱۳۴-۱۳۵). گویا در همان سال به نجف اشرف بازگشت، چراکه در جریان ورود امام خمینی به عراق، در حوزه علمیه نجف اشرف در حال تحصیل بود و همراه با جمعی از طلاب حوزه علمیه قم، در استقبال از ایشان حاضر بود (همان، ۱۴۱). فاضل استرآبادی در نجف اشرف به تکمیل دروس خارج فقه و اصول ادامه داد و در درس خارج فقه آیات سید محسن طباطبایی حکیم، شیخ حسین حلی و میرزا باقر زنجانی شرکت نمود. دو دوره (که هر دوره شش سال طول کشید) در درس خارج اصول آیتالله سید ابوالقاسم موسوی خویی حاضر شد و علاوه بر آن، مدتی هم از درس خارج فقه و اصول آیات سید عبدالاعلی سبزواری و سید نصرالله مستنبط استفاده کرد (همان، ۹۵-۹۸). او با آغاز درس خارج فقه (مکاسب) امام خمینی در مسجد شیخ انصاری نجف، در آن درس هم شرکت میکرد، ولی حضور او در آن درس مستمر نبود و به همین علت خود را شاگرد رسمی امام خمینی نمیداند و بر حضور اندک و نامتناوب خویش در آن درس تأکید میکند (همان، ۱۵۱). او درباره درس امام خمینی در نجف اشرف میگوید: «درس امام یکی از درسها و کلاسهای پرفروع نجف بود. کسانی که به درس امام میرفتند افراد فاضل و آبرومند و سرشناس بودند. عرب و عجم در درس ایشان شرکت میکردند. معمولاً در درسهای آقایان همه جور افراد شرکت میکردند مثلاً در درس مرحوم آیتالله خویی که خودم نیز شرکت میکردم، شخصی به همراه پسر و نوهاش شرکت میکردند در حالی در درس امام خبری از اینگونه افراد نبود. بیشتر کسانی شرکت میکردند که اهل فضل و تحقیق بودند. درس امام علاوه بر آنکه پرجمعیت بود، اهل فضل بیشتری را نیز در خود داشت. این مسئله نشاندهنده این مطلب است که آنها مراتب علمی امام را قبول داشتند... من در نجف بهندرت در درس مکاسب امام حاضر میشدم یعنی شاگرد رسمی ایشان نبودم، اما در همان مدت حضور کم متوجه شدم که حضرت امام در ورود و خروج از بحث بسیار قوی است. استدلالهای قانعکنندهای مطرح میکرد؛ ضمن اینکه برخلاف درس آیتالله خویی که کسی حق اعتراض نداشت، در درس امام اشکال و اعتراض آزاد بود» (همان). فاضل استرآبادی در سالهای حضور در نجف، گذشته از حضور در درس امام خمینی، در مجالسی که در خانه امام خمینی تشکیل میشد، حاضر میشد. او در سال ۱۳۵۴ ش در جریان اخراج ایرانیان از عراق، از آن کشور اخراج شد و به کشور بازگشت و در شهر بابل مقیم شد. او پس از حضور در بابل، به تدریس در مدرسه خاتمالانبیا در آن شهر پرداخت و همزمان نماز جماعت را در مساجد آن شهر اقامه میکرد. پس از درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی، در برگزاری مجلس ختم برای او حضوری فعال داشت (همان، ۲۰۹-۲۱۱). پس از آن هم به فعالیتهای سیاسی در بابل ادامه داد و همراه با روحانیانی چون شیخ هادی روحانی و...، مجالسی را به مناسبتهای مختلف برگزار میکرد. به همین سبب بارها توسط ساواک احضار گردید (همان، ۲۲۸). در همان زمان در تکثیر اعلامیهها و نوارهای سخنرانی امام خمینی در بابل فعال بود (همان، ۲۵۵). او در سال ۱۳۵۷ ش در اغلب تظاهرات و راهپیماییها شرکت داشت و مسجد صدر (خاتمالانبیا)، محل اقامه نماز او یکی از مهمترین کانونهای انقلاب اسلامی در بابل محسوب میشد (انصاری، ۱۴۱). او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شکلگیری کمیتههای انقلاب اسلامی در بابل مشارکت و اداره آن را هم بر عهده داشت. (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین شیخ محمد فاضل استرآبادی، ۲۷۸). سپس به مقابله با برخی گروههای معارض با جمهوری اسلامی ازجمله ترکمنان در گرگان و دشت پرداخت. در همان زمان نماز جمعه را هم در بابل اقامه میکرد (همان، ۲۸۹). در کنار فعالیتهای فوق، با برگزاری کلاسهای آموزشی و عقیدتی، سعی در آگاهی بخشی به اقشار مختلف بهویژه خواهران داشت (انصاری، ۱۴۰). او در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از سوی مردم بابل به نمایندگی برگزیده شد (معرفی نمایندگان...، ۹۳). پس از پایان دوره نمایندگی، به بابل بازگشت و مدرسه فیضیه مازندران را بنیان نهاد (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین شیخ محمد فاضل استرآبادی، ۳۱۷-۳۱۹) و آنجا را به یکی از موفقترین حوزههای علمیه کشور تبدیل کرد (انصاری، ۱۴۱). او در آن حوزه به تدریس میپرداخت و اداره آنجا را بر عهده داشت (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین شیخ محمد فاضل استرآبادی، ۳۱۷-۳۱۹). تألیفات او عبارت است از: ۱- عاشورا؛ انگیزه، شیوه و بازتاب. ۲- سه مقاله پیرامون عاشورا، اربعین و نوروز. ۳- خاطرات. ۴- راهنمای لمعه. ۵- دعا و نیایش. علاوه بر آن دهها مقاله نگاشته است که برخی از آنها عبارت است از: «شیخ مفید و نوسازی فقه شیعه» (فاضل استرآبادی، ۹-۳۳)، «نگاهی به شخصیت و حقوق زن در اسلام و سایر ملل»، «فلسفه تفاوتهای زن و مرد در حقوق اسلام»، «تجلیل مبادی تاریخی اربعین حسینی»، «شخصیت و جایگاه علامه حلی در فقه شیعه»، «شیوه تألیف و سبک فقهی کتاب مجمع الفائده»، «نگاهی به کتاب الحدائق الناظره»، «نگاهی به کتاب نفیس جواهر الکلام» (انصاری، ۱۴۱). همچنین صندوق قرضالحسنه ولیعصر (عج) را در بابل بنیان نهاد (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین شیخ محمد فاضل استرآبادی، ۲۸۵). محمد فاضل استرآبادی در ۶ آذر ۱۳۹۵ در بابل درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط شیخ نورالله طبرسی به نجف اشرف منتقل شد و در قبرستان وادیالسلام آن شهر به خاک سپرده شد (انصاری، ۱۴۱). منابع: انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۵)، «درگذشتگان: آیتالله فاضل استرآبادی»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال بیستوهفتم، شماره ششم، بهمن و اسفند؛ خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین شیخ محمد فاضل استرآبادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ فاضل استرآبادی، محمد (۱۳۸۴)، «شیخ مفید و نوسازی فقه شیعه»، فصلنامه فقه و مبانی حقوق اسلامی (دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل)، شماره ۳؛ معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانونگذاری (۱۳۷۸)، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی.