موسوی اردبیلی، سید عبدالغنی؛ از شاگردان فلسفه، عرفان، اخلاق و خارج اصول امام خمینی. سید عبدالغنی موسوی اردبیلی در سال ۱۲۹۹ ش در اردبیل به دنیا آمد. پدرش سید حسن اردبیلی از عالمان آن دیار بود. سید عبدالغنی پس از طی تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۳۱۵ ش وارد مدرسه ملّا ابراهیم اردبیل شد (اردبیلی، مقدمه) و ادبیات را نزد سید یونس افتخارالسادات (افتخار) و شیخ مهدی عالم آموخت و در منطق از درس شیخ غفور عاملی و سید مسلم محدث خلخالی سود برد (جواهرکلام، ج ۲، ۲۷۳). بخش دیگری از مقدمات را نزد شیخ عبدالحسین لنکرانی آموخت و آنگاه از درس سطح سید محسن نجفی و سید ابراهیم افتخارالعلما بهره برد. در سال ۱۳۱۸ ش به قم رفت و در مدرسه فیضیه همراه با میرزا علیاکبر مشکینی و سید عبدالعزیز موسوی اردبیلی به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت و سطوح عالی را در محضر آیات سید احمد موسوی خوانساری و سید محمد داماد فراگرفت. سپس در درس خارج آیتالله سید محمد حجت کوهکمری و آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت جست. همچنین در درس فلسفه (اسفار و شرح منظومه) امام خمینی حضور یافت (اردبیلی، ۱۵-۱۶ [مقدمه]). حضور افراد در درس فوق مستلزم اشراف آنان بر مسائل علمی بود و به همین سبب امام خمینی از حضور افراد بیشتر در آن درس جلوگیری میکرد، ولی سید عبدالغنی اردبیلی با اجازه امام خمینی و علیرغم مخالفت برخی از شاگردان امام خمینی، در آن درس حضور یافت و آن دروس را تقریر کرد (سلسله موی دوست، ۲۲). امام خمینی پس از مشاهده تقریرات او، آن را تأیید کرد و آن را «بسیار خوب و جامعالاطراف» توصیف نمود و نکات اصلاحی را متذکر شد (صحیفه امام، ج ۱، ۳۳). وی همچنین در جلسات تدریس اخلاق امام خمینی که در کتابخانه مدرسه فیضیه و با حضور جمعی از روحانیان و نیز بازاریان قم تشکیل میشد شرکت میکرد (سلسله موی دوست، ۲۲۱). سید عبدالغنی اردبیلی با آغاز درس خارج اصول امام خمینی، در آن درس هم حضور یافت و در مجموع پنج سال از دروس خارج اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق امام خمینی استفاده کرد. وی از افراد مورد توجه حضرت امام خمینی بود و علاوه بر درس فلسفه (شرح منظومه و اسفار) امام خمینی، دیگر درسهای ایشان را تقریر کرد و در پارهای موارد به نظر امام خمینی رساند. وی در سال ۱۳۳۰ (اردبیلی، ۱۵-۱۶ [مقدمه]) به تقاضای جمعی از اهالی شهر اردبیل، به زادگاهش بازگشت (رازی، ج ۲، ۲۱۴) و به تدریس علوم حوزوی در مدرسه ملا ابراهیم آن شهر پرداخت (جواهرکلام، ج ۲، ۲۷۳). او در اردبیل فلسفه تدریس میکرد و طلبههای فاضلی در درس ایشان شرکت میکردند. وی همچنین در مسجد جامع اردبیل و مسجد خیرآباد که به خیر معروف است، نماز جماعت اقامه میکرد (آیتالله سید عبدالکریم...، ۱۴۵). وی پس از تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی و صدور اعلامیه مراجع تقلید در لغو آن، همراه با روحانیان برجسته اردبیل چون سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید محمد مسائلی و...، با ارسال تلگرافی به آیتالله سید محمدرضا موسوی گلپایگانی از اقدام ایشان و دیگر مراجع تقلید حمایت کردند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۵). در فروردین ۱۳۴۲ و پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه، در تلگرافی دیگر به آیتالله گلپایگانی، هتک احترام حوزه علمیه قم را محکوم و ضمن همدردی با آسیبدیدگان آن واقعه، تأثر و انزجار خود را از «اینگونه اعمال وحشیانه» ابراز نمود (همان، ۶۰). در خرداد ۱۳۴۲ پس از اطلاع از دستگیری امام خمینی و سرکوب تظاهرات مردم تهران، جمعی از روحانیان اردبیل ازجمله سید یونس یونسی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، ابوالقاسم توسلی، بیوک آقا مروج و... ابتدا در منزل او تجمع کردند و به رایزنی دراینباره پرداختند و در نهایت تصمیم گرفتند در اعتراض به اقدام حکومت پهلوی، در تلگرافخانه شهر تحصن کنند (فقیه جامع، ۲۱۷). در مرداد همان سال نیز در جریان تحصن روحانیان سراسر کشور در تهران، همراه با سید بهاءالدین اوستا (علمالهدی)، به تهران رفت (قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۸، ۳۶۷). او در مهر ۱۳۴۲ هم همراه با روحانیان آذربایجان با ارسال نامهای به آیات سید محمدهادی حسینی میلانی، سید کاظم شریعتمداری، امام خمینی و سید شهابالدین مرعشی نجفی، مخالفت خود را با افتتاح مجلسین شورای ملی و سنا اعلام کردند و آن را غیرقانونی دانستند و تأکید نمودند که نمایندگان انتخابی، تحمیلیاند، بنابراین قانونی نیستند. آنان در آن نامه بر تعطیلی بازارها در اعتراض به افتتاح مجلسین فوق تأکید نمودند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۸). او که در مسجد فیروزآباد اردبیل به اقامه نماز جماعت میپرداخت، در منابر خود وضعیت نامناسب اجتماعی و فرهنگی را مورد انتقاد قرار میداد و بر اساس اسناد ساواک، انتقادهای او در ابتدا بسیار تند بود، ولی همچنان غیرمستقیم و غیرعلنی به ذکر مطالب سیاسی همت میگمارد (قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۸، ۳۶۷). سید عبدالغنی موسوی اردبیلی در ۲۴ مهر ۱۳۵۷ و پس از مهاجرت امام خمینی به پاریس، همراه با جمعی از روحانیان اردبیل، در نامهای به امام خمینی، تأسف «جامعه روحانیت اردبیل» را از هجرت ایشان به پاریس اعلام کردند (سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد، ج ۱۲، ۴۲۷). او در سال ۱۳۶۳ ش به درخواست سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، ریاست وقت دیوان عالی کشور، وارد دستگاه قضایی شد و در دیوان عالی کشور مشغول به فعالیت شد (اردبیلی، ۱۵-۱۶ [مقدمه]). تألیفات او عبارت است از: تقریرات درس آیتالله سید محمد حجت کوهکمری، تفسیر سوره یوسف، الواجب النفسی و مقدمه واجب (تقریرات درس امام خمینی) (جواهرکلام، ج ۲، ۲۷۳-۲۷۴) و تقریرات فلسفه امام خمینی (تقریرات آخرین دوره شرح منظومه و مباحث نفس اسفار) در سه جلد (اردبیلی، ج ۱، ۱۷ [مقدمه]).او در هفتم خرداد سال ۱۳۶۹ در تهران درگذشت (اردبیلی، ۱۵-۱۶ [مقدمه]) و پیکرش پس از انتقال به قم، در قبرستان باغ بهشت آن شهر به خاک سپرده شد(جواهرکلام، ج ۲، ۲۷۴). منابع: آیتالله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی در نگاه دیگران (۱۳۹۶)، به کوشش مهدی مهریزی و رضا بابایی، قم، مرکز تنظیم و نشر آثار آیتاللهالعظمی موسوی اردبیلی؛ اردبیلی، سید عبدالغنی (۱۳۸۱)، تقریرات فلسفه امام خمینی (جلد اول)/ مقرر عبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۲)، تربت پاکان قم، ج ۲، قم، انصاریان؛ رازی، محمد (۱۳۳۲)، آثار الحجه یا اولین دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم، کتابفروشی برقعی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی و با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج ۲، تهران، اسلامیه؛ فقیه جامع (۱۳۹۶)، به کوشش ناصر مکاریان و رضا بابایی، قم، مرکز تنظیم و نشر آثار آیتاللهالعظمی موسوی اردبیلی؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج ۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.