اجازات حدیثی
در اصطلاح علم حدیث، اجازه یکی از راههای دریافت حدیث است.[۱] در اجازه روایت، گاهی مجتهدی یا عالمی از عالم همطبقه و همسطح خود، طلب اجازه میکند تا از طریق مشایخ، او هم به ائمه (ع) متصل باشد و گاهی دو عالم و فقیه مساوی در علم و فضل به یکدیگر اجازه میدهند، مانند محمدباقر مجلسی و شیخحر عاملی یا مثل سیدحسین بروجردی و آقابزرگ طهرانی[۲]؛ حتی بعضی از علمای اهل تسنن از علما و فقهای شیعه اجازه روایی گرفتند و برعکس.[۳]
امامخمینی در سلسله فقها و مراجعِ برجسته اجازه نقل حدیث قرار دارد که به رسم سیره علما و فقهای گذشته دارای اجازه روایی از استادان خود است؛ چنانکه در مواردی برای دیگران نیز اجازههایی صادر کردهاست. همان گونه که در آغاز کتاب شرح چهل حدیث آمده، ایشان اجازه روایی خود را به محمدبنیعقوب کلینی، الکافی، صاحب کتاب کافی از چهار طریق به شیخمرتضی انصاری رسانده و تأکید کردهاست طرق دیگری هم در روایت دارد که به دیگر فقها و مشایخ منتهی میشود، اما از ذکر آن خودداری کردهاست.[۴] موارد یادشده چنین است: ۱. شیخمحمدرضا اصفهانی و شیخعباس قمی از میرزاحسین نوری؛ ۲. سیدمحسن امین عاملی از سیدمحمدبنهاشم موسوی رضوی هندی؛ ۳. سیدابوالقاسم دهکردی از میرزامحمدهاشم اصفهانی. امامخمینی سپس نامهای موجود در سلسله اسناد پیش از شیخ انصاری را در ضمن ۲۸ واسطه از فقها، مجتهدان، محدثان و راویان برجسته شیعی نام میبرد وسرانجام سلسله را به امامصادق(ع) میرساند، آنگاه نخستین حدیث را از طریق آن حضرت، از پیامبر اکرم(ص) روایت میکند.[۵] محمدعلی شاهآبادی نیز اجازه روایت مفصلی برای امامخمینی صادر کردهاست[۶]؛ چنانکه مرعشی نجفی نیز در سال ۱۳۴۸ق/ ۱۳۰۸ش به ایشان اجازهنامه حدیثی دادهاست و با القاب بلندی از ایشان نام بردهاست. (ببینید: سیدشهابالدین مرعشی نجفی) سند و مدرکی که دلالت کند امامخمینی اجازه تفصیلی نقل حدیث به معنای مصطلح به کسی داده باشد، به دست نیامده است، مگر آنچه که جعفر سبحانی-از شاگردان فقه و اصول ایشان-نقل کرده که از ایشان اجازه نقل حدیث خواسته و ایشان به وی اجازه داده و افزودهاست که کتاب مستدرک الوسائل را از شیخ حدیث خود، شیخعباس قمی و او از محدث نوری به طرق خود نقل میکند.[۷] همچنین در چند مورد در ضمن اجازه امور حسبیه، با عبارت «اجازه نقل احادیث از کتب معتبره» برای چند نفر از روحانیان، اجازه صادر کردهاست.[۸] به برخی نزدیکان خود مانند حسن صانعی نیز به صورت شفاهی اجازه نقل حدیث از طریق سندی که در آغاز چهل حدیث آورده، دادهاست.
- ↑ حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۳.
- ↑ دوانی، مفاخر اسلام، ۸/۲۰۶.
- ↑ ← آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۱؛ مرعشی نجفی، المسلسلات، ج۱.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ۳–۴.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ۴.
- ↑ شاهآبادی، مصاحبه، ۴/۲۴۴.
- ↑ سبحانی، اصول الحدیث، ۲۰۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۵۰، ۵۴، ۷۲، ۱۲۵؛ ۲/۸۲؛ ۱۹/۲۷۳ و ۲۱/۴۸۷.