محمدصادق صدوق گلپایگانی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
تولد و تحصیل
محمدصادق صدوق گلپایگانی در سال ۱۳۰۲ در روستای تکین در منطقه عربستان گلپایگان در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. پدرش شیخ فرجالله تکینی، از عالمان به نام منطقه و محل رجوع مردم در منطقه عربستان گلپایگان بود.
محمدصادق صدوق خواندن و نوشتن را در مکتبخانهای در زادگاهش فراگرفت و سپس پدرش شخصاً آموزش او را برعهده گرفت. مدتی بعد و پس از رحلت پدرش، راهی روستای اسفرنجان گلپایگان شد و به تحصیل نزد ابوالقاسم محمدی گلپایگانی پرداخت.[۱] مدتی هم نزد شیخ علی افتخاری به تحصیل مشغول بود.[۲] آنگاه راهی اراک شد و در حوزه علمیه آنجا دروس سطح را به پایان رساند.
صدوق گلپایگانی سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی به قم رفت و در درس خارج فقه و اصول استادان آنجا و از جمله امامخمینی حضور یافت. سیدعطاءالله زینالدین از دوستان صدوق گلپایگانی درباره حضور او در درس امامخمینی میگوید:
«من همراه با شهید صدوق، حاجآقا مصطفی خمینی(ره)، پسر بزرگ امام، آیتالعظمی سبحانی و دیگران در درس آیتاللهالعظمی بروجردی(ره)، امامخمینی(ره)، آیتالله محقق داماد(ره) و آیتاللهالعظمی گلپایگانی شرکت میکردیم. هفت سال در درس اصول امامخمینی، ده سال در درس آیتاللهالعظمی گلپایگانی، ده سال در درس آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی و دیگر علمای آن زمان همراه با شهید صدوق بودم. ایشان در درس همۀ علما از مستشکلان بود. روحانی فاضل و با اندیشهای بود».[۳]
با استناد به این گزارش میتوان استنباط کرد که صدوق گلپایگانی هم مدت هفت سال در درس خارج اصول امامخمینی حضور مییافته و از جمله مستشکلان درس امامخمینی نیز بوده است.[۴] وی که از آیات بروجردی، گلپایگانی، سیدابوالقاسم خویی و سیدعبدالهادی شیرازی اجازاتی در امور شرعیه و حسبیه دریافت کرده بود،.[۵] همزمان با تحصیل، به تدریس در حوزه علمیه قم نیز میپرداخت و از جمله درس اصول را تدریس میکرد[۶] و جمع زیادی از طلاب در درسهای او شرکت میکردند.[۷] همچنین کتابخانه شخصی او محل رجوع طلاب علوم دینی بود.[۸]
محمدصادق صدوق در منطقه آمل در مازندران به تبلیغ دین میپرداخت و مدت سیزده سال به آن منطقه تردد داشت.[۹] او از بیان مسائل و نقطهنظرات خودش علیه حکومت پهلوی ابایی نداشت و حتی در درس آیتالله بروجردی نیز چنین انتقادهایی را مطرح میکرد. احمد محسنی گرکانی از دوستان او دراینباره میگوید:
«در آن ایام خفقان که هیچکس جرئت نمیکرد علیه شاه مطلبی بگوید ایشان بدون ترس حرفش را میزد. در کلاس درس آیتاللهالعظمی بروجردی(ره) اشکال میگرفت و علیه طاغوت سخن میگفت. خاطرم هست در یکی از همین کلاسها به طاغوت اعتراض کرد و آیتالله بروجردی خطاب به ایشان دستور آرامش داد و گفت که نگران نباشید؛ خداوند ما را پیروز میکند و شما هم عاقبت به خیر میشوید».[۱۰]
وی بارها در دوره حیات آیتالله بروجردی دستگیر و زندانی شد، ولی با وساطت آن مرجع از حبس رهایی یافت.[۱۱] پس از رحلت آیتالله بروجردی، امامخمینی را بهعنوان مرجع تقلید اعلم به مردم معرفی کرد و در یکی از سخنرانیهایش در مسجد اعظم، مردم را به تقلید از امامخمینی ارجاع داد و اعلام کرد تنها کسی که پس از آیتالله بروجردی میتواند به اوضاع حوزههای علمیه سروسامان بدهد، امامخمینی است. این فعالیتها و انتقادهایش از حکومت پهلوی باعث شد تا در سال ۱۳۴۰ در قم دستگیر و در زندانی انفرادی محبوس شود. مدتی بعد به زندان قصر تهران انتقال داده شد و تحت شکنجه قرار گرفت تا اینکه در ۴ آبان ۱۳۴۰ بر اثر شکنجههای حکومت پهلوی به شهادت رسید. حکومت پهلوی جنازه او را هم تحویل نداد و تاکنون از محل دفن او خبری در دست نیست.[۱۲]
پانویس
- ↑ صدوق، مجتهد بینشان، ص۱۸ـ۱۹.
- ↑ صدوق، مجتهد بینشان، ص۹۱.
- ↑ صدوق، مجتهد بینشان، ص۶۸.
- ↑ صدوق، مجتهد بینشان، ص۲۳.
- ↑ صدوق، مجتهد بینشان، ص۱۱۲ـ۱۱۷.
- ↑ صدوق، مجتهد بینشان، ص۲۴.
- ↑ صدوق، مجتهد بینشان، ص۱۸ـ۱۹.
- ↑ صدوق، مجتهد بینشان، ص۲۵.
- ↑ صدوق، مجتهد بینشان، ص۳۹.
- ↑ «شهید صدوق، خورشیدی درخشان در میان طالب بود / گفتوگو با آیتالله احمد محسنی گرکانی»، ص۱۸ـ۲۰.
- ↑ «شهید صدوق، خورشیدی درخشان در میان طالب بود / گفتوگو با آیتالله احمد محسنی گرکانی»، ص۸۷.
- ↑ «شهید صدوق، خورشیدی درخشان در میان طالب بود / گفتوگو با آیتالله احمد محسنی گرکانی»، ص۲۰.
منابع
- «شهید صدوق، خورشیدی درخشان در میان طالب بود / گفتوگو با آیتالله احمد محسنی گرکانی (رئیس اسبق دیوان عالی کشور)» (۱۳۹۹)، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۱۷۶ـ۱۷۷، مهرو آبان.
- صدوق، محمدرضا (۱۳۹۴)، مجتهد بینشان؛ زندگینامه و خاطرات شهید آیتالله محمدصادق صدوق گلپایگانی، قم، نشر هدی.