محمدتقی مروارید

نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۴ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


محمدتقی مروارید، از شاگردان درس خارج اصول امام‌خمینی.

محمدتقی مروارید
محمدتقی مروارید.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۳۰۰ش
زادگاهمشهد
تاریخ وفات۳۰ مهر ۱۳۹۱
شهر وفاتایلام
خویشاوندان
سرشناس
علی‌اصغر مروارید (برادر)
اطلاعات علمی
استادانهاشم قزوینی، مجتبی قزوینی، مجتبی لنکرانی، میرزا باقر زنجانی، سیدعبدالاعلی سبزواری، سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، محمد صدوقی، مرتضی مطهری، علامه طباطبایی، امام‌خمینی، سیدمحمد محقق داماد، سیدحسین بروجردی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، محمدتقی بهجت، حسین وحید خراسانی، حسن حسن‌زاده آملی، حسینعلی منتظری، میرزا جواد تبریزی، محمد فاضل لنکرانی، جعفر سبحانی، ناصر مکارم شیرازی، سیدمحمد روحانی، عبدالله جوادی آملی، میرزا جوادآقا تهرانی و...
محل تحصیلمشهد، نجف و قم
سایرتدریس در حوزه علمیه قم
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با رژیم پهلوی، حمایت از نهضت امام‌خمینی، نماینده مجلس خبرگان رهبری
اجتماعینماینده امام خمینی در جهاد ایلام و سیستان و همکاری در تجهیر مساجد شاهد با بنیاد شهید

تولد و تحصیل

محمدتقی مروارید در سال ۱۳۰۰ش در مشهد به دنیا آمد. پدرش شیخ علی و پدربزرگش شیخ علی‌اکبر مروارید از عالمان مشهد بودند.

محمدتقی مروارید خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های مشهد آموخت. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و مقدمات را نزد حسنعلی مروارید و شیخ علی‌اکبر صدرزاده دامغانی خواند. سپس به تحصیل دروس سطح پرداخت و مطول را پیش محمدتقی ادیب نیشابوری، لمعتین را نزد سیداحمد مدرس یزدی، رسایل را در خدمت شیخ کاظم دامغانی و مکاسب را پیش شیخ هاشم قزوینی فراگرفت. در درس شرح اشارات از شاگردان شیخ مجتبی قزوینی بود و مدتی هم از درس شیخ علی‌اکبر نوغانی بهره برد. آنگاه راهی عراق شد و در حوزه علمیه نجف اشرف مدتی از درس شیخ مجتبی لنکرانی، میرزا باقر زنجانی و سیدعبدالاعلی سبزواری استفاده کرد. پس از مدتی به کشور بازگشت و این بار در قم و در حوزه علمیه آن شهر به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت و نزد سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و شیخ ابوالقاسم نحوی امتحان سطح داد و پس از قبولی، به تکمیل دروس سطح پرداخت. او رسایل را نزد شیخ محمد صدوقی یزدی تکمیل کرد و در درس کفایه و مکاسب، از درس سلطانی طباطبایی بهره برد. مدتی هم در درس شرح تجرید مرتضی مطهری حضور یافت و در کنار آن، همراه با جمعی معدود در درس تفسیر قرآن علامه سیدمحمدحسین طباطبایی شرکت می‌کرد. وی سپس به فراگیری درس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس خارج اصول امام‌خمینی در مسجد محمدیه حاضر شد.[۱] امام‌خمینی نخستین دوره درس خارج اصول خویش را در مسجد محمدیه آغاز کرد، بنابراین می‌توان گفت که مروارید در دهه ۱۳۲۰ش در آن درس (جلد دوم کفایه‌الاصول) شرکت داشته است.

مروارید مدتی هم در درس خارج سیدمحمد محقق داماد در مدرسه فیضیه حضور یافت و آنگاه از درس خارج سیدحسین طباطبایی بروجردی استفاده کرد. او بحث لباس مشکوک آیت‌الله بروجردی را نگاشت و پس از ارائه به ایشان، مورد تشویق قرار گرفت. علاوه بر آن، برای تشخیص اعلمیت استادان درس خارج قم، مدتی هم پای درس خارج فقه و اصول استادانی چون سیدمحمدرضا گلپایگانی، محمدتقی بهجت، حسین وحید خراسانی، حسن حسن‌زاده آملی، حسینعلی منتظری، میرزا جواد تبریزی، محمد فاضل لنکرانی، جعفر سبحانی، ناصر مکارم شیرازی، سیدمحمد روحانی و عبدالله جوادی آملی نشست. مدتی هم از درس اخلاق میرزا جوادآقا تهرانی استفاده کرد.[۲] سپس به تدریس ادبیات و مقدمات در مدرسه شیخ محمدحسین نجفی و آنگاه به تدریس حاشیه ملا عبدالله، معالم، لمعتین، رسایل و مکاسب در حوزه علمیه قم پرداخت.

فعالیت سیاسی و اجتماعی

محمدتقی مروارید در سال ۱۳۲۷ش برای تبلیغ دین راهی ایلام شد و از همان سال با پیشنهاد جمعی از متدینان و پس از مشورت با آیت‌الله بروجردی و دریافت اجازه‌ای از ایشان در امور حسبیه، همه‌ساله در موسم تبلیغ به آنجا می‌رفت. وی مسجد و حوزه علمیه‌ای را در آن شهر بنیان نهاد و به اقامه نماز در آن مسجد و تدریس در حوزه علمیه یادشده پرداخت. در سال ۱۳۴۱ و در جریان مبارزه علما علیه تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، به مبارزه علیه آن پرداخت و تلگراف جمعی از مردم ایلام در اعتراض به آن تصویب‌نامه را به قم ارسال کرد. این اقدام واکنش نیروهای امنیتی ایلام را برانگیخت و در پی آن تحت تعقیب قرار گرفت و مجبور به فرار از آن شهر شد. با وجود این، در اوایل سال ۱۳۴۲ش در ایلام دستگیر و به کرمانشاه اعزام گردید. مدت کوتاهی بعد آزاد شد و در بازگشت به ایلام مورد استقبال مردم آن شهر قرار گرفت. او در ایلام اعلامیه‌های مراجع و روحانیان را توزیع می‌کرد که از آن جمله می‌توان به اعلامیه معروف امام‌خمینی علیه حکومت پهلوی اشاره کرد که در آن از شاه‌دوستی با تعابیری چون آدم‌کشی و غارت‌گری نام برده بود. در پی آن بار دیگر بازداشت و به کرمانشاه اعزام گردید و تحت شکنجه قرار گرفت و در نهایت پس از محاکمه به دو ماه حبس محکوم شد و در پانزده خرداد ۱۳۴۲ در زندان بود.[۳]

مروارید در دوران حضور امام‌خمینی در قم، مکاتباتی با ایشان داشت و در یکی از نامه‌هایی که به ایشان ارسال کرده بود، از واگذاری زمینی در شاه‌آباد (اسلام‌آباد غرب) به یکی از فرق شکایت کرده بود که امام‌خمینی در پاسخ، تأثر خود را از آن ابراز و بر تشریک مساعی علما برای مقابله با این‌گونه اقدامات تأکید کرده بود.[۴] مروارید در دوران تبعید امام‌خمینی در عراق نیز بارها به آن کشور رفت و به همین سبب رفتارهایش تحت نظر مأموران ساواک قرار داشت و ساواک گزارش‌هایی از سفرهای او تهیه کرده بود.[۵] در یکی از سفرهایش به نجف، چند ماه در درس امام‌خمینی (درس خارج فقه امام‌خمینی در مسجد شیخ انصاری معروف به مسجد ترک‌ها) حضور یافت و مدتی هم در درس سیدمحسن حکیم، سیدعبدالاعلی سبزواری و سیدابوالقاسم خویی حاضر شد.[۶]

شهربانی ایلام در گزارشی که از فعالیت‌های مروارید تهیه کرد، از وی به‌عنوان یکی از افرادی که در تحریک مردم علیه حکومت پهلوی نقش دارد نام برد. در آن گزارش قید شده بود که او سابقه تبعید از ایلام و همچنین ممنوعیت از منبر را در پرونده دارد. بر اساس آن گزارش، مروارید در تشویق مردم به بستن مغازه‌ها در ایلام (خرداد ۱۳۵۷) نقش اصلی داشت.[۷] وی در تظاهرات مردم ایلام در ۹ مرداد آن سال نیز نقش محوری ایفا کرد.[۸] تداوم این فعالیت‌ها باعث شد او در ایلام تحت تعقیب قرار بگیرد و به همین سبب، ابتدا به اهواز و آنگاه آبادان رفت و در مسجد صاحب‌الزمان آن شهر به سخنرانی پرداخت. او در آن سخنرانی، به آتش‌سوزی سینما رکس آبادان که چندی پیش از ورود او به آن شهر به وقوع پیوسته بود اشاره و خاندان پهلوی را نفرین کرد. سپس در یکی از راه‌پیمایی‌های مردم آبادان حضور یافت و در همان‌جا دستگیر شد و به اهواز انتقال یافت. مدتی بعد آزاد شد و دوباره به آبادان بازگشت و سپس در خرمشهر به سخنرانی‌های انتقادی ادامه داد و در راهپیمایی‌های مردم آن شهر شرکت می‌کرد.[۹] آنگاه به ایلام بازگشت که بلافاصله پس از ورود به ایلام دستگیر شد و این بار به تهران انتقال یافت.[۱۰] و در مهر آن سال، در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری زندانی بود.[۱۱] جمعی از مردم ایلام پس از دستگیری او دست به تحصن زدند که به دستگیری برخی از آنان انجامید.[۱۲] علاوه بر آن، آزادی او یکی از خواست‌های مردم ایلام در راهپیمایی‌ها ازجمله راهپیمایی ۲۴ مهر ۱۳۵۷ بود.[۱۳] مروارید پس از مدتی حبس در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری، به زندان اوین منتقل شد و پس از آزادی به ایلام بازگشت.[۱۴] و به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد. رئیس شهربانی در نامه‌ای به ریاست ساواک استان ایلام او را یکی از افرادی معرفی کرد که آتش طرفداری از امام‌خمینی را در ایلام شعله‌ور کرده.[۱۵] و رهبری «گروه‌های افراطی ایلام» را بر عهده گرفته است.[۱۶] او در آبان آن سال همراه با روحانیان ایلام، اعلامیه‌ای صادر کرد و به دستگاه‌های امنیتی و اداری ایلام هشدار داد که از دست زدن به اقدامات ایذایی و تخریب وجهه انقلابیان بپرهیزند. آنان در اعلامیه فوق مسئولان ایلام را تهدید کرده بودند که به سزای اعمالشان خواهند رسید.[۱۷]

مروارید در ۱۵ آذر همان سال در مسجد روستای هفت‌چشمه ایلام علنا مردم و جوانان محل را به مقاومت مسلحانه با مأموران انتظامی فراخواند و در سخنانی انتقادی از شخص شاه انتقاد کرد. پس از پایان سخنرانی او، مردم در مسیر کرمانشاه- ایلام تجمع و با ماموران حکومت پهلوی درگیر شدند. به همین علت ساواک در گزارشی اعلام کرد:

« شیخ محمدتقی مروارید یکی از مخالفین با سابقه و سرسخت رژیم و قانون اساسی ایران بوده و هست انجام تشنجات و اغتشاشاتی که در ایلام ـ ایوان ـ مهران و سایر قصبات روی داده بدستور و رهبری و کارگردانی نامبرده بوده و هست و با فعالیتی که دارد قریبا در تمام استان حتی قصباتت اقدامات ضد امنیتی وسیعی را بصورت حاد انجام خواهد داد».[۱۸]

فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نمایندگی از روحانیان در جهاد سازندگی استان ایلام مشغول به خدمت شد. مدتی هم در جهاد سازندگی استان سیستان و بلوچستان مشغول فعالیت بود. سپس به تهران رفت و در تجهیز مدارس شاهد با بنیاد شهید همکاری کرد. او در انتخابات میان‌دوره‌ای نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم ایلام به نمایندگی برگزیده شد.[۱۹] وی که در ۱۵ فروردین ۱۳۶۷ از امام‌خمینی اجازه‌نامه تصدی امور حسبیه و اخذ وجوهات شرعیه را دریافت کرده بود.[۲۰] پس از پایان دوره اول مجلس خبرگان رهبری به تدریس و تحقیق در ایلام ادامه داد.[۲۱]

درگذشت

محمدتقی مروارید در ۳۰ مهر ۱۳۹۱ در ایلام درگذشت.[۲۲]

پانویس

  1. خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۵۰۹-۵۱۰.
  2. خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۵۱۱.
  3. خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۵۱۳-۵۱۴.
  4. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۳۶۴.
  5. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۱۶، ۱۴۳.
  6. خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۵۱۴.
  7. سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک، ج۹، ص۱۵۳-۱۵۵؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۲۶۴-۲۶۶.
  8. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۲۶۹.
  9. خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۵۱۴-۵۱۵.
  10. خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۵۱۳.
  11. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۲۸۲.
  12. خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۵۱۳.
  13. سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک، ج۱۲، ص۴۶۵.
  14. خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۵۱۳.
  15. سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک، ج۱۳، ص۱۹۹؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۲۸۷.
  16. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۲۸۸.
  17. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۲۹۲؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک، ج۱۳، ص۴۶۰-۴۶۱.
  18. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۸، ص۴۳۰.
  19. خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۵۱۵-۵۱۵.
  20. امام‌خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۸.
  21. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ۲۸۳.
  22. «آیت‌الله محمدتقی مروارید دار فانی را وداع گفت»، ص۲.

منابع

  • «آیت‌الله محمدتقی مروارید دار فانی را وداع گفت» (۱۳۹۱)، هفته‌نامه افق حوزه، شماره ۳۵۰، ۱۷ آبان.
  • انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۸ (۱۳۸۴)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • خبرگان ملت: شرح‌حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (۱۳۷۹)، دفتر دوم، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری.
  • سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۸ و ۹ و ۱۲ و ۱۳، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۰)، کتاب ۴۳: حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد تعمیرکاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.