بهمنیار

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۱۵ توسط P.mahdi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''بهمنیار''': یکی از فیلسوفان اسلامی و شاگرد ابن‌سینا بهمنیاربن‌مرزبان از اهالی آذربایجان بود که سال تولدش معلوم نیست.<ref>بیهقی، تاریخ حکماء اسلام، ۹۷–۹۸؛ بیهقی، تتمة صوان الحکمه، ۹۲.</ref> وی فردی زرتشتی بود و مسلمان شد.<ref>خوانساری، میرسی...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بهمنیار: یکی از فیلسوفان اسلامی و شاگرد ابن‌سینا

بهمنیاربن‌مرزبان از اهالی آذربایجان بود که سال تولدش معلوم نیست.[۱] وی فردی زرتشتی بود و مسلمان شد.[۲] او در درس ابن‌سینا حضور فعال داشت و پرسش‌های دقیق و مهمی را مطرح می‌کرد. پرسش و پاسخ‌هایی که در کتاب المباحثات و گاه در التعلیقات ابن‌سینا وجود دارد، حاصل گفتگوهای او با استادش است.[۳] بزرگ‌ترین دستاورد بهمنیار تقریر جدید و منظم از دیدگاه‌های ابن‌سینا است که در کتاب التحصیل یافت می‌شود. التحصیل شامل سه بخش است: منطق، مابعدالطبیعه و اعیان موجودات. تقریر فشرده و جامع بهمنیار از حکمت مشاء در التحصیل موجب شده است این کتاب توجه فیلسوفان بعدی را به خود جلب کند؛ از این‌رو یکی از منابع و مراجع معتبر حکمت مشاء است.[۴]

امام‌خمینی در آثار خود از بهمنیار یاد کرده و برخی مسائل اختلافی میان بهمنیار و ابن‌سینا را نقل و بررسی کرده و معتقد است ابن‌سینا در پاسخ به بعضی از پرسش‌های بهمنیار عاجز مانده است[۵]؛ برخی از این مسائل عبارت‌اند از:

  1. زمان: میان بهمنیار و ابن‌سینا در اینکه زمان در وجود دخالت دارد یا خیر اختلاف است.[۶] ابن‌سینا منکر آن است که زمان نقشی در وجود داشته باشد و بهمنیار را با سکوتش از جواب قانع کرد؛ زیرا ابن‌سینا معتقد بود در صورت پذیرش دخالت زمان در وجود دیگر سائل و مسئولی باقی نخواهد بود.[۷] امام‌خمینی همسو با حکمت متعالیه بر این باور است که زمان در وجود دخالت دارد و سائل و مسئول‌عنه باقی است؛ زیرا وجود انسان یک وجود سیال و باقی است و وجود در زمان لاحق همان وجود در زمان سابق است که ناقص بود و کامل شد[۸] (ببینید: زمان).
  2. قوای نفس: ازجمله اختلافات میان بهمنیار و ابن‌سینا آن است که چگونه برخی قوای نفس، مدرِک و برخی دیگر غیر مدرِک‌اند با اینکه ذات همه قوا واحد است.[۹] ابن‌سینا طبق مسلکی که دربارهٔ تجرد نفس در آغاز خلقت داشته (روحانیة الحدوث)، نتوانسته آن را جواب دهد.[۱۰] امام‌خمینی دربارهٔ این اختلاف با توجه به حرکت جوهری، معتقد است برای نفس یک گونه وجود طبیعی است که به‌تدریج ترقی کمالی پیدا می‌کند؛ بنابراین ممکن است قوایی که در اول حاصل شده مدرک نباشند؛ ولی قوایی که پس از رسیدن نفس به مقام تجرد حاصل می‌شوند، مدرک باشند[۱۱] (ببینید: نفس).
  3. حرکت جوهری: بهمنیار قائل به حرکت در جوهر شیء و تبدل جوهری است و با ابن‌سینا که منکر حرکت در جوهر شیء است اختلاف دارد[۱۲] (ببینید: حرکت جوهری).
  1. بیهقی، تاریخ حکماء اسلام، ۹۷–۹۸؛ بیهقی، تتمة صوان الحکمه، ۹۲.
  2. خوانساری، میرسیدمحمدباقر، روضات الجنات، ۲/۱۵۷.
  3. بیدارفر، مقدمه بر المباحثات، ۱۰–۱۱؛ بدوی، التعلیقات، ۶؛ کرد فیروزجایی، حکمت سینوی، ۱/۳۸۶.
  4. کرد فیروزجایی، حکمت سینوی، ۱/۳۸۸.
  5. امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۲۶.
  6. ابن‌سینا، المباحثات، ۷۷–۷۹ و ۱۵۹.
  7. امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۸۴.
  8. امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۸۴.
  9. ابن‌سینا، المباحثات، ۲۲۰–۲۲۱.
  10. امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۳۰.
  11. امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۳۰.
  12. امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۱۲۰–۱۲۱.