میرداماد

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۲۷ توسط P.mahdi (بحث | مشارکت‌ها) (added Category:مقاله های نیازمند ارزیابی using HotCat)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

میرداماد: از فیلسوفان عصر صفوی، معروف به معلم ثالث

میربرهان‌الدین محمدباقر داماد متخلص به اشراق معروف به معلم ثالث در خانواده‌ای متدین به دنیا آمد.[۱] پدرش شمس‌الدین، داماد علی‌بن‌عبدالعالی معروف به محقق ثانی یا محقق کرکی[۲] از روحانیان بزرگ شیعه در دوره صفوی بود.[۳] از همین خویشاوندی بود که لقب «داماد» در خاندان میرشمس‌الدین باقی ماند و به فرزندش میرمحمدباقر منتقل شد.[۴] میرداماد در استرآباد به دنیا آمد و در مشهد رشد کرد. او تعلیمات نخستین دین را در آنجا آموخت و در اصفهان علوم عقلی و نقلی را فرا گرفت.[۵] او در طول حیات خودش فیلسوف، ریاضیدانی کامل، فقیه، مفسر و محدثی تمام‌عیار بود.[۶] وی در سال ۱۰۴۱ق در راه کربلا در بستر بیماری افتاد و از دنیا رفت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.[۷]

از استادان برجسته‌ای که میرداماد نزد آنان درس خوانده، حسین‌بن‌عبدالصمد عاملی (پدر شیخ بهایی) و عبدالعالی کرکی است.[۸] میرداماد در دربار شاه‌عباس صفوی مقام و منزلت بالایی داشت[۹] و ازجمله شاگردان وی ملاصدرا، شمس‌الدین جیلانی، امیر سیدلوحی (میرلوحی) و قطب‌الدین اشکوری‌اند.[۱۰] حدود پنجاه رساله به میرداماد نسبت داده شده است.[۱۱] وی کتاب‌های القبسات، الصراط المستقیم و الافق المبین را در کلام و فلسفه، کتاب الرواشح السماویه فی شرح احادیث الامامیه را در تفسیر مجموعه‌ای از احادیث ائمه و تفسیری از قرآن به نام سدرة المنتهی نوشته است. ازجمله رساله‌های او الجزوات، تشریق الحق، الایماضات، فی خلق الأعمال و افعال العباد و التشریقات فی مسالة حدوث العالم و قدمه است.[۱۲] پراهمیت‌ترین اثر فلسفی میرداماد، قبسات است. این کتاب دربارهٔ مسئله قدم و حدوث جهان و طرح مفهوم حدوث دهری است.[۱۳]

امام‌خمینی از میرداماد با عناوینی مانند المحقق البارع، السند المُمَجَّد، الاستاذ، ذوالرئاستین العقلیة و النقلیة، ذوالسیادتین العلمیة و العملیة و استاذ الکلّ فی الکلّ نام برده[۱۴] و خاطرنشان کرده است محقق داماد کتابی نوشته است که در آن کتاب برهان متینی بر حدوث عالم را که در خواب اقامه کرده، نقل می‌کند و شاید این کتاب را در پی آن برهانی که در حال خلسه ذکر کرده، نوشته است.[۱۵] ایشان که کتاب قبسات میرداماد را یکی از کتاب‌های کم‌نظیر می‌داند،[۱۶] با مطالعه آن و مباحث مربوط به حدوث و قدم آن، تصمیم می‌گیرد این کتاب را تدریس کند؛ اما در عالم رؤیا میرداماد را می‌بیند که راضی به تدریس این کتاب نیست. ایشان پس از مشاهده این رؤیا با تأمل در آن، علت این نارضایتی را آن می‌داند که میرداماد در نظر اهل علم از عظمت و احترام خاصی برخوردار است و تدریس این کتاب به سبب نداشتن آمادگی و شایستگی در برخی از علم‌آموزان سبب می‌شود برخی از افراد نادان که از حقایق آن کتاب آگاهی صحیحی ندارند، به میرداماد بی‌ادبی کنند؛ از این‌رو ایشان از تدریس کتاب صرف نظر کرد.[۱۷] ازجمله مباحثی که امام‌خمینی دربارهٔ آنها از آثار میرداماد استفاده کرده است عبارت‌اند از:

  1. شرور: امام‌خمینی بر این باور است که میرداماد وجوه پنج‌گانه ارسطو را در توجیه شرور به هشت قسمت افزایش داده است؛ به این معنا که آنها را در بالقیاس الی غیره هم در نظر گرفته است؛ یعنی موجود نسبت به موجود دیگر خیر محض یا شر محض یا خیر کثیر و شر قلیل یا شر کثیر یا خیر آن بیشتر از شرش یا شر آن بیشتر از خیرش است که در مجموع هشت صورت حاصل می‌شود. بنا بر نظر امام‌خمینی موجود یا با توجه به ذات خود خیر و شر آن مساوی است یا با قیاس به غیر چنین است که در این صورت مجموعه ده صورت می‌شود[۱۸] (ببینید: عدل الهی).
  2. قضا و قدر: امام‌خمینی معتقد است محقق داماد در بیان قضا و قدر مطلبی را گفته که حق است و آن اینکه نظام اتم و اکمل عالم از ابتدا تا انتها و تمام عالم از جهت «یلی الربّی» که فیض مقدس و وجود منبسط است، قضای الهی و از جهت «یلی الخلقی» که جهت ماهیتی و بروز ظهور مجالی و حدودات و وجهه غیری است، قَدر الهی است[۱۹] (ببینید: قضا و قدر).
  3. حدوث دهری: حدوث دهری از ابداعات میرداماد است.[۲۰] برخی معتقدند این حدوث دهری در نظام فلسفی حکمت متعالیه مورد توجه نبوده است[۲۱] و ملاصدرا در اقسام حدوث و قدم، هیچ نامی از حدوث دهری نیاورده است.[۲۲]

امام‌خمینی به حدوث دهری توجه کرده و در تفسیر برخی از آیات قرآن کریم[۲۳] از آن بهره گرفته است.[۲۴] ایشان تفاوت حدوث دهری با حدوث زمانی را در این می‌داند که سبق به عدم در حدوث دهری در سلسله طولی است، به‌خلاف حدوث زمانی که سبق به عدم آن، در سلسله عرضی است[۲۵]؛ یعنی عدمِ مقابل وجود در سلسله عرضی که عدمی سیال است، عدمی زمانی نامیده می‌شود که همان فقدان وجود شیء در برهه‌ای از زمان است[۲۶] (ببینید: عدم  و حدوث و قدم).

  1. آشتیانی، منتخباتی از آثار، ۱/۲۵؛ محقق، مقدمه بر قبسات، ۱۰؛ تنکابنی، قصص العلماء، ۳۱۸.
  2. هادی، شرح حال میرداماد و میرفندرسکی، ۲۱–۲۲؛ خوانساری، میرسیدمحمدباقر، روضات الجنات، ۲/۶۲.
  3. تنکابنی، قصص العلماء، ۳۱۸.
  4. هادی، شرح حال میرداماد و میرفندرسکی، ۱۳؛ ترکمان، اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، ۱/۱۴۶–۱۴۷.
  5. دباشی و فتحی، میرداماد و تأسیس مکتب اصفهان، ۳/۱۲۹.
  6. دباشی و فتحی، میرداماد و تأسیس مکتب اصفهان، ۳/۱۲۹.
  7. دباشی و فتحی، میرداماد و تأسیس مکتب اصفهان، ۳/۱۳۰؛ هادی، شرح حال میرداماد و میرفندرسکی، ۳۲–۳۳.
  8. دباشی و فتحی، میرداماد و تأسیس مکتب اصفهان، ۳/۱۳۳.
  9. دباشی و فتحی، میرداماد و تأسیس مکتب اصفهان، ۳/۱۳۴.
  10. دباشی و فتحی، میرداماد و تأسیس مکتب اصفهان، ۳/۱۳۶.
  11. هادی، شرح حال میرداماد و میرفندرسکی، ۳۷–۴۵.
  12. دباشی و فتحی، میرداماد و تأسیس مکتب اصفهان، ۳/۱۳۷.
  13. دباشی و فتحی، میرداماد و تأسیس مکتب اصفهان، ۳/۱۴۳.
  14. امام‌خمینی، دعاء السحر، ۲۰، ۱۰۵ و ۱۱۱.
  15. امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۰۷–۳۰۸.
  16. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۴.
  17. فهری، ترجمه و شرح دعاء السحر، ۲۳.
  18. امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۹۲.
  19. امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۸۵.
  20. میرداماد، القبسات، ۶، ۱۱۰–۱۱۲ و ۲۲۰–۲۲۴.
  21. دینانی، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ۲/۳۱۲–۳۱۳.
  22. ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۳/۲۴۴–۲۴۶.
  23. انعام، ۷۶–۷۹؛ حدید، ۳؛ حشر، ۲۳–۲۴؛ قدر، ۵.
  24. امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۷۵–۷۸.
  25. امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۷۰–۷۴ و ۷۷–۷۸.
  26. امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۷۷.