همتالله مؤمنی شهمیرزادی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
همتالله مؤمنی معروف به محمد مؤمنی شهمیرزادی در ۳۱ فروردین ۱۳۱۲ ش در شهمیرزاد به دنیا آمد. نسب او از طرف مادر به ملا مؤمن و ملا اکبر از روحانیان برجسته منطقه میرسد. همتالله مؤمنی مدت دو سال در حوزه علمیه شهمیرزاد مقدمات دروس حوزوی را نزد پدرش فراگرفت. سپس راهی حوزه علمیه قم شد و چهارده سال در آنجا به تحصیل پرداخت. درباره استادان او در آن دوره اطلاعات زیادی در دست نیست («خدمتگزاری خاموش»، ۷). وی پس از پایان دوره سطح در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت کرد (همان؛ سلسله موی دوست، ۲۳۸-۲۳۹) و از شاگردان امامخمینی محسوب میشود (روحانی، ج ۱، ۴۸؛ باقری بیدهندی،۱۳۳). همتالله مومنی شهمیرزادی درباره درس امامخمینی میگوید: «همیشه دوستان میگفتند امام مجتهدپرور است. روش تدریس امام واقعاً میدان اجتهاد را گسترده میکرد و اجتهادپرور بود. گاهی از اوقات به ما توصیه میفرمودند: «اگر شما هنگام مطالعه در شب با یک مشکل علمی و یا مطلبی برخورد کردید که برایتان یک قدری فهمش مشکل است، نکند بگویید من مطلب را نمیفهمم؛ کتاب را ببندید بعد چراغ را خاموش کنید، توی تاریکی بنشینید و فکر کنید و آنقدر فکر کنید تا مطلب برای شما روشن شود، باید فکر کنید تا حل شود... .» امام وقتی وارد میدان بحث و انتقاد میشد دیگر نگاه نمیکرد که صاحب حرف، میرزای شیرازی یا شیخ انصاری یا آخوند خراسانی است، خلاصه رد و ایراد عجیبی داشت. من یادم هست این نکته را در مسجد اعظم یکی از فضلا گفت که آقا شما خیلی جرأت میکنید، آخه! شیخ انصاری است. امام میفرمود: «آقاجان ما طلبهایم، بزرگی آقایان بهجای خود». حتی یادم هست که این مثال را برای تفهیم آن آقا فرمودند: «دزدهای سر گردنه که قافله را سرکیسه میکردند اگر در قافله سید معممی بود از یک طرف نگاه میکردند سیدروحانی است و مثلاً یک خردهای حیا میکردند و از یک طرف میخواستند لختش کنند. اول عمامهاش را برمیداشتند میگذاشتند کنار و میگفتند آقاجان، سیدی تو به کنار و بعد لختش میکردند. حالا بزرگی شیخ انصاری و میرزای شیرازی و آقای نائینی به کنار، ما حرف میزنیم و بحث میکنیم... .» اگر یک اشکالی وارد بود امام گوش میکرد و جواب میداد و بهقدری امام احاطه داشت به مطالب و اقوال بزرگان، که در پاسخ خلأیی نمیگذاشت. مرحوم حاجآقا مصطفی وقتی با پدر درگیر میشد دیگر ولکن نبود و خیلی کش میداد. حتی من شنیدم که بعضی از فضلا به ایشان گفتند خیلی آقا را اذیت نکن» (سلسله موی دوست، ۲۳۸-۲۳۹). او خاطرهای جالب درباره برخورد امام با شاگردان دارد: «در همین مسجد سلماسی بعدازظهرها اصول فقه میفرمودند. من یک هممباحثهای داشتم که مقید بودیم تا قبل از شروع درس با هم بحث بکنیم. همیشه من سعی میکردم در دو سه متری حضرت امام بنشینم؛ به خاطر اینکه در آن موقع، هم بلندگو نبود و هم جمعیت زیاد بود. مقداری پرحرفی کردم و در بحث اشکال داشتم؛ آقا اول فرمود: «گوش کن». خوب میدان بحث و طلبگی همین است و من دوباره باز پیگیر شدم. امام عصبانی شد، هی تَشَر زد به من، چه تَشَری! و فرمود: «گوش کن، شما زود اینجا آمدی، برو مطالعه کن». من سکوت کردم، البته یک مقدار خجالت کشیدم. درس که تمام شد پریدم جلوی امام عرض کردم آقا، من کجا بروم؛ من جای دیگر اشباع نمیشوم و قانع نیستم. فرمودند: «من از شما عذرخواهی میکنم، ببخشید، در هر حال میدان بحث است و بحث طلبگی است». یک مقدار آرام شدیم. ابهت و بزرگواریشان آدم را قانع میکرد؛ تا اینکه بعد از دو روز مجدداً آقای حاج میرزا جعفر سبحانی اشکال کرد. یک وقت دیدم آقا فرمود: «آقا، گوش کن، گوش کن.» اشاره کرد به من و فرمود: «من به این آقا جسارت کردم، چهل و هشت ساعت ناراحت بودم. بزرگانی در درس گاهی از اوقات با آقایان درگیر میشوند» و از مرحوم نائینی و یا آقاضیاء عراقی مطلبی را نقل کرد: «تا جایی که بلند شد طلبه فرار کند، دنبالش رفت و یکی زد توی سرش و گفت تو چرا گوش نمیدهی، چقدر حرف میزنی». به هر حال عذرخواهی کرد؛ البته برای ما خیلی شیرین بود اگرچه امام ما را میزد» (همان، ۲۳۹-۲۴۰). مؤمنی شهمیرزادی در ۱۹ آذر ۱۳۴۴ از امامخمینی اجازهای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد. بهموجب دستخط دیگری که در تاریخ ۱۲/۸/۱۳۴۸ در حاشیه این اجازهنامه مرقوم شد، مؤمنی شهمیرزادی از سوی امامخمینی مجاز شد به اخذ سهم سادات و پرداخت ثلث آن به سادات فقیر عفیف (صحیفه امام، ج ۲، ۵۴). او در بهمن ۱۳۵۷ در کمیته استقبال از امامخمینی عضویت داشت و نمایندگی امامخمینی را در بازگشایی بانک مرکزی، ملی و مرکز و اداره گذرنامه و... بر عهده داشت. مؤمنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی مرکز و استاد رشته الهیات به تدریس میپرداخت. همزمان در نهادها و ارگانهای مختلف نیز خدمت میکرد، ازجمله رئیس واحد پیگیری در شورای نظارت در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بود و مدتی هم مسئولیت اداره کل عقیدتی سیاسی فرماندهی مرکز آموزش ناجا در سراسر کشور را بر عهده داشت. جانشینی عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی کشور، امام جماعت دفتر ریاست جمهوری در زمان ریاست سیدعلی خامنهای و امام جماعت دفتر مقام معظم رهبری تا سال ۷۷ به مدت ۸ سال از مسئولیتهای او بود. فضیلت و احکام نماز جماعت، چهل ویژگی از امام (ره) و فقه الحدیث از آثار منتشرشده اوست. مؤمنی شهمیرزادی در ۱۳ مهرماه ۱۳۷۷ از دنیا رفت و در جوار بارگاه رهبر کبیر انقلاب اسلامی به خاک سپرده شد («خدمتگزاری خاموش»، ۷). منابع: باقری بیدهندی، ناصر (۱۳۶۸)، «نجوم امت ۲۸: بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیتاللهالعظمی حاجآقا روحالله خمینی»، ماهنامه نور علم، دوره سوم، شماره ۳۱، تیر؛ «خدمتگزاری خاموش» (۱۳۹۷)، روزنامه پیام سمنان، شماره ۴۸۷۸، ۱۹ مهر؛ روحانی، سیدحمید (۱۳۵۸)، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، قم، دارالفکر ـ دارالعلم؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی، تهران (۱۳۸۳)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.