سیدضیاءالدین استرآبادی، از شاگردان درس خارج و احتمالاً سطح، فلسفه و اخلاق امام‌خمینی.

سیدضیاءالدین استرآبادی
اطلاعات فردی
اطلاعات علمی
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
وبگاه رسمی 


سیدضیاءالدین استرآبادی در ۱۲۸۴ ش در خانواده‌ای گرگانی الاصل و روحانی در تهران به دنیا آمد. پدرش سیدمحمد استرآبادی از روحانیان و امامان جماعت تهران بود که پس از سال‌ها تحصیل در نجف و نزد عالمانی چون محمدکاظم آخوند خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی و... در تهران به اقامه نماز می‌پرداخت (جواهرکلام، ج ۳، ۵۵). سیدضیاءالدین استرآبادی مقدمات را در تهران و پیش پدرش و عالمی به نام سیدمحمد وحید خواند. آنگاه برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر دروس سطح را نزد استادان آنجا فراگرفت، ولی درباره استادان او در آن مقطع جز عالمی به نام حسن فاضل اطلاعی در دست نیست. وی سپس از درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری و مدتی هم از درس خارج فقه و اصول آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی بهره برد (شریف رازی، ج ۴، ۳۷۳). با استناد به این گزارش‌ها می‌توان گفت که از میانه دهه ۱۳۱۰ ش به فراگیری دروس خارج فقه و اصول در قم اشتغال داشته است. سیدحمید روحانی از او به‌عنوان یکی از شاگردان امام‌خمینی نام برده و نام او را در ردیف هشتم شاگردان امام‌خمینی قرار داده است (روحانی، ج ۱، ۴۳) و با توجه به اینکه فهرست مزبور به رؤیت امام‌خمینی رسیده است، می‌توان به قطع از استرآبادی به‌عنوان یکی از شاگردان امام‌خمینی نام برد، ولی درباره درس‌هایی که پیش امام‌خمینی خوانده است گزارشی وجود ندارد. می‌توان احتمال داد که در درس‌های فلسفه و همچنین اخلاق امام‌خمینی شرکت می‌کرده است. استرآبادی در سال ۱۳۲۵ ش به تهران بازگشت، بنابراین احتمال حضور او در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی منتفی است. استرآبادی پس از سال‌ها تحصیل در قم به تدریس دروس حوزوی در آنجا می‌پرداخت، ولی درباره کتاب‌هایی که تدریس کرده است گزارشی وجود ندارد. او از آیات شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدابوالحسن اصفهانی، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدمحسن طباطبایی حکیم اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد (شریف رازی، ج ۴، ۳۷۳ ـ ۳۷۴). او در سال ۱۳۲۵ ش به تهران بازگشت و به اقامه نماز در مسجد جامع تهران پرداخت (ریحان، ۵۱۲). استرآبادی در تهران در کنار اقامه نماز در مسجد مذکور، مسئولیت مدرسه علمیه محمدیه تهران را هم بر عهده داشت و در کنار اداره آنجا، به تدریس تفسیر قرآن در آن مدرسه می‌پرداخت (شریف رازی، ج ۴، ۳۷۳ ـ ۳۷۴). وی از روحانیان شاخص تهران بود و به همین علت در برخی مواقع همراه با دیگر روحانیان تهران به موضع‌گیری در برابر برخی اقدامات حکومت پهلوی می‌پرداخت، ازجمله در ۲۱/۱/۱۳۲۸ ش و در آستانه انتخابات و تشکیل مجلس مؤسسان قانون اساسی که با هدف افزایش اختیارات شاه برگزار شد، همراه با برخی از روحانیان شاخص تهران با عنوان «هیئت علمای تهران» جلسه‌ای به همین منظور تشکیل دادند و سپس در نامه‌ای به شاه، تغییر قانون اساسی را خلاف مصلحت و موجب تزلزل قانون اساسی دانستند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۷ ـ ۱۸). استرآبادی با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام‌خمینی از سال ۱۳۴۱ ش وارد مبارزه با حکومت پهلوی شد و در آستانه عید نوروز سال ۱۳۴۲ همراه با علمای برجسته تهران اعلامیه‌ای خطاب به مردم صادر کردند و با اشاره به تحولات سیاسی و همچنین هم‌زمانی نوروز با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع)، جشن سال نو را تحریم کردند (همان، ۵۸؛ روحانی، ج ۱، ۳۲۹). استرآبادی پس از آن نیز به فعالیت‌های سیاسی ادامه داد و به همین سبب در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ همراه با جمعی از علمای برجسته تهران دستگیر و زندانی شد (قیام ۱۵ خرداد به روایت...، ج ۳، ۳۴۴؛ دهلوی، ۱۱۳). پس از دستگیری آنان مراجع عقلید در نامه‌هایی خواستار آزادی آنان شدند (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۱، ۲۶۸-۲۷۰). استرآبادی پس از مدتی از زندان آزاد شد و به فعالیت‌های سیاسی و تبلیغی در تهران ادامه داد. او سپس از امام‌خمینی نیز اجازه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد. امام‌خمینی ذیل اجازه‌نامه او واژه «معروف هستند» را مرقوم کرده بود (صحیفه امام، ج ۱، ۴۷۹). او در سال ۱۳۴۶ ش و در جریان تاج‌گذاری محمدرضاشاه پهلوی همراه با برخی دیگر از روحانیان مبارز تصمیم گرفتند در روز مزبور و در اعتراض به جشن فوق مخالفت خود را با آن ابراز کنند (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۴، ۲۷۶). درباره دیگر فعالیت‌های استرآبادی اطلاعاتی در دست نیست و می‌توان احتمال داد که به تدریس در تهران و اقامه نماز جماعت و تبلیغ دین در تهران ادامه می‌داده است. برخی از تألیفات او عبارت است از: تقریرات دروس خارج فقه و اصول برخی از آیات عظام قم، رساله العقاید الامامیه، رساله‌ای در خمس، رساله‌ای در زکوت، رساله‌ای در صلاه اللیل، رساله‌ای در تجرد بقا روح، سؤال و جواب عروه الحج در مناسک حج مطبوع، حواشی توضیح المسائل آیت‌الله‌العظمی بروجردی، حواشی بر عروه‌الوثقی، اسلام و تشیع، طریق الحق شناخت اسلام، ابدیت روح، شرح زیارت جامعه کبیره، حجت المنتظر، چرا شیعه شدم و رساله عملیه (شریف رازی، ج ۴، ۲۷۴؛ همان ج ۷، ۴۸۴). ضیاءالدین استرآبادی در یازدهم مهر ۱۳۸۵ در تهران از دنیا رفت و پیکرش در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپرده شد.

منابع

اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۲)، تربت پاکان قم، ج ۳، قم، انصاریان؛ دهنوی، محمد (۱۳۶۰)، قیام خونین ۱۵ خرداد به روایت اسناد، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا؛ روحانی، سیدحمید (۱۳۶۱)، بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی، ج ۱، قم، دارالعلم ـ دارالفکر؛ ریحان، علیرضا (۱۳۷۲)، آیینه دانشوران، با مقدمه ناصر باقری بیدهندی، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۱ و ۴، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج ۴ و ۷، تهران، اسلامیه؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۸)، ج ۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی. داود قاسم پور