عباس پورمحمدی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
عباس پورمحمدی در سال ۱۳۰۳ ش در روستای ماهونک شهرستان رفسنجان متولد شد (صفری، ۲۹۵). او خواندن و نوشتن را در مکتبخانهای در زادگاهش آموخت و سپس دوران ابتدایی را در همانجا گذراند. پس از طی دوره ابتدایی، در کارگاهی خیاطی مشغول به کار شد، ولی پس از مدتی شوق فراگیری دروس حوزوی او را به حوزه علمیه کشاند. پورمحمدی در حالی که ۲۴ ساله بود، وارد حوزه علمیه رفسنجان شد و بخشی از مقدمات را در آنجا خواند. آنگاه به کرمان رفت و پس از حضوری کوتاهمدت در آنجا، راه یزد را در پیش گرفت و در درس استادان آنجا شرکت کرد. در آنجا با محمدتقی مصباح یزدی همحجره بود (همان). او در سال ۱۳۳۱ ش راهی قم شد و دروس سطح را در آنجا نزد آقایان شیخ محمد صدوقی یزدی، حسینعلی منتظری، محمدتقی ستوده و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی خواند. سپس به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی (انصاری، ۱۴۲) و امامخمینی حاضر شد (همان؛ روحانی، ۴۷). او سپس به رفسنجان بازگشت و به وعظ و خطابه در آنجا پرداخت. درباره سال بازگشت او به رفسنجان گزارشی در دست نیست، ولی به احتمال زیاد پیش از سال ۱۳۴۰ ش به زادگاهش بازگشته بود، بنابراین میتوان گفت که طی سالهای ۱۳۳۱-۱۳۴۰ ش در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس امامخمینی حضور مییافته است.
عباس پورمحمدی پس از بازگشت به رفسنجان، در ماهونک مقیم شد و پس از رحلت شیخ محمدجواد، امام جماعت مسجد سقاباشی رفسنجان، در سال ۱۳۴۱ ش (صفری، ۲۹۶)، به آنجا رفت و امامت جماعت آن مسجد را بر عهده گرفت (همان؛ انصاری، ۱۴۲). او پس از رحلت آیتالله بروجردی، امامخمینی را بهعنوان مرجع تقلید معرفی کرد و رساله عملیه ایشان را در آن شهر توزیع مینمود (صفری، ۱۵۳-۱۵۴). پس از انتشار اخبار تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، اعلامیه امامخمینی را در مسجد سقاباشی برای مردم قرائت کرد و سپس اعلامیه مراجع تقلید علیه آن مصوبه را در رفسنجان در نشستی که رؤسای ادارات آن شهر هم حضور داشتند، پخش کرد و نسخههایی از اعلامیه را در اختیار آنان نیز قرار داد (صفری، ۲۹۶-۲۹۷). سپس همراه با روحانیان رفسنجان نامهای را به آیات امامخمینی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی و سیدکاظم شریعتمداری ارسال کردند و آن تصویبنامه را برخلاف قوانین اسلام و قانون اساسی دانستند و مخالفت خود را با آن اعلام کردند و از مراجع تقلید خواستند با کمال جدیت به مقابله با آن بپردازند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۳۰). او بهصورت علنی نام امامخمینی را در محافل و مجالس میآورد و از جوانان میخواست برای بزرگداشت امامخمینی، همواره از ایشان یاد کنند (صفری، ۱۵۳-۱۵۴). همچنین عالمان و روحانیان سیاسی و طرفدار امامخمینی را به رفسنجان دعوت میکرد که از آن جمله میتوان به حسین نوری همدانی (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ۲۳۴)، ناصر مکارم شیرازی (آیتاللهالعظمی ناصر...، ج ۲، ۱)، فخرالدین حجازی، احمد جنتی، محمدتقی فلسفی، سیدحسن طاهری خرمآبادی، سیدمحمد صالح طاهری، شیخ محمدصادق صادقی (خلخالی)، محمدتقی مصباح یزدی، محمدجعفری گیلانی، سیدمحمد موسوی خوئینیها، عبدالمجید معادیخواه، سیدهادی خامنهای و... اشاره کرد (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ۱۹۶-۱۹۷)؛ نگاهی به این افراد نشان میدهد که همه آنان از روحانیان طرفدار امامخمینی بودند و عباس پورمحمدی با دعوت آنان، سعی در تبیین اهداف امامخمینی در آن شهر داشت (صفری، ۲۹۸). او بهویژه از سال ۱۳۴۹ ش در تبلیغ مرجعیت امامخمینی در رفسنجان میکوشید و وجوهات شرعی را به نام ایشان دریافت میکرد (سیر مبارزات یاران...، ج ۵، ۲۶۵). به همین سبب بود که امامخمینی جایگاهی والا در رفسنجان یافت و به ادعای او، ۹۹ درصد از مردم آن شهر مقلد ایشان شدند (صفری، ۲۹۸).
پورمحمدی در آن سالها مسجد سقاخانه را بهصورت پایگاهی برای نهضت اسلامی در آورده بود (صفری، ۱۹۶). او همچنین میزبان روحانیان تبعیدی به رفسنجان نیز بود که از آن جمله میتوان به شیخ عباس محفوظی، روحانی تبعیدی به آن شهر اشاره کرد که بیش از چهل روز در خانه پورمحمدی اقامت داشت (همان، ۲۳۶-۲۳۷). این فعالیتها حساسیت ساواک را برانگیخته بود و به همین سبب رفتارهای او تحت نظر ساواک قرار داشت و به همین علت بارها او را احضار و ممنوعالمنبر کرد (صفری، ۱۵۳-۱۵۴) و در سال ۱۳۵۴ ش ممنوعالخروج نمود (آیتالله سیدیحیی...، ۱۵۹). پورمحمدی در آبان ۱۳۵۶ مجلس ترحیمی به مناسبت درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در رفسنجان برگزار کرد و پس از سرکوب تظاهرات مردم قم در نوزده دی آن سال، در تعطیلی بازار رفسنجان نقش داشت. به همین سبب بار دیگر به ساواک احضار شد (صفری، ۳۷۲-۳۷۴). ساواک در گزارشی درباره او اعلام کرد: «در شهر رفسنجان ضمن سخنرانیهای تحریکآمیز، مردم را به ضدیت با یکدیگر تحریک نموده، به نحوی که موجبات سلب آرامش و آسایش را فراهم ساخته است» (همان، ۱۲۱؛ آیتاللهالعظمی ناصر...، ج ۲، ۱). تداوم این فعالیتها باعث شد کمیسیون امنیت اجتماعی کرمان در سال ۱۳۵۶ ش (همان) او را به مدت دو سال به زابل تبعید کند. سپس محل تبعید او ابتدا به سراوان و سپس بندر لنگه در استان هرمزگان تغییر یافت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۵، ۴۴۵). او در دوران تبعید در بندر لنگه همراه با دیگر روحانیان تبعیدی، نامههایی را در محکومیت اقدامات حکومت پهلوی امضا میکرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۳۴۸ ـ ۳۵۷، ۳۸۴؛ صفری، ۴۰۷-۴۰۹)
عباس پورمحمدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در تأسیس کمیتههای انقلاب اسلامی در رفسنجان نقش داشت. همزمان مسئولیت حزب جمهوری اسلامی در رفسنجان را بر عهده داشت (صفری، ۱۵۴). او آنگاه بانک تعاون اسلامی را در رفسنجان تأسیس کرد و ریاست آن را بر عهده گرفت و به فعالیتهای عامالمنفعه در قالب آن میپرداخت (صفری، ۵۲۶ ـ ۵۲۷). از دیگر اقدامات و فعالیتهای اجتماعی پورمحمدی میتوان به تشویق مردم برای کمک به محرومان و فقرا، ساخت مدرسه و مسجد، ساخت دهها مجتمع فرهنگی ـ مذهبی ـ رفاهی در رفسنجان ازجمله بیمارستان علی بن ابیطالب (ع)، مسجد امامخمینی، مسجد قبا و مجتمع آموزشی علوی اشاره کرد (همان، ۱۵۴). عباس پورمحمدی در ۲۴ آبان ۱۳۹۵ در رفسنجان درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط سیدیحیی جعفری، امام جمعه کرمان، در جوار مزار شهدای گمنام رفسنجان به خاک سپرده شد (انصاری، ۱۴۲).
منابع: آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ آیتالله سیدیحیی جعفری به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۵)، «درگذشتگان: حجتالاسلام پورمحمدی»، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۶۲، بهمن و اسفند؛ انقلاب اسلامی در رفسنجان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روحانی، سیدحمید (۱۳۵۸)، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی در ایران، ج ۱، بیجا، دارالفکر ـ دارالعلم؛ صفری، حسین (۱۳۸۸)، انقلاب اسلامی در رفسنجان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۰)، کتاب ۲۰: آیتالله سیدمرتضی پسندیده، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۴)، کتاب ۵۵: آیتالله شیخ عباس واعظ طبسی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.