سیدمحمدباقر حسنی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

او در سال ۱۲۹۷ش در نجف‌آباد دیده به جهان گشود. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در مکتب‌خانه‌های زادگاهش، به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به همین منظور به اصفهان رفت و بخشی از مقدمات را در حوزه علمیه آن شهر آموخت. آنگاه راهی قم شد و پس از طی دروس مقدمات و سطح، در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی و امام‌خمینی حاضر شد. سپس از درس فلسفه علامه طباطبایی سود برد.[۱] درباره سال‌های حضور او در درس امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی با توجه به حضور او در قم در سال‌های ۱۳۴۳-۱۳۴۴، می‌توان احتمال داد که در سال‌های پایانی دهه ۱۳۳۰ و آغازین دهه ۱۳۴۰ در درس خارج امام‌خمینی حضور می‌یافته است. وی سپس به کشور بازگشت و به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت و از مدرسان آن حوزه محسوب می‌شد.[۲] او آنگاه به عراق رفت و مدتی در حوزه علمیه نجف اشرف در درس استادان آن حوزه حاضر شد.[۳]

حسنی با آغاز نهضت امام‌خمینی به حمایت از آن پرداخت. او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، همراه با جمعی از علمای حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وقت، به سیاست حکومت پهلوی در مواجهه با مخالفان انتقاد کرد و سپس با اشاره به تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور و دستگیری و زندانی شدن جمعی از استادان حوزه و دانشگاه، خواستار آزادی روحانیان محبوس و بازگشت امام‌خمینی به کشور شد.[۴] سپس همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم در نامه‌ای دیگر به امیرعباس هویدا، از عدم توجه دولت به درخواست‌های روحانیان انتقاد کرد و یورش مأموران حکومت پهلوی به تجمع روحانیان در مسجد بالاسر حضرت معصومه(س) را محکوم نمود و آن را مصداق عدم پایبندی دولت به قانون و شرع دانست و در ادامه بر خواست پیشین خود مبنی بر بازگرداندن امام‌خمینی به کشور و آزادی دیگر زندانیان سیاسی تأکید کرد.[۵] آنگاه همراه با دیگر مدرسان حوزه علمیه قم، در نامه‌ای دیگر به امیرعباس هویدا، ناراحتی و نگرانی خود را از ابهام در وضعیت امام‌خمینی به‌ویژه شایعات مطرح‌شده درباره مکان تبعید ایشان اعلام کرد و خواستار اطلاع‌رسانی دراین‌باره شد.[۶] وی در ۳۰ آبان ۱۳۴۴ همراه با جمعی از فضلای حوزه علمیه قم، در نامه‌ای دیگر به امیرعباس هویدا با اشاره به سالگرد تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، به سابقه مبارزات ضداستعماری و ضداستبدادی روحانیت اشاره کرد و سیاست دولت در برخورد با منتقدان را به باد انتقاد گرفت و در پایان بر ضرورت بازگرداندن امام‌خمینی به کشور و آزادی زندانیان سیاسی تأکید کرد.[۷] در فروردین ۱۳۴۵ش هم پس از بازداشت جمعی از روحانیون ازجمله آیات ربانی شیرازی، آذری قمی، منتظری و... همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال تلگرافی به روحانیان زندانی، اقدام دولت در دستگیری آنان را محکوم و نگرانی خود را از بازداشت آنان ابراز کرد.[۸]

او در سال ۱۳۴۶ ش به زادگاهش بازگشت و به تبلیغ دین و تدریس در حوزه علمیه آن شهر پرداخت. هم‌زمان در مساجد بازار، میدان و حسینیه اعظم آن شهر نماز جماعت اقامه می‌کرد.[۹] در نجف‌آباد به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه می‌داد. ازجمله در ۲۲ تیر ۱۳۴۷ و پس از محکومیت حسینعلی منتظری و عبدالرحیم شیرازی به زندان‌های طویل‌المدت، همراه با روحانیان مبارز نجف‌آباد با ارسال نامه‌ای به آیت‌الله سیداحمد خوانساری و محمدتقی فلسفی، اعتراض خود و حوزه علمیه و مردم نجف‌آباد را به این اقدام رژیم اعلام کرد.[۱۰] او در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ از رهبران تظاهرات و راهپیمایی‌ها در نجف‌آباد بود. در مرداد ۱۳۵۷ و در پی شکل‌گیری تحصن مردم اصفهان در بیت سیدحسین خادمی اصفهانی در اعتراض به دستگیری و تبعید سیدجلال‌الدین طاهری، روحانی شاخص اصفهان، همراه با روحانیان برجسته و مبارز نجف‌آباد چون عباس ایزدی، غلامحسین ایزدی و...، با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم نجف‌آباد، ضمن محکومیت دستگیری و تبعید سیدجلال‌الدین طاهری و حمایت از تحصن مردم اصفهان، درخواست کرد مردم نجف‌آباد نیز به‌منظور پشتیبانی از مردم اصفهان، در ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ کسب‌وکار را تعطیل کنند و از منزل‌ها بیرون نیایند.[۱۱] به همین علت شورای تأمین استان اصفهان در جلسه‌ای در سوم شهریور آن سال، او را همراه با عباس ایزدی نجف‌آبادی یکی از محرکان مردم در منطقه معرفی کرد.[۱۲] وی در ۲۹ آذر ۱۳۵۷ همراه با جمعی از علمای اصفهان و نجف‌آباد با صدور بیانیه‌ای، اقدام رژیم پهلوی در سرکوبی تظاهرات مردم در شهرهای مختلف ازجمله دو شهر مذکور را محکوم و در اعتراض به آن اقدام، از مردم دعوت کردند در مجلس بزرگداشت شهدای محرم، در روز ۲۱ محرم ۱۳۵۷ ش شرکت کنند. امضاکنندگان آن بیانیه، بار دیگر با آرمان‌ها و اهداف خمینی تجدید پیمان کردند.[۱۳]

حسنی نجف‌آبادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های تبلیغی ـ علمی خود ادامه داد و در کنار عباس ایزدی، به سازمان‌دهی امور شهر نجف‌آباد پرداخت و مدت‌ها امام جمعه موقت نجف‌آباد بود تا اینکه در ۱۳۶۲ ش در نجف‌آباد درگذشت و در جنت‌الشهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.[۱۴]

پانویس

  1. خزائلی، سیمای دانشوران در شرح‌حال علما و نویسندگان شهرستان نجف‌آباد به ضمیمه شهدای طلبه و نجف‌آباد در انقلاب، ص۸۲-۸۴؛ مهدوی، اعلام اصفهان، ج۱، ص۹۸؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، ج ۲، ص۱۲۷.
  2. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۶۴.
  3. خزائلی، سیمای دانشوران در شرح‌حال علما و نویسندگان شهرستان نجف‌آباد به ضمیمه شهدای طلبه و نجف‌آباد در انقلاب، ص۹۲-۸۴؛ مهدوی، اعلام اصفهان، ج۱، ص۹۸.
  4. سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۳، ص۱۴۰-۱۴۲؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج ۵، ص۹۴-۹۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۳۶-۱۳۸.
  5. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۶۳.
  6. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۶۴.
  7. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۸۵-۱۹۱؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۱۵۰-۱۵۴؛ امام‌خمینی در آیینه اسناد شهربانی، ج ۳، ص۳۲۵-۳۲۹.
  8. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۹۹-۲۰۰.
  9. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، ج ۲، ص۱۲۷.
  10. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۲۱۹.
  11. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱۹، ص۳۳۶-۳۳۷.
  12. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱۹، ص۴۲۹-۴۳۱.
  13. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۰۳-۵۰۴.
  14. خزائلی، سیمای دانشوران در شرح‌حال علما و نویسندگان شهرستان نجف‌آباد به ضمیمه شهدای طلبه و نجف‌آباد در انقلاب، ص۸۴؛ مهدوی، اعلام اصفهان، ج۱، ص۹۸.

منابع

  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
  • امام‌خمینی در آیینه اسناد به روایت اسناد شهربانی، ج ۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی
  • انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان (۱۳۸۲)، ج ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
  • خزائلی، حسنعلی (۱۳۸۳)، سیمای دانشوران در شرح‌حال علما و نویسندگان شهرستان نجف‌آباد به ضمیمه شهدای طلبه و نجف‌آباد در انقلاب، قم، گنج عرفان
  • دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
  • مهدوی، مصلح‌الدین (۱۳۸۶)، اعلام اصفهان، ج ۴، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۱۹: خادم شریعت، آیت‌الله حسین خادمی (۱۳۸۹)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۳۵: روشنگر دوران، حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج سیدمحمد احمدی (۱۳۸۳)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
  • سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۳، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی