موسوی، سید مجتبی؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. سید مجتبی موسوی در اردیبهشت ۱۳۱۸ ش در خانوادهای روحانی در زنجان متولد شد. پدرش سید حمزه از عالمان زنجان بود. سید مجتبی موسوی مقدمات را در حوزه علمیه زنجان گذراند. درباره استادان او در آنجا گزارشی در دست نیست. او سپس به قم رفت و دروس سطح را نزد استادان برجسته حوزه علمیه قم فراگرفت. در فلسفه و تفسیر از شاگردان علامه سید محمدحسین طباطبایی بود. آنگاه در درسهای خارج فقه و اصول آیات امام خمینی و سید محمد محقق داماد حضور یافت («حجةالاسلاموالمسلمین آقا سید مجتبی موسوی»، sm-moosavi.blogfa.com). درباره سالهای حضور او در درسهای امام خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی با استناد به پارهای گزارشها، در نخستین سالهای دهه ۱۳۴۰ ش در قم حضور داشته (بیات، ۲۰۶-۲۰۷) و با استناد به این گزارشها میتوان احتمال داد در آن سالها در درسهای امام خمینی در مسجد اعظم قم شرکت میکرده است. سید مجتبی موسوی در جریان حمله مأموران حکومت پهلوی در اول فروردین ۱۳۴۲ به مدرسه فیضیه در آنجا حضور داشت و مورد ضرب و شتم مهاجمان به حریم مقدس حوزه قرار گرفت. پس از تبعید امام خمینی به ترکیه، همگام با سایر روحانیان و کسبه متعهد بازار اقدام به تهیه طومارهایی خطاب به سران کشورهای اسلامی با مضامینی که افشاگر جنایتهای رژیم بود، کرد («حجةالاسلاموالمسلمین آقاسید مجتبی موسوی»، sm-moosavi.blogfa.com). در ۱۵ خرداد ۱۳۴۵ هم همراه با برخی از طلاب حوزه علمیه قم، با ارسال نامهای به امام خمینی با عنوان «حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی مرجع تقلید عظیمالشأن و پیشوای عالیقدر متع الله المسلمین بطول بقائه»، سالروز سرکوب قیام مردم در سراسر کشور توسط مأموران حکومت پهلوی در سال ۱۳۴۲ را به ایشان تسلیت گفتند و از آن با عنوان جنایت حکومت دیکتاتوری و اختناق نام بردند و بار دیگر بر خواستههای خود مبنی بر حراست از دین و قانون اساسی تأکید کردند و در پایان، ضمن محکوم کردن اقدامات حکومت پهلوی علیه فعالان سیاسی و مذهبی، تبعید ایشان به خارج از کشور را غیرقانونی دانستند و خواستار بازگرداندن امام خمینی به کشور شدند (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۴، ۲۱-۲۳). وی همچنین رابط مبارزان و فعالان سیاسی زنجان با روحانیان قم بود و در ارسال نامهها و اعلامیههای آنان به برخی مراکز ازجمله سفارتخانههای خارجی (بهویژه در جریان محکومیت تبعید امام خمینی از کشور) نقش داشت (بیات، ۲۰۶-۲۰۷). موسوی در سال ۱۳۴۷ ش از قم به زنجان بازگشت و همراه با تنی چند از روحانیان با امامت جماعت در یکی از مساجد مرکزی شهر و برگزاری جلسات متعدد ازجمله تفسیر قرآن، شرح نهجالبلاغه و معارف اسلامی و بحثهای اعتقادی و برگزاری اردوهای تفریحی فرهنگی برای جوانان و تأسیس کتابخانهی عمومی و ... گامهای بلندی برای تربیت عامه مردم بهخصوص نسل جوان و آشنا نمودن آنان با تعالیم عالیه اسلام برداشت و این تلاشها موجب آشنایی صدها نفر با تفکر انقلابی شد («حجةالاسلاموالمسلمین آقاسید مجتبی موسوی»، sm-moosavi.blogfa.com). یکی از فعالیتهای او در زنجان همکاری با گروه سیزدهنفره بود که در سالهای آغازین نهضت اسلامی در زنجان و با هدف پیگیری مبارزات مردم آن شهر تشکیل شده بود. او همراه با آن گروه در تهیه و توزیع اعلامیههای امام خمینی در زنجان نقش محوری داشت و آقایان قربانعلی ذوالقدر، سید حسین ناصری، محمد شجاعی، اسدالله بیات و... از دیگر همکاران او در این جریان بودند (بیات، ۲۰۸). در سال ۱۳۵۰ ش با توزیع کتاب ولایتفقیه امام خمینی بین طلاب و روحانیان در زنجان تحرک خاصی به مبارزات مردم آن شهر بخشید. سید مجتبی موسوی درصدد تأسیس گروهی مسلحانه افتاد و با سید علی اندرزگو ارتباط برقرار کرد (شکوری، ۱۴۳-۱۴۴؛ کامور، ۱۹۵). یکی از اقدامات او همراه با شهید سید علی اندرزگو مشارکت در انفجار یکی از پایگاههای پلیس در منطقه سرچشمه تهران بود. پس از آن اقدام، بهواسطه اقرار یکی از دستگیرشدگان، ساواک موفق به شناسایی شد (شکوری، ۱۴۳-۱۴۵؛ بیات، ۲۲۸) و پس از یورش ساواک و مأموران شهربانی به منزل او در زنجان، به همراه بیش از پانزده تن از دوستان و شاگردانش دستگیر و به تهران اعزام شد. در همان ایام، یکی از رادیوهای خارج از کشور خبر دستگیری او را اعلام کرد. وی در زندان بهشدت تحت شکنجه قرار گرفت، بهطوری که در همان روزها رادیو عراق شهادت او را در زندان اعلام کرد. او پس از یک ماه حبس و شکنجه در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری به زندان قصر انتقال یافت و در آنجا به برگزاری مباحث معارفی و اعتقادی و برنامه مناجات با همسلولیهای خود ازجمله محمدمهدی ربانی املشی پرداخت و روحیه خاصی به دیگر زندانیان بخشید. همچنین در زندان به مقابله با افکار انحرافی اعضای سازمان مجاهدین خلق پرداخت. وی علیرغم محکومیت به حبس ابد، در سال ۱۳۵۴ ش از زندان آزاد شد و به زنجان بازگشت، ولی ممنوعالمنبر بود و همواره تحت نظر ساواک قرار داشت. موسوی در زنجان دست از مبارزه برنداشت و به همین سبب بارها توسط ساواک بهصورت موقت دستگیر و زندانی شد («حجةالاسلاموالمسلمین آقاسید مجتبی موسوی»، sm-moosavi.blogfa.com). او در اردیبهشت ۱۳۵۷ و پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به خانههای مراجع تقلید در قم، همراه با جمعی از روحانیان زنجان و در قالب جامعه روحانیت زنجان، نامههایی را به مراجع تقلید در قم ارسال کردند و «یورش ناجوانمردانه ایادی استعمار و استکبار» به منازل آنان را محکوم نمودند (بیات، ۳۱۵-۳۱۶). در تظاهرات مردم زنجان در تاسوعای ۱۳۵۷ ش هم حضور داشت (همان، ۴۰۷-۴۰۸). او همچنین ازجمله افرادی بود که در آستانه سقوط حکومت پهلوی اعلامیه معروف به خلع شاه از سلطنت را امضا کرد. در همان روزها و در پی شدت گرفتن درگیری بین مردم انقلابی منطقه و نیروهای حکومت پهلوی، در برگزاری جلسات متعدد با سایر روحانیان و نیروهای مبارز بهمنظور برنامهریزی و شکلدهی صحیح به اعتراضات و مبارزات مردمی نقش داشت و در تظاهرات و تجمعات مردمی حضور مییافت و به سخنرانی میپرداخت («حجةالاسلاموالمسلمین آقاسید مجتبی موسوی»، sm-moosavi.blogfa.com). وی ضمن حضور در راهپیمایی مردم زنجان در تاسوعای سال ۱۳۵۷ (بیات، ۴۰۷-۴۰۸) سخنران آن تظاهرات نیز بود. در ایام بازگشت امام خمینی به ایران در بهمن ۱۳۵۷ به تهران رفت و در کمیته استقبال از امام خمینی فعالیت کرد («حجةالاسلاموالمسلمین آقاسید مجتبی موسوی»، sm-moosavi.blogfa.com ). او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در رفع اختلافات در زنجان نقش داشت و سپس به فعالیت در برخی از نهادهای انقلابی ازجمله کمیتههای انقلاب اسلامی پرداخت (بیات، ۴۵۵-۴۵۶) و در برخی موارد در قالب جامعه روحانیت زنجان نامههایی را به امام خمینی ارسال میکرد (همان، ۴۸۹-۴۹۰). سپس بهعنوان امام جمعه موقت زنجان به اقامه نماز جمعه در آن شهر پرداخت. همچنین نمایندگی امام خمینی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زنجان و نمایندگی امام خمینی در دانشگاه علوم پزشکی زنجان را بر عهده داشت و همزمان مسئول سازمان تبلیغات اسلامی زنجان نیز بود. دبیری حزب جمهوری اسلامی زنجان، عضویت در شورای نظارت بر انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی کشور، نمایندگی امام خمینی در نهضت سوادآموزی زنجان، نمایندگی امام خمینی در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی زنجان، رئیس جمعیت هلال احمر استان زنجان، دبیر جامعه روحانیت مبارز زنجان و عضویت شورای مدیریت حوزه علمیه زنجان ازجمله مناصب او بود. سید مجتبی موسوی در فروردین ۱۳۶۹ از دنیا رفت («حجةالاسلاموالمسلمین آقاسید مجتبی موسوی»، sm-moosavi.blogfa.com). منابع: بیات، مسعود (۱۳۸۶)، انقلاب اسلامی در زنجان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ «حجةالاسلاموالمسلمین آقاسید مجتبی موسوی»، http://sm-moosavi.blogfa.com/category/2؛ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ شکوری، ابوالفضل (۱۳۷۳)، «فصل چهارم: ایدئولوژی، تجربه، تشکل (روند مبارزه در زنجان از سال ۱۳۵۰ تا سال ۱۳۵۶)»، فصلنامه یاد، شماره ۳۵ و ۳۶؛ کامور بخشایش، جواد (۱۳۸۵)، «شهید بهمن حجت کاشانی از نگاه راویان خرم دره (۲)»، فصلنامه ۱۵ خرداد، شماره ۷، بهار.