رؤیت، به معنای دیدن حقتعالی به شهود قلبی نه شهود حسی و چشم بدنی، در پس حجابهای اسماء و صفات الهی بعد از رفع انانیّت و رسیدن به فنای الهی میباشد.
اهمیت و جایگاه رؤیت
رؤیت در اصطلاح کلامی به معنای شهود حسی و دیدن با چشم مادی و بدنی است.[۱] رؤیت حقتعالی از مباحثی است که میان متکلمان اسلامی به اختلاف نظر انجامیده است. اهل حدیث با برداشت ظاهری و سطحی از برخی آیات و روایات به رؤیت حسی حق قائل شدهاند. در این میان، اشاعره به تبع اهل حدیث، رؤیت حق را پذیرفته و بر آن دلیلهایی عقلی و نقلی اقامه کردهاند؛.[۲] در مقابل متکلمان معتزله و امامیه به انکار رؤیت حق پرداختهاند.[۳] امامخمینی در آثار خویش رؤیت حقتعالی به معنای دیدن با چشم بدنی را نمیپذیرد و چنین رؤیتی را با مبانی عرفاتی ناسازگار میداند.[۴]
مراد از رؤیت حق
اشاعره مراد از رؤیت حق را رؤیت حسی و مادی میدانند و با استناد به برخی آیات الهی نظیر «وجوهٌ یومئذٍ ناضرة إلی ربها ناظرة» و «ربّ أرنی أنظر إلیک» بر مدعای خود استدلال کردند و معتقدند در تجویز روایت حقتعالی، هیچ تالی فاسدی را در پی نخواهد داشت؛ ازاینرو نباید رؤیت او را محال دانست.[۵]اهل معرفت مراد از رؤیت حق را به معنای چشم بدنی نمیپذیرند و معتقدند که ذات حقتعالی برای هیچ کس قابل درک حسی، عقلی و شهودی نیست؛ زیرا مقید نمیتواند مطلق را ببیند.[۶]
امامخمینی نیز معتقد است که ذات حقتعالی هرگز برای هیچ کس به رؤیت حسی و عقلی در نمیآید، بلکه رؤیت حق به چشم قلبی و در پس اسما و صفات الهی است.[۷] و بر این باور است مادامی که سالک در عالم طبیعت است با چشم و بصر طبیعی فقط طبیعت را میبیند و نمیتوان ذات حق را با این بصر طبیعی دید بلکه انسان سالک باید از این قشر و حجاب خلاصی یابد تا دارای بصیرت شود تا حقتعالی را ادراک کند.[۸]
اندکاک انیّت
اهل معرفت با استناد به برخی آیات الهی و تأویل آن، معتقدند حضرت موسی به جهت شدت وجد و نهایت شوق الهی از خداوند تقاضا کرد تا خودش را به او نشان دهد و خداوند فرمود مرا نمیبینی، وقتی خداوند بر جبل وجود موسی تجلی کرد، موسی مندک و مستهلک شد و بیهوش شد. بنابراین منظور از «لن ترانی» استحاله اثنینیت و بقای انانیت وجود موسی در مقام مشاهده است.[۹]
امامخمینی نیز با تأویل آیه «فلما تجلی ربه للجبل جعله دکاً و خرَّ موسی صعقا» معتقد است وقتی حضرت موسی به خداوند عرض کرد خود را به من ارائه بده، جواب آمد «لن ترانی یا موسی»؛ یعنی تا در حجاب موسوی احتجاب خودی هستی، امکان مشاهده ذات نیست، پس تا جبل انیت و خودی هست، رؤیت متحقق نیست.[۱۰] بنابر نظر امامخمینی تا انانیت نفس بر انسان استیلاء دارد، انسان شایستگی آن را ندارد که ظرف تجلی الهی قرار گیرد بلکه با از میان برداشتن انانیت و بقایای نفس و قدم در وادی مقدس مخلصان، این تجلی و رؤیت شهودی صورت میگیرد.[۱۱] امامخمینی درباره رؤیت شهودی حق بر این باور است که پس از آنکه تجلی الهی، جبل انیّت را مندک و متلاشی کرد و حضرت موسی به مقام فنا رسید، در این حالت است که به وحدت تام رسیده و خورشید وحدت برای او نمایان میشود.[۱۲]
پانویس
- ↑ قادری حنفی، شرح کتاب الفقه الأکبر، ص۱۳۶-۱۳۸؛ باقلانی، الأنصاف، ص۷۳؛ اشعری، الأبانة، ص۲۳.
- ↑ قادری حنفی، شرح کتاب الفقه الاکبر، ص۱۳۶-۱۳۸؛ بغدادی، اصول الدین، ص۱۰۰؛ جوینی، الإرشاد، ص۱۶۸.
- ↑ قاضی، عبدالجبار، شرح الأصول الخمسه، ص۱۵۵؛ شهرستانی، الملل والنحل، ص۳۹؛ علامه حلّی، کشف المراد، ص۴۱۰-۴۱۴؛ نهج الحق و کشف الصدق، ص۴۶.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۳۸۶؛ مصباح الهدایه، ص۸۰؛ تفسیر سوره حمد، ص۱۳۷-۱۳۸.
- ↑ باقلانی، الأنصاف، ص۲۴۱؛ اشعری، اللمع فی الردّ علی اهل الزیغ و البدع، ص۳۸-۴۰؛ جعفری، ابنعربی و اشاعره، ص۱۹۶.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۴، ص۱۵۰؛ قمشهای، مجموعه آثار، ص۱۹۳؛ قیصری شرح فصوص الحکم؛ ص۴۳۳-۴۳۴؛ فرغانی، مشارق الدراری، ص۵۳۰-۵۳۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۸۰.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۳۸۶.
- ↑ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۶۳۰؛ تأویلات کاشانی، ج۱، ص۲۴۰؛ تفسیر روح البیان، ج۲، ص۲۳۱.
- ↑ امامخمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۳۷-۱۳۸.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۷۸ و ۲۵۳؛ تفسیر سوره حمد، ص۳۱.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۰۵؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۱۰۹؛ مصباح الهدایه، ص۶۶.
منابع
- ابنعربی، محییالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- اشعری، ابوالحسن، الإبانة عن أصول الدیانة، بیروت، دار الکتب العلمیه، بیتا.
- اشعری، ابوالحسن، اللمع فی الردّ علی اهل الزیغ و البدع، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- باقلانی، قاضی ابوبکر، الإنصاف فی اسباب الخلاف، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۷ق.
- بغدادی، ابومنصور عبدالقاهر، اصول الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۱ق.
- جعفری، محمدعیسی، ابنعربی و اشاعره، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و یژوهشی، امامخمینی، ۱۳۹۰ش.
- جوینی، ابوالمعالی، الارشاد الی قواطع الادلة فی اصول الاعتقاد، بیروت، الثقافیة، ۱۴۱۶ق.
- حقی، بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، بیروت، دار الفکر، بیتا.
- شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت، المکتبة العصریه، ۱۴۲۱ق.
- علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۹ق.
- علامه حلّی، نهج الحق و کشف الصدق، قم، دار الهجرة، ۱۴۱۴ق.
- فرغانی، سعیدالدین مشارق الدراری، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ش.
- قادری، حنفی، ملاعلی، شرح کتاب الفقه الاکبر، بیروت، دار الکتب العلمیه، بیتا.
- قاضی، عبدالجباربناحمد، شرح الاصول الخمسه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
- قمشهای، آقا محمدرضا، مجموعه آثار، حکیم صهبا، تحقیق ناجی اصفهانی، اصفحن، نشر کانون پژوهشی، ۱۳۷۸ش.
- قیصری، داودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق آشتیانی، تهران، انتشارات فرهنگی و علمی، ۱۳۷۵ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، تأویلات کاشانی، تصحیح سمیر مصطفی رباب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
- کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تحقیق بیدارفر، انتشارات بیدار، قم، ۱۳۸۵ش.
نویسنده: باقر صاحبی