جوهر، یکی از مقولات و اجناس عالیه است که موجودیتش در خارج بدون موضوع بوده و عرض از شئون و مراتب وجودی جوهر میباشد.
اهمیت و جایگاه جوهر جوهر در اصطلاح فلسفه به معنای ذات که قائم به خود بوده و برخلاف عرض، نیاز به موضوع ندارد.[۱] بحث از جوهر در فلسفه در شمار بحثهای مهم و دشوار فلسفی است و یکی از مقولات و اجناس عالیه در دستگاه فلسفی حکمای مشاء میباشد؛ البته شیخ اشراق تفسیر خاصی از جوهر ارائه میدهد و نگاه مشائیون را در این زمینه نمیپسندد و در حکمت متعالیه جوهر از حیث مفهومی به جایگاه وجودی ارتقا یافته است.[۲] امامخمینی نیز در آثار فلسفی و حکمی خود به بحث جوهر و اقسام آن پرداخته و با رویکرد عرفانی آن را ارتقا داده است.[۳]
حقیقت جوهر
در نگاه فلاسفه جوهر ذاتی است که اگر در خارج یافت شود نیاز به موضوع ندارد و با قید «عدم نیاز به موضوع» انواع اعراض از حقیقت و تعریف جوهر خارج میشود.[۴] امامخمینی نیز در تعریف و حقیقت جوهر معتقد است، جوهر موجودی است که وجودش به غیر وابسته نبوده و اگر در خارج موجود شود، موضوعی که در او موجود میشود، برای او نیست؛ زیرا جوهر ماهیتی تحصیلی است نه اینکه نه اعتباری باشد.[۵]
اقسام جوهر
فلاسفه جوهر را به پنج قسم؛ عقل، نفس، جسم، هیولی و صورت تقسیم کردهاند.[۶] امامخمینی نیز طبق نظر جمهور حکما برای جوهر پنج قسم قائل است و معتقد است جوهر یا محل جوهر دیگری است و یا حال در جوهر، به عبارت دیگر جوهر یا قیوم غیرخود میباشد یا غیر آن از جواهر مقوم او میباشد، اگر به قیومیت دیگری است و خود محل میباشد در این صورت جوهر هیولی است؛ و اگر حال است و قیومیت دیگری را به عهده دارد این جوهر، صورت است و اگر جوهر نه قیوم دیگری و نه غیر تحصّل قیومی برای او وجود دارد، این جوهر مجرد است که در این حالت یا در ذات و فعل مجرد محض است که می شود جوهر عقل، و یا در ذات مجرد؛ ولی در فعل تعلق به جسم دارد میشود جوهر نفس و قسم آخر جوهر جسم است که مرکب از حال و محل میباشد.[۷]
رابطه جوهر با عرض
در حکمت متعالیه عرض تابع وجود جوهر است و جوهر در همه شئون و ویژگیهای عرض نافذ و ساری است و به عبارتی عرض شأنی از شنونات جوهر میباشد.[۸] امامخمینی نیز رابطه جوهر در عرض را برخلاف حکمای مشاء که رابطه حلولی میدانند که وجود عرض بیرون از حیطه وجود جوهر است، رابطه اتحادی میداند و بر این باور است که وجود عرض در معروض حلول نکرده بلکه رابطه آن رابطه اتحادی است؛ یعنی عرض شأنی از شئون و مراتب جوهر تلقی میشود.[۹]
جوهر در نگاه عرفانی
اهل معرفت با اقتباس اصطلاح جوهر فلسفی که در منطق و فلسفه نماینده یک بحث مفهومی است با طرح بحث خارجی و ارتقاء آن، در عرفان آن را نفس رحمانی مینامند؛ یعنی وجود منبسط و نفس رحمانی را جوهر اولی میدانند که تمامی جوهرها به جوهر بودنِ آن جوهر میشوند و همه مابقی، جواهر، اعراض این جوهر اولی میباشند و نفس رحمانی یگانه جوهری است که همه جوهرهای دیگر همچون اعراضی بر ا و عارض میشوند و جلوههای متعدد این جوهر اولی میباشند.[۱۰]
امامخمینی نیز جوهر را در نگاه عرفانی نیز مورد توجه قرار داده، معتقد است جوهر همان وجود منبسط و ظهور قیومی است که از حضرت الهی و صقع ربوبی است که همان فیض اقدس قیومی است که از عالم عقل تا هیولی میباشد و همه اعراض ظل تعینات او میباشند. به باور ایشان نفس رحمانی، جوهر واحدی است که جوهریت همه جواهر به واسطه اوست؛ از همین رو به آن جوهرالجواهر نیز اطلاق میشود.[۱۱] ایشان در برخی موارد معتقد است که اسم الهی جوهر و اعراض تعینات این اسم الهی میباشند.[۱۲]
پانویس
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۱، ص۲۲۳؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۴، ص۲۸۳؛ طباطبائی، نهایة الحکمه، ج۱ ص۹۱.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج ۲، ص۶۱، ۷۰؛ منطق شفا، ج۱، ص۲۸ و ۴۵-۵۱؛ ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ص۱۴۷؛ یزدانپناه، حکمت اشراق، ج۲، ص۴۳۶-۴۴۸.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۲۹ و ۱۶۲؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۳۵۸-۳۵۹؛ ج۳، ص۳۸۱؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۳؛ انوار الهدایه، ج۱، ص۲۷۰.
- ↑ ابنسینا، الهیات شفا، ص۷۱-۹۲؛ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۱ ص۲۳۳؛ مصباح، آموزش فلسفه، ج۲، ص۱۹۷؛ طباطبائی، نهایة الحکمة، ج۱، ص۹۰-۹۱.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ ملاصدرا، شواهد الربوبیه؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۶، ص۸۶۹.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۱ ص۳۵۸-۳۵۹.
- ↑ عبودیت، رابطه جوهر و عرض، ص۱۶؛ دیوانی، رفعت حکمت، ص۲۶۱؛ مدرس زنوزی، بدایع الحکم، ص۲۰۳؛ مجموعه مصنفات، ج۲، ص۱۱۲-۱۱۳.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۸۱.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۷۵-۷۶ و ۷۳۷؛ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ص۵۶۲-۵۶۴.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۲۸ و ۱۶۲؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۱۸۴-۱۸۵.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۲۹.
منابع
- ابنسینا، حسینبنعبدالله، الهیات شفاء، قم، مکتبة، المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
- ابنسینا، حسینبنعبدالله، الشفاء المنطق، قم، مکتبة المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، انوارالهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی،۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- دیوانی، امیر، رفعت حکمت، تهران، فرهنگ و اندیشه، ۱۳۸۸ش.
- سهروردی، شهابالدّین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- طباطبائی، محمدحسین، نهایة الحکمه، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۴ش.
- عبودیت، عبدالرسول، رابطه جوهر و عرض، معرفت فلسفی، ۱۳۹۲ش.
- قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلالالّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- مدرس زنوزی، علی، بدایع الحکم، قم، الزهراء، ۱۳۷۶ش.
- مدرس زنوزی، علی، مجموعه مصنفات، تهران، نشر اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
- مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی، ۱۳۷۴ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، نشر صدرا، ۱۳۸۹ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الشواهد الربوبیة فی منهج السلوکیه، مقدمه و تصحیح سیدجلالالدّین آشتیانی، مشهد، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۰ش.
- یزدانپناه، یدالله، حکمت اشراق، گزارش، شرح و سنجش دستگاه فلسفی، شیخ شهابالدین سهروردی، تهران، نشر سمت، ۱۳۸۹ش.
- یزدانپناه، یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
نویسنده: باقر صاحبی