محمدبنعلی یا امامجواد (ع) امام نهم شیعیان.
زندگینامه امام نهم (ع)
امام ابوجعفر ثانی محمدبنعلی (ع) ملقب به ابنالرضا[۱] جواد و تقیّ، نهمین پیشوای معصوم شیعیان است.[۲] پدر ایشان امامعلیبنموسی الرضا(ع) است[۳] و مادر ایشان به نامهای ریحانه، سکینه،[۴] سبیکه و خیزران خوانده شده و گفته شده وی از خاندان ماریه قبطیه از همسران پیامبر اکرم (ص) بودهاست[۵] و فاضلترین بانوی زمان خود بود.[۶] امامجواد (ع) در رجب (دهم رجب) یا رمضان سال ۱۹۵ هجری در مدینه زاده شد[۷] و هفت سال و چند ماه زمان حیات پدر خود را درک کرد[۸] دوران امامت ایشان که در خردسالی به امامت رسید، نزدیک به نوزده سال بود[۹] در دوران امامت با مأمون (۱۹۳–۲۱۸ق) و معتصم عباسی (۲۱۸–۲۲۷)[۱۰] معاصر بود و مأمون ایشان را در سال ۲۰۲ پس از شهادت امامرضا (ع)، از مدینه به بغداد مرکز خلافت عباسیان منتقل کرد[۱۱]
جایگاه و ویژگیها
پیامبر اکرم(ص) به امامت همه امامان دوازدهگانه شیعه ازجمله امامجواد (ع) تصریح کردهاست.[۱۲] امامرضا (ع) نیز فرزند خود امامجواد (ع) را پس از خود امام و حجت خداوند بر مردم به یاران معرفی[۱۳] و امامت ایشان را در کودکی با نبوت عیسیبنمریم(ع) در کودکی مقایسه کرد[۱۴] همچنین آن حضرت را مانند موسیبنعمران(ع) در مبارزه با طاغوتها شمرد[۱۵] و با برکتترین مولود برای شیعه دانست.[۱۶] سن کم امامجواد (ع) پس از شهادت امامرضا (ع) موجب شد عدهای از شیعیان، دربارهٔ امامت ایشان تردید کنند و به چارهجویی برخیزند. آنان با رفتن نزد عبداللهبنموسی، عموی امامجواد (ع) و نیافتن پاسخ پرسشهای خود، او را رها کردند و سرانجام برای آزمودن و نیز استفاده از امامجواد (ع) و حل مشکلات خود نزد ایشان گرد آمدند و حضرت به پرسشها و مشکلات علمی و کلامی و فقهی آنان پاسخ داد و بهویژه شبهههای آنان دربارهٔ امامت خویش را برطرف کرد؛[۱۷] چنانکه حضرت در حضور هشتاد تن از فقها و ازجمله علمای بغداد و دیگر شهرها به پرسشهای دشوار مردم در مسائل مختلف دینی پاسخ داد[۱۸]
مأمون عباسی شیفته علم و فضل امامجواد (ع) بود و ایشان را افقه و اعلم به کتاب و سنت از دیگران میشمرد[۱۹] و با کمی سن ایشان را در علم و حکمت و ادب و خرد با مشایخ روزگارخود برابر میشمرد و در مجلسی که یحییبناکثم قاضیالقضات حکومت عباسی، در حضور عدهای از علمای اسلام در بغداد با ایشان ترتیب داد، مراتب فضل و دانش و آگاهی آن حضرت بر همگان روشن شد.[۲۰]
امامخمینی، اماممحمدبنعلی (ع) را از امامان دوازدهگانه و حجت خدا بر مردم و از پیشوایان هدایتکننده شمردهاست.[۲۱] ایشان با استناد به روایات[۲۲] روز چهارشنبه را متعلق به امامجواد (ع) شمرده و سزاوار دانستهاست در تعقیب نماز صبح برای در امانماندن از شیطان و نفس اماره به این امام تقرب جسته شود و برای قبول عبادتهای ناقص به آن وجود مقدس شفاعت جسته شود.[۲۳]
امامجواد (ع) در مکارم اخلاق ممتاز و از کودکی دارای کمالات و اعتماد به نفس بود.[۲۴] مردم امامجواد (ع) را به عبادت[۲۵] پارسایی و شایستگی[۲۶] میشناختند و دانش و پرهیزکاری و زهد و بخشندگیِ ایشان را همانند پدر ایشان شمردهاند.[۲۷] امامجواد (ع) در حد توان به مشکلات مردم بهویژه درماندگان رسیدگی میکرد[۲۸] و برای حل گرفتاریهای مردم از شیعیانِ دارای نفوذ اجتماعی کمک میگرفت و نامه ایشان به حسینبنعبدالله نیشابوری کارگزار سیستان دربارهٔ کمک به یکی از نیازمندان، از آن جمله است.[۲۹]
امامخمینی، امامجواد (ع) را از امامان نیکوکار و افراد خیراندیش شمردهاست[۳۰] و این روایت[۳۱] را یادآور شدهاست که امامرضا (ع) به فرزند خود سفارش کرد خود را در معرض دیدار با فقرا قرار دهد و اطرافیان مانع از انفاق ایشان به نیازمندان نشوند؛[۳۲] چنانکه ایشان در اشعار خود در ستایش از امام زمان(ع) ایشان را وارث ویژگی، تقوا و بزرگی امامجواد (ع) دانستهاست[۳۳] و در جای دیگر از حضرت جواد (ع) به نور ساطع و بلند یاد کردهاست و بر وی و پدران و فرزندانِ برگزیده ایشان درود فرستادهاست.[۳۴]
دوران امامت
امامجواد (ع) پس از شهادت امامرضا (ع) بهرغم سن کم خود به رهبری و هدایت شیعیان رسید. از زندگی راویان به دست میآید شیعیان در زمان ایشان در نقاط مختلف جهان اسلام ازجمله مصر[۳۵] بغداد[۳۶] همدان، کوفه، ری، قم، بصره[۳۷] بُست، سجستان[۳۸] خراسان و مرو[۳۹] و اهواز[۴۰] پراکنده بودند و بهویژه در بغداد شمار زیادی را تشکیل میدادند و از اقتدار و شوکت برخوردار بودند[۴۱] و جمعیت آنان رو به گسترش بود. حضرت جواد (ع) با مردم بهویژه شیعیان به روشهای گوناگون ازجمله دیدار حضوری در مدینه[۴۲] و بهویژه در مسجد پیامبر(ص)[۴۳] و به وسیله نامه و از طریق وکلا و نمایندگان ارتباط داشت و در ارتقای دانش دینی آنان میکوشید[۴۴] ایشان با استفاده از فرصتی که در اختیار داشت افراد نخبه و برجسته بسیاری را در علوم دینی تربیت کرد. شمار راویان از امامجواد (ع) را ۱۲۱ تا ۱۳۰ نفر ثبت کردهاند[۴۵] امامخمینی، علیبنمهزیار[۴۶] ابندرید، صاحب الجمهره فی اللغه[۴۷] حسنبنسعید اهوازی[۴۸] ابوالقاسم صیقل[۴۹] ابراهیمبنشیبه[۵۰] و ابوالحسنبنحصین[۵۱] را از اصحاب امامجواد (ع) شمردهاست.
امامجواد (ع) برای اداره امور دینی شیعیان در مناطق گوناگون جهان اسلام ازجمله بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری، سیستان دارای وکیل بود[۵۲] خیران خادم[۵۳] ایوببننوح[۵۴] عبدالعزیز مهتدی[۵۵] و ابراهیمبنمحمد همدانی[۵۶] از وکلای آن حضرت بودند و نیز احمدبنمحمدبنابینصر بزنطی از اصحاب اجماع از خواص امامجواد (ع) بودهاست[۵۷] امامجواد (ع) در دفاع از کیان اسلام و قرآن و تفسیر درست کتاب خدا و سیره پیامبر (ص) فعالیتهای علمی بسیاری از خود به جای گذاشت و به شبهههای فکری مردم پاسخ گفته و روایات نبوی (ص) تحریفشده را بر آنان آشکار و واقعیتها را بیان کردهاست[۵۸]
(ببینید: رجال)
امامخمینی نیز یادآور شدهاست امامجواد (ع) عقاید و علوم و معارف اسلام و اهل بیت (ع) را برای مردم بیان میکرد و با گفتگوهای شفاهی و از راه مکاتبه به پرسشهای آنان پاسخ میداد[۵۹] و نیز به شیعیان توصیه میکرد از کتابهای روایی امامان مراقبت کنند[۶۰] ایشان با اشاره به برخی از روایات[۶۱] تصویر درست از خداوند و بیان صفات کمال حقتعالی برای مردم و بهدورداشتن خدا از تشبیه به مخلوقات را از بیانات امامجواد (ع) بازگو کردهاست.[۶۲] حضرت در برابر فرقه مجسِّمه که با برداشتهای غلط آنان از آیاتی چون «یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدیهِمْ»[۶۳] و «الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی»[۶۴] خداوند سبحان را جسم میپنداشتند، شیعیان را از نمازگزاردن پشت سر آنان و ادای زکات به آنان منع کرد[۶۵] ایشان با سران غالیان بهشدت برخورد میکرد، ازجمله ابوالخطاب (محمدبنابیزینب) و پیروان او را لعن کرد و به اصحاب خود نیز دستور داد آنان را لعن کنند؛[۶۶] همچنین قائلان به غیبت امامموسی کاظم(ع)، را نیز مصداق نواصب میدانست و شیعیان را از نمازگزاردن در پشت سر آنان منع میکرد.[۶۷]
(ببینید: علیبنموسی، امامرضا (ع))
امامخمینی به استناد روایات[۶۸] یادآور شدهاست امام نهم (ع) در اختلافات فکری شیعیان ازجمله دربارهٔ ائمه (ع) و حدود اختیارات آنان، راه درست را به آنان مینمایانْد و جایگاه اهل بیت(ع) را نزد خداوند برایشان روشن میساخت و به آنان یادآور میشد از راه ائمه (ع) باید پیروی کنند و از راه و رسم آنان نباید تخلف کنند.[۶۹] ایشان با استناد به روایتی از امامجواد (ع)[۷۰] در اختلاف شیعیان در وقت نماز صبح، با تأکید بر ضرورت محسوسبودن طلوع فجر، نور عمودی واقع در افق را معیار فجر ندانسته، بلکه گسترش عرضی نور صبح را علامت طلوع فجر شمردهاست.[۷۱]
مناظرات
از موضوعات قابل توجه در زندگی امامجواد (ع)، مناظرات آن حضرت بهویژه دربارهٔ مسائل امامت و احکام شرعی بودهاست. ایشان دراینباره گفتگوهایی با شیعیان و نیز بزرگان دیگر مذاهب اسلامی انجام دادهاست؛ ازجمله مناظره با یحییبناکثم، دربارهٔ محرمات احرام در حج[۷۲] و نیز مناظره کلامی دربارهٔ روایات منسوب به پیامبر (ص) در فضایل خلفا که حضرت با استناد به قرآن و سنت مسلم پیامبر (ص)، تحریف و ساختگیبودن آن گزارشها را اثبات کرد.[۷۳] امامخمینی دراینباره به استناد روایات[۷۴] یادآور شدهاست علمای دیگر مذاهب اسلامی بر آن بودند که مجازات سارق با قطع دست وی از مچ یا آرنج انجام میگیرد و امامجواد (ع) پاسخ داد که باید (در مرتبه اول) انگشتان وی از مفصل قطع شود. معتصم عباسی از دلیل آن پرسید و حضرت با استشهاد به آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»[۷۵] و اختصاص مواضع هفتگانه سجده به خدا و روایت «وجوب بهزمینرسیدن هفت موضع در سجده»[۷۶] روشن ساخت که در صورت قطع دست از مچ یا آرنج یا بازو جایی برای بهزمینرسیدن دست باقی نمیماند؛ از اینرو دست دزد نباید از مچ قطع شود.[۷۷]
مواضع سیاسی
امامجواد (ع) همانند دیگر ائمه(ع) و پیروان آنان امامت و رهبری و خلافت از پیامبر(ص) را حق اماممعصوم(ع) میدانست و دیگر حاکمان را نامشروع میشمرد[۷۸] و همواره در راه معرفی ائمه (ع) به مردم و احقاق حقوق آنان تلاش میکرد[۷۹] ایشان درخواست کرد شیعیان واجبات مالی ازجمله خمس را به ایشان بپردازند[۸۰] افزون بر آنکه خلفای عباسی قیامهای پدید آمده در مناطق شیعهنشین چون قیام جعفربنداوود قمی در قم[۸۱] را بیارتباط با امامجواد (ع) نمیدانستند؛ بهویژه که در میان کشتهشدگان وکیل ایشان یحییبنعمران نیز وجود داشت[۸۲] و قیام محمدبنقاسم در زمان امامجواد (ع) که در مرو از حمایت شیعیان برخوردار بود.[۸۳] مأمون عباسی از جایگاه امامت در میان شیعیان و جایگاه ویژه حضرت به عنوان جانشین امامرضا (ع) در میان پیروان اهل بیت (ع) آگاه بود؛ از اینرو به اقتضای سیاست، به حمایت از آن حضرت تظاهر کرد. وی پس از شهادت امامرضا (ع)، امامجواد (ع) را در بغداد ساکن کرد و زیر نظر قرار داد[۸۴] و دخترش امالفضل را به ازدواج ایشان درآورد؛[۸۵] اما امامجواد (ع) مرعوب وی نشد و با تحمل شرایط دشوار توانست نقاب تزویر را از چهره مأمون بزداید و ماهیت وی را برای مردم آشکار سازد.[۸۶] با همه امکانات ظاهری که برای حضرت در بغداد آماده شده بود، ایشان از فشارهای باطنی آنان رنج میبرد و آرزو داشت به مدینه برگردد[۸۷] ایشان پس از مدتی از توقف در عراق، به سفر حج رفت و به مدینه بازگشت.[۸۸]
شهادت
پس از مرگ مأمون، معتصم عباسی، امام جواد (ع) را به بغداد فراخواند[۸۹] معتصم عباسی از نظر هوش و ذکاوت به پای مأمون نمیرسید؛ از این جهت گروههای بسیاری علیه او سر به شورش برداشتند. وی گاه امامجواد (ع) را زیر فشار قرار میداد و گاه عرصه را برای حضرت باز میگذاشت و گاه علما را برای احتجاج با حضرت گرد میآورد؛ ولی همه کوششهای وی به ابراز منزلت و اظهار کرامتهای حضرت انجامید؛[۹۰] از اینرو نقشه قتل حضرت را کشید[۹۱] امامجواد (ع) در ذیالقعده یا ذیالحجه سال ۲۲۰ق[۹۲] به دستور معتصم عباسی به دست جعفربنمأمون و امالفضل همسر امام (ع)، مسموم شد و به شهادت رسید و در مقبره قریش بغداد به خاک سپرده شد[۹۳] جایی که اینک به کاظمین شهره است.
تحلیل امامخمینی از شهادت امامجواد (ع) آن است که پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصوم (ع)، دین را با سیاست و اجتماع در پیوند دانستهاند و سیاست بخشی از مسئولیتهای مذهبی آنان بودهاست. حبس، شکنجه، تبعید و مسمومشدن ائمه (ع) (ازجمله امامجواد (ع)) در جهت مبارزه سیاسی آن بزرگواران و شیعیان علیه حکومتهای ستمکار بودهاست.[۹۴]
امامجواد (ع) چهار فرزند به نامهای علی (ع)، موسی، فاطمه و امامه داشت.[۹۵] ایشان فرزند خود علی (ع) را به جانشینی خود معرفی کرد[۹۶] امامخمینی در سفر تبعید از ترکیه به عراق نخست به کاظمین برای زیارت موسیبنجعفر(ع) و امامجواد (ع) رفت و پس از چند روز اقامت در عصر جمعه ۱۶/۷/۱۳۴۴ راهی کربلا شد.[۹۷]
(ببینید: علیبنمحمد، امامهادی (ع))
پانویس
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۴۹۴؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۸۸.
- ↑ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۶؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۳۵–۱۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱ و ۱۲–۱۳.
- ↑ مقاله علیبنموسی، امامرضا (ع).
- ↑ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۳۵ و ۱۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱–۲.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۷۳؛ طوسی، مصباح المتهجد، ۲/۸۰۵.
- ↑ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۴۹۷.
- ↑ طبرسی، فضلبنحسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۹۱.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۰–۲۲۲؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۱؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۹.
- ↑ طبرسی، فضلبنحسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۱۸۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۳/۲۸۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۳۲۰–۳۲۳؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸؛ مجلسی، ۵۰/۱۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۳۲۱؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷).
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۳۲۱.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۰–۲۲۳؛ مفید، الاختصاص، ۱۰۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۸۵–۹۱ و ۹۹–۱۰۰.
- ↑ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸–۳۸۹.
- ↑ ابنشعبه، تحف العقول، ۴۵۱.
- ↑ مفید، الارشاد، ۲/۲۸۱–۲۸۶؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۱–۳۹۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۷۵–۷۸.
- ↑ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۲۴؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۹۸.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۲۴/۲۳۹.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۳–۲۲۴؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۵۳–۱۵۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۹۵/۲۱۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲.
- ↑ سبطبنجوزی، تذکره الخواص من الامهٔ من ذکر خصائص الائمه، ۳۲۱.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۴۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۱۱۱؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۳۳۴–۳۳۵.
- ↑ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۲۴.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۲.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۳.
- ↑ امام خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.
- ↑ امام خمینی، معتمد الاصول، ۲/۴۱۹.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷.
- ↑ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۷۵.
- ↑ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۵۲–۲۶۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۱۱۱.
- ↑ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۵۸.
- ↑ طوسی، الفهرست، ۵۸.
- ↑ مظفر، تاریخ شیعه، ۱۲۰.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۱).
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ۴/۱۴۱؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۳۳.
- ↑ طوسی، الرجال، ۳۷۳–۳۸۰؛ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۴۹–۳۳۲).
- ↑ امام خمینی، تنقیح الاصول، ۱/۱۵۴.
- ↑ امام خمینی، تهذیب الاصول، ۲/۴۲۰.
- ↑ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۶.
- ↑ امام خمینی، مکاسب، ۱/۷۳–۷۴.
- ↑ امام خمینی، الرسائل العشره، ۷۸.
- ↑ امام خمینی، الرسائل العشرة، ۲۰۳–۲۰۴.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷–۳۸؛ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امامدوازدهم، ۷۹.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۶۷.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۴۱.
- ↑ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۹۸.
- ↑ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۵۱–۲۵۲.
- ↑ نجاشی، رجال نجاشی، ۷۵.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۸۰–۸۳.
- ↑ امام خمینی، مکاسب، ۱/۷۳–۷۴.
- ↑ امام خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۳۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۸۰–۸۲.
- ↑ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۶.
- ↑ فتح، ۱۰.
- ↑ طه، ۵.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ۳/۲۸۳.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۱۱.
- ↑ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۳۷۹؛ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۱۵۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۴۴۱.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۵۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۳/۲۸۲؛ طوسی، الاستبصار ۱/۲۷۴.
- ↑ امام خمینی، الرسائل العشره، ۲۰۳–۲۰۴.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۷۶–۷۷.
- ↑ طبرسی، احمد، الاحتجاج، ۲/۴۴۷).
- ↑ عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱/۳۱۹؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۴/۴۵۴.
- ↑ جن، ۱۸.
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار، ۸۱/۲۰۷)
- ↑ الخلل، ۳۱۰.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸؛ ادیب، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ۲۴۶–۲۵۵.
- ↑ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۹۶–۱۰۳.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۸۹.
- ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۶/۴۱۵ و ۴۲۰–۴۲۶.
- ↑ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امامدوازدهم، ۷۸–۸۰.
- ↑ مدرسی، امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، ۳۰۸–۳۱۲.
- ↑ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امامدوازدهم، ۸۰؛ عاملی، الحیاة السیاسیه للامامالجواد (ع)، ۹۲–۹۵.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱/۱۸۲؛ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امامدوازدهم، ۸۰.
- ↑ خامنهای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۸۴.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۴۸.
- ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۶/۴۱۷؛ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۵۵.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۸۴.
- ↑ مظفر، تاریخ شیعه، ۱۱۹–۱۲۰.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳–۷، ۱۷ و ۴۵–۴۶.
- ↑ ابنابیالثلچ، تاریخ الائمه، ۱۵؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۷؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۷۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۸۸ و ۱۵/۲۵۷.
- ↑ مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵.
- ↑ مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۷.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۶۱–۱۶۴.
منابع
- قرآن کریم.
- ابنابیالثلچ، تاریخ الائمه، چاپشده در مجموعه نفسیه فی تاریخ الائمه، بیروت، دارالقاری، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- ابنشعبه حرانی، حسنبنعلی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آلالرسول (ص)، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- ادیب، عادل، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ترجمه اسدالله مبشری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم۱۳۶۶ش.
- اربلی، علیبنعیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، الخلل فی الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، دیوان امام (سرودههای حضرت امامخمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امامدوازدهم، ترجمه سیدمحمدتقی آیتاللهی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- خامنهای، سیدعلی، انسان ۲۵۰ ساله، تهران، مؤسسه ایمان جهادی، چاپ پنجاه و سوم، ۱۳۹۴ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
- سبطبنجوزی، یوسف، تذکره الخواص من الامهٔ من ذکر خصائص الائمه، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، ۱۳۸۸ش.
- طبرسی، احمدبنعلی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
- طبرسی، فضلبنحسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- طبری امامی، محمدبنجریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- طوسی، محمدبنحسن، اختیار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
- طوسی، محمدبنحسن، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، تحقیق سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق.
- طوسی، محمدبنحسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- طوسی، محمدبنحسن، محمدبنحسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- طوسی، محمدبنحسن، الفهرست، تحقیق سیدمحمدصادق آل بحرالعلوم، نجف، مرتضوی، چاپ اول، بیتا.
- طوسی، محمدبنحسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- عاملی، سیدجعفر مرتضی، الحیاة السیاسیه للامامالجواد (ع)، بیروت، مرکز الاسلامی للدراسات، چاپ سوم، ۱۴۳۲ق.
- عطاردی، عزیزالله، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، تهران، عطارد، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
- عیاشی، محمدبنمسعود، التفسیر، سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، علمیه اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
- قمی، علیبنابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح سیدطیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مدرسی، سیدمحمدتقی، امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، ترجمه حمیدرضا آژیر، مشهد بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۴ش.
- مسعودی، علیبنحسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
- مظفر، محمدحسین، تاریخ شیعه، ترجمه سیدمحمدباقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
- مفید، محمدبنمحمد، الاختصاص، تحقیق علیاکبر غفاری و محمود محرمی، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمدبنمحمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسه آلالبیت (ع)، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- نجاشی، احمدبنعلی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق.
- نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.