قم، شهری کهن، مدفن فاطمه معصومه(س)، مرکز حوزههای علمیه شیعه و خاستگاه انقلاب اسلامی ایران.
شهر علمی و مذهبی قم در ۱۲۵ کیلومتری جنوب شهر تهران واقع است.[۱] گفته شده به دلیل جمعشدن آب در گودی زمین، دامداران و کشاورزان خانههایی به نام کومه و کوم در آن بنا کرده بودند که در برگردان عربی «قم» خوانده شد. برخی نیز لفظ «قم» را عربیشده بخش اولِ واژه کمیدان از توابع قم میدانند.[۲] به گزارشی پیامبر(ص) پیش از هجرت به مدینه در سفر به معراج با دیدن شیطان در این سرزمین با خطاب «قم یا ملعون: برخیز ای نفرینشده»، او را از این منطقه دور کرد که پس از آن قم نامیده شده است[۳] و در روایتی دیگر دلیل نامگذاری قم همراهی آنان با حضرت قائم(ع) است.[۴]
قم پیشینهای طولانی دارد. این شهر در اواخر دوره ساسانی از شهرهای آباد بوده و در شاهنامه فردوسی بارها از آن یادشده است.[۵] قم در گذشته به داشتن بناهای تاریخی، سردابها، زعفران، بادام و زیره و صنایعی چون حریربافی، بلورسازی، شیشهگری و چینیسازی شهره بوده است.[۶] جمعیت آن در سال ۱۳۳۵، ۹۶۴۹۹ نفر و در سال ۱۳۵۵، ۲۴۷۲۱۹ نفر، در سال ۱۳۶۵، ۵۴۳۱۳۹ نفر،[۷] در سال ۱۳۸۵، ۹۵۱۹۱۸ نفر و در سال ۱۳۹۰، ۱۰۷۴۰۳۶ نفر[۸] بوده است.
قم در روایات
رسول خدا(ص) قم را مرکز اجتماع بندگان مؤمن خدا و منتظران شفاعت پیامبر خدا(ص) خوانده (همان، ۱۸/۳۱۱) و امامعلی(ع) سلام و رحمت و برکات خداوند را شایسته مردم قم دانسته است.[۹] امامصادق(ع) قم را سرزمین نجیبان و نمونه و حجت بر دیگر شهرها، مرکز علم و دانش و فضل و علاقهمند به اماممهدی(ع) و دری از درهای بهشت و شهر مقدس و حرم اهل بیت(ع) دانسته[۱۰] و مردم قم را اهل روایت و درایت و عبادت[۱۱] و یاوران اهل بیت(ع)[۱۲] معرفی کرده است. امامکاظم(ع) نیز آن را آشیانه و مأمن خاندان پیامبر(ص)[۱۳] و امامحسن عسکری(ع) قمیان را از منتظران فرج ولیعصر(ع) شمرده است.[۱۴] امامان(ع) این شهر را به منزله پناهگاه اهل بیت(ع) و خانه آل محمد(ص) ستودهاند و از شیعیان خواستهاند در وقت بلا در قم ساکن شوند؛[۱۵] چنانکه امامکاظم(ع) از قیام مردی از قم با همراهی یارانی استوار و مقاوم خبر داده که در راه حق قیام کرده و از جنگ و دشواری نمیهراسند.[۱۶] با حضور فرزندان اهل بیت(ع) و علویان ازجمله فاطمه معصومه(س) در قم، این شهر پایگاه اهل بیت(ع) و مرکز علم و دانش و عالمان و راویان بزرگ شیعه شد. مردم ایران نیز به این شهر توجه ویژه داشته و افزون بر سفر به قم برای زیارت و تحصیل علوم دینی، بزرگان خود را در آن، به خاک میسپردهاند.[۱۷]
قم در طول تاریخ
قم در دورههای مختلف تاریخ، فراز و نشیبهای زیادی را به خود دیده است. این شهر در سال ۲۳ق به دست ابوموسی اشعری فتح شد.[۱۸] در آغاز زیر نظر اصفهان بود و در زمان هارون الرشید از اصفهان مستقل شد.[۱۹]
موسیبنعبداللهبنسعد اشعری نخستین کسی بود که در قم آشکارا به ترویج تشیع پرداخت.[۲۰] تشیع در اواخر قرن اول هجری در قم گسترش یافت و بهتدریج مرکزی بسیار مهم برای اهل بیت(ع) شد. با فشار بنیامیه و بنیعباس بر شیعیان مهاجرت پیروان اهل بیت(ع) به این شهر شدت گرفت. بهویژه تشدید فشارهای حجاجبنیوسف کارگزار امویان به پیروان اهل بیت(ع)[۲۱] موجب شد شیعیان از عراق به مناطق امنتری ازجمله قم هجرت کنند. پس از شکست جنبش عبدالرحمن پسر محمدبناشعث علیه بنیمروان در سال ۹۴ق گروهی از سپاهیان وی از فرزندان مالکبنسائب اشعری (رئیس پلیس مختار ثقفی) از عراق به قم کوچ کردند و در این شهر ساکن شدند.[۲۲] همزمان با این رویداد، گروهی از قبیله بنیاسد به قم آمدند و در روستای جمکران ساکن شدند و نخستین مسجد را در آن بنا کردند.[۲۳] با کوشش اشعریها قم به صورت شهری علمی و معتبر در آمد. برخی از تاریخپژوهان جانبداری قمیان از جنبش مطرفبنمغیره علیه بنیمروان در سال ۷۷ق را نشانه حضور شیعه در قم پیش از آمدن اشعریان شمردهاند.[۲۴] از خاندان بزرگ اشعری،[۲۵] خاندان ابنبابویه قمی،[۲۶] خاندان برقی،[۲۷] خاندان ابراهیمبنهاشم[۲۸] و خاندان عبدالعزیزبنمهتدی[۲۹] صدها عالم و راوی حدیث در قم حضور داشته و به فعالیتهای علمی و تبلیغ تشیع و خدمت به مردم مشغول بودهاند.[۳۰] احمدبنمحمدبنعیسی قمی، زکریابنآدم و شاگردان او چون احمدبنابینصر بزنطی، احمدبناسحاق اشعری و محمدبنسهل اشعری،[۳۱] احمدبنمحمد بنخالد برقی[۳۲] ابراهیمبنهاشم و علیبنابراهیم[۳۳] نمونهای از آن عالمان و روایاناند. وجود بیش از ۳۰ تن از راویان قمی در آغاز سده دوم، نشاندهنده تکوین حوزه علمیه و جنب و جوش علمی در قم است.[۳۴] سفر محدثان دیگر نقاط به قم برای فراگیری معارف اهل بیت(ع)، از مساعدبودن فضای علمی قم در قرنهای نخستین هجری حکایت دارد.[۳۵]
- (ببینید: حوزه علمیه قم)
امنیت قم برای خاندان پیامبر(ص) و نیز زمینه گسترش تشیع در این منطقه موجب شد که امامزادگان از قرن سوم قمری، به این شهر کوچ کنند و با استقبال اهالی قم مواجه شوند. با رحلت یا شهادت فرزندان پیامبر(ص) مردم قم مزارشان را محترم میداشتند که تعداد ۳۴۴ نفر از امامزادگان در قم شناسایی شده است.[۳۶]
فاطمه معصومه(س) فرزند امامموسیبنجعفر(ع)، در سال ۲۰۱ق به قصد دیدار برادرش امامرضا(ع) به ایران آمد و در نزدیکی ساوه بیمار شد که قمیان وی را به قم آوردند. ایشان پس از هفده روز اقامت در این شهر از دنیا رفت و در قم دفن شد.[۳۷] از امامرضا(ع) و دیگر امامان(ع) درباره ثواب زیارت آن حضرت روایاتی نقل شده است.[۳۸] پس از حضور آن بانو در قم بسیاری از بنیهاشم و نوادگان پیامبر(ص) با احساس امنیت و پذیرش مردم به قم کوچ کردند.[۳۹]. مرقد ایشان در حیات اجتماعی، اقتصادی و علمی این شهر تحولآفرین بود و طی تاریخ، مدرسههای علوم دینی و مراکز نشر اندیشههای شیعی در این شهر شکل گرفت.[۴۰] منابع تاریخی و روایی از ارتباط مالی و فرهنگی مردم قم با امامان(ع) خبر دادهاند و مردم قم را جزء نخستین کسانی معرفی کردهاند که خمس و هدایای بسیاری را برای امامان(ع) میفرستادند.[۴۱]
- (ببینید: حضرت فاطمه معصومه)
مردم قم به دلیل گرایشهای شیعی، از آغاز در برابر خواستههای نامشروع کارگزاران دولتهای اموی و عباسی مقاومت میکردند.[۴۲] در طول دولت بنیعباس این شهر شاهد مخالفتهای گسترده مردم علیه والیان آن بوده است.[۴۳] در زمان دولت آل بویه، قم از جهت علمی و فرهنگی پیشرفت کرد[۴۴] و قمیان نیز به پیشرفت دولت آل بویه کمک میکردند.[۴۵] با تسلط غزنویان، به دلیل گرایش آنان به مذهب تسنن افراطی، به قم بهشدت بیتوجهی شد؛[۴۶] اما در عصر سلجوقیان به جهت وجود دانشوران قمی در تشکیلات اداری این سلسله، این شهر از نظر فرهنگی و عمرانی پیشرفت کرد[۴۷] و در آن مدرسهها و مسجدهای بسیاری ساخته شد؛[۴۸] چنانکه در دو جای آن نماز جمعه اقامه میشد.[۴۹] در حمله مغولان در سال ۶۲۱ق، شهر قم به دست افراد متعصب و مخالف شیعه در سپاه چنگیزخان مغول ویران و نماینده ساداتشهر به نام سیدسربخش به شهادت رسید.[۵۰] در دوره تیموریان در قرن نهم این شهر چند سال به دارالخلافه تبدیل شد.[۵۱]
در دوره صفویه (۹۰۵ ـ ۱۱۳۵ق) قم پیشرفت قابل توجهی کرد و شاهعباس اول مردم را به زیارت مشهد و قم تشویق میکرد.[۵۲] در این دوره قم فضای فرهنگی آرامی به دست آورد و بنای حرم مطهر فاطمه معصومه(س) بازسازی شد.[۵۳] پس از سقوط صفویه به دست افغانها در سال ۱۱۳۵ق،[۵۴] قم رو به ویرانی نهاد و پس از آن به دست سپاه نادرشاه افشار بسیار صدمه دید.[۵۵] قم در دوره قاجاریه نیز مورد توجه بود و از دوره فتحعلیشاه قاجار به آبادانی مکانهای زیارتی، مدرسهها، مسجدها و ساختمانهای عمومی توجه شد.[۵۶] جمعیت قم در این دوره تا ۳۵ هزار نفر تخمین زده شده است.[۵۷] در دوران حکومت زند و قاجار تحول جمعیتی جدیدی در قم روی داد و طایفههای مختلفی ازجمله بیگدلی، زندیه، کلهر، سعدوند و خلج از سمت غرب ایران در قم ساکن شدند.[۵۸] این شهر در هنگام وقوع انقلاب مشروطه نیز پذیرای مهاجرت علمای عدالتخواه تهران بود.[۵۹] اهمیت سیاسی و جغرافیایی قم سبب شد این شهر مقارن جنگ جهانی اول، به اشغال روسها در آید.[۶۰]
عبدالکریم حائری یزدی که در حوزه اراک تدریس میکرد، به درخواست علمای قم در پایان سال ۱۳۰۰ و آستانه نوروز ۱۳۰۱ به شهر قم هجرت کرد و به این شهر و حوزه علمیهاش رونق بخشید. به همت او مدرسههای دینی احیا و کارهای خدماتی بسیاری برای شهر قم انجام شد. رونق حوزه علمیه قم و به دنبال آن انتقال مرجعیت شیعه به این شهر موجب شد که قم مرکز مهم مذهبی کشور گردد[۶۱] و در گسترش اسلام و تشیع نقش مهمی ایفا کند.[۶۲] از آنجاکه قم با برنامههای رضاشاه پهلوی مخالف بود، وی تصمیم گرفت قم و عالمان آن را از میان بردارد.[۶۳] پس از رحلت مؤسس حوزه در سال ۱۳۱۵، سیدحسین طباطبایی بروجردی ازجمله با پیگیری و تأکید امامخمینی در سال ۱۳۲۳ به قم رفت و مرجعیت و سرپرستی حوزه بر عهده او قرار گرفت.[۶۴]
- (ببینید: عبدالکریم حائری یزدی، حوزه علمیه قم، و سیدحسین بروجردی)
امامخمینی در قم
امامخمینی که در حوزه اراک درس میخواند، پس از هجرت حائری یزدی، در تیر ۱۳۰۱ برای ادامه تحصیل از حوزه اراک به قم رفت (روحانی، ۱/۳۳) و از عالمانی چون سیدعلی یثربی و حائری یزدی بهره برد (← مقالههای استادان امامخمینی؛ اماکن تحصیل و تدریس). ایشان به زیارت فاطمه معصومه(س) اهمیت میداد (مختاری، ۲۷۴؛ بدلا، ۲۳۴) و گاه در مراسم و برنامههای عزاداری حرم شرکت میکرد (دوانی، ۶/۵۷).
امامخمینی در ۲۷سالگی، پس از ازدواج با خدیجه ثقفی در خانهای اجارهای در خیابان ارم قم ساکن شد (روحانی، ۱/۴۳ ـ ۴۴) و در مدت اقامت در قم، در هفت خانه در محلههای مختلف قم اجارهنشین بود (رجائینژاد و حاضری، ۸۲ ـ ۸۷؛ طباطبایی، ۳۴۸ ـ ۳۴۹). آخرین خانه اجارهای ایشان در محله یخچالقاضی قرار داشت که پس از چندی مالک آن شد (امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۲۵؛ طباطبایی، ۲۵۳ ـ ۲۵۴) (← مقالههای خانه امامخمینی؛ اقامتگاهها). امامخمینی در قم درس میداد و در سالهای طولانی شاگردان فراوان و برجستهای تربیت کرد (← مقاله شاگردان امامخمینی). ایشان در کنار تقویت بنیانهای فکری و علمی شاگردان برای مبارزه با جریانهای انحرافی (بُدلا، ۲۲۸؛ روحانی، ۱/۵۵ ـ ۵۶)، به تهذیب اخلاق طلاب نیز توجه میکرد و درس اخلاق ایشان بر همین اساس شکل گرفت (بُدلا، ۲۲۳ ـ ۲۲۴) (← مقاله تدریس امامخمینی). ایشان پس از درگذشت حائری یزدی، با سرپرستان حوزه، سیدمحمد حجت، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر همکاری میکرد و به آنان در مدیریت حوزه و برنامههای آن مشورت میداد (روحانی، ۱/۱۰۸) و چنانکه خود یادآور شده، در هجرت بروجردی به قم نیز نقشآفرین بود و به ایشان نیز در امور مرتبط با حوزه و برنامهریزی و امور سیاسی یاری میرساند (← امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۱).
قم در نهضت امامخمینی
نخستین جرقه نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی علیه رژیم محمدرضا پهلوی در قم و با حمایت مردم این شهر زده شد (همان، ۱/۷۸ و ۹۳). با تصویب لایحه ضد اسلامی انجمنهای ایالتی و ولایتی در مهر ۱۳۴۱، امامخمینی و دیگر علمای قم، با آن به مبارزه برخاستند که سرانجام دولت اسدالله علم عقبنشینی و مصوبه یادشده را لغو کرد (← مقاله انجمنهای ایالتی و ولایتی).
دومین رویارویی امامخمینی با دولت پهلوی پس از طرح لوایح ششگانه موسوم به انقلاب سفید در ۱۹ دی ۱۳۴۱ بود (ذاکری، ۱۷۲ ـ ۱۷۳). ایشان این برنامه را مقابله با اسلام و قرآن و خطری برای استقلال کشور برشمرد (صحیفه، ۱/۱۳۶ ـ ۱۳۷). در سوم بهمن ۱۳۴۱ در آستانه ورود محمدرضا پهلوی به قم شمار زیادی از مردم قم به اعتراض به لوایح ششگانه و با شعار «اسلام پیروز است، استبداد محکوم است» تظاهرات کردند که به مقابله مأموران رژیم و زخمیشدن گروهی از مردم منجر شد (ذاکری، ۱۷۷ ـ ۱۷۸) و امامخمینی در اطلاعیهای آن را محکوم کرد (صحیفه، ۱/۱۴۲). ایشان در جلسهای با حضور فرماندار قم به جهت هتک حرمت مردم قم و جامعه روحانیت خواستار عزل اسدالله علم شد (همان، ۱/۱۴۳). محمدرضا پهلوی برای متقاعدکردن مراجع و علمای قم پیش از همهپرسی، با اطلاع پیشین به قم سفر کرد و فرماندار قم تلاش کرد تا علما را به استقبال وی ببرد؛ اما این حرکت با اقدام بهموقع امامخمینی خنثی شد. ایشان با صدور اعلامیهای خروج مردم از خانههایشان را تحریم کرد (انصاری، ۴۲). پهلوی در چهارم بهمن وارد شهر قم شد؛ اما بازارها و مغازهها یکپارچه تعطیل بودند و به جز افراد محدودی که از پیش برای این کار آورده بودند، کسی در خیابانها و معابر دیده نمیشد. وی پس از سخنرانی تند و خشمگینانه علیه روحانیت، بیهیچ دستاوردی به تهران بازگشت (روحانی، ۱/۲۷۳ ـ ۲۷۴) (← مقاله انقلاب سفید).
در عاشورای ۱۳۸۲ق/ ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ش هیئتهای عزاداری در قم همراه تصویر بزرگی از امامخمینی و شعار طرفداری از ایشان، به صورت منظم در خیابانهای شهر قم به حرکت در آمدند که برای رژیم پهلوی هراسانگیز بود (منصوری، ۱۰۹). در عصر همین روز امامخمینی سخنانی مهم و آگاهیبخش علیه رژیم پهلوی در مدرسه فیضیه گفت و برای نخستین بار، پهلوی مورد شدیدترین سرزنشها قرار گرفت. این سخنرانی سبب شد در شب ۱۵ خرداد، مأموران امنیتی، ایشان را بازداشت کنند و به تهران انتقال دهند. در اعتراض به این رفتار رژیم با یکی از مهمترین مراجع مذهبی شهر، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در قم، تهران و چندین شهر دیگر رقم خورد که سرآغازی برای انقلاب اسلامی گردید. تظاهرات مردم در حمایت از امامخمینی با خشونت تمام سرکوب شد و در ۱۷ خرداد در قم حکومتنظامی برقرار شد. مردم قم به مناسبت هفتم و چهلم شهدای این قیام مراسمی برگزار کردند. پس از حبس و حصر با آزادی امامخمینی در ۱۸ فروردین ۱۳۴۳ هزاران نفر از مردم قم با ایشان دیدار کردند و به این مناسبت جشنهای باشکوهی در نقاط مختلف کشور برگزار شد (عاقلی، ۲/۱۷۴؛ روحانی، ۱/۸۳۰ ـ ۸۳۳؛ مرادینیا، ۷۶ ـ ۷۷). ایشان ارتباط خود با مردم را بیشتر کرد و در برخی مجالس عزاداری و میلاد اهل بیت(ع)، در محلههای قم شرکت میکرد. ایشان به دیدار هیئتهای سوگواری در محلههای قدیمی قم چون چهلاختران، کوچه حکیم و آذر (مسجد جامع) میرفت که با استقبالِ باشکوه مردم همراه بود (معادیخواه، ۲/۲۸۲ ـ ۲۸۳؛ روحبخش، ۵۳/۸۳ ـ ۸۴) (← مقالههای پانزده خرداد؛ دستگیری امامخمینی).
امامخمینی پس از تصویب لایحه مصونیت امریکاییها در ایران (کاپیتولاسیون) در چهارم آبان ۱۳۴۳ علیه آن واکنش شدیدی نشان داد و ملت را به قیام فرا خواند. در سیزده آبان ۱۳۴۳، مأموران رژیم، ایشان را بازداشت و به ترکیه و سپس به عراق تبعید کردند (مدنی، ۲/۱۰۹ ـ ۱۱۶؛ امینی، ۲۹۲ و ۲۹۷ ـ ۲۹۸) (← مقاله کاپیتولاسیون). مردم قم بهویژه روحانیان پس از تبعید ایشان، مبارزه را ادامه دادند و با تشکیل مجلس دعا و نصب عکس ایشان بر در و دیوارهای قم، یاد ایشان را برای مردم و زائران تجدید میکردند (رحیمیان، ۲۵ ـ ۲۷). پس از درگذشت مرجع تقلید وقت، سیدمحسن حکیم در ۱۳۴۹، دوازده تن از مدرسان قم در اعلامیهای، بر مرجعیت امامخمینی تأکید کردند و به دنبال آن رژیم پهلوی ۲۵ تن از روحانیان و مدرّسان حوزه علمیه قم را به مدت سه سال از شهر قم تبعید کرد (صالح، ۱/۲۶۵ ـ ۲۷۰).
در ۲۰ دی ۱۳۵۰ در اعتراض به سخنان یکی از عوامل دربار پهلوی علیه امامخمینی، حوزه علمیه قم تعطیل شد و علما نمازهای جماعت را برگزار نکردند. روز بعد نیز تظاهرات گستردهای در شهر قم برپا شد که عوامل امنیتی و انتظامی آن را سرکوب کردند و عدهای مجروح و بازداشت شدند (قریشی، تاریخ سیاسی قم، ۵۸). در ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ نیز طلاب قم به مناسبت بزرگداشت شهدای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ مراسمی در مدرسه فیضیه برپا کردند که به درازا کشید و رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه یورش برد و طلاب را بازداشت و روانه زندان یا سربازخانهها کرد و مدرسه تا پیروزی انقلاب اسلامی تعطیل شد (← مقاله هفده خرداد).
به مناسبت درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی فرزند امامخمینی در اول آبان ۱۳۵۶ در نجف، مراسمی در مسجد اعظم قم و بازار این شهر برگزار شد. این مجلس نقطه عطفی در انقلاب اسلامی ایران به شمار میرود (یزدی، ۳۵۴) (← مقاله خمینی، سیدمصطفی)؛ چنانکه در پی انتشار مقاله توهینآمیز درباره امامخمینی در روزنامه اطلاعات در ۱۷ دی ۱۳۵۶ مردم قم به رهبری روحانیان با تظاهراتی گسترده علیه رژیم در روزهای ۱۸ و ۱۹ دی واکنش نشان دادند که این تظاهرات به خاک و خون کشیده شد و نقطه عطف دیگری در تاریخ انقلاب اسلامی شد (صالح، ۱/۴۶۹ ـ ۴۷۶) (← مقاله نوزده دی). فضلا و طلاب اعزامی از حوزه علمیه قم در پیشبرد انقلاب در سراسر ایران نقشآفرین بودند و پیامهای انقلابی امامخمینی و رویدادهای قم را به شهرها و روستاهای کشور منتقل میکردند (مؤسسه تنظیم، ۱/۳۷۰).
قم پس از استقرار جمهوری اسلامی
امامخمینی در دهم اسفند ۱۳۵۷ از مدرسه علوی تهران برای زندگی به قم رفت؛ ولی از آنجاکه کوچههای باریک خانه امامخمینی در محله یخچالقاضی ظرفیت هزاران دیدارکننده را نداشت در خانه محمد یزدی در جنوب شرقی پل حجتیه ساکن شد و خانه شهابالدین اشراقی داماد ایشان، محل استقرار دفتر ایشان گردید. با نصب بلندگو روی پشت بام، امامخمینی برای دیدار با مردم بر روی بام میرفت و به ابراز احساسات آنان پاسخ میگفت. این خانه برای مدتی مرکز رهبری انقلاب و مدیریت کشور و تصمیمگیریهای سرنوشتساز بود (کهننسب، ۳۷۸ ـ ۳۷۹). ایشان افزون بر عموم، با بسیاری از شخصیتهای علمی و سیاسی داخلی و خارجی در همین خانه دیدار کرد (← امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۸۱، ۲۹۴، ۳۱۷، ۳۳۶، ۳۴۹، ۴۴۶ و ۷/۱۱۷، ۱۴۰، ۱۸۵، ۲۵۳، ۳۸۷) (← مقاله دیدارها).
امامخمینی افزون بر اداره کشور و دیدارهای عمومی و خصوصی، شبها به خانه خانواده شهدا میرفت و با آنان همدردی میکرد (انصاری کرمانی، ۲/۷۵). ایشان در تشییع جنازه شهید محمد مفتح، شهید مهدی عراقی و فرزند وی حسام در قم حضور یافت (همان، ۲/۷۵؛ جمهوری اسلامی، ۱). سرانجام امامخمینی در سوم بهمن ۱۳۵۸ به دلیل بیماری قلبی به تهران رفت و ده سال پایانی عمر خود را در این شهر گذراند (← مقالههای بیماری امامخمینی؛ جماران).
افزون بر تحولات و خدماتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی حوزه علمیه قم صورت گرفته است (← مقاله حوزه علمیه قم) مردم قم در تشکیل نهادهای انقلابی همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۰۵) و جهاد سازندگی (همان، ۹/۲۱) نقش ارزندهای داشتند؛ چنانکه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نقش بارزی در دفاع بر عهده داشتند و در مقابله با غائله کردستان پیشتاز بودند (خامنهای، ۱۳۸۹، ۱۷۹ ـ ۱۸۰)؛ ازجمله در جریان هجوم حزب کردستان به شهر پاوه در مرداد ۱۳۵۸ و پیام تاریخی امامخمینی درباره کمک به مدافعان آن، مردم قم بازار را تعطیل کردند و برای حمایت از این پیام، به صورت گروهی به حضور ایشان در اقامتگاه قم رسیدند و آمادگی خود را برای مقابله با ضد انقلاب اعلام کردند (جمهوری اسلامی، ۲۸/۵/۱۳۵۸، ۳). در طول جنگ تحمیلی نیز افزون بر اعزام پنجاه هزار تن به جبهههای نبرد، شش هزار شهید، ۱۲۷۰۰ جانباز و ۵۴۰ آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کردند (یوسفی و دیگران، ۸۰؛ قریشی، تاریخ سیاسی قم، ۵۹). لشکر علیبنابیطالب(ع) سپاه پاسداران قم از نیروهای موفق در جبهه بود (یوسفی و دیگران، ۷۹). این شهر در طول جنگ تحمیلی ۲۷ بار مورد هجوم حملههای هوایی و موشکی عراق قرار گرفت و بیش از سیصد تن از مردم شهر به شهادت رسیدند (همان، ۸۳).
نگاه ویژه امامخمینی به قم
امامخمینی که از گذشته دور به قم و اهالی آن علاقه ویژهای داشته و در سرودهای این دیار را بهشت برین، آبروی خلایق و پناهگاه مسلم و کافر نامیده (دیوان امام، ۲۵۶ ـ ۲۵۷)، قم را شهری نمونه و مردمش را الگویی برای دیگر مناطق (صحیفه، ۶/۲۷۷؛ ۷/۵۳۹؛ ۱۰/۳۷۲ و ۱۱/۴۳۱) و آن را مرکز علم و عمل، فعالیت و تحرک اسلامی، کانون ایمان، تقوا، شهامت و شهادت دانسته و یادآور شده است از این شهر تقوا، دانش و قیام به نقاط دیگر صادر میشود (همان، ۱۲/۴۹؛ ۱۴/۴۰۲ و ۱۸/۷۳). ایشان قم را حرم اهل بیت(ع) خوانده و آن را پیشقدم در نهضت اسلامی شمرده و یادآور شده است همانگونه که علم از آن به دیگر نواحی انتشار مییابد، خیزش دینی هم از این دیار به دیگر نقاط سرایت کرده است (همان، ۶/۴۳۸ ـ ۴۳۹ و ۱۳/۱۶۵)، نام این شهر در تاریخ مردم ایران به رشد سیاسی و جانفشانی ثبت شده است (همان، ۷/۱۳۲) و جنبش ۱۵ خرداد از قم آغاز و باعث بیداری ملت در جاهای دیگر شد و موج عظیم بسیجیان راهیان کربلا هنگام دفاع مقدس از قم که شهر خون و قیام است آغاز گردید و در تمام کشور گسترده شد (همان، ۱۲/۳۹۶ ـ ۳۹۷ و ۱۹/۴۷۷).
امامخمینی در اسفند ۱۳۵۷ در سخنانی در مدرسه فیضیه به قمیبودن خود افتخار کرد و یادآور شد در دوران تبعید همواره به یاد قم بوده است (همان، ۶/۲۷۷). به باور ایشان فداکاریهای مردم ایران در راه اسلام از قم مایه گرفته و این شهر مرکز همه برکات است (همان، ۶/۴۱۱) و زن و مرد قم در علم و عمل نمونه و سربازی فداکار برای اسلام و حامی مکتب قرآناند و بر گردن همه حق دارند (همان، ۷/۳۴۲). ایشان با درودفرستادن بر بانوان قم، آنان را به جهت تشجیع مردان برای مبارزه با رژیم، در پیروزی پیشقدم دانست و در جهاد، با بانوان صدر اسلام همدوش خواند (همان، ۶/۲۹۹ ـ ۳۰۰). به اعتقاد ایشان علت دشمنی عوامل رژیم پهلوی با مردم قم به جهت مخالفتهای آنان با خلافها و منکرات حکومت و مخالفت علما با منافع نامشروع درباریان بوده است (همان، ۱/۲۰۷ ـ ۲۰۸). ایشان پیش از تبعید از ایران نیز با نقد عملکرد حاکمان گذشته درباره قم، یادآور شده است این شهر با همه جایگاهی که در پیشبرد تعلیمات دینی داشته (همان، ۱/۲۴) از جهت رفاه اجتماعی بیاعتنایی شده است (همان، ۱/۲۷۰). ایشان که اساسا خود را اهل ایران و متعلق به همه مردم ایران و نه قم یا تهران یا جای دیگر میدانست (۶/۷۶)، در شهریور ۱۳۵۹ در حسینیه جماران در جمع دیدارکنندگان قمی با توجه به سالها سکونت خود در قم و آغاز نهضت اسلامی از این شهر، یادآور شد ایشان هرجا باشد، قمی است و به آن افتخار میکند و از حاضران خواست سلام وی را به اهالی قم برسانند (همان، ۱۳/۱۶۵).
از سوی دیگر، امامخمینی از گذشته پیگیر وضع زندگی قشرهای نیازمند در قم بود و تلاش میکرد تا جایی که میتواند به آنان کمک کند. ایشان در زمستان ۱۳۴۲ به هنگام حصر در تهران، طی نامهای از فرزند خود سیدمصطفی خواست به توانگران قم یادآور شود به فقرا و سادات قم کمک کنند و خود نیز وجهی را برای این کار اختصاص داد (همان، ۱/۲۶۰ و ۲/۵۱) (← مقاله فقر). در دوره تبعید در نجف نیز از ثروتمندان و افراد خیرخواه قم و تهران خواست به فکر مستمندان باشند (همان، ۲/۵۱). ایشان که از سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی دغدغه آب شرب نامطلوب قم را داشته است (همان، ۱/۲۷۰)، پس از پیروزی، در مهر ۱۳۶۵ با ستایش از خدمات ارزنده اهالی قم برای اسلام و انقلاب، به حسن صانعی سرپرست بنیاد ۱۵ خرداد مأموریت داد سدی بزرگ برای رفع مشکل آب در قم احداث گردد (همان، ۲۰/۱۴۱، ۱۷۹ و ۲۱/۱۳۹ ـ ۱۴۰) (← مقاله بنیاد پانزده خرداد). در سالهای بعد نیز اقدامات دیگری با تأکیدهای امامخمینی برای حل مشکلات قم در قلمرو مسائل رفاهی، خدمات اجتماعی و ارتباطی برداشته شد (همان، ۱۰/۴۲۹)؛ چنانکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، علاوه بر گسترش حوزههای علمیه، دهها مؤسسه فرهنگی، ترویجی و تحقیقاتی در قم به وجود آمد (یوسفی و دیگران، ۳۷، ۱۱۶، ۱۱۸ ـ ۱۱۹، ۱۲۱، ۱۲۳ و ۱۲۶).
پانویس
- ↑ (سازمان جغرافیایی، فرهنگ جغرافیایی، ۴۸/۱۶۱)
- ↑ (ناصرالشریعه، تاریخ قم، ۴۲ ـ ۴۳ و ۱۱۱ ـ ۱۱۲؛ فیض، گنجینه آثار قم، ۱/۸۴ ـ ۸۵)
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۵۷/۲۱۷)
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۵۷/۲۱۶)
- ↑ (دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۵۶۴۶؛ فیض، گنجینه آثار قم۱/۷۰ ـ ۷۱؛ ناصرالشریعه، تاریخ قم، ۴۳)
- ↑ (دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۵۶۴۸)
- ↑ (صابری، تحلیل مهاجرت به شهر قم، ۳۱)
- ↑ (آمار، پایگاه اطلاعرسانی)
- ↑ (قزوینی رازی، النقض، ۱۹۷)
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۵۷/۲۱۱ ـ ۲۱۷)
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۵۷/۲۱۷)
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۵۷/۲۱۴)
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۵۷/۲۱۴ و ۲۱۶ ـ ۲۱۷)
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱۸/۳۱۱)
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۵۷/۲۱۴)
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۵۷/۲۱۶)
- ↑ (دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۵۶۴۷؛ شاردن، سفرنامه شاردن، ۹/۱۲۸؛ شیل، خاطرات لیدی شیل همسر وزیر مختار انگلیس در زمان سلطنت ناصرالدین شاه، ۱۵۳)
- ↑ (قمی، تاریخ قم، ۲۵؛ ابنکثیر، البدایة و النهایه، ۷/۱۱۲)
- ↑ (قمی، تاریخ قم، ۱۰۴؛ ناصرالشریعه، تاریخ قم، ۳۷؛ خاکرند، سیری برتاریخ و ویژگیهای شهر قم، ۱۶۳)
- ↑ (قمی، تاریخ قم، ۲۷۸؛ سمعانی، الانساب، ۱۰/۴۸۵)
- ↑ (مسعودی، مروج الذهب و معادن الجواهر، ۳/۱۲۵ و ۱۶۴؛ قمی، تاریخ قم، ۳۸ و ۱۵۸؛ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۱/۴۳ ـ ۴۴)
- ↑ (ابوالفداء، تقویم البلدان، ۴۷۰؛ سمعانی، الانساب، ۱۰/۴۸۴ ـ ۴۸۵)
- ↑ (قمی، تاریخ قم، ۳۷ ـ ۳۸؛ خاکرند، سیری برتاریخ و ویژگیهای شهر قم، ۱۶۲ ـ ۱۶۳)
- ↑ (فقیهی، تاریخ مذهبی قم، ۸۶)
- ↑ (نحوی، زکریابنآدم، ۱/۹ ـ ۲۴)
- ↑ (مامقانی، تنقیح المقال، ۱/۳۳۸)
- ↑ (امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ۲/۱۸۱)
- ↑ (خویی، معجم رجال الحدیث، ۱/۱۷۷ ـ ۱۹۲)
- ↑ (حر عاملی، ۱۰/۴۷۲؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۷/۱۸)
- ↑ (نحوی، علیبنابراهیم، ۱/۱۲ و ۴۸)
- ↑ (امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ۷/۶۳)
- ↑ (خویی، معجم رجال الحدیث، ۲/۲۳۴)
- ↑ (نجاشی، رجال النجاشی، ۱۶ و ۲۶۰)
- ↑ (مهاجر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمه، ۱۹۲ ـ ۱۹۵)
- ↑ (جباری، مکتب حدیثی قم، ۱۰۱ ـ ۱۰۲)
- ↑ (خاکرند، سیری برتاریخ و ویژگیهای شهر قم، ۱۶۳؛ ناصرالشریعه، تاریخ قم، ۱۱۳؛ فقیهی، تاریخ مذهبی قم، ۱۰۶ ـ ۱۰۷)
- ↑ (ناصرالشریعه، تاریخ قم، ۱۶۵)
- ↑ (مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۴۸/۳۱۷ و ۵۷/۲۲۸)
- ↑ (قمی، تاریخ قم، ۲۱۵)
- ↑ (فقیهی، تاریخ مذهبی قم، ۱۰۴ ـ ۱۰۵)
- ↑ (کلینی، الکافی، ۱/۵۱۷؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۵۰/۱۸۵)
- ↑ (قمی، تاریخ قم، ۳۰ ـ ۳۱، ۱۶۳ ـ ۱۶۴؛ فیض، گنجینه آثار قم۱/۱۵۹)
- ↑ (بلاذری، فتوح البلدان، ۳۰۷؛ قمی، تاریخ قم، ۱۰۲؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۶/۳۹۹)
- ↑ (فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان، ۴۵۰)
- ↑ (خاکرند، سیری برتاریخ و ویژگیهای شهر قم، ۱۶۴)
- ↑ (قریشی، تاریخ سیاسی قم، ۵۳)
- ↑ (قریشی، تاریخ سیاسی قم، ۵۴)
- ↑ (قزوینی رازی، النقض، ۱۹۴ ـ ۱۹۵)
- ↑ (قزوینی رازی، النقض، ۳۹۵)
- ↑ (آقابابایی و قریشی، آثار تاریخی و فرهنگی استان قم، ۵ ـ ۷)
- ↑ (خاکرند، سیری برتاریخ و ویژگیهای شهر قم، ۱۶۵)
- ↑ (مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، ۲/۱۵۷۲)
- ↑ (امین، احمد، تذکره هفت اقلیم، ۲/۱۰۶۹)
- ↑ (مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، ۲/۱۵۷۲)
- ↑ (خاکرند، سیری برتاریخ و ویژگیهای شهر قم، ۱۶۶)
- ↑ (سلطانزاده، مقدمهای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران، ۱۶۷ ـ ۱۶۸)
- ↑ (پرکاری و بیطرفان، قم در دوره ناصری، ۲۱۷)
- ↑ (مدرس طباطبایی، قمنامه، ۷۹ ـ ۸۴)
- ↑ (ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۳/۴۳۵ و ۴۳۸ ـ ۴۵۱)
- ↑ (مکی، مدرس قهرمان آزادی، ۱/۱۲۰)
- ↑ (ناصرالشریعه، تاریخ قم، ۲۴۳؛ بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۱۵ ـ ۱۶)
- ↑ (امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۷ ـ ۴۰۸)
- ↑ (امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۰۷)
- ↑ (شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۶۶ و ۲/۷)
منابع
- آقابابایی، رضا و سیدحسن قریشیکرین، آثار تاریخی و فرهنگی استان قم، کنگره بزرگداشت شخصیت حضرت فاطمه معصومه(س) و مکانت فرهنگی قم، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- آمار، پایگاه اطلاعرسانی، جمعیت قم در سال ۱۳۸۵ش.
- ابنابیالحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- ابناثیر، علیبنمحمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- ابنکثیر، اسماعیلبنعمر، البدایة و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- ابوالفدا، اسماعیلبنمحمد، تقویم البلدان، قاهره، مکتبۀ الثقافۀ الدینینه، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، دیوان امام (سرودههای حضرت امامخمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امین، احمد رازی، تذکره هفت اقلیم، تصحیح محمدرضا طاهری، تهران، سروش، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
- امینی، علیرضا، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوره پهلوی، تهران، صدای معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- انصاری کرمانی، محمدعلی، مصاحبه، چاپشده در سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امامخمینی، تدوین مصطفی وجدانی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
- انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۰ش.
- بدلا، سیدحسین، هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- بصیرتمنش، حمید، علما و رژیم رضاشاه.
- نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سالهای ۱۳۰۵ ـ ۱۳۲۰ش، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- بلاذری، احمدبنیحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۱م.
- پرکاری، صالح و محمد بیطرفان، قم در دوره ناصری، مجله تاریخهای محلی ایران، شماره ۶، ۱۳۹۴ش.
- جباری، محمدرضا، مکتب حدیثی قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۵/۴/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۸/۵/۱۳۵۸، ۲۸/۵/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۸ش.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- خاکرند، شکرالله، سیری برتاریخ و ویژگیهای شهر قم، مجله میراث جاویدان، شماره ۲۳ ـ ۲۴، ۱۳۷۷ش.
- خامنهای، سیدعلی، نرمافزار حدیث ولایت، بیانات سال ۱۳۸۹ش.
- خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم مرکز آثار الشیعه، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش.
- دوانی، علی، مصاحبه، چاپشده در سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امامخمینی، تدوین مصطفی وجدانی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- ذاکری، علیاکبر، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
- رجائینژاد، محمد و مهدی، حاضری، هفتاقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تا رحلت، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
- رحیمیان، محمدحسن، در سایه آفتاب، تهران، حضور، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
- روحبخش، رحیم، جلوههایی از حضور مردم در نهضت امامخمینی، مجله حضور، شماره ۵۳، ۱۳۸۴ش.
- ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، مقدمه، تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- سازمان جغرافیایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیایی، قم ـ اراک، ۱۳۷۴ش.
- سلطانزاده، حسین، مقدمهای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران، تهران، نشرآبی، چاپ اول، ۱۳۶۵ش.
- سلطانی طباطبایی، سیدمحمدباقر، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، به کوشش مجتبی احمدی و دیگران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- سمعانی، عبدالکریمبنمحمد، الانساب، تحقیق عبدالرحمنبنیحیی المعلمی، حیدرآباد، مجلس، دائرۀالمعارف العثمانیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
- شاردن، سفرنامه شاردن، ترجمه اقبال یغمایی، تهران، توس، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- شریف رازی، محمد، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۳۲ش.
- شیرخانی، علی، عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- شیل، ماری لیدی، خاطرات لیدی شیل همسر وزیر مختار انگلیس در زمان سلطنت ناصرالدین شاه، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، نو، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- صابری، عطیهسادات، تحلیل مهاجرت به شهر قم، مجله رشد آموزش جغرافیا، شماره ۴۸، ۱۳۷۷ش.
- صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- طباطبایی، فاطمه، اقلیم خاطرات، تهران، پژوهشکده امامخمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، گفتار، چاپ پنجم، ۱۳۷۰ش.
- فقیهی، علیاصغر، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، تهران، صبا، چاپ اول، ۱۳۵۷ش.
- فقیهی، علیاصغر، تاریخ مذهبی قم، تهران، صبا، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- فیض قمی، عباس، گنجینه آثار قم، قم، ۱۳۵۰ش.
- قریشی، سیدحسن، تاریخ سیاسی قم، مجله نامه قم، شماره ۲۵ ـ ۲۶، ۱۳۸۳ش.
- قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، تحقیق و مقدمه سیدجلالالدین محدث ارموی، تهران، انجمن آثارملی، ۱۳۵۸ش.
- قمی، حسنبنمحمدبنحسن، تاریخ قم، ترجمه حسنبنعلیبنعبدالملک قمی، تصحیح سیدجلالالدین تهرانی، تهران، طوس، چاپ اول، ۳۶۱ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- کهننسب، علی و دیگران، آنجاکه بوی یار میدهد، چاپشده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف، مکتبۀ المرتضویه، ۱۳۵۰ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- محمدی ریشهری، محمد، خاطرهها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
- مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ یانزدهم، ۱۳۸۵ش.
- مدرس طباطبایی، سیدحسین، قمنامه، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
- مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
- مرادینیا، محمدجواد، منزل به منزل با خمینی، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- مسعودی، علیبنحسین، مروج الذهب و معادن الجواهر، تحقیق اسعد داغر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
- مصاحب، غلامحسین، دایرةالمعارف فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ش.
- معادیخواه، عبدالمجید، مصاحبه، چاپشده در خاطرات ۱۵ خرداد قم، به کوشش علی باقری، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- مکی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
- منصوری، جواد، ۲۵ سال حاکمیت آمریکا بر ایران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
- مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمه، قم، مرکز احیاء التراث الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- ناصرالشریعه، محمدحسین، تاریخ قم، تصحیح علی دوانی، تهران، رهنمون، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- ناظم الاسلام کرمانی، میرزامحمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به اهتمام علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفتم، ۱۳۸۴ش.
- نجاشی، احمدبنعلی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق.
- نحوی، سیفالله، زکریابنآدم امین معصومین(ع)، چاپشده در ستارگان حرم، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- نحوی، سیفالله، علیبنابراهیم اقیانوس حدیث، چاپشده در ستارگان حرم، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- یزدی، محمد، خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- یوسفی، محسن و دیگران، استانشناسی قم، تهران، دفتر برنامهریزی کتابهای درسی، ۱۳۹۱ش.
غلامرضا گلی زواره