افلاطون: از حکمای الهی پیش از میلاد
افلاطون /Plato: وی شاگرد سقراط و استاد ارسطوست که در سال ۴۲۸ پیش از میلاد مسیح به دنیا آمد و علوم و حکمت الهی را از سقراط فرا گرفت. نام اصلی او «آریستوکلس» بود و نام افلاطون بعدها به مناسبت پیکر تنومندش به او داده شد.[۱] ازجمله آثار مهم افلاطون تیمائوس، نئتتوس، مهمانی فیدون و پارمنیدس است.[۲] امامخمینی از افلاطون به بزرگی یاد میکند و او را حکیم عظیم و الهی میداند[۳] و در آثار خویش به برخی مبانی و مطالب افلاطون اشاره میکند، ازجمله:
- راه حل مسئله شرور: امامخمینی چند راه برای شرور بیان کرده است؛ ازجمله نظریه عدمیبودن شرور است. این نظریه به افلاطون نسبت داده شده که هیچ نوع وجودی برای شرور قائل نیست[۴] (ببینید: عدل الهی).
- قدیمبودن نفس: امامخمینی گفته است که افلاطون و پیروان او نفس را قدیم میداند[۵] و سه دلیل بر قدیمبودن نفس اقامه کرده است:
- حدوث نفس مستلزم آن است که نفس مجرد نباشد. ایشان در برابر این دلیل همسو با حکمت متعالیه قائل است نفس در اول طبیعت، جسم است و به حرکت جوهری ترقی کرده و همین شیء طبیعی حادث، مجرد میشود.[۶]
- اگر حدوث نفس به حدوث بدن باشد، تسلسل لازم میآید.
- اگر نفس قدیم نباشد، لازم میآید جسمانی باشد و با حدوث بدن حادث شود؛ در حالیکه نفس ابدی است[۷] (ببینید: نفس).