دینپرور، سید جمالالدین؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. سید حسين معروف به سید جمالالدين دينپرور در سال 1317 ش در تهران و در خانوادهاي روحاني به دنیا آمد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 46، 257). پدرش سید مهدی دینپرور از عالمان شمیران بود و جد او سید جعفر دینپرور دربندی نیز از روحانیان برجسته تهران بود که پس از سالها تحصیل در عراق، در جریان انقلاب عراق به کشور بازگشته و در دربند به ارشاد مردم مشغول بود. جد اعلای او هم از عالمان نامور دربند محسوب میشد (شریف رازی، ج 4، 475). مادر سید جمالالدین دینپرور دانشآموخته دارالمعلمات (اولین مرکز تربیت بانوان) بود که پس از تکمیل تحصیلات، بهعنوان معلم به تدریس در مدارس تهران میپرداخت و سپس مدیریت یکی از مدارس تهران را بر عهده گرفت و جد مادری سید جمالالدین هم شيخ محمدرضا توفيق يزداني از روحانيان برجسته تهران بود. سید جمالالدین دینپرور خواندن و نوشتن، زبان عربي و زبان فرانسه را در خانه نزد مادرش آموخت. آنگاه وارد دبستان محمدي تهران شد و کلاس اول تا سوم را در آنجا گذراند. سپس همراه با پدرش راهی قم شد و دوره ابتدایی را در مدرسه باقریه آن شهر به پایان رساند. او از همان سال به فراگیری دروس حوزوی در حوزه علمیه قم پرداخت و بخشی از مقدمات را در آنجا نزد علامه علیاصغر کرباسچیان خواند. پس از یک سال آغاز به تهران بازگشت و در آن شهر از درس شيخ احمد مجتهدي تهرانی بهره برد. حضور او در تهران مدت زیادی به درازا نکشید و دینپرور بار دیگر به قم بازگشت و در حوزه علمیه آن شهر سیوطی و مطول را نزد شیخ رحمتالله فشارکی خواند. مغنی را هم پیش شیخ محمدرضا نحوی آموخت و آنگاه در درس باب حادی عشر شیخ مرتضی تهرانی حضور یافت. شرح لمعه را پیش محمدتقی ستوده اراکی و معالمالاصول را پیش محمدعلی امینیان و شیخ عبدالله نظری خواند و در رسایل از شاگردان شیخ جعفر سبحانی و در مکاسب شاگرد میرزا علیاکبر مشکینی بود. کفایهالاصول را نزد حسینعلی منتظری و سید محمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت و منظومه را هم پیش محمد محمدی گیلانی، شیخ یحیی انصاری شیرازی و حسین شبزندهدار جهرمی فراگرفت. همزمان از درس اخلاق شیخ عباس تهرانی و آقا حسین فاطمی بهره میبرد. او سپس به فراگیری درس خارج فقه و اصول پرداخت و چهار سال در درس خارج فقه آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. آنگاه از درس خارج فقه و اصول آیات سید محمدرضا موسوی گلپایگانی (5 سال)، شیخ مرتضی حائری یزدی (6 سال)، امام خمینی، شیخ محمدعلی اراکی، سید کاظم شریعتمداری و سید محمد محقق داماد بهرهمند شد («زندگینامه...»، www. nahjolbalagheh. org). درباره سالهای حضور او در درس امام خمینی گزارش دقیقی وجود ندارد، ولی به نظر میرسد در سالهای پایانی دهه 1330 و آغازین 1340 ش در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس ایشان شرکت میکرده است. جمالالدین دینپرور درباره رویکرد انتقادی امام خمینی به دیگر مجتهدان میگوید: «شیوه امام در تدریس این بود که وقتی بحثی را شروع میکردند ابتدا نظر خودشان را بیان میکردند و ثابت میکردند، سپس به بررسی سایر نظرات علما میپرداختند و آنها را تأیید میکردند». او درباره اشکالهای مطرحشده در درس امام خمینی خاطرهای خواندنی دارد: «امام اجازه نمیدادند در درس کسی حرف یا سؤال بیجا بکند، زیرا معتقد بودند وقت دیگران گرفته میشود. یادم است یکی از مراجع امروز قم که نمیخواهم اسم ایشان را بیاورم با صدای رسایی که داشتند وسط درس اشکالی کردند که چندان مورد قبول نبود. امام گفتند: آقای فلانی، شما دیگر پیر شدید؛ این حرفها چیست میزنید؟ باز یادم است یک روز هنگامیکه امام درس را شروع کردند طلبهای اشکال کرد. امام فرمودند: شما اجازه بدهید من حرفم تمام شود بعد شما اشکال کنید. دوباره طلبه مذکور پس از دقایقی اشکال کرد. این طلبه آذربایجانی بود، امام به ایشان فرمودند: صبرالله، صبرالله. ایشان ساکت شد، ولی بار سوم اشکال کرد که امام گفتند: یکی از آقایان به ایشان بگویند گوش بدهند» (سلسله موی دوست، 102). او از آیات امام خمینی، گلپایگانی، سید محمدهادی حسینی میلانی، سید شهابالدین مرعشی نجفی و سید علی حسینی خامنهای اجازاتی در امور شرعی دریافت کرد («زندگینامه...»، www. nahjolbalagheh. org). سید جمالالدین دینپرور از سال 1341 ش و در جريان تصویبنامه انجمنهاي ايالتي و ولايتي، همراه با علماي مبرز شميران در نامهاي به اسدالله علم، نخستوزیر وقت، تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی را خلاف قانون اساسی دانستند و با استناد به نبود مجلسین شورای ملی و سنا، بر غیرقانونی بودن اجرای آن تأکید کردند و در ادامه تنفر اکثریت ملت ایران را از آن تصویبنامه ابراز نمودند. آنان در آن نامه علناً دولت را تهديد كرده بودند كه اگر اين قانون را الغا نكند عواقب وخيمي براي دولت و ملت به بار خواهد آورد (دوانی، ج 3، 60؛ اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 42). او در 1343 ش در هیئتمدیره جامعه محصلان تهراني حوزه علميه قم عضويت داشت و در آن جامعه به فعاليتهاي سياسي خود ادامه ميداد (سير مبارزات امام خميني به روايت اسناد ساواك، ج 3، 97). با انتقال امام خميني به نجف اشرف همراه با جمعی از روحانيت مبارز سراسر كشور با ارسال نامهاي به ایشان ضمن اعتراض به تبعيد امام خمینی به خارج از کشور، از حضور ايشان در نجف اشرف اظهار مسرت كرد (اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 178 ـ 173؛ سير مبارزات امام در آيينه اسناد ساواك، ج 5، 372 ـ 369؛ روحاني، ج 1، 876 ـ 877). او به خاطر تداوم اين فعاليتها در بهمن 1343 ش توسط ساواك دستگير و در زندان قزلقلعه محبوس شد (حجتالاسلام حاج شيخ احمد كافي به...، 34؛ دوانی، ج 5، 110) و مدتی بعد آزاد گردید. او در 30 آبان 1344 و در سالگرد تبعيد «پیشوای عالیقدر و مرجع تقلید شیعه، آیتاللهالعظمی آقای خمینی» و «مرجع بزرگ شیعه و نابغه بزرگ شرق» به خارج از کشور، همراه با جمعی از روحانيت مبارز سراسر كشور در نامهاي به اميرعباس هويدا نخستوزير وقت، به ادامه تبعيد امام خميني اعتراض كردند و سپس ضمن انتقاد از سیاستهای دولت، خواستار بازگرداندن ایشان به قم و خاتمه دادن به حبس، شکنجه، اعدام و مبارزه با دین شدند (همان، 150-154؛ اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 185 ـ 191). جمالالدین دینپرور در سال 1347 ش امام جماعت مسجد دربند بود. وی در همان زمان با شیخ شهابالدین اشراقی که در تهران در تبعید بود، مراوده داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 46، 257). دینپرور در سال 1357 ش همراه با روحانیان تهران، اعلامیههایی در محکومیت اقدامات حکومت پهلوی و در حمایت از امام خمینی منتشر میکرد و نگاهی به آن اعلامیهها نشان میدهد که امضای او پای اغلب آن اعلامیهها دیده میشود (دوانی، ج 7، 120-122، 163-164، 181-183؛ همان، ج 8، 345-346، 382-384، 392-396، 478-479؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، 236 ـ 237، 242 ـ 243، 255 ـ 256، 264 ـ 266، 281 ـ 283، 312 ـ 314، 323 ـ 325، 385 ـ 386، 388، 390 ـ 391، 396 ـ 397، 412 ـ 411، 416 ـ 413، 417، 421 ـ 422، 435 ـ 437، 467 ـ 470، 483 ـ 487، 499 ـ 500، 509 ـ 512، 513 ـ 517). دینپرور از پيروزي انقلاب اسلامي همراه با شيخ مصطفي ملكي شمیرانی، كميتههاي انقلاب اسلامي را در تجريش تشكيل داد و به سازماندهی امور منطقه پرداخت. یکی از مهمترین اقدامات دینپرور، تأسیس بنیاد نهجالبلاغه در تهران بود. او پس از آشنایی با علامه شیخ عبدالحسین امینی، مؤلف اثر گرانسنگ الغدیر، درصدد تأسیس مرکزی برای پژوهش درباره نهجالبلاغه درآمد و به همین منظور بنیاد نهجالبلاغه را در تهران بنیان نهاد («درنگی در سند...»، 4) و به فعالیت در حوزه نهجالبلاغهپژوهی دست زد. یکی از مهمترین اقدامات این بنیاد، برگزاری کنگرهها و همایشهای علمی درباره نهجالبلاغه بود. اولین کنگره هزاره نهجالبلاغه در سال 1369 ش با پیام امام خمینی در تهران (مدرسه عالی شهید مطهری) آغاز شد (همان). فعالیتهای دیگر این بنیاد عبارت است از: برگزاری کنگره داخلی و بینالمللی نهجالبلاغه، برگزاری کنگره نهجالبلاغه در کشورهای سوریه، لبنان و هند، تحقیق و تصحیح متن نهجالبلاغه و مقابله آن با قدیمیترین نسخههای خطی آن، ترجمه نهجالبلاغه به فارسی، تلاش در تصویب رشته تحصیلی نهجالبلاغه در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، راهاندازی مرکز آموزش تخصصی نهجالبلاغه، تأسیس مدرسه مکاتباتی نهجالبلاغه، ترجمه کلمات قصار نهجالبلاغه به 14 زبان زنده دنیا، اقدام به ثبت جهانی عهدنامه مالک اشتر بهعنوان سند رسمی در یونسکو، انتشار فصلنامه علمی ـ پژوهشی نهجالبلاغه، ایجاد پایگاه نهجالبلاغه در سوریه، لبنان، هند، ژاپن و جذب استاد برای آنها، تأسیس دانشکده نهجالبلاغه، تأسیس پژوهشکده نهجالبلاغه، تأسیس کتابخانه تخصصی امیرالمؤمنین (ع) در تهران («زندگینامه...»، www. nahjolbalagheh. org). او سپس به تحقيق و تأليف در حوزه نهجالبلاغهپژوهی ادامه داد و در سمت رياست بنياد نهجالبلاغه، در عين تأليف و تحقيق، به گسترش فرهنگ علوي و کتاب نفيس نهجالبلاغه پرداخت و تاکنون پانزده کنگره داخلي و بينالمللي برگزار و بيش از يکصد کتاب و رساله درباره نهجالبلاغه منتشر کرده است. در تأسيس اين بنياد شخصيتهاي بزرگي مانند شهيد مطهري و شهيد بهشتي، نقش بسزايي داشتند. او هم اكنون ـ 1387 ـ رياست اين بنياد را بر عهده دارد (www. nahjolbalagheh. org). منابع: اسناد انقلاب اسلامي (1374)، ج 3، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي؛ حجتالاسلام حاج شيخ احمد كافي به روايت اسناد ساواك (1386)، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات؛ «درنگی در سند و محتوای نهجالبلاغه» (1393)، هفتهنامه حریم امام، شماره 116، 18 اردیبهشت؛ دوانی، علی (1377)، نهضت روحانیون ایران، ج 5، 7 و 8، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (1383)، به کوشش مجتبی فراهانی و با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ سير مبارزات امام خميني به روايت اسناد ساواك (1386)، ج 3 و 5، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (1393)، 5، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ شریف رازی، محمد (1352)، گنجینه دانشمندان، ج 6، تهران، اسلامیه؛ صحیفه امام (1378)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ ياران امام به روايت اسناد ساواك، شهيد حجتالاسلام حاج شيخ غلامحسين حقاني (1384)، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات؛ «زندگینامه آیتالله سید جمالالدین دینپرور»، سايت بنياد نهجالبلاغه، www. nahjolbalagheh. Org.