سیدحسین یعقوبی خلخالی، از شاگردان درس خارج اصول امام‌خمینی.

سیدحسین یعقوبی خلخالی
اطلاعات فردی
اطلاعات علمی

او در سال ۱۳۰۲ ش در روستای کلور شهر خلخال دیده به جهان گشود (نقیب، ۴۶۷). نقیب در زندگینامه یعقوبی اطلاعاتی درباره تحصیلات ابتدایی یا مقدماتی او ارائه نکرده است. با استناد به آن زندگینامه، سیدحسین یعقوبی خلخالی در سال ۱۳۲۱ ش به رشت رفت و در مدرسه مهدویه آن شهر (در دوره ریاست آیت‌الله سیدمهدی رودباری)، به تحصیل پرداخت. پس از مدتی راهی زنجان شد و در مدرسه سیدآن شهر تحصیلات خود را پی گرفت. او در سال ۱۳۲۵ ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی رهسپار عراق شد و مدت کوتاهی در حوزه علمیه نجف اشرف به تحصیل پرداخت، ولی پس از مدت کوتاهی به کشور بازگشت و این بار در حوزه علمیه قم، به تحصیل دروس حوزوی ادامه داد. او در آن حوزه کفایه‌الاصول را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و مکاسب را هم پیش آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی فراگرفت و در درس منظومه ملاهادی سبزواری از شاگردان شیخ محمد فکور یزدی و سیدرضا صدر بود. یعقوبی خلخالی آنگاه به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس خارج فقه آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی و سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی (حج) شرکت کرد و درس خارج اصول را نزد امام‌خمینی آموخت. او تا سال ۱۳۴۳ ش در قم بود (نقیب، ۴۶۸)، بنابراین می‌توان احتمال داد که در سال‌های پایانی دهه ۱۳۳۰ و آغازین ۱۳۴۰ ش در درس خارج اصول امام‌خمینی که ابتدا در مسجد سلماسی و سپس در مسجد اعظم قم برگزار می‌شد، شرکت می‌کرده است. سیدحسین یعقوبی خلخالی در سال‌های تحصیل در قم و هم‌زمان با فعالیت جمعیت فدائیان اسلام، در مجالس و نشست‌های آن جمعیت شرکت می‌کرد و با آنان همکاری می‌نمود. با آغاز نهضت امام‌خمینی، در مجالس سخنرانی امام‌خمینی حضور می‌یافت (نقیب، ۴۶۸). در سال ۱۳۴۵ ش و پس از دستگیری آیات حسینعلی منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی و انتقال آنان به زندان، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم در نامه‌ای سرگشاده¬ به مراجع تقلید، خواهان اقدام آنان در حمایت از روحانیان ایران در مقابل دولت شدند (دوانی، ج ۵، ۱۷۸-۱۷۷؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۹۸-۱۹۵). او پس از استقرار در تهران، به مبارزات سیاسی ادامه داد و سخنرانی‌هایی علیه حکومت پهلوی ایراد می‌کرد. در آن سال‌ها (پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور)، در ارسال وجوهات شرعیه به ایشان می‌کوشید و به سبب این فعالیت‌ها، همواره تحت تعقیب بود و مدتی نیز دستگیر شد و در زندان قزل‌قلعه زندانی گردید. از سال ۱۳۵۰ ش نیز ممنوع‌المنبر شد و تا پیروزی انقلاب اسلامی ممنوع‌المنبر بود (نقیب، ۴۶۸). وی در تهران همراه با روحانیان مبارز، اعلامیه‌هایی را در انتقاد از حکومت پهلوی امضا می‌کرد. ازجمله اعلامیه‌ای را همراه با جمعی از روحانیان تهران در محکومیت سرکوبی تظاهرات مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ صادر کردند. آنان در آن اعلامیه «حادثه خونین و کشتار دسته‌جمعی مسلمانان بیدار و مجاهد (تبریز)» را که در «طرفداری از حریم مقدس دیانت و دفاع از مقام شاخص روحانیت» صورت گرفته بود، به مراجع بزرگ شیعه و علمای معظم و اهالی فداکار تبریز تسلیت گفته و در پایان، «مراتب همدردی خود را با برادران مسلمان و غیور، انزجار و تنفّر از مسبّبان این غائله اسفبار اظهار و پشتیبانی خود را از منویات حضرات مراجع عظام» ابراز کرده بودند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳،۲۵۲). در شهریور ۱۳۵۷ پس از آتش‌سوزی در سینما رکس آبادان و کشته و زخمی شدن صدها نفر در آن حادثه، همراه با روحانیت مبارز تهران با صدور اعلامیه‌ای با عنوان «فاجعه مرگبار آبادان و نمک‌پاشی‌های حکومت بر دل‌های دغدیده مردم»، با استناد به اطلاعات و گزارش‌های رسیده از آن فاجعه، حکومت پهلوی را مسئول آن آتش‌سوزی معرفی کردند و در پایان آن «فاجعه دلخراش را به عموم مردم آبادان و تسلیت گفتند و بر تلاش همگانی در برچیدن استبداد و کیفر مسئولان و مسببان آن حادثه دردناک تأکید کردند (همان، ۳۶۸-۳۷۱).

یعقوبی خلخالی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در توزیع شهریه با حکم امام‌خمینی فعال بود. در نخستین سال‌های استقرار نظام اسلامی، با حکم محمدرضا مهدوی کنی، مسئول وقت کمیته‌های انقلاب اسلامی، به فعالیت در کمیته‌های انقلاب اسلامی در تهران پرداخت. در طول جنگ تحمیلی بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت. سپس نمایندگی ولی‌فقیه در وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت و مدت ده سال در آن سمت بود. از خدمات اجتماعی او می‌توان به تأسیس و مرمت چندین مسجد و کتابخانه و صندوق قرض‌الحسنه در تهران و خلخال اشاره کرد (نقیب، ۴۶۸).

منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج ۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ نقیب، سیداحمد (۱۳۷۹)، خلخال و مشاهیر، تبریز، مهد آزادی.