عبدالله دارابینیا، از شاگردان درس خارج فقه امامخمینی.
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | عبدالله دارابینیا |
لقب | دارابی |
تاریخ تولد | ۱۳۰۴ هـ.ش |
زادگاه | دارابکلا، شهرستان ساری |
تاریخ وفات | ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ هـ.ش |
محل دفن | قبرستان شیخان، قم |
شهر وفات | ساری |
اطلاعات علمی | |
استادان | امامخمینی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمود حسینی شاهرودی، میرزا باقر زنجانی |
محل تحصیل | حوزه علمیه قم، حوزه علمیه مشهد، حوزه علمیه نجف |
اجازه روایت از | امامخمینی |
اجازه اجتهاد از | امامخمینی |
سایر | عضو مورد اعتماد امامخمینی در نجف، فعال در مبارزات علیه رژیم پهلوی، اقامه نماز جماعت در ساری، معرفی امامخمینی بهعنوان مرجع تقلید اعلم در مازندران |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | مبارز علیه حکومت پهلوی و فعال در انقلاب اسلامی |
اجتماعی | تبلیغ دین و تدریس در مدارس ساری |
عبدالله دارابینیا معروف به دارابی در سال ۱۳۰۴ش در روستای دارابکلا از توابع شهرستان ساری به دنیا آمد. او در نوجوانی به ساری رفت و در مدرسه سعادتیه رضاخان ساری مقدمات را نزد شیخ مصطفی صدوقی فراگرفت و پس از یک سال به مشهد رفت و در حوزه علمیه آن شهر ادبیات را نزد ادیب نیشابوری آموخت. سپس راهی قم شد و دروس سطح را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و میرزا علیاکبر مشکینی فراگرفت. آنگاه در درس خارج فقه آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. او پس از درگذشت آیتالله بروجردی به تحصیل در قم ادامه داد و همزمان به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت و در جریان مبارزات علما علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی فعال بود. وی روز دوم فروردین ۱۳۴۲ و در جریان یورش مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه، در آن مدرسه حضور داشت و مورد توهین قرار گرفت.[۱]
عبدالله دارابی پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور (۱۳ آبان ۱۳۴۳)، به عراق رفت و در حوزه علمیه نجف اشرف به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت. او ابتدا در درس خارج فقه و اصول آیتالله سیدابوالقاسم موسوی خویی شرکت کرد و از سال ۱۳۴۴ ش و با استقرار امامخمینی در نجف اشرف و آغاز تدریس ایشان در مسجد شیخ انصاری، در آن درس شرکت کرد. وی همزمان از درس خارج آیات سیدمحمود حسینی شاهرودی و میرزا باقر زنجانی هم استفاده میکرد.[۲] در نجف اشرف از افراد مورد اعتماد امامخمینی بود و امامخمینی به یکی از افرادی که توسط وی معرفی شده بود، اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه داده بود.[۳] دارابی در سال ۱۳۵۰ و در جریان اخراج ایرانیان از عراق، از آن کشور اخراج شد و به کشور بازگشت و در قم مقیم شد. در تابستان سال بعد با دعوت جمعی از مردم و علمای ساری ازجمله شیخ عبدالله نظری خادمالشریعه به آن شهر رفت و به اقامه نماز جماعت در مسجد سالخورده آن شهر پرداخت.[۴] در کنار اقامه نماز جماعت و تبلیغ دین، در مدارس مصطفیخان و رضاخان (سعادتیه) ساری هم به تدریس میپرداخت. او پس از درگذشت آیتالله سیدمحمود حسینی شاهرودی در سال ۱۳۵۳ ش، در ارجاع مردم مازندران به تقلید از امامخمینی و معرفی ایشان بهعنوان مرجع تقلید اعلم نقش داشت.[۵]
وی در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ در کنار دیگر روحانیان طرفدار امامخمینی، به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد و در اغلب تظاهرات و راهپیماییها حضور داشت. در اردیبهشت ۱۳۵۷ و درجریان حمله مأموران حکومت پهلوی به بیت مراجع تقلید در قم، همراه با دیگر روحانیان ساری بهعنوان اعتراض، از اقامه نماز جماعت خودداری کرد.[۶] در همان ماه، ساواک از وی بهعنوان یکی از وعاظ مخالف دولت در ساری نام برد.[۷] تداوم این فعالیتها باعث شد ساواک خواستار بررسی سوابق او شود.[۸] او بهخصوص با شیخ عبدالوهاب قاسمی، از روحانیان مبارز ساری [نماینده ساری در اولین دوره مجلس شورای اسلامی و از شهدای هفتم تیر ۱۳۶۰] ارتباط داشت و ساواک در گزارشی آن دو را از چهرههایی معرفی کرد که در تحریک مردم علیه دولت و دستگاههای دولتی نقش دارند.[۹] پس از واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ از افرادی بود که خواستار تعطیلی نماز جماعت در اعتراض به اقدامات حکومت پهلوی شد.[۱۰] دارابی در اول مهر، همراه با جمعی از روحانیان ساری اعلامیهای را در اعتراض به حکومت پهلوی تهیه کرد و سپس همراه با آنان درصدد برگزاری مجلس ختم در سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) و همچنین یادبود شهدای سینما رکس آبادان برآمد.[۱۱] در آن مجلس که روز ۵ مهر در مسجد جامع ساری برگزار شد، شرکت داشت و در آن شیخ عبدالوهاب قاسمی بهشدت از حکومت پهلوی انتقاد کرد.[۱۲]
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به حمایت از نظام اسلامی پرداخت و سرانجام در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ در ساری درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط شیخ عبدالله نظری، به قم منتقل شد و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.[۱۳]
پانویس
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۵۶، ص۱۳۳.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۵۶، ص۱۳۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۵۰۲.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۵۶، ص۱۳۳.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۵۶، ص۱۳۴-۱۳۵.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۵۶، ص۱۳۲؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران، ج۱، ص۲۵۲.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران، ج۱، ص۲۳۵.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران، ج۱، ص۵۰۲.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران، ج۱، ص۵۲۲.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران، ج۲، ص۱۲.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران، ج۲، ص۲۰.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۵۶، ص۱۳۴.
منابع
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: روزشمار انقلاب اسلامی استان مازندران (۱۳۹۰)، ج۱ و ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- یاران امام به روایت اسناد ساواك، ج۵۸: آیتالله حاج شیخ هادی روحانی (۱۳۹۴)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.