احمدی خمینی، علیاصغر؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. علیاصغر احمدی خمینی در سال ۱۲۹۷ ش در شهر خمین به دنیا آمد. پدرش میرزا محمدمهدی خوانساری، از روحانیان برجسته خمین و از مجتهدان بنام آن شهر و دایی امام خمینی بود و با دخترعمه امام خمینی ازدواج کرده بود. او همچنین از استادان امام خمینی و از عالمان برجسته و مورد احترام مردم خمین بود (خاطرات آیتالله پسندیده، ۵۷-۵۳)، بنابراین علیاصغر احمدی علاوه بر اینکه پسردایی امام خمینی بود، نوه دختری عمه ایشان هم بود. او در چنین خانوادهای به دنیا آمد و خواندن و نوشتن را در مکتبخانهای در خمین فراگرفت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را نزد برادرش در خمین خواند. او در سال ۱۳۱۳ ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت. ورود احمدی خمینی به قم همزمان با اتحاد لباس و سختگیری علیه روحانیان بود و از جمله روحانیانی که در خمین مکلف به تغییر لباس شده بود، محمدمهدی خوانساری بود. در روز تغییر لباس او به این سیاست اعتراض کرد و این اعتراض باعث شد تا مراسم به مجلس گریه و زاری تبدیل شود. آیتالله خوانساری مدتی بعد براثر بیماری از دنیا رفت و احمدی خمینی هم از قم به خمین بازگشت و از ادامه تحصیل منصرف شد (خاطرات حجتالاسلام آقای...، ۲۵-۲۶). در سال ۱۳۲۰ ش و پس از تبعید رضاشاه از کشور، بار دیگر به قم رفت و در حوزه علمیه قم به تحصیل ادامه داد. او دروس سطح را در آنجا نزد آقایان شیخ محمد صدوقی یزدی، عبدالرزاق قائنی، سید حسن مدرسی یزدی و سید محمدباقر سلطانی طباطبایی خواند. سپس در درسهای خارج فقه و اصول آیات سید حسین طباطبایی بروجردی و امام خمینی شرکت کرد (همان؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۱، ۱۵۸). درباره سالهای دقیق حضور او در درسهای خارج فقه و اصول امام خمینی گزارشی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۲۰ ش تا نخستین سالهای دهه ۱۳۴۰ ش و پیش از تبعید امام خمینی به خارج از کشور، در درسهای امام خمینی در مساجد محمدیه و سلماسی و اعظم قم حضور مییافته است. علیاصغر احمدی به سبب نسبت نزدیکی که با امام خمینی داشت از نزدیکان ایشان بود و با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی از سال ۱۳۴۱ ش، در کنار ایشان قرار گرفت و وارد جریان مبارزه با حکومت پهلوی شد (خاطرات حجتالاسلام آقای...، ۲۴ ـ ۲۹ و نیز یادنامه آیتالله...، اغلب صفحات). او پس از اطلاع از دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، همراه با جمعی از روحانیان شهر خمین، نامهای به محمدرضاشاه ارسال کردند و خواستار آزادی امام خمینی از حبس شدند (قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۷، ۱۳۳). در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ هم وقتی از دستگیری و تبعید امام خمینی اطلاع یافت، همراه با سید مصطفی خمینی، به افشاگری در این زمینه پرداخت و همراه با فرزند امام خمینی، با حضور در حرم حضرت معصومه (س)، مردم را در جریان تبعید امام خمینی قرار داد. در همان روز در سخنانی، به شدت از حکومت پهلوی انتقاد کرد و سپس همراه با مردم به خانههای مراجع تقلید رفت تا آنان را هم در جریان موضوع قرار دهد (خاطرات حجتالاسلام آقای...، ۲۴ ـ ۲۹ و نیز یادنامه آیتالله...، اغلب صفحات). سپس همراه با روحانیان و طلاب خمینی و چاپلقی حوزه علمیه قم، نامهای را به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت ارسال کردند و با انتقاد از تصویب مصوبههای مغایر با شریعت و همچنین قانون اساسی، ایجاد فضای رعب و وحشت در کشور و دستگیری فعالان سیاسی در دولتهای پیشین، از او خواستند امام خمینی را که به جرم دفاع از استقلال کشور و برخلاف قانون مصونیت مراجع تقلید، از کشور تبعید شده است، به کشور بازگرداند، مصوبات مذکور را لغو و دیگر زندانیان و فعالان سیاسی را آزاد کند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۴۵). در اواخر سال ۱۳۴۴ ش هم وقتی حکومت پهلوی برخی از علما و مدرسان برجسته حوزه علمیه قم همچون حسینعلی منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی، علیاصغر مروارید و... را دستگیر و به تهران منتقل و شیخ شهابالدین اشراقی داماد و «نماینده مرجع عالیقدر مسلمانان جهان حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی» را از قم به همدان تبعید کرد، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم در نامهای خطاب به مراجع تقلید از آنان خواستند تا اولاً مراتب انزجار روحانیت ایران را به مقامات مسئول ابلاغ کنند، ثانیاً پس از استیضاح مقامات، از اساتید حوزه علمیه قم رفع مزاحمت شود، ثالثاً به مقامات کشور تذکر داده شود آنهایی که به چنین اقداماتی دست میزنند دانسته یا ندانسته مقدمات یک انفجار عظیم را در قم و سایر شهرستانها فراهم میکنند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۹۸-۱۹۵؛ دوانی، ج ۵، ۱۷۸-۱۷۷). احمدی خمینی در آن سالها (پس از تبعید امام خمینی به خارج از کشور) به سبب نسبتی که با امام خمینی داشت، به بیت ایشان در قم تردد میکرد و همراه با سید مرتضی پسندیده، در زنده نگاه داشتن نام امام خمینی و همچنین اداره امور مرجعیتی ایشان فعالیت میکرد. در اسناد ساواک از فردی به نام شیخ احمد احمدی خمینی نام برده شده است که در بیت امام خمینی فعالیت میکرد و به نظر می رسد فرد مزبور، شیخ علیاصغر احمدی خمینی است که به اشتباه، احمد احمدی قید شده است. وقتی شهابالدین اشراقی در سال ۱۳۴۴ ش دستگیر و به همدان تبعید شد، از سوی آیتالله شیخ مرتضی حائری یزدی مأموریت یافت با عزیمت به همدان و ضمن دیدار با اشراقی، وجهی را در اختیار او قرار دهد. ساواک در گزارشی درباره این روحانی خمینی، او را یکی از روحانیان افراطی و طرفدار امام خمینی نامید و از ساواک همدان خواست وی را به محض رسیدن به همدان دستگیر و به تهران اعزام کند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶). طبق سندی دیگر از ساواک، احمد احمدی موصوف همراه با سه روحانی دیگر و در غیاب شهابالدین اشراقی، مسئولیت دریافت و پرداخت وجوه شرعی به نام امام خمینی را در بیت ایشان بر عهده گرفته بودند (همان، ۱۱۸). بر اساس گزارشی از ساواک، احمدی همواره در بیت امام خمینی حضور داشت و در اداره امور آن بیت نقش داشت. به همین علت، اداره کل سوم ساواک در نامهای به ریاست ساواک قم، خواستار تهیه مشخصات کامل او و شیخ احمد منتظری قمی شد (همان، ۲۱۵-۲۱۶). همچنین سید مرتضی پسندیده از او بهعنوان کسی که پاسخ به پرسشها در بیت امام خمینی را بر عهده داشت نام برده است (خاطرات آیتالله پسندیده، ۵۳). احمدی خمینی یکی از روحانیانی بود که در سال ۱۳۵۲ ش و پس از کشف گروه ابوذر نهاوند، همراه با جمعی دیگر از روحانیان مبارز دستگیر و به کبودرآهنگ در استان همدان تبعید شد (یاران امام به...، آیتالله حاج شیخ مهدی...، ۱۵۸ ـ ۱۵۹) و در سال ۱۳۵۳ ش محل تبعید او به شهر تویسرکان در استان همدان تغییر یافت (همان، ۱۸۶ و ۱۹۱). او پس از سه سال تبعید در سال ۱۳۵۵ ش و با بدرقه باشکوه مردم تویسرکان، آنجا را به سمت قم ترک کرد. احمدی خمینی در قم به فعالیت در بیت امام خمینی ادامه داد و سپس به خمین رفت و در رسیدگی به اوضاع آنجا نقش داشت. فعالیتهای وی در خمین باعث شد تا بار دیگر توسط ماموران حکومت پهلوی دستگیر شود و به تهران انتقال یابد. او مدتی در تهران زندانی بود و پس از آزادی به فعالیتهایش ادامه داد و از جمله در تحصن روحانیان مبارز در مسجد دانشگاه تهران (در بهمن ۱۳۵۷) شرکت کرد. احمدی خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دفتر امام خمینی به فعالیت ادامه داد و از جمله پاسخگوی سؤالات و مسائل شرعی در آنجا بود و تا پایان عمر به این وظیفه اهتمام داشت. علیاصغر احمدی خمینی در ۱۵ دی ۱۳۸۳ در قم از دنیا رفت و پیکرش در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد (یادنامه...، ۴۰-۹۴). منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ «خاطرات حجتالاسلام آقای علیاصغر خمینی» (۱۳۶۵)، یاد، شماره ۵، زمستان؛ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۷، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۰)، کتاب ۲۱: آیتالله حاج شیخ مهدی ربانی املشی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یادنامه شیخ علیاصغر احمدی خمینی (۱۳۸۴)، بهکوشش: محمدجواد مرادینیا، نشر صدیقه؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۰)، کتاب ۲۰: آیتالله حاج سید مرتضی پسندیده، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.