فتحعلی صاحب‌الزمانی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی. فتحعلی صاحب‌الزمانی در ۱۳۰۱ ش در روستای پاشانجین از توابع شهر قروه درجزین در استان همدان به دنیا آمد. پدرش ملا رمضان شهبازی از روحانیان منطقه بود و در مکتب‌خانه‌ای به تدریس می‌پرداخت و به همین علت به ملا رمضان شهرت یافته بود. فتحعلی صاحب‌الزمانی خواندن و نوشتن و بخشی از دروس مقدماتی حوزوی را در زادگاهش و نزد پدر فراگرفت. سپس به کار چوپانی در همان‌جا پرداخت. او در دوره نوجوانی به سبب درگیری با فرزند یکی از خان‌های منطقه مجروح و برای مداوا راهی همدان شد، ولی پس از مداوا از بازگشت به زادگاهش خودداری کرد و در حوزه علمیه همدان به تحصیل دروس حوزوی پرداخت. درباره استادان دوره سطح وی در همدان اطلاعاتی در دست نیست و در زندگینامه او در مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن فقط از آخوند ملاعلی معصومی همدانی معروف به آخوند همدانی به‌عنوان یکی از استادان او نام برده شده است [۱] او سپس راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل ادامه داد. درباره سال عزیمت او به قم دو گزارش در دست است. در یکی از گزارش‌ها که صاحبی در مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن نوشته، تاریخ عزیمت صاحب‌الزمانی به قم، سال ۱۳۴۰ ش قید شده است [۲] اما در قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک از حضور او در قم در دوره زعامت آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی سخن رفته است. بر اساس گزارش اخیر، او از شاگردان و از نزدیکان آیت‌الله بروجردی بود و در آخرین لحظات زندگی آن مرجع، در کنارش حضور داشت [۳] گزارش اخیر مقرون به صحت است.

فتحعلی صاحب‌الزمانی
اطلاعات فردی
اطلاعات علمی

با استناد به گزارش فوق، می‌توان گفت که فتحعلی صاحب‌الزمانی در درس خارج فقه آیت‌الله بروجردی شرکت می‌کرد و پس از رحلت آن مرجع، در درس‌های امام‌خمینی حضور یافت؛ موضوعی که نویسنده مشاهیر و مفاخر رزن هم بر آن تأکید کرده است. با استناد به همین گزارش می‌توان گفت که وی از سال ۱۳۴۰ ش در درس‌های ایشان در مسجد اعظم قم شرکت می‌کرد. او از روحانیانی بود که با آغاز نهضت اسلامی به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت. ازجمله در جریان رفراندوم موسوم به انقلاب سفید در سال ۱۳۴۱ ش علیه آن فعالیت می‌کرد [۴] وی در ۱۲/۲/ ۱۳۴۲ ش و در چهلمین روز حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه، همراه با برخی از روحانیان همدان نامه‌ای به امام‌خمینی ارسال کردند و در آن حمله مأموران به مدرسه فیضیه قم و همچنین دیگر اقدامات حکومت پهلوی علیه مذهب و قانون اساسی را محکوم کردند و از آن با عنوان «ضربه‌ای بر پیکره اسلام» نام بردند و در ادامه حمایت و پشتیبانی خود را از مبارزات امام‌خمینی و دیگر مراجع تقلید تا رسیدن به نتیجه اعلام نمودند و بر همراهی خودشان در این مبارزه تأکید کردند [۵] سپس در نامه‌ای دیگر به آیت‌الله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، حمایت خود را از مبارزات مراجع تقلید تکرار نمودند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۷۹). وی به سبب تداوم این مبارزات در سال ۱۳۴۲ ش دستگیر و زندانی شد [۶]

صاحب‌الزمانی در سال‌های ۱۳۴۲-۱۳۴۳ ش همراه با جمعی از فعالان سیاسی ازجمله بازاریان همدان، در تهیه و تکثیر و توزیع اعلامیه‌های امام‌خمینی در همدان فعال بود (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار انقلاب اسلامی در استان همدان، ج ۱، ۷۸). شاید به سبب همین فعالیت‌ها بود که ساواک در گزارشی دراین‌باره و در سال ۱۳۴۳ ش از صاحب‌الزمانی به‌عنوان یکی از روحانیون ناراحت و مخالف در استان همدان نام برد [۷] او در اسفند ۱۳۴۳ ش همراه با جمعی از روحانیان و با استناد به قانون اساسی و اصل مصونیت مراجع تقلید بر اساس آن قانون، تبعید امام‌خمینی را به خارج از کشور غیرقانونی دانستند و خواستار بازگرداندن ایشان به کشور شدند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۵۴ ـ ۱۵۵، ۱۸۵ ـ ۱۹۱). در سال ۱۳۴۵ ش و پس از دستگیری آیات حسینعلی منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی و انتقال آنان به زندان، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم در نامه‌ای سرگشاده به مراجع تقلید، خواهان اقدام آنان در حمایت از روحانیان ایران در مقابل دولت شدند [۸]

صاحب‌الزمانی در سال‌های نهضت اسلامی همواره بر مبارزه با حکومت پهلوی ادامه می‌داد و به همین علت در سال ۱۳۵۲ ش بار دیگر دستگیر و زندانی شد. بستگان صاحب‌الزمانی مدت‌ها از محل حبس او اطلاع نداشتند تا اینکه پس از تلاش بسیار، بر حبس او واقف شدند. او در زندان تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفت و حتی مأموران ساواک صورت او را سوزاندند؛ شکنجه‌ای که باعث شد تا مدت‌ها صورت خود را پوشیده بدارد و تا آخر عمر از این شکنجه‌ها رنج برد. او پس از آزادی به مبارزاتش ادامه داد و به همین علت دستگیر و به شهر اسدآباد در استان همدان تبعید شد. او در اسدآباد هم به سخنرانی‌های انتقادی ادامه می‌داد و در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش از رهبران مبارزات مردم آن شهر بود. صاحب‌الزمانی در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از سوی مردم شهر اسدآباد به نمایندگی برگزیده شد و در کمسیون کار و امور اجتماعی و امور اداری و استخدامی عضویت داشت [۹]

صاحب‌الزمانی در سال ۱۳۶۰ ش و هنگام عزیمت از تهران به اسدآباد، در شهر ساوه و براثر سانحه رانندگی از دنیا رفت. پیکر او به قم منتقل و در قبرستان شیخان آن شهر به خاک سپرده شد [۱۰] او فردی ساده‌زیست بود و همه اموال و دارایی‌های خود را وقف امام زمان (عج) کرده بود. وقتی وصیت‌نامه او را به امام‌خمینی ارائه کردند، ایشان اموال فوق را به وراث صاحب‌الزمانی بخشید [۱۱]

پانویس

  1. (صاحبی، ج ۲، ۲۶۰).
  2. (همان)
  3. (قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۱، ۲۶۷).
  4. (صلاحی، ۲۶۰).
  5. (روحانی، ج ۱، ۴۰۳).
  6. (صلاحی، ۲۶۰).
  7. (قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۵، ۵۷).
  8. (دوانی، ج ۵، ۱۷۸-۱۷۷؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۹۸-۱۹۵).
  9. (آشنایی با مجلس شورای اسلامی، ۱۵۶).
  10. (صلاحی، ج ۲، ۲۶۱).
  11. (صلاحی، ۲۶۱).

منابع

  • آشنایی با مجلس شورای اسلامی به‌ضمیمه کارنامه سال اول (۱۳۶۰)، تهران، روابط عمومی مجلس شورای اسلامی.
  • انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان همدان (۱۳۸۹)، ج۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • روحانی، سیدحمید (۱۳۶۱)، بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی، ج۱، بی‌جا، بی‌نا.
  • صلاحی، احمد (۱۳۹۷)، مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن (سخنوران، ادیبان، نویسندگان، شاعران و...)، ج۲، قم، یاس بخشایش.
  • قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۲)، ج۵، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان پنجمین دوره قانون‌گذاری (۱۳۷۸)، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی.