ولی الهی، اصطلاح عرفانی
اهمیت و جایگاه ولیّ الهی
ولیّ الهی در اصطلاح عرفانی کسی است که متولّی امور عالم و متصرف در آن است.[۱]
اهل معرفت درباره جایگاه ولیّ الهی و نقش محوری آن در تحول و سازندگی سالک الیالله، مباحث مهمی را مطرح کردهاند، و معتقدند بدون ولایت ولیّ الهی، طریقت و پیمودن راه سلوکی، امری مشکل و موجب گمراهی میشود.[۲] اگرچه ولیّ و اولیای الهی برخی در پس پرده حجاب قرار دارند و از چشم مردم محتجباند، امّا آثار و برکات انفسی آنان بسیار است.[۳] امامخمینی نیز با رویکردی محققانه و روشمند به مسئله ولیّ الهی در آثار خویش پرداخته، آثار سلوکی و فنایی خاصی بر آن مترتب کرده و ولیّ الهی را صاحب تصرفات الهی میداند.[۴]
حقیقت ولیّ الهی
اسم ولیّ از اسمای حسنای الهی و دارای اذن الهی است.[۵] ولی الهی از خود فانی و به حقتعالی باقی است و در میان خلق به واسطه حق تصرف میکند و این تصرف نفسانی نیست بلکه حقانی است.[۶]
بنابراین قیام ولیّ الهی به حضرت حقتعالی، هنگام فنای نفس او در ذات الهی است که در این صورت حقتعالی امر او را بر عهده میگیرد تا او به مقام قرب و تمکین برسد و به اذن الهی در عالم هستی تصرف میکند.[۷] امامخمینی نیز در مورد حقیقت ولیّ الهی و این که ولیّ الهی چگونه به مقام ولایت و تصرف میرسد، بر این باور است که سالک هنگامی که انانیّت خود را کنار گذاشت و در طلب مقصود الهی سیر کرد، جذبات الهی او را به سوی حق میکشاند و در سایه حمایت ربوبیّت، حقتعالی متصرف در امور او میگردد.[۸] و به مرحلهای میرسد که حقتعالی چشم و گوش او میشود و این مقام قرب نوافل است.[۹]
در قرب نوافل، سالک خلعت ولایت و ولیّ بودن را به تن میکند و حقانی میشود و باطن ربوبیت در او ظاهر میشود و این اول منزل از منازل ولیّ الهی است؛[۱۰] البته ولیّ الهی در مراحل بالاتر که از انیّت خود به کلی تطهیر شد و اسمی و رسمی از او به جا نماند، در این صورت عابد و معبود، حق میشود و عبد الهی سمع و بصر حق میشود و به مقام قرب فرائض میرسد.[۱۱]
تصرفات ولیّ الهی
اهل معرفت در مورد تصرفات ولیّ الهی مطالب فراوانی بیان کردهاند؛ از جمله تصرف تخت بلقیس و حاضر کردن آن نزد حضرت سلیمان به یک چشم به هم زدن.[۱۲] امامخمینی نیز درباره تصرفات ولیّ الهی با دو رویکرد فلسفی و عرفانی به آن پرداخته است، ایشان کلام برخی اهل معرفت را که انتقال تخت بلقیس را دلیل بر تجدد امثال میدانند مورد نقد قرار داده و بر این باور است که این به معنای محدود کردن قدرت ولیّ الهی است؛ زیرا زمان و مکان نزد ولیّ الهی خاشعاند و او دارای اسم اعظم الهی است و با تصرف در مراتب ظهور و بطون، حقایق را تغییر داده و جا به جا میکند.[۱۳]
پانویس
- ↑ سبزواری، شرح الاسماء الاحسنی، ص۲۷۶ و ۵۴۵؛ روحانینژاد، صراط سلوک، ص۲۹.
- ↑ ویلیام چیتیک، طریق عرفانی معرفت، ص۴۸۹؛ روحانینژاد، صراط سلوک، ص۵۸-۵۹؛ ابنعربی، فصوص الحکم، ج۱، ص۱۵۶ و ۱۶۲.
- ↑ المیهنی، اسرارالتوحید، ص۱۸؛ هجویری، کشف المحجوب، ص۲۶۵-۲۶۷؛ غنی، تاریخ تصوف در اسلام، ص۴۵۱-۴۵۳.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۷۶؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۳۹-۴۰، ۱۹۲؛ آداب الصلاة، ص۷۶.
- ↑ روحانینژاد، صراط سلوک، ص۳۰.
- ↑ آملی، المقدمات من کتاب النصوص، ص۱۶۸؛ جامع الاسرار، ص۳۷۹ و ۴۸۸؛ جامی، نفحات الانس، ص۱۹-۲۰.
- ↑ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ص۳۳؛ سبزواری، شرح الاسماء الحسنی، ص۵۵۳.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۹؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۳۴)
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۳۹-۴۰.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۴۰.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۹۰-۵۹۱؛ آداب الصلاة؛ ص۷۶؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۲۵.
- ↑ کاشانی، مجموعه مصنفات، ص۷۱۷-۷۱۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۹۲۵-۹۲۶.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۱۹۱-۱۹۳.
منابع
- ابنعربی، محییالدین، فصوص الحکم، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۹۴۶ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- آملی، سیدحیدر، المقدمات من کتاب نص النصوص، به اهتمام هانری کرین، تهران ، نشر توس، ۱۳۶۷ش.
- آملی، سیدحیدر، جامع الأسرار و منبع الانوار، مقدمه هانری کرین، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸ش.
- جامی، عبدالرحمن، نفحات الأنس، نشر لیسی چاپ کلکته، ۱۸۵۸م.
- روحانینژاد، حسین، صراط سلوک، تهران، فرهنگ و اندیشه، ۱۳۹۹ش.
- سبزواری، ملاهادی، شرح الاسماء الحسنی، تحقیق حبیبی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۵ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، نشر عروج، تهران، ۱۳۹۸ش.
- غنی، قاسم، تاریخ تصوف در اسلام، تهران، نشر زوار، ۱۴۰۰ش.
- قیصری، داوود، شرح فصوص الحکم ، تصحیح آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۸۱ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، مجموعه مصنفات، تصحیح مجید هادیزاده ، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۰ش.
- المهینی، محمدبنمنوّر، اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، تهران، نشر آگاه، ۱۳۸۱ش.
- ویلیام، چیتیک، طریق عرفانی معرفت، تهران، پیکان، ۱۳۸۲ش.
- هجویی، علیبنعثمان، کشف المحجوب، تصحیح ژوکوفسکی، تهران، نشر طهوری، ۱۳۷۶ش.