confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴
ویرایش
(←منابع) |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
پس از [[ترور]] انور سادات به دست [[خالد اسلامبولی]]، از اعضای گروه الجهاد،<ref>نقوی، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، ۳۰۵ ـ ۳۰۶.</ref> گروههای مخالف رژیم مصر کوشیدند که کنترل [[قاهره]] را به دست بگیرند؛ اما [[حسنی مبارک]]، معاون سادات، با برقراری حکومتنظامی، سعی در خنثاکردن اقدامات مخالفان داشت. در همین زمان امامخمینی برقراری حکومتنظامی را ناشی از جایگاه ضعیف دولت مصر در میان ملت این کشور شمرد و حکومت مبارک را ادامهدهنده راه سادات دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۲ ـ ۲۸۵.</ref> و به مردم این کشور توصیه کرد با الگوگیری از انقلاب ایران، علیه جانشین سادات قیام کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۵ ـ ۲۸۶، ۳۱۸.</ref> | پس از [[ترور]] انور سادات به دست [[خالد اسلامبولی]]، از اعضای گروه الجهاد،<ref>نقوی، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، ۳۰۵ ـ ۳۰۶.</ref> گروههای مخالف رژیم مصر کوشیدند که کنترل [[قاهره]] را به دست بگیرند؛ اما [[حسنی مبارک]]، معاون سادات، با برقراری حکومتنظامی، سعی در خنثاکردن اقدامات مخالفان داشت. در همین زمان امامخمینی برقراری حکومتنظامی را ناشی از جایگاه ضعیف دولت مصر در میان ملت این کشور شمرد و حکومت مبارک را ادامهدهنده راه سادات دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۲ ـ ۲۸۵.</ref> و به مردم این کشور توصیه کرد با الگوگیری از انقلاب ایران، علیه جانشین سادات قیام کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۵ ـ ۲۸۶، ۳۱۸.</ref> | ||
پس از [[حمله نظامی عراق به ایران]] در شهریور ۱۳۵۹، روابط مصر و عراق که به دلیل پیمان کمپدیوید قطع شده بود، دوباره برقرار شد <ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۴۴؛ علیبابایی، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، ۷/۲۳۳.</ref> و مصر به حمایت مادی و معنوی از عراق طی جنگ پرداخت<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۴۸ و ۱۵۰ ـ ۱۵۵.</ref> و افزون بر اعزام نیروهای خود برای کمک به ارتش عراق، برخی نیازهای تسلیحاتی بغداد را نیز تأمین کرد.<ref>اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۶۶؛ محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، اصول و مسائل، ۱۲۹.</ref> هزاران مصری در زمان جنگ با ایران، مشغول کمک به [[صدام]] بودند | پس از [[حمله نظامی عراق به ایران]] در شهریور ۱۳۵۹، روابط مصر و عراق که به دلیل پیمان کمپدیوید قطع شده بود، دوباره برقرار شد <ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۴۴؛ علیبابایی، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، ۷/۲۳۳.</ref> و مصر به حمایت مادی و معنوی از عراق طی جنگ پرداخت<ref>علیزاده، بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)، ۱۴۸ و ۱۵۰ ـ ۱۵۵.</ref> و افزون بر اعزام نیروهای خود برای کمک به ارتش عراق، برخی نیازهای تسلیحاتی بغداد را نیز تأمین کرد.<ref>اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۱۶۶؛ محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، اصول و مسائل، ۱۲۹.</ref> هزاران مصری در زمان جنگ با ایران، مشغول کمک به [[صدام]] بودند.<ref>Newyork Tims.</ref> امامخمینی، ضمن محکومکردن و اعتراض به این اقدام، آن را موجب تباهی و هلاکت جوانان بیگناه مصر در جنگ دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۲.</ref> مصر در عرصه سیاسی نیز بسیار کوشید تا جبههای در میان کشورهای عربی علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند که واکنش ایران را برانگیخت. امامخمینی این کوششها را ناشی از ترس دولت مصر از اسلام دانست و چنین اتحادی را خلاف اسلام خواند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۲۸.</ref> | ||
امامخمینی دولت مصر را دولتی وابسته به شمار میآورد و حضور این کشور را در [[جنبش غیر متعهدها]] موجب زیر سؤال رفتن موضع جنبش میدانست و خواهان اخراج مصر از آن بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۲ ـ ۳۶۳.</ref> ایشان به بازگشت مصر به کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب نیز اعتراض کرد و گرفتن چنین تصمیمی را در سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۹۸۳م/ ۱۳۶۲ش در کازابلانکا (مراکش) ناشی از فشارهای امریکا و زدوبندهای ملکحسین اردنی و ملکحسن مراکشی و حسنی مبارک دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۳۰ ـ ۳۳۱.</ref> | امامخمینی دولت مصر را دولتی وابسته به شمار میآورد و حضور این کشور را در [[جنبش غیر متعهدها]] موجب زیر سؤال رفتن موضع جنبش میدانست و خواهان اخراج مصر از آن بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۲ ـ ۳۶۳.</ref> ایشان به بازگشت مصر به کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب نیز اعتراض کرد و گرفتن چنین تصمیمی را در سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۹۸۳م/ ۱۳۶۲ش در کازابلانکا (مراکش) ناشی از فشارهای امریکا و زدوبندهای ملکحسین اردنی و ملکحسن مراکشی و حسنی مبارک دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۳۳۰ ـ ۳۳۱.</ref> | ||
همراهی سادات و پس از آن مبارک با [[اسرائیل]] و غرب، در مقابل رویکرد متفاوت جمهوری اسلامی ایران که در ضدیت با موجودیت و ماهیت رژیم غاصب صهیونیستی بود، سبب شد هیچگاه این دو کشور در طول دوره حیات امامخمینی بر سر یک هدف مشترک، حتی اسلام، در کنار هم قرار نگیرند؛ تا جایی که امامخمینی در [[وصیتنامه امام خمینی|وصیتنامه]] خود، حسنی مبارک را عامل اسرائیل و [[امریکا]] و همپیمان با آنان، شریک جنایات آنها و کسی که در راه خدمت به آنان از هیچ خیانتی به ملل عرب و [[مسلمان]] رویگردان نیست معرفی کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۸.</ref> | همراهی سادات و پس از آن مبارک با [[اسرائیل]] و غرب، در مقابل رویکرد متفاوت جمهوری اسلامی ایران که در ضدیت با موجودیت و ماهیت رژیم غاصب صهیونیستی بود، سبب شد هیچگاه این دو کشور در طول دوره حیات امامخمینی بر سر یک هدف مشترک، حتی اسلام، در کنار هم قرار نگیرند؛ تا جایی که امامخمینی در [[وصیتنامه امام خمینی|وصیتنامه]] خود، حسنی مبارک را عامل اسرائیل و [[امریکا]] و همپیمان با آنان، شریک جنایات آنها و کسی که در راه خدمت به آنان از هیچ خیانتی به ملل عرب و [[مسلمان]] رویگردان نیست معرفی کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |