Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در آستانه انتخابات خبرگان قانون اساسی، با توجه به حمایت امامخمینی از حضور روحانیان در انتخابات برای جلوگیری از غربیشدن قوانین و تأکید ایشان بر وحدت همه نیروهای انقلابی و مذهبی،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۲۲۶–۲۲۷ و ۲۳۸.</ref> جلسه مشترکی با حضور اعضای جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و حزب جمهوری اسلامی، در حضور امامخمینی برای رسیدن به وحدت نظر تشکیل شد؛<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۲/۵۷۴.</ref> تا با هدف حفظ وحدت، ائتلاف با نیروهای معتقد انقلابی و معرفی خبرگانی با تفکر اسلامی و مسلط بر [[احکام اسلام]]، وارد عرصه [[انتخابات]] شوند.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۲۹–۱۳۰.</ref> در نهایت افرادِ فهرست ائتلافی با رأی قاطع ملت به [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] راه یافتند.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۳۱–۱۳۲؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۸–۳۳۹.</ref> با نزدیکشدن به نخستین دوره [[انتخابات ریاست جمهوری]] در بهمن ۱۳۵۸، امامخمینی با حضور روحانیان در [[انتخابات]] ریاستجمهوری مخالفت،<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۴؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۲/۶۳۱.</ref> و به آنان آمادگی بیشتر برای حضور در انتخابات [[مجلس شورای اسلامی]] را سفارش کرد؛ بنابراین حسینی بهشتی از حضور در انتخابات صرف نظر کرد.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۳۷–۱۳۸.</ref> با ابهام در تابعیت ایرانی [[جلالالدین فارسی]] و استعفای او {{ببینید|متن=ببینید|فارسی، جلال الدین}} حزب جمهوری اسلامی [[حسن حبیبی]] را معرفی کرد.<ref>موحدی ساوجی، خاطرات، ۲۳۶.</ref> اما بهرغم مخالفتهای حسینی بهشتی و چند تن از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز ازجمله [[هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، باهنر و موسوی اردبیلی و [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]، اکثریت جامعه روحانیت از [[بنیصدر]] حمایت کردند و او در [[انتخابات]] به پیروزی رسید.<ref>شعبانی، ۲۶۱؛ سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۸۲؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۷.</ref> این اختلاف نظر موجب شکاف میان جامعه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی شد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۸۱–۸۲.</ref> | در آستانه انتخابات خبرگان قانون اساسی، با توجه به حمایت امامخمینی از حضور روحانیان در انتخابات برای جلوگیری از غربیشدن قوانین و تأکید ایشان بر وحدت همه نیروهای انقلابی و مذهبی،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۲۲۶–۲۲۷ و ۲۳۸.</ref> جلسه مشترکی با حضور اعضای جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و حزب جمهوری اسلامی، در حضور امامخمینی برای رسیدن به وحدت نظر تشکیل شد؛<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۲/۵۷۴.</ref> تا با هدف حفظ وحدت، ائتلاف با نیروهای معتقد انقلابی و معرفی خبرگانی با تفکر اسلامی و مسلط بر [[احکام اسلام]]، وارد عرصه [[انتخابات]] شوند.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۲۹–۱۳۰.</ref> در نهایت افرادِ فهرست ائتلافی با رأی قاطع ملت به [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] راه یافتند.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۳۱–۱۳۲؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۸–۳۳۹.</ref> با نزدیکشدن به نخستین دوره [[انتخابات ریاست جمهوری]] در بهمن ۱۳۵۸، امامخمینی با حضور روحانیان در [[انتخابات]] ریاستجمهوری مخالفت،<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۴؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۲/۶۳۱.</ref> و به آنان آمادگی بیشتر برای حضور در انتخابات [[مجلس شورای اسلامی]] را سفارش کرد؛ بنابراین حسینی بهشتی از حضور در انتخابات صرف نظر کرد.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۳۷–۱۳۸.</ref> با ابهام در تابعیت ایرانی [[جلالالدین فارسی]] و استعفای او {{ببینید|متن=ببینید|فارسی، جلال الدین}} حزب جمهوری اسلامی [[حسن حبیبی]] را معرفی کرد.<ref>موحدی ساوجی، خاطرات، ۲۳۶.</ref> اما بهرغم مخالفتهای حسینی بهشتی و چند تن از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز ازجمله [[هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، باهنر و موسوی اردبیلی و [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]، اکثریت جامعه روحانیت از [[بنیصدر]] حمایت کردند و او در [[انتخابات]] به پیروزی رسید.<ref>شعبانی، ۲۶۱؛ سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۸۲؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۷.</ref> این اختلاف نظر موجب شکاف میان جامعه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی شد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۸۱–۸۲.</ref> | ||
جامعه روحانیت مبارز در اسفند ۱۳۵۸ و نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، در ائتلاف با نیروهای [[خط امام]]، حزب جمهوری اسلامی، [[سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی]]، انجمن اسلامی معلمان و مانند آن در برابر [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]، [[نهضت آزادی]] و گروههای چپ قرار گرفت.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۴۵؛ سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۸۳.</ref> نتیجه این انتخابات پیروزی قاطع نیروهای مبارز انقلاب و انتخاب هاشمی رفسنجانی به ریاست مجلس بود.<ref>کیهان، ۲۶/۱۲/۱۳۵۸، ۱، ۲؛ اطلاعات، ۲۵/۲/۱۳۵۹ و ۳۰/۴/۱۳۵۹.</ref> پس از انتخابات، جامعه روحانیت برای تقویت فعالیتهای خود، شعبههایی را در چهارده منطقه تهران و [[شهر ری]] ایجاد کرد و برای هر شعبه سرپرستی برگزید.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۸۴؛ کردی، جامعه روحانیت، ۱۵۱.</ref> | جامعه روحانیت مبارز در اسفند ۱۳۵۸ و نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، در ائتلاف با نیروهای [[خط امام]]، حزب جمهوری اسلامی، [[سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی]]، انجمن اسلامی معلمان و مانند آن در برابر [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]، [[نهضت آزادی]] و گروههای چپ قرار گرفت.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۴۵؛ سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۸۳.</ref> نتیجه این انتخابات پیروزی قاطع نیروهای مبارز انقلاب و انتخاب هاشمی رفسنجانی به ریاست مجلس بود.<ref>کیهان، ۲۶/۱۲/۱۳۵۸، ۱، ۲؛ اطلاعات، ۲۵/۲/۱۳۵۹ و ۳۰/۴/۱۳۵۹.</ref> پس از انتخابات، جامعه روحانیت برای تقویت فعالیتهای خود، شعبههایی را در چهارده منطقه تهران و [[شهر ری]] ایجاد کرد و برای هر شعبه سرپرستی برگزید.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۸۴؛ کردی، جامعه روحانیت، ۱۵۱.</ref> | ||
پس از تصویب عدم [[کفایت سیاسی بنیصدر]] برای ریاستجمهوری در مجلس شورای اسلامی و برکناری او در تیر ۱۳۶۰ به دست امامخمینی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۴۸۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|بنیصدر، سیدابوالحسن}} و انتخاب [[محمدعلی رجایی]] به سمت ریاستجمهوری، باهنر که از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت بود، به نخستوزیری منصوب شد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۱۸۰؛ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۱۸.</ref> رجایی و باهنر هر دو در هشت شهریور همان سال به [[شهادت]] رسیدند.<ref>هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۵۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|رجایی، محمدعلی؛ باهنر، محمدجواد؛ هشت شهریور}} پس از شهادت آن دو سیدعلی خامنهای و [[میرحسین موسوی]]، رئیسجمهور و نخستوزیر شدند.<ref>هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱ و ۳۵۹.</ref> دوره دوم مجلس شورای اسلامی در سال [[۱۳۶۳]] نیز با حضور بسیاری از اعضای حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت تشکیل شد و هاشمی رفسنجانی بار دیگر به ریاست مجلس دست یافت.<ref>هاشمی رفسنجانی، به سوی سرنوشت، ۱۳۰؛ اطلاعات، ۴/۲/۱۳۶۳.</ref> [[سیدعلی خامنهای|خامنهای]] نیز در سال [[۱۳۶۴]] برای بار دوم به ریاستجمهوری برگزیده شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۲۳۸، ۲۴۰.</ref> | پس از تصویب عدم [[کفایت سیاسی بنیصدر]] برای ریاستجمهوری در مجلس شورای اسلامی و برکناری او در تیر ۱۳۶۰ به دست امامخمینی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۴۸۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|بنیصدر، سیدابوالحسن}} و انتخاب [[محمدعلی رجایی]] به سمت ریاستجمهوری، باهنر که از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت بود، به نخستوزیری منصوب شد.<ref>سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۱۸۰؛ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۱۸.</ref> رجایی و باهنر هر دو در هشت شهریور همان سال به [[شهادت]] رسیدند.<ref>هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۵۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|رجایی، محمدعلی؛ باهنر، محمدجواد؛ هشت شهریور}} پس از شهادت آن دو سیدعلی خامنهای و [[میرحسین موسوی]]، رئیسجمهور و نخستوزیر شدند.<ref>هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱ و ۳۵۹.</ref> دوره دوم مجلس شورای اسلامی در سال [[۱۳۶۳]] نیز با حضور بسیاری از اعضای حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت تشکیل شد و هاشمی رفسنجانی بار دیگر به ریاست مجلس دست یافت.<ref>هاشمی رفسنجانی، به سوی سرنوشت، ۱۳۰؛ اطلاعات، ۴/۲/۱۳۶۳.</ref> [[سیدعلی خامنهای|خامنهای]] نیز در سال [[۱۳۶۴]] برای بار دوم به ریاستجمهوری برگزیده شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۲۳۸، ۲۴۰.</ref><br> | ||
برخی اعضای جامعه روحانیت با توجه به اعتقاد خود مبنی بر اینکه سیاستهای اقتصادی اسلام، مبتنی بر حمایت از بخش خصوصی و کاهش نقش دولت در امور اقتصادی است، با انتقاد از سیاستهای اقتصادی و همچنین سیاست خارجی دولت میرحسین موسوی، خواستار اجرای امور به دست مردم و با نظارت دولت بودند. این انتقادها زمینهساز اختلاف و انشعاب در جامعه روحانیت شد.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۸۹–۱۹۰؛ سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۱۴۷.</ref> امامخمینی نیز در اردیبهشت ۱۳۶۳ روحانیت مبارز و دیگر علما را به بیداری در برابر ترفند دشمنان، دوری از اختلافات و عبرتگرفتن از تاریخ [[مشروطه]] دعوت کرد و ادامه اختلافات را سبب بازگشت دوباره [[استبداد]]، چنانکه در مشروطیت اتفاق افتاد، ارزیابی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۴۱۱.</ref> | برخی اعضای جامعه روحانیت با توجه به اعتقاد خود مبنی بر اینکه سیاستهای اقتصادی اسلام، مبتنی بر حمایت از بخش خصوصی و کاهش نقش دولت در امور اقتصادی است، با انتقاد از سیاستهای اقتصادی و همچنین سیاست خارجی دولت میرحسین موسوی، خواستار اجرای امور به دست مردم و با نظارت دولت بودند. این انتقادها زمینهساز اختلاف و انشعاب در جامعه روحانیت شد.<ref>کردی، جامعه روحانیت، ۱۸۹–۱۹۰؛ سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت، ۱۴۷.</ref> امامخمینی نیز در اردیبهشت ۱۳۶۳ روحانیت مبارز و دیگر علما را به بیداری در برابر ترفند دشمنان، دوری از اختلافات و عبرتگرفتن از تاریخ [[مشروطه]] دعوت کرد و ادامه اختلافات را سبب بازگشت دوباره [[استبداد]]، چنانکه در مشروطیت اتفاق افتاد، ارزیابی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۴۱۱.</ref> | ||