confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در گذشته بهویژه شخصیتهای اجتماعی، سیاسی و علمی نوعا دارای مهر مخصوص بودند و به جای امضا نوعا از آن استفاده میکردند و این امر همچنان میان مراجع تقلید مرسوم است؛ چنانکه امروزه در میان ادارات، سازمانها و موسسات دولتی و غیر دولتی امری رایج است. امامخمینی نیز دستکم از آغاز دوره مرجعیت خود در سال ۱۳۴۰ دارای مهری مخصوص به خود بود که آن را در موارد غیر شخصی، مانند رسید وجوه شرعی، استفتاها و اجازات به کار بردهاست. عنوان مهر ایشان «روحالله الموسوی» است که متفاوت از بقیه امضاهای ایشان است و مانند بیشتر موارد مشابه در دوره معاصر، در یک قاب بیضیشکل بر روی فلز برنج کنده شدهاست. | در گذشته بهویژه شخصیتهای اجتماعی، سیاسی و علمی نوعا دارای مهر مخصوص بودند و به جای امضا نوعا از آن استفاده میکردند و این امر همچنان میان مراجع تقلید مرسوم است؛ چنانکه امروزه در میان ادارات، سازمانها و موسسات دولتی و غیر دولتی امری رایج است. امامخمینی نیز دستکم از آغاز دوره مرجعیت خود در سال ۱۳۴۰ دارای مهری مخصوص به خود بود که آن را در موارد غیر شخصی، مانند رسید وجوه شرعی، استفتاها و اجازات به کار بردهاست. عنوان مهر ایشان «روحالله الموسوی» است که متفاوت از بقیه امضاهای ایشان است و مانند بیشتر موارد مشابه در دوره معاصر، در یک قاب بیضیشکل بر روی فلز برنج کنده شدهاست. | ||
امامخمینی در نیمهشب ۱۳ آبان ۱۳۴۳ هنگام بازداشت، مهر خود را به همسر خود خدیجه ثقفی سپرد و از وی خواست آن را به هیچ کسی ندهد و ثقفی نیز حتی به فرزند خود سیدمصطفی خمینی و داماد خود شهابالدین اشراقی اطلاع نداد | امامخمینی در نیمهشب ۱۳ آبان ۱۳۴۳ هنگام بازداشت، مهر خود را به همسر خود خدیجه ثقفی سپرد و از وی خواست آن را به هیچ کسی ندهد و ثقفی نیز حتی به فرزند خود سیدمصطفی خمینی و داماد خود شهابالدین اشراقی اطلاع نداد.<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ۲۷۰.</ref> امامخمینی پس از تبعید به ترکیه تا مهرماه ۱۳۴۴ که به تبعیدگاه دوم خود در عراق منتقل شد، جز برخی مکاتبات و مراسلات شخصی، امکان پیگیری سایر امور را نداشت. {{ببینید|تبعید امامخمینی| بورسا}} | ||
پس از انتقال امامخمینی به عراق، در مهر ۱۳۴۴، ایشان کسی (ظاهراً عبدالعلی قرهی) را پیش همسر خود فرستاد که «امانت» را به او بدهد و ثقفی آن را در حالیکه گیرنده در دستمالی پیچیده بود، تحویل وی داد؛ در حالیکه نمیدانست مهر امامخمینی است و بعدها امامخمینی از همسر خود بابت آن تشکر کرد (همان، ۲۷۰ ـ ۲۷۱). پس از آن اشراقی که عهدهدار امور بیت امامخمینی در قم بود، به رسولی محلاتی مأموریت داد تا مُهر و اسناد ضروری امامخمینی را که به دست قرهی از اعضای بیت در حال انتقال به عراق بود، برای رعایت احتیاط و آشنانبودن وی به زبان عربی، در خرمشهر از وی گرفته و به امامخمینی برساند. رسولی محلاتی که قرهی نیز وی را همراهی میکرد، خود را یک روز پس از ورود امامخمینی به کربلا به ایشان رساند و آنها را تحویل ایشان داد و همراه ایشان به نجف رفت و پس از سه ماه با توجه به قرار حضور خانواده امامخمینی به نجف، به ایران برگشت (رسولی محلاتی، خاطرات، ۷۹ ـ ۹۶؛ همو، یادآور، ۵۴ ـ ۵۵). | پس از انتقال امامخمینی به عراق، در مهر ۱۳۴۴، ایشان کسی (ظاهراً عبدالعلی قرهی) را پیش همسر خود فرستاد که «امانت» را به او بدهد و ثقفی آن را در حالیکه گیرنده در دستمالی پیچیده بود، تحویل وی داد؛ در حالیکه نمیدانست مهر امامخمینی است و بعدها امامخمینی از همسر خود بابت آن تشکر کرد (همان، ۲۷۰ ـ ۲۷۱). پس از آن اشراقی که عهدهدار امور بیت امامخمینی در قم بود، به رسولی محلاتی مأموریت داد تا مُهر و اسناد ضروری امامخمینی را که به دست قرهی از اعضای بیت در حال انتقال به عراق بود، برای رعایت احتیاط و آشنانبودن وی به زبان عربی، در خرمشهر از وی گرفته و به امامخمینی برساند. رسولی محلاتی که قرهی نیز وی را همراهی میکرد، خود را یک روز پس از ورود امامخمینی به کربلا به ایشان رساند و آنها را تحویل ایشان داد و همراه ایشان به نجف رفت و پس از سه ماه با توجه به قرار حضور خانواده امامخمینی به نجف، به ایران برگشت (رسولی محلاتی، خاطرات، ۷۹ ـ ۹۶؛ همو، یادآور، ۵۴ ـ ۵۵). | ||
امامخمینی جز برههای اندک که مهر ایشان در اختیار هیئت استفتا بود، همه موارد استفتاها را خود مهر میکرد (بروجردی) یا پس از مطالعه در حضور ایشان مهر میشد (رحیمیان، یادآور، ۴۵). برخی استفتاها را نیز فقط امضا کردهاست. مهر امامخمینی ازجمله وسایل شخصی ایشان است که اینک در بایگانی مؤسسه نگهداری میشود (بروجردی). | امامخمینی جز برههای اندک که مهر ایشان در اختیار هیئت استفتا بود، همه موارد استفتاها را خود مهر میکرد (بروجردی) یا پس از مطالعه در حضور ایشان مهر میشد (رحیمیان، یادآور، ۴۵). برخی استفتاها را نیز فقط امضا کردهاست. مهر امامخمینی ازجمله وسایل شخصی ایشان است که اینک در بایگانی مؤسسه نگهداری میشود (بروجردی). | ||
==درخواستهای متعدد دستخط== | ==درخواستهای متعدد دستخط== | ||
امامخمینی در سالهای پس از پیروزی انقلاب از سوی علاقهمندان با درخواستهای متعددی روبهرو بود که خواهان دریافت دستخط خود ایشان بودند؛ ازجمله سیدهخدیجه غریبان لواسانی، که نگران حال امامخمینی در بیمارستان قلب تهران بود، برای تأیید سلامتی ایشان درخواست دستخط کرد و امامخمینی پاسخ داد (صحیفه، ۱۲/۱۲۵). همچنین ایشان در تیر ۱۳۶۱ به درخواست یک معلم به نام اکرم یزدیزاده، برای نوشتن دستخط و خبر سلامتی و دریافت نذر او، پاسخ داد (همان، ۱۶/۳۵۸). در اردیبهشت ۱۳۶۳ در پاسخ به درخواست سعید پورسراج، یکی از رزمندگان جانباز، که آرزوی اعزام دوباره به خط مقدم جبهه داشت و درباره شهیدبودن خود درصورت کشتهشدن سؤال کرده بود، برای او دستخط فرستاد و آرزو کرد با شهدای اسلام محشور باشد و از اینکه دیگر نمیتواند به جبهه برود، نگران نباشد (همان، ۱۸/۴۱۵ ـ ۴۱۶). ایشان برای فرزند شهیدی که همراه درخواست دستخط، خواب خود را نیز تعریف کرده بود، پاسخ نوشت (همان، ۱۹/۳۸۹). در ۲۳ مرداد ۱۳۶۷ نیز در پاسخ شمسی نورانی که دستنبندی برای کمک به جبهههای جنگ نزد ایشان فرستاده و از ایشان درخواست دستخط کوتاهی کرده بود، پاسخ نوشت و با تشکر از او، هدیه را به او بازگرداند و تأکید کرد معادل آن دستبند و نذر حقوق شش ماهه او را خود ایشان به جبههها میفرستد (همان، ۲۱/۱۰۸ ـ ۱۰۹). | امامخمینی در سالهای پس از پیروزی انقلاب از سوی علاقهمندان با درخواستهای متعددی روبهرو بود که خواهان دریافت دستخط خود ایشان بودند؛ ازجمله سیدهخدیجه غریبان لواسانی، که نگران حال امامخمینی در بیمارستان قلب تهران بود، برای تأیید سلامتی ایشان درخواست دستخط کرد و امامخمینی پاسخ داد (صحیفه، ۱۲/۱۲۵). همچنین ایشان در تیر ۱۳۶۱ به درخواست یک معلم به نام اکرم یزدیزاده، برای نوشتن دستخط و خبر سلامتی و دریافت نذر او، پاسخ داد (همان، ۱۶/۳۵۸). در اردیبهشت ۱۳۶۳ در پاسخ به درخواست سعید پورسراج، یکی از رزمندگان جانباز، که آرزوی اعزام دوباره به خط مقدم جبهه داشت و درباره شهیدبودن خود درصورت کشتهشدن سؤال کرده بود، برای او دستخط فرستاد و آرزو کرد با شهدای اسلام محشور باشد و از اینکه دیگر نمیتواند به جبهه برود، نگران نباشد (همان، ۱۸/۴۱۵ ـ ۴۱۶). ایشان برای فرزند شهیدی که همراه درخواست دستخط، خواب خود را نیز تعریف کرده بود، پاسخ نوشت (همان، ۱۹/۳۸۹). در ۲۳ مرداد ۱۳۶۷ نیز در پاسخ شمسی نورانی که دستنبندی برای کمک به جبهههای جنگ نزد ایشان فرستاده و از ایشان درخواست دستخط کوتاهی کرده بود، پاسخ نوشت و با تشکر از او، هدیه را به او بازگرداند و تأکید کرد معادل آن دستبند و نذر حقوق شش ماهه او را خود ایشان به جبههها میفرستد (همان، ۲۱/۱۰۸ ـ ۱۰۹). |