Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
جز (←مقدمه) |
جز (←پیشینه) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
[[اروندرود]] از بههمپیوستن دو رود دجله و فرات به وجود میآید و طول آن نود کیلومتر و بخش اعظم آب آن از رودخانههای ایران بهویژه رود کارون تأمین میشود.<ref>بهداروند و سوداگر، جنگ از نگاهی دیگر، ۳۲۲.</ref> در تیر ۱۳۱۶ش/ ۱۹۳۷م، عهدنامهای میان وزیر امور خارجه وقت عراق [[ناجی الاصیل]] و [[عنایتالله سمیعی]] وزیر امور خارجه ایران امضا شد و در سال ۱۳۱۷ش/ ۱۹۳۸م به تصویب مجالس دو کشور رسید و اسناد آن میان دو کشور مبادله شد. در این عهدنامه پروتکل ۱۹۱۳م و صورت جلسات کمیسیون تحدید ۱۹۱۴م مبنای تعیین مرز زمینی دو کشور قرار گرفت و برای نخستین بار به واژه تالوِوگ (خط القعر) برای منطقه اروند اشاره شد.<ref>درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۴.</ref> | [[اروندرود]] از بههمپیوستن دو رود دجله و فرات به وجود میآید و طول آن نود کیلومتر و بخش اعظم آب آن از رودخانههای ایران بهویژه رود کارون تأمین میشود.<ref>بهداروند و سوداگر، جنگ از نگاهی دیگر، ۳۲۲.</ref> در تیر ۱۳۱۶ش/ ۱۹۳۷م، عهدنامهای میان وزیر امور خارجه وقت عراق [[ناجی الاصیل]] و [[عنایتالله سمیعی]] وزیر امور خارجه ایران امضا شد و در سال ۱۳۱۷ش/ ۱۹۳۸م به تصویب مجالس دو کشور رسید و اسناد آن میان دو کشور مبادله شد. در این عهدنامه پروتکل ۱۹۱۳م و صورت جلسات کمیسیون تحدید ۱۹۱۴م مبنای تعیین مرز زمینی دو کشور قرار گرفت و برای نخستین بار به واژه تالوِوگ (خط القعر) برای منطقه اروند اشاره شد.<ref>درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۴.</ref>{{سخ}} | ||
با ریاستجمهوری [[عبدالکریم قاسم]] در سال ۱۳۳۷ش/ ۱۹۵۸م در عراق، دوباره اختلافات مرزی بر سر اروندرود زنده شد و موضوع به [[شورای امنیت سازمان ملل]] کشیده شد.<ref>منصوری لاریجانی، بررسی حقوقی، ۴۳ـ۴۷.</ref> در آذر ۱۳۵۰ عراق به قصد تسلط بر اروند روابط خود را با ایران قطع و در اتحادیه عرب و سازمان ملل دست به اقدام تبلیغاتی علیه ایران زد و هزاران ایرانی مقیم عراق را اخراج کرد. در برابر آن، ایران از کردهای عراقی درگیر با دولت این کشور حمایت کرد و برخوردهای مرزی میان ارتشهای دو کشور روی داد، اما در ۱۵ اسفند ۱۳۵۳ در [[اجلاس سران اوپک]] در [[الجزایر]] [[محمدرضا پهلوی]]، شاه ایران با [[صدام حسین]]، معاون [[احمد حسن البکر]]، رئیسجمهور عراق، به گفتگو نشست و پس از توافق بر سر مرز آبی، اعلامیه مشترکی صادر شد و طرفین متعهد شدند مرزهای خود را بر اساس خط «تالوِگ»،<ref>ضیایی بیگدلی، حقوق بینالملل عمومی، ۲۰۳.</ref> تعیین و بر مرزهای هم نظارت کنند و عهدنامه حسن همجواری و تعیین مرز مشترک در ۲۳ خرداد ۱۳۵۴ش/ ۱۳ ژوئن ۱۹۷۵م در الجزایر میان دو کشور امضا شد؛<ref>درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۶ـ۲۷.</ref> و نیمطرف شرقی اروندرود از آن ایران اعلام شد.<ref>سامرائی، ویرانی دروازه شرقی، ۵۴.</ref> | با ریاستجمهوری [[عبدالکریم قاسم]] در سال ۱۳۳۷ش/ ۱۹۵۸م در عراق، دوباره اختلافات مرزی بر سر اروندرود زنده شد و موضوع به [[شورای امنیت سازمان ملل]] کشیده شد.<ref>منصوری لاریجانی، بررسی حقوقی، ۴۳ـ۴۷.</ref> در آذر ۱۳۵۰ عراق به قصد تسلط بر اروند روابط خود را با ایران قطع و در اتحادیه عرب و سازمان ملل دست به اقدام تبلیغاتی علیه ایران زد و هزاران ایرانی مقیم عراق را اخراج کرد. در برابر آن، ایران از کردهای عراقی درگیر با دولت این کشور حمایت کرد و برخوردهای مرزی میان ارتشهای دو کشور روی داد، اما در ۱۵ اسفند ۱۳۵۳ در [[اجلاس سران اوپک]] در [[الجزایر]] [[محمدرضا پهلوی]]، شاه ایران با [[صدام حسین]]، معاون [[احمد حسن البکر]]، رئیسجمهور عراق، به گفتگو نشست و پس از توافق بر سر مرز آبی، اعلامیه مشترکی صادر شد و طرفین متعهد شدند مرزهای خود را بر اساس خط «تالوِگ»،<ref>ضیایی بیگدلی، حقوق بینالملل عمومی، ۲۰۳.</ref> تعیین و بر مرزهای هم نظارت کنند و عهدنامه حسن همجواری و تعیین مرز مشترک در ۲۳ خرداد ۱۳۵۴ش/ ۱۳ ژوئن ۱۹۷۵م در الجزایر میان دو کشور امضا شد؛<ref>درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۶ـ۲۷.</ref> و نیمطرف شرقی اروندرود از آن ایران اعلام شد.<ref>سامرائی، ویرانی دروازه شرقی، ۵۴.</ref>{{سخ}} | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولان جمهوری اسلامی ایران در پاسخ تبریک حسن البکر رئیسجمهور عراق دو پیام نصیحتآمیز برای وی فرستادند، پاسخی از [[امامخمینی]] و پاسخی از [[ابراهیم یزدی]] [[وزیر امور خارجه]]<ref>کریمی، بررسی روند روابط ایران و عراق، ۲۸ـ۲۹.</ref> امامخمینی از جایگاه شخصیتی دینی که به واسطه اقامت طولانی در عراق، شاهد اوضاع سیاسی و اجتماعی این کشور بود، همه دولتها ازجمله دولت عراق را نصیحت کرد.<ref>کریمی، بررسی روند روابط ایران و عراق، ۲۹.</ref> که سرانجامِ ستم و اختناق بر مردم انفجار است و دولتها برای بقای خود نیز باید در خدمت مردم باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۲.</ref> از سوی دیگر، [[سیدمحمود دعایی]] [[سفیر]] ایران در عراق در مصاحبهای نگرش مثبت ایران به عراق را منعکس کرد و دولت عراق را رژیمی انقلابی و همکیش و پایبند به اصول انقلابی خواند.<ref>کریمی، بررسی روند روابط ایران و عراق، ۳۰.</ref> | پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولان جمهوری اسلامی ایران در پاسخ تبریک حسن البکر رئیسجمهور عراق دو پیام نصیحتآمیز برای وی فرستادند، پاسخی از [[امامخمینی]] و پاسخی از [[ابراهیم یزدی]] [[وزیر امور خارجه]]<ref>کریمی، بررسی روند روابط ایران و عراق، ۲۸ـ۲۹.</ref> امامخمینی از جایگاه شخصیتی دینی که به واسطه اقامت طولانی در عراق، شاهد اوضاع سیاسی و اجتماعی این کشور بود، همه دولتها ازجمله دولت عراق را نصیحت کرد.<ref>کریمی، بررسی روند روابط ایران و عراق، ۲۹.</ref> که سرانجامِ ستم و اختناق بر مردم انفجار است و دولتها برای بقای خود نیز باید در خدمت مردم باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۲.</ref> از سوی دیگر، [[سیدمحمود دعایی]] [[سفیر]] ایران در عراق در مصاحبهای نگرش مثبت ایران به عراق را منعکس کرد و دولت عراق را رژیمی انقلابی و همکیش و پایبند به اصول انقلابی خواند.<ref>کریمی، بررسی روند روابط ایران و عراق، ۳۰.</ref> | ||
==آغاز تجاوز== | ==آغاز تجاوز== | ||
جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بر پایبندی خود به توافق الجزایر تأکید کرد؛<ref>لوی، علل وقوع جنگ ایران و عراق، ۱۱۹؛ حوزه، مجله جنگ در آینه مبانی، ۱۱۰.</ref> ولی صدام حسین رئیسجمهور عراق که در ۲۵ تیر ۱۳۵۸ به جای حسن البکر نشست،<ref>درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۷.</ref> از قرارداد الجزایر ابراز ناخرسندی کرد<ref>هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱/۵۳۷ـ۵۳۸؛ شهیدزاده، رهآورد روزگار، ۳۳۰ـ۳۳۱.</ref> و در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ در جلسه فوقالعاده [[مجمع ملی عراق]] با پوشیدن لباس فرمانده کل قوا طی سخنرانی مفصلی لغو موافقتنامه الجزایر و قراردادهای وابسته به آن و حاکمیت انحصاری عراق بر اروندرود را اعلام و ایران را رسما تهدید به [[جنگ]] کرد. دولت بعثی عراق یک روز پس از نامهای که در ۳۰ شهریور ۱۳۵۹ به هشت شخصیت و سازمان جهانی نوشت، حمله سراسری به خاک ایران را آغاز کرد.<ref>پارسادوست، نقش عراق در شروع جنگ، ۳۶۳ـ۳۶۸ و ۳۹۳.</ref> صدام حسین که رهبری عربها و ژاندارمی منطقه [[خلیج فارس]] را در سر داشت؛<ref>امامخمینی، امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۵؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۲/۶.</ref> تجزیه و اشغال ایران بهویژه [[خوزستان]] و مقابله با انقلاب اسلامی از اهداف اصلی وی در تهاجم به ایران بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۳۳؛ بهزاد و علیبابایی، همپای صاعقه، ۳۵ـ۳۶.</ref> امامخمینی انگیزه اصلی تجاوز وی به ایران را نگهبانی از کفر در برابر اسلام دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۵۱ و ۱۹/۲۱۵.</ref> و یادآوری کرد نگرانی و ترس دشمنان از اتحاد مسلمانان و برقراری حکومت اسلامی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵.</ref>؛ چنانکه در نگاه ایشان استقرار نظام جمهوری اسلامی به جای سلطنت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۲.</ref> و ترس دشمنان از صدور انقلاب اسلامی {{ببینید|متن=ببینید|صدور انقلاب}} بهویژه در میان محرومان،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۳۱.</ref> از دیگر انگیزههای این تجاوز بود.(ادامه مقاله.) | جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بر پایبندی خود به توافق الجزایر تأکید کرد؛<ref>لوی، علل وقوع جنگ ایران و عراق، ۱۱۹؛ حوزه، مجله جنگ در آینه مبانی، ۱۱۰.</ref> ولی صدام حسین رئیسجمهور عراق که در ۲۵ تیر ۱۳۵۸ به جای حسن البکر نشست،<ref>درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۷.</ref> از قرارداد الجزایر ابراز ناخرسندی کرد<ref>هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱/۵۳۷ـ۵۳۸؛ شهیدزاده، رهآورد روزگار، ۳۳۰ـ۳۳۱.</ref> و در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ در جلسه فوقالعاده [[مجمع ملی عراق]] با پوشیدن لباس فرمانده کل قوا طی سخنرانی مفصلی لغو موافقتنامه الجزایر و قراردادهای وابسته به آن و حاکمیت انحصاری عراق بر اروندرود را اعلام و ایران را رسما تهدید به [[جنگ]] کرد. دولت بعثی عراق یک روز پس از نامهای که در ۳۰ شهریور ۱۳۵۹ به هشت شخصیت و سازمان جهانی نوشت، حمله سراسری به خاک ایران را آغاز کرد.<ref>پارسادوست، نقش عراق در شروع جنگ، ۳۶۳ـ۳۶۸ و ۳۹۳.</ref> صدام حسین که رهبری عربها و ژاندارمی منطقه [[خلیج فارس]] را در سر داشت؛<ref>امامخمینی، امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۵؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۲/۶.</ref> تجزیه و اشغال ایران بهویژه [[خوزستان]] و مقابله با انقلاب اسلامی از اهداف اصلی وی در تهاجم به ایران بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۳۳؛ بهزاد و علیبابایی، همپای صاعقه، ۳۵ـ۳۶.</ref> امامخمینی انگیزه اصلی تجاوز وی به ایران را نگهبانی از کفر در برابر اسلام دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۵۱ و ۱۹/۲۱۵.</ref> و یادآوری کرد نگرانی و ترس دشمنان از اتحاد مسلمانان و برقراری حکومت اسلامی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵.</ref>؛ چنانکه در نگاه ایشان استقرار نظام جمهوری اسلامی به جای سلطنت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۲.</ref> و ترس دشمنان از صدور انقلاب اسلامی {{ببینید|متن=ببینید|صدور انقلاب}} بهویژه در میان محرومان،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۳۱.</ref> از دیگر انگیزههای این تجاوز بود.(ادامه مقاله.) |