کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
منتظری در ۷ فروردین عطف به این نامه امام‌خمینی و با تصریح به اینکه «مرقومه شریفه مورخه ۶/۱/۶۸ واصل شد»، به ایشان پاسخ داد و همراهی خود را با خواست ایشان نشان داد و خود را ملزم به اطاعت از ایشان شمرد و آمادگی خود را برای کناره‌گیری اعلام و اظهار امیدواری کرد اگر اشتباهاتی رخ داده باشد با رهبری‌های امام‌خمینی برطرف شود.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۱/۱ ـ ۶۸۲؛ امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۳۳/۲۱ ـ ۳۳۴.</ref> وی این نامه را به وسیله عبدالله نوری {{ببینید|عبدالله نوری}} برای امام‌خمینی فرستاد.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۸/۱.</ref> امام‌خمینی نیز روز بعد در ۸ فروردین، با عطف به پاسخ منتظری، در نامه‌ای که لحنی متفاوت و برخاسته از عطوفت نسبت به وی داشت و همراه با نصیحت بود، ضمن پذیرش استعفای وی، از او به دلیل اعلام آمادگی‌نداشتن برای این مسئولیت، صمیمانه سپاسگزاری کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۳۴/۲۱ ـ ۳۳۵</ref> {{ببینید|قائم‌مقام رهبری}}
منتظری در ۷ فروردین عطف به این نامه امام‌خمینی و با تصریح به اینکه «مرقومه شریفه مورخه ۶/۱/۶۸ واصل شد»، به ایشان پاسخ داد و همراهی خود را با خواست ایشان نشان داد و خود را ملزم به اطاعت از ایشان شمرد و آمادگی خود را برای کناره‌گیری اعلام و اظهار امیدواری کرد اگر اشتباهاتی رخ داده باشد با رهبری‌های امام‌خمینی برطرف شود.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۱/۱ ـ ۶۸۲؛ امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۳۳/۲۱ ـ ۳۳۴.</ref> وی این نامه را به وسیله عبدالله نوری {{ببینید|عبدالله نوری}} برای امام‌خمینی فرستاد.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۸/۱.</ref> امام‌خمینی نیز روز بعد در ۸ فروردین، با عطف به پاسخ منتظری، در نامه‌ای که لحنی متفاوت و برخاسته از عطوفت نسبت به وی داشت و همراه با نصیحت بود، ضمن پذیرش استعفای وی، از او به دلیل اعلام آمادگی‌نداشتن برای این مسئولیت، صمیمانه سپاسگزاری کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۳۴/۲۱ ـ ۳۳۵</ref> {{ببینید|قائم‌مقام رهبری}}
===نامه دوم و انتشار نامه نخست===
===نامه دوم و انتشار نامه نخست===
نامه ۶ فروردین امام‌خمینی به دلیل لحن شدید آن به‌رغم تأکید اولیه امام‌خمینی بر انتشار عمومی آن، به هدف ـ به تعبیر خود ایشان ـ خوابیدن فتنه (هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۰۸) با پیگیری و تأکید برخی شخصیت‌های کشور ازجمله هاشمی رفسنجانی، تنها به صورت خصوصی برای منتظری فرستاده شد و شماری محدود از شخصیت‌های کشور آن را خوانده (← ادامه مقاله) یا برای آنان خوانده شد؛ ازجمله سیدحسین موسوی تبریزی، مرتضی بنی‌فضل، محمد عبایی خراسانی و محمد جعفری گیلانی که سیداحمد خمینی همان روز ۶ فروردین برای آنان خوانده‌است (موسوی تبریزی، ۸۱) (← ادامه مقاله)؛ نیز مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی که سیداحمد خمینی ۷ فروردین در بیان دلیل منع امام‌خمینی از انتشار هر گونه مطلب از منتظری در روزنامه برای وی خوانده‌است (مهاجری)؛ ولی این نامه در رسانه‌های عمومی منتشر نشد. با پاسخ ۷ فروردین منتظری که زمینه نامه ۸ فروردین امام‌خمینی را فراهم ساخت، طبعاً دیگر موضوع انتشار نامه ۶ فروردین نیز منتفی شد؛ تا جایی که به گفته منتظری پس از نامه وی، همان روز هفتم، عبدالله نوری از طریق تلفن به وی اطلاع داد که امام‌خمینی گفته‌است وی همچون گذشته وکیل ایشان است و بار دیگر در فاصله نیم ساعت افزود که بیت امام‌خمینی می‌گویند اگر این نامه به دست کسی افتاد از سوی آنان نبوده و از سوی بیت منتظری بوده‌است (منتظری، خاطرات، ۱/۶۸۸ ـ ۶۸۹اما نامه ۸ فروردین از رسانه‌ها ازجمله رادیو منتشر شد (همان، ۱/۶۸۱ و ۶۸۹).
نامه ۶ فروردین امام‌خمینی به دلیل لحن شدید آن به‌رغم تأکید اولیه امام‌خمینی بر انتشار عمومی آن، به هدف ـ به تعبیر خود ایشان ـ خوابیدن فتنه<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۰۸.</ref> با پیگیری و تأکید برخی شخصیت‌های کشور ازجمله هاشمی رفسنجانی، تنها به صورت خصوصی برای منتظری فرستاده شد و شماری محدود از شخصیت‌های کشور آن را خوانده یا برای آنان خوانده شد؛ ازجمله سیدحسین موسوی تبریزی، مرتضی بنی‌فضل، محمد عبایی خراسانی و محمد جعفری گیلانی که سیداحمد خمینی همان روز ۶ فروردین برای آنان خوانده‌است؛ (موسوی تبریزی، ۸۱) نیز مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی که سیداحمد خمینی ۷ فروردین در بیان دلیل منع امام‌خمینی از انتشار هر گونه مطلب از منتظری در روزنامه برای وی خوانده‌است؛<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> ولی این نامه در رسانه‌های عمومی منتشر نشد. با پاسخ ۷ فروردین منتظری که زمینه نامه ۸ فروردین امام‌خمینی را فراهم ساخت، طبعاً دیگر موضوع انتشار نامه ۶ فروردین نیز منتفی شد؛ تا جایی که به گفته منتظری پس از نامه وی، همان روز هفتم، عبدالله نوری از طریق تلفن به وی اطلاع داد که امام‌خمینی گفته‌است وی همچون گذشته وکیل ایشان است و بار دیگر در فاصله نیم ساعت افزود که بیت امام‌خمینی می‌گویند اگر این نامه به دست کسی افتاد از سوی آنان نبوده و از سوی بیت منتظری بوده‌است؛<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۸/۱ ـ ۶۸۹.</ref> اما نامه ۸ فروردین از رسانه‌ها ازجمله رادیو منتشر شد.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۱/۱ و ۶۸۹.</ref>


از سوی دیگر، گرچه قرار بر منتشرنشدن نامه ۶ فروردین بود، اما در سال ۱۳۷۶ دستنوشته‌ای بازنویسی‌شده و مخدوش از آن، از سوی برخی افراد که گفته شده از سوی همان گروهی بود که منتظری را در برابر امام‌خمینی قرار داد و برای تشکیک در خط و امضای ایشان زمینه‌سازی کرد، منتشر شد (انصاری، جمهوری اسلامی، ۶). گفته شده پس از انتشار این گزیده مخدوش، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی ناگزیر به انتشار اصل نامه همراه با توضیح شد (همان)؛ امری که نیازمند بررسی بیش‌تر برای شناخت دقیق‌تر سبب و عامل انتشار است.
از سوی دیگر، گرچه قرار بر منتشرنشدن نامه ۶ فروردین بود، اما در سال ۱۳۷۶ دستنوشته‌ای بازنویسی‌شده و مخدوش از آن، از سوی برخی افراد که گفته شده از سوی همان گروهی بود که منتظری را در برابر امام‌خمینی قرار داد و برای تشکیک در خط و امضای ایشان زمینه‌سازی کرد، منتشر شد.<ref>انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶.</ref> گفته شده پس از انتشار این گزیده مخدوش، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی ناگزیر به انتشار اصل نامه همراه با توضیح شد؛<ref>انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶.</ref> امری که نیازمند بررسی بیش‌تر برای شناخت دقیق‌تر سبب و عامل انتشار است.
===تردیدافکنی درباره نامه نخست===
===تردیدافکنی درباره نامه نخست===
اینکه چه کسی یا کسانی سبب اصلی انتشار مخدوش نامه ۶ فروردین و سپس سبب اجبار مؤسسه به انتشار متن کامل آن شدند، در جای خود قابل بررسی است؛ اما اصالت نامه و انتساب آن به امام‌خمینی با توجه به محتوای آن، که طبعا خوشایند برخی افراد و جریان‌ها نبود، در سال‌های بعد ازجمله خود منتظری (منتظری، خاطرات، ۱/۶۶۴ و ۶۸۹) و نیز علی مطهری (تاریخ ایرانی)، مورد مناقشه و حتی انکار قرار گرفت؛ چنان‌که انتشار آن به گمان برخی با توجه به نامه دوم امام‌خمینی می‌توانست به شخصیت و جایگاه امام‌خمینی آسیب بزند؛ در حالی‌که تردید در اصل انتساب آن به امام‌خمینی و اصالت آن، امری نادرست و کاملا برخلاف دلایل و قرائن قطعی موجود است. نامه‌ای که به گفته خود منتظری برای چند نفر در محل بیت امام‌خمینی نیز به وسیله سیداحمد خمینی خوانده شده‌است؛ چنان‌که منتظری با تعبیر «می‌گویند» مطرح ساخته که در حضور امام‌خمینی نیز خوانده شده‌است (منتظری، خاطرات، ۱/۶۸۸ ـ ۶۸۹). البته مطهری پس از توضیحات مبسوط حمید انصاری (جمهوری اسلامی، ۶) با اعلان اینکه به مسئولان مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی اطمینان دارد، کم‌وبیش از موضع قطعی قبلی خود برگشت (تاریخ ایرانی؛ جماران).
اینکه چه کسی یا کسانی سبب اصلی انتشار مخدوش نامه ۶ فروردین و سپس سبب اجبار مؤسسه به انتشار متن کامل آن شدند، در جای خود قابل بررسی است؛ اما اصالت نامه و انتساب آن به امام‌خمینی با توجه به محتوای آن، که طبعا خوشایند برخی افراد و جریان‌ها نبود، در سال‌های بعد ازجمله خود منتظری<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۶۴/۱ و ۶۸۹.</ref> و نیز علی مطهری،<ref>مطهری، تاریخ ایرانی، ۱۳۹۷/۱۱/۲۴.</ref> مورد مناقشه و حتی انکار قرار گرفت؛ چنان‌که انتشار آن به گمان برخی با توجه به نامه دوم امام‌خمینی می‌توانست به شخصیت و جایگاه امام‌خمینی آسیب بزند؛ در حالی‌که تردید در اصل انتساب آن به امام‌خمینی و اصالت آن، امری نادرست و کاملا برخلاف دلایل و قرائن قطعی موجود است. نامه‌ای که به گفته خود منتظری برای چند نفر در محل بیت امام‌خمینی نیز به وسیله سیداحمد خمینی خوانده شده‌است؛ چنان‌که منتظری با تعبیر «می‌گویند» مطرح ساخته که در حضور امام‌خمینی نیز خوانده شده‌است.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۸۸/۱ و ۶۸۹.</ref> البته مطهری پس از توضیحات مبسوط حمید انصاری<ref>انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶.</ref> با اعلان اینکه به مسئولان مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی اطمینان دارد، کم‌وبیش از موضع قطعی قبلی خود برگشت.<ref>تاریخ ایرانی، ۱۳۹۷/۱۱/۲۴.</ref> (؛ جماران).
===دلیل‌های اصالت و اعتبار نامه===
===دلیل‌های اصالت و اعتبار نامه===
منتظری خود به‌رغم اینکه انتساب دستخط نامه به امام‌خمینی را نفی کرده‌است، برخلاف برخی تشکیک‌ها و استبعادها، نتوانسته اصل صدور محتوای آن را از سوی ایشان به صورت قطعی رد کند و این امکان را مطرح کرده‌است که با املای امام‌خمینی نوشته شده‌است (همان). افزون بر آنچه که به صورت کلی درباره رویه موجود در نگارش نوشته‌های امام‌خمینی گفته شد و اعتماد بسیار فراوانی که ایشان بارها درباره فرزند خود، سیداحمد خمینی نشان داده‌است، نیز اعتبار شرعی و حقوقی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در اعلام درستی و نادرستی انتساب مطالب به امام‌خمینی، بخشی از دلایل یا شواهد درستی انتساب نامه ۶ فروردین به امام‌خمینی اینهاست:
منتظری خود به‌رغم اینکه انتساب دستخط نامه به امام‌خمینی را نفی کرده‌است، برخلاف برخی تشکیک‌ها و استبعادها، نتوانسته اصل صدور محتوای آن را از سوی ایشان به صورت قطعی رد کند و این امکان را مطرح کرده‌است که با املای امام‌خمینی نوشته شده‌است.<ref>تاریخ ایرانی، ۱۳۹۷/۱۱/۲۴.</ref> (همان). افزون بر آنچه که به صورت کلی درباره رویه موجود در نگارش نوشته‌های امام‌خمینی گفته شد و اعتماد بسیار فراوانی که ایشان بارها درباره فرزند خود، سیداحمد خمینی نشان داده‌است، نیز اعتبار شرعی و حقوقی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در اعلام درستی و نادرستی انتساب مطالب به امام‌خمینی، بخشی از دلایل یا شواهد درستی انتساب نامه ۶ فروردین به امام‌خمینی اینهاست:


'''۱. تلازم دو نامه ۶ و ۸ فروردین''': مقایسه دستخط نامه ۸ فروردین امام‌خمینی که همان زمان از رسانه‌ها نیز پخش شده‌است، با دستخط نامه نخست، به‌روشنی نشان می‌دهد که یک نفر نوشته‌است و اگر به فرض، این نامه مانند برخی نامه‌ها و پیام‌های امام‌خمینی با املای ایشان یا نوشتن اولیه و با پاکنویس‌کردن دیگران و سپس امضای خود ایشان باشد، نامه دوم نیز همین گونه است و میزان اعتبار هر دو نامه از نظر انتساب‌داشتن و نداشتن دستخط آن به دستخط امام‌خمینی یکسان است و این امر در اصل اعتبار و اصل صدور آن از امام‌خمینی هیچ خدشه‌ای نمی‌رساند؛ با این حال و به‌رغم اینکه خود منتظری درباره نامه دوم تردید نکرده‌است، نامه دوم نیز در عنوان موجود در خاطرات وی، با قید «منسوب» به امام‌خمینی موصوف شده‌است و این تناقضی آشکار است. ملاحظه دستخط نامه ۲۶ فروردین امام‌خمینی به نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز درباره برخورد با منتظری و برکناری وی (صحیفه، ۲۱/۳۵۰) به‌روشنی نشان می‌دهد که این سه نامه از نظر دستخط یکسان است.
'''۱. تلازم دو نامه ۶ و ۸ فروردین''': مقایسه دستخط نامه ۸ فروردین امام‌خمینی که همان زمان از رسانه‌ها نیز پخش شده‌است، با دستخط نامه نخست، به‌روشنی نشان می‌دهد که یک نفر نوشته‌است و اگر به فرض، این نامه مانند برخی نامه‌ها و پیام‌های امام‌خمینی با املای ایشان یا نوشتن اولیه و با پاکنویس‌کردن دیگران و سپس امضای خود ایشان باشد، نامه دوم نیز همین گونه است و میزان اعتبار هر دو نامه از نظر انتساب‌داشتن و نداشتن دستخط آن به دستخط امام‌خمینی یکسان است و این امر در اصل اعتبار و اصل صدور آن از امام‌خمینی هیچ خدشه‌ای نمی‌رساند؛ با این حال و به‌رغم اینکه خود منتظری درباره نامه دوم تردید نکرده‌است، نامه دوم نیز در عنوان موجود در خاطرات وی، با قید «منسوب» به امام‌خمینی موصوف شده‌است و این تناقضی آشکار است. ملاحظه دستخط نامه ۲۶ فروردین امام‌خمینی به نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز درباره برخورد با منتظری و برکناری وی<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۵۰/۲۱.</ref> به‌روشنی نشان می‌دهد که این سه نامه از نظر دستخط یکسان است.


'''۲. تلازم روشن نامه با پاسخ آن''': منتظری با شناخت طولانی‌مدتی که از استاد خود امام‌خمینی، دستخط، بیت و مناسبات امام‌خمینی با افراد بیت و دفتر داشته، هنگام دریافت نامه ایشان، به‌درستی هیچ تردیدی در اصالت و انتساب آن به ایشان پیدا نکرده‌است و از این‌رو در آغاز پاسخ خود، با تعبیر «مرقومه شریفه مورخه ۶/۱/۶۸» آن را عطف به این نامه کرده‌است. اگر به فرض امام‌خمینی نامه ۶ فروردین را خود ننوشته یا تهیه نکرده و نفرستاده بود، روشن است که هنگام نگارش یا املای نامه دوم، فرستادن نامه نخست را نفی می‌کرد یا مورد پرسش قرار می‌داد. این به‌خوبی نشان می‌دهد که امام‌خمینی پیرو نامه ۶ فروردین و در پی پاسخ مثبت و اعلام همراهی منتظری، نامه دوم را فرستاده‌است. افزون بر اینکه فرازی از نامه دوم اجمالاً نشان می‌دهد که ایشان در نامه نخست خود انتقاداتی را متوجه منتظری کرده‌است: «برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید و از رفت‌وآمد مخالفین نظام که به اسم علاقه اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند جداً جلوگیری کنید» و این یکی از نکاتی است که ایشان در نامه نخست نیز یادآور شده‌است؛ چنان‌که محتوای نامه ۲۶ فروردین به نمایندگان مجلس نیز مؤید صدور نامه ۶ فروردین است؛ زیرا ایشان همراه با توضیح درباره بیش از دو سال تلاش خود برای کشیده‌نشدن موضوع به این مرحله، تهدید کرده‌است که «در صورت تخطی، هر کس در هر موقعیت بلافاصله به مردم معرفی خواهد شد» (صحیفه، ۲۱/۳۵۰).
'''۲. تلازم روشن نامه با پاسخ آن''': منتظری با شناخت طولانی‌مدتی که از استاد خود امام‌خمینی، دستخط، بیت و مناسبات امام‌خمینی با افراد بیت و دفتر داشته، هنگام دریافت نامه ایشان، به‌درستی هیچ تردیدی در اصالت و انتساب آن به ایشان پیدا نکرده‌است و از این‌رو در آغاز پاسخ خود، با تعبیر «مرقومه شریفه مورخه ۶/۱/۶۸» آن را عطف به این نامه کرده‌است. اگر به فرض امام‌خمینی نامه ۶ فروردین را خود ننوشته یا تهیه نکرده و نفرستاده بود، روشن است که هنگام نگارش یا املای نامه دوم، فرستادن نامه نخست را نفی می‌کرد یا مورد پرسش قرار می‌داد. این به‌خوبی نشان می‌دهد که امام‌خمینی پیرو نامه ۶ فروردین و در پی پاسخ مثبت و اعلام همراهی منتظری، نامه دوم را فرستاده‌است. افزون بر اینکه فرازی از نامه دوم اجمالاً نشان می‌دهد که ایشان در نامه نخست خود انتقاداتی را متوجه منتظری کرده‌است: «برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید و از رفت‌وآمد مخالفین نظام که به اسم علاقه اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند جداً جلوگیری کنید» و این یکی از نکاتی است که ایشان در نامه نخست نیز یادآور شده‌است؛ چنان‌که محتوای نامه ۲۶ فروردین به نمایندگان مجلس نیز مؤید صدور نامه ۶ فروردین است؛ زیرا ایشان همراه با توضیح درباره بیش از دو سال تلاش خود برای کشیده‌نشدن موضوع به این مرحله، تهدید کرده‌است که «در صورت تخطی، هر کس در هر موقعیت بلافاصله به مردم معرفی خواهد شد».<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۵۰/۲۱.</ref>


'''۳. گزارش روشن هاشمی رفسنجانی''': یکی از معدود کسانی که در متن قضایای منجر به عزل یا استعفای منتظری بوده هاشمی رفسنجانی است. وی موضوع نامه ۶ فروردین و تأکید اولیه امام‌خمینی بر انتشار آن از رادیو و مخالفت جدی خود با آن را در خاطرات روزهای ۶ تا ۸ فروردین، در خطابه نماز جمعه و در برخی گفتگوهای خود بازگو کرده‌است. گزارش‌های وی به‌خوبی نشان می‌دهد که عمده شخصیت‌ها و مسئولان نظام اسلامی از متن کامل نامه امام‌خمینی آگاه بوده‌اند و تلاش کرده‌اند برای حفظ چهره و حتی امنیت منتظری (هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۰۸امام‌خمینی را از انتشار آن منصرف کنند و ایشان نیز به‌رغم نپذیرفتن اولیه این خواسته، سرانجام آن را پذیرفته‌است و بر این اساس تنها در صورتی می‌توان در اعتبار این نامه تردید کرد که این نقل‌ها همه مردود یا مشکوک شمرده شود؛ امری که از نگاه شرع، عرف و وجدان پذیرفته نیست.
'''۳. گزارش روشن هاشمی رفسنجانی''': یکی از معدود کسانی که در متن قضایای منجر به عزل یا استعفای منتظری بوده هاشمی رفسنجانی است. وی موضوع نامه ۶ فروردین و تأکید اولیه امام‌خمینی بر انتشار آن از رادیو و مخالفت جدی خود با آن را در خاطرات روزهای ۶ تا ۸ فروردین، در خطابه نماز جمعه و در برخی گفتگوهای خود بازگو کرده‌است. گزارش‌های وی به‌خوبی نشان می‌دهد که عمده شخصیت‌ها و مسئولان نظام اسلامی از متن کامل نامه امام‌خمینی آگاه بوده‌اند و تلاش کرده‌اند برای حفظ چهره و حتی امنیت منتظری،<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۰۸.</ref> امام‌خمینی را از انتشار آن منصرف کنند و ایشان نیز به‌رغم نپذیرفتن اولیه این خواسته، سرانجام آن را پذیرفته‌است و بر این اساس تنها در صورتی می‌توان در اعتبار این نامه تردید کرد که این نقل‌ها همه مردود یا مشکوک شمرده شود؛ امری که از نگاه شرع، عرف و وجدان پذیرفته نیست.


هاشمی رفسنجانی نوشته‌است که سیداحمد خمینی از طریق تلفن، به او و رئیس‌جمهور وقت خامنه‌ای که با تأکید هاشمی رفسنجانی از مشهد خود را مستقیماً به دفتر هاشمی رسانده و حضور داشته، اطلاع داده‌است که امام‌خمینی در پاسخ به نامه قبلی منتظری نامه تندی به وی نوشته‌است و خواسته‌است که از رادیو پخش شود، ولی با اصرار وی قرار شده‌است که اگر منتظری پذیرفت و همراهی کرد نامه منتشر نشود. هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه ۷ آذر ۱۳۷۶ در شرح موضوع افزوده‌است که امام‌خمینی نامه سربه‌مهری را که همان نامه ۶ فروردین بود، برای وی فرستاده و اجازه بازکردن و خواندن آن را به آنان داده بود (همو، مرکز اسناد). پس از آن اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان شامل علی‌اکبر مشکینی، ابراهیم امینی، سیدحسن طاهری و محمد مؤمن برای مشورت درباره نامه امام‌خمینی از قم در دفتر هاشمی حاضر شدند و همه این نظر را داشتند که برای انصراف امام‌خمینی تلاش شود و مشکینی درباره اثرداشتن این تلاش تردید داشت. سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی نیز در تماس تلفنی خود اشاره کرد که از سیدمحمد موسوی خوئینی شنیده‌است که قرار بر پخش نامه از رادیو است. پس از آن، هاشمی رفسنجانی به همراه خامنه‌ای، مشکینی و امینی بدون قرار قبلی، به دلیل اهمیت موضوع، ساعت نه‌ونیم شب برای دیدار با امام‌خمینی به جماران رفتند و به‌رغم تردید سیداحمد خمینی در پذیرش ملاقات در آن ساعت، امام‌خمینی پذیرفته و آنان توانسته‌اند با ایشان دیدار کنند و ایشان در این دیدار با حفظ منتظری در منصب قائم‌مقامی و پیداکردن راه برای تعدیل و مراقبت وی با جدیت مخالفت کرده‌است؛ چنان‌که نظر و اصرار هاشمی رفسنجانی و دیگران برای تعدیل لحن نامه را نیز نپذیرفته‌است (هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی، ۵۰ ـ ۵۱).
هاشمی رفسنجانی نوشته‌است که سیداحمد خمینی از طریق تلفن، به او و رئیس‌جمهور وقت خامنه‌ای که با تأکید هاشمی رفسنجانی از مشهد خود را مستقیماً به دفتر هاشمی رسانده و حضور داشته، اطلاع داده‌است که امام‌خمینی در پاسخ به نامه قبلی منتظری نامه تندی به وی نوشته‌است و خواسته‌است که از رادیو پخش شود، ولی با اصرار وی قرار شده‌است که اگر منتظری پذیرفت و همراهی کرد نامه منتشر نشود. هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه ۷ آذر ۱۳۷۶ در شرح موضوع افزوده‌است که امام‌خمینی نامه سربه‌مهری را که همان نامه ۶ فروردین بود، برای وی فرستاده و اجازه بازکردن و خواندن آن را به آنان داده بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خطبه‌های نماز جمعه.</ref> پس از آن اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان شامل علی‌اکبر مشکینی، ابراهیم امینی، سیدحسن طاهری و محمد مؤمن برای مشورت درباره نامه امام‌خمینی از قم در دفتر هاشمی حاضر شدند و همه این نظر را داشتند که برای انصراف امام‌خمینی تلاش شود و مشکینی درباره اثرداشتن این تلاش تردید داشت. سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی نیز در تماس تلفنی خود اشاره کرد که از سیدمحمد موسوی خوئینی شنیده‌است که قرار بر پخش نامه از رادیو است. پس از آن، هاشمی رفسنجانی به همراه خامنه‌ای، مشکینی و امینی بدون قرار قبلی، به دلیل اهمیت موضوع، ساعت نه‌ونیم شب برای دیدار با امام‌خمینی به جماران رفتند و به‌رغم تردید سیداحمد خمینی در پذیرش ملاقات در آن ساعت، امام‌خمینی پذیرفته و آنان توانسته‌اند با ایشان دیدار کنند و ایشان در این دیدار با حفظ منتظری در منصب قائم‌مقامی و پیداکردن راه برای تعدیل و مراقبت وی با جدیت مخالفت کرده‌است؛ چنان‌که نظر و اصرار هاشمی رفسنجانی و دیگران برای تعدیل لحن نامه را نیز نپذیرفته‌است.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۰ ـ ۵۱.</ref>


اصرار هاشمی رفسنجانی برای پخش‌نشدن نامه حتی موجب گریه او در این جلسه و پرسش از امام‌خمینی شد که چرا ایشان خواهش و نظر این جمع را مبنی بر اینکه باید انتشار نامه تا روشن‌شدن نوع واکنش منتظری به نامه به تأخیر افتد، نمی‌پذیرد (همو، صلح و توسعه، ۱۱۰). وی چند روز پیش از آن نیز در تأکید بر انصراف امام‌خمینی از برکناری منتظری، پیش ایشان گریسته بود (همو، مرکز اسناد). وی گزارشی از موضوع و پیشینه آن ازجمله اعتراض امام‌خمینی را که چرا مانع انتشار نامه از رادیو شده‌اند، در خطبه‌های یادشده بازگو کرده‌است (همان). البته گفته شده امام‌خمینی هرچند پذیرفت که نامه از رادیو خوانده نشود، اما خاطرنشان ساخته بود که «بعداً پشیمان خواهید شد» (موسوی تبریزی، ۸۱).
اصرار هاشمی رفسنجانی برای پخش‌نشدن نامه حتی موجب گریه او در این جلسه و پرسش از امام‌خمینی شد که چرا ایشان خواهش و نظر این جمع را مبنی بر اینکه باید انتشار نامه تا روشن‌شدن نوع واکنش منتظری به نامه به تأخیر افتد، نمی‌پذیرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰.</ref> وی چند روز پیش از آن نیز در تأکید بر انصراف امام‌خمینی از برکناری منتظری، پیش ایشان گریسته بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خطبه‌های نماز جمعه.</ref> وی گزارشی از موضوع و پیشینه آن ازجمله اعتراض امام‌خمینی را که چرا مانع انتشار نامه از رادیو شده‌اند، در خطبه‌های یادشده بازگو کرده‌است.<ref>هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، خطبه‌های نماز جمعه.</ref> البته گفته شده امام‌خمینی هرچند پذیرفت که نامه از رادیو خوانده نشود، اما خاطرنشان ساخته بود که «بعداً پشیمان خواهید شد» (موسوی تبریزی، ۸۱).


با این حال، امام‌خمینی سحرگاهان یا اذان صبح با فرستادن پیش‌خدمت خود به هاشمی رفسنجانی که خانه او در همسایگی ایشان بود، اطلاع داد که از انتشار نامه یادشده صرف‌نظر کرده‌است و به رادیو نمی‌دهد و برای رفع ناراحتی هاشمی، این موضوع را به اطلاع وی رسانده‌است (هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی، ۵۲؛ همو، صلح و توسعه، ۱۱۰). در ۸ فروردین نیز سیداحمد خمینی از طریق تلفن، متن نامه ۷ فروردین منتظری و نامه دوم امام‌خمینی را برای هاشمی رفسنجانی خوانده و از حل نسبی موضوع اظهار خوشحالی کرده و افزوده‌است که قرار است نامه منتظری و نامه دوم امام‌خمینی منتشر شود (همو، بازسازی و سازندگی، ۵۴ ـ ۵۵).
با این حال، امام‌خمینی سحرگاهان یا اذان صبح با فرستادن پیش‌خدمت خود به هاشمی رفسنجانی که خانه او در همسایگی ایشان بود، اطلاع داد که از انتشار نامه یادشده صرف‌نظر کرده‌است و به رادیو نمی‌دهد و برای رفع ناراحتی هاشمی، این موضوع را به اطلاع وی رسانده‌است.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۲؛ هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۱۰.</ref> در ۸ فروردین نیز سیداحمد خمینی از طریق تلفن، متن نامه ۷ فروردین منتظری و نامه دوم امام‌خمینی را برای هاشمی رفسنجانی خوانده و از حل نسبی موضوع اظهار خوشحالی کرده و افزوده‌است که قرار است نامه منتظری و نامه دوم امام‌خمینی منتشر شود.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۴ ـ ۵۵.</ref>


یک مؤید صدور نامه نخست، بخشنامه فوری و محرمانه میرحسین موسوی، نخست‌وزیر وقت است که در همان روز ۶ فروردین به صورت دستنویس دستور امام‌خمینی مبنی بر برداشتن تصاویر منتظری از ادارات و سازمان‌های دولتی سراسر کشور را ابلاغ کرد (همان، ۵۱ و ۵۲) و دستخط آن موجود و در معرض دید است. نیز سیداحمد خمینی دو روز پیش از آن در ۴ فروردین، دستور امام‌خمینی به مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی را مبنی بر اینکه از آن تاریخ هیچ مطلبی درباره منتظری منتشر نکنند، ابلاغ کرد (مهاجری).
یک مؤید صدور نامه نخست، بخشنامه فوری و محرمانه میرحسین موسوی، نخست‌وزیر وقت است که در همان روز ۶ فروردین به صورت دستنویس دستور امام‌خمینی مبنی بر برداشتن تصاویر منتظری از ادارات و سازمان‌های دولتی سراسر کشور را ابلاغ کرد<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، ۵۱ ـ ۵۲.</ref> و دستخط آن موجود و در معرض دید است. نیز سیداحمد خمینی دو روز پیش از آن در ۴ فروردین، دستور امام‌خمینی به مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی را مبنی بر اینکه از آن تاریخ هیچ مطلبی درباره منتظری منتشر نکنند، ابلاغ کرد.<ref>مهاجری، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref>


'''۴. شهادت شرعی شخصیت‌ها''': یکی از دلایل قطعی و مستقل بر اعتبار نامه ۶ فروردین که افزون بر انطباق آن با موازین شرعی، منطبق بر یکی از راه‌هایی است که خود امام‌خمینی نیز برای درستی انتساب مطالب به ایشان معرفی کرده، شهادت مکتوب و شفاهی افراد مختلف ازجمله چند نفر از شناخته‌شده‌ترین عالمان و شخصیت‌های کشور است که خود به صورت مستقیم و نزدیک همان زمان از متن نامه آگاه بوده‌اند و درباره آن با امام‌خمینی به هدف تعدیل نظر ایشان گفتگو و حتی اصرار کرده‌اند. افرادی که همه مورد اعتماد و از گذشته از علاقه‌مندان به منتظری بوده‌اند و سه نفر از آنان به درخواست سیدحسن خمینی شهادت داده‌اند که این نامه از امام‌خمینی بوده‌است: خامنه‌ای (رهبر انقلاب)، به تاریخ ۲۲/۱۰/۱۳۷۹، مشکینی (رئیس مجلس خبرگان رهبری)، به تاریخ ۳۱/۱/۱۳۸۰ و هاشمی رفسنجانی (رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام)، به تاریخ ۱۱/۲/۱۳۸۰. ابراهیم امینی (نایب‌رئیس مجلس خبرگان) نیز در اظهاراتی بر این امر شهادت داده‌است (پاسدار اسلام، ۴۲۹ ـ۴۳۰/۱۷ ـ ۱۸؛ انصاری، جمهوری اسلامی، ۶؛ محمدی ری‌شهری، ۲۸۹).
'''۴. شهادت شرعی شخصیت‌ها''': یکی از دلایل قطعی و مستقل بر اعتبار نامه ۶ فروردین که افزون بر انطباق آن با موازین شرعی، منطبق بر یکی از راه‌هایی است که خود امام‌خمینی نیز برای درستی انتساب مطالب به ایشان معرفی کرده، شهادت مکتوب و شفاهی افراد مختلف ازجمله چند نفر از شناخته‌شده‌ترین عالمان و شخصیت‌های کشور است که خود به صورت مستقیم و نزدیک همان زمان از متن نامه آگاه بوده‌اند و درباره آن با امام‌خمینی به هدف تعدیل نظر ایشان گفتگو و حتی اصرار کرده‌اند. افرادی که همه مورد اعتماد و از گذشته از علاقه‌مندان به منتظری بوده‌اند و سه نفر از آنان به درخواست سیدحسن خمینی شهادت داده‌اند که این نامه از امام‌خمینی بوده‌است: خامنه‌ای (رهبر انقلاب)، به تاریخ ۱۳۷۹/۱۰/۲۲، مشکینی (رئیس مجلس خبرگان رهبری)، به تاریخ ۱۳۸۰/۱/۳۱ و هاشمی رفسنجانی (رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام)، به تاریخ ۱۳۸۰/۲/۱۱. ابراهیم امینی (نایب‌رئیس مجلس خبرگان) نیز در اظهاراتی بر این امر شهادت داده‌است.<ref>پاسدار اسلام، ۴۲۹ ـ ۴۳۰/ ۱۷ ـ ۱۸؛ انصاری، روزنامه جمهوری اسلامی، ۶؛ محمدی ری‌شهری، سنجه انصاف، ۲۸۹.</ref>


در بهمن ۱۳۹۷ در پی اظهار تردید علی مطهری در اصالت نامه ۶ فروردین که بدون بررسی دقیق موضوع صورت گرفته بود و به‌رغم عدول وی از ابراز تردید اولیه (ایران، ۳؛ تاریخ ایرانی)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی با انتشار متن دستخط‌های مشکینی، خامنه‌ای و هاشمی و نیز بازنشر شهادت امینی بر اصالت آن تأکید ورزید (جمهوری اسلامی، ۶).
در بهمن ۱۳۹۷ در پی اظهار تردید علی مطهری در اصالت نامه ۶ فروردین که بدون بررسی دقیق موضوع صورت گرفته بود و به‌رغم عدول وی از ابراز تردید اولیه،<ref>ایران، ۳؛ تاریخ ایرانی، ۱۳۹۷/۱۱/۲۴.</ref> مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی با انتشار متن دستخط‌های مشکینی، خامنه‌ای و هاشمی و نیز بازنشر شهادت امینی بر اصالت آن تأکید ورزید.<ref>جمهوری اسلامی، ۶.</ref>


مشکینی با اشاره به سخنان حضوری امام‌خمینی در آن جلسه، ازجمله نوشته‌است: «اگر کسی در آن حال سخنان ایشان را درباره آقای منتظری می‌شنید، نه تنها یقین می‌کرد که نامه، نامه ایشان است بلکه یقین می‌کرد ایشان در نوشتن نامه ارفاق نموده و رعایت برخی از مصالح را کرده‌است... بنده می‌دانم و شهادت می‌دهم که نامه فوق‌الذکر نامه معظم‌له و مطالب آن منظور ایشان بوده» است (همان).
مشکینی با اشاره به سخنان حضوری امام‌خمینی در آن جلسه، ازجمله نوشته‌است: «اگر کسی در آن حال سخنان ایشان را درباره آقای منتظری می‌شنید، نه تنها یقین می‌کرد که نامه، نامه ایشان است بلکه یقین می‌کرد ایشان در نوشتن نامه ارفاق نموده و رعایت برخی از مصالح را کرده‌است... بنده می‌دانم و شهادت می‌دهم که نامه فوق‌الذکر نامه معظم‌له و مطالب آن منظور ایشان بوده» است.<ref>جمهوری اسلامی، ۶.</ref>


رهبر انقلاب نیز با اشاره به آن جلسه و اینکه پیش از آن سیداحمد خمینی متن نامه را برای آنان خوانده‌است، تأکید کرده‌است که صدور این نامه از ذهن و قلم امام‌خمینی جای کم‌ترین تردید ندارد. هاشمی رفسنجانی نیز اجمالی از قضایای نگارش نامه و تلاش آنان برای جلوگیری از انتشار آن را دوباره نوشته‌است (همان).
رهبر انقلاب نیز با اشاره به آن جلسه و اینکه پیش از آن سیداحمد خمینی متن نامه را برای آنان خوانده‌است، تأکید کرده‌است که صدور این نامه از ذهن و قلم امام‌خمینی جای کم‌ترین تردید ندارد. هاشمی رفسنجانی نیز اجمالی از قضایای نگارش نامه و تلاش آنان برای جلوگیری از انتشار آن را دوباره نوشته‌است.<ref>جمهوری اسلامی، ۶.</ref>


امینی نیز در گفتگویی تفصیلی همراه با شرح موضوع که بخشی از آن در گزارش هاشمی رفسنجانی نیز آمده، به اصرار هاشمی رفسنجانی به امام‌خمینی درباره تعدیل نامه با هدف حفظ چهره حوزوی وی اشاره کرده‌است و اینکه امام‌خمینی در پاسخ هاشمی سخنان تندی گفت که امینی، چنان‌که خود خاطرنشان ساخته، به دلیل رعایت برخی مصالح از بازگویی آنها خودداری کرده‌است. وی افزوده‌است که امام‌خمینی در همان جلسه گفت که دستور داده‌است عکس‌های منتظری از ادارات جمع‌آوری شود و از خامنه‌ای و هاشمی نیز خواست که دیگر برای دیدار با وی به قم نروند (پاسدار اسلام، ۴۲۹ ـ ۴۳۰/۱۷ ـ ۱۸؛ جمهوری اسلامی، ۶). البته برخی دیگر همراه با تأکید بر اینکه این نامه به امضای امام‌خمینی و عین عبارات ایشان است، به نقل از سیداحمد خمینی گفته‌اند، دستخط نامه از وی است (موسوی تبریزی، اعتماد، ۱۵).
امینی نیز در گفتگویی تفصیلی همراه با شرح موضوع که بخشی از آن در گزارش هاشمی رفسنجانی نیز آمده، به اصرار هاشمی رفسنجانی به امام‌خمینی درباره تعدیل نامه با هدف حفظ چهره حوزوی وی اشاره کرده‌است و اینکه امام‌خمینی در پاسخ هاشمی سخنان تندی گفت که امینی، چنان‌که خود خاطرنشان ساخته، به دلیل رعایت برخی مصالح از بازگویی آنها خودداری کرده‌است. وی افزوده‌است که امام‌خمینی در همان جلسه گفت که دستور داده‌است عکس‌های منتظری از ادارات جمع‌آوری شود و از خامنه‌ای و هاشمی نیز خواست که دیگر برای دیدار با وی به قم نروند.<ref>پاسدار اسلام، ۴۲۹ ـ ۴۳۰/ ۱۷ ـ ۱۸؛ جمهوری اسلامی، ۶.</ref> البته برخی دیگر همراه با تأکید بر اینکه این نامه به امضای امام‌خمینی و عین عبارات ایشان است، به نقل از سیداحمد خمینی گفته‌اند، دستخط نامه از وی است.<ref>موسوی تبریزی، روزنامه اعتماد، ۱۵.</ref>
===شبهه ناسازگاری نامه اول و دوم===یکی از نکاتی که در تشکیک درباره انتساب نامه ۶ فروردین به امام‌خمینی، ازجمله از سوی منتظری و مطهری صورت گرفته‌است، ناسازگاری محتوا و لحن تند آن با نامه دوم ایشان است که در فاصله دو روز نوشته شده و به‌رغم وجود تذکر و نصیحت در آن، لحنی ملاطفت‌آمیز دارد و ایشان در آن، صلاح منتظری و انقلاب را این شمرده که وی فقیهی باشد که نظام اسلامی و مردم از دیدگاه‌های وی بهره ببرند؛ چنان‌که وی نامه نخست را دارای اضطراب متن نیز شمرده‌است (منتظری، خاطرات، ۱/۶۶۴؛ مطهری، تاریخ ایرانی).
===شبهه ناسازگاری نامه اول و دوم===
یکی از نکاتی که در تشکیک درباره انتساب نامه ۶ فروردین به امام‌خمینی، ازجمله از سوی منتظری و مطهری صورت گرفته‌است، ناسازگاری محتوا و لحن تند آن با نامه دوم ایشان است که در فاصله دو روز نوشته شده و به‌رغم وجود تذکر و نصیحت در آن، لحنی ملاطفت‌آمیز دارد و ایشان در آن، صلاح منتظری و انقلاب را این شمرده که وی فقیهی باشد که نظام اسلامی و مردم از دیدگاه‌های وی بهره ببرند؛ چنان‌که وی نامه نخست را دارای اضطراب متن نیز شمرده‌است.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۶۴/۱؛ مطهری، تاریخ ایرانی.</ref>


ولی چنان‌که گزارش اجمالی موضوع نشان داد، به‌رغم نظر اولیه امام‌خمینی درباره منتظری که در نامه نخست آمده بود و برآیند قضایای گذشته و تلاش فراوان اما بی‌نتیجه ایشان برای اصلاح و تعدیل رفتار و دیدگاه منتظری بود و در نامه ۲۶ فروردین به نمایندگان به آن اشاره شده‌است، و به‌رغم تأکید نخست خود بر انتشار عمومی نامه، با توجه به تأکید فراوان شخصیت‌های پیش‌گفته بر تأخیر در انتشار آن و ملاحظه نوع واکنش منتظری به نامه نخست، و نیز تأکید آنان بر ضرورت حفظ چهره منتظری و نیز با توجه به نامه ۷ فروردین منتظری که همراهی خود را با نظر و مصلحت‌اندیشی امام‌خمینی ازجمله در کناره‌گیری از قائم‌مقامی و اعلام آمادگی برای رفع اشتباه‌ها و ضعف‌های خود که به‌روشنی نشان از تصمیم وی بر جبران گذشته و جلوگیری از فتنه و اختلاف داشت، با توجه به این نکات چهارگانه، از نگاه امام‌خمینی موضوع و زمینه انتشار نامه متفاوت از گذشته شد و ایشان نیز وظیفه شرعی خود را در حفظ چهره و شخصیت منتظری در نگاه عموم جامعه و زمینه‌سازی برای ادامه بهره‌مندی نظام و مردم و حوزه از توانایی‌های فقهی و علمی وی دید و نامه ۸ فروردین را در این راستا و بر این مبنا نوشت و هر دو نیز نظر واقعی ایشان بوده‌است.
ولی چنان‌که گزارش اجمالی موضوع نشان داد، به‌رغم نظر اولیه امام‌خمینی درباره منتظری که در نامه نخست آمده بود و برآیند قضایای گذشته و تلاش فراوان اما بی‌نتیجه ایشان برای اصلاح و تعدیل رفتار و دیدگاه منتظری بود و در نامه ۲۶ فروردین به نمایندگان به آن اشاره شده‌است، و به‌رغم تأکید نخست خود بر انتشار عمومی نامه، با توجه به تأکید فراوان شخصیت‌های پیش‌گفته بر تأخیر در انتشار آن و ملاحظه نوع واکنش منتظری به نامه نخست، و نیز تأکید آنان بر ضرورت حفظ چهره منتظری و نیز با توجه به نامه ۷ فروردین منتظری که همراهی خود را با نظر و مصلحت‌اندیشی امام‌خمینی ازجمله در کناره‌گیری از قائم‌مقامی و اعلام آمادگی برای رفع اشتباه‌ها و ضعف‌های خود که به‌روشنی نشان از تصمیم وی بر جبران گذشته و جلوگیری از فتنه و اختلاف داشت، با توجه به این نکات چهارگانه، از نگاه امام‌خمینی موضوع و زمینه انتشار نامه متفاوت از گذشته شد و ایشان نیز وظیفه شرعی خود را در حفظ چهره و شخصیت منتظری در نگاه عموم جامعه و زمینه‌سازی برای ادامه بهره‌مندی نظام و مردم و حوزه از توانایی‌های فقهی و علمی وی دید و نامه ۸ فروردین را در این راستا و بر این مبنا نوشت و هر دو نیز نظر واقعی ایشان بوده‌است.


از سوی دیگر، اگر هم به فرض پذیرفته شود که منتظری هنگام خواندن نامه در اصالت دستخط آن تردید نکرده‌است، اما جایی برای خدشه به نامه به گمان «اضطراب متن» که وی آن را شاهد خدشه در اصالت آن شمرده (منتظری، خاطرات، ۱/۶۶۵ ـ ۶۶۶) نیست؛ زیرا همان گونه که برخی خاطرنشان کرده‌اند (محمدی ری‌شهری، ۲۹۰ ـ ۲۹۱از شخصیتی مانند منتظری که تأکید دارد نامه ۷ فروردین را خود نوشته‌است، نه با املا و اصرار دیگرانی که از وی خواهان نگارش پاسخی بوده‌اند که به نظر وی «توبه‌نامه» بوده‌است (منتظری، خاطرات، ۱/۶۷۷ ـ ۶۷۸پذیرفته نیست که آن زمان متوجه اضطراب متن نامه نشود؛ اضطرابی که ناشی از نگارش نامه از سوی فردی دیگر غیر از امام‌خمینی است؛ چنان‌که پذیرفته نیست منتظری آن زمان نه تنها درباره اصالت نامه شک نکند بلکه همراه با سپاسگزاری از ارشادات و راهنمایی امام‌خمینی، خود را ملزم به اطاعت و اجرای دستورهای ایشان بداند و برای آن استدلال کند؛ اما سال‌های بعد، چنان‌که خود نوشته‌است، صدور آن را از امام‌خمینی با شناختی که طی ۴۰ سال از ایشان داشته نامعقول بداند؛ با این استدلال که امام‌خمینی کسی نبود که به خود اجازه دهد به کسی علناً تهمت بزند و تهمت‌های ناروا و شاخدار ساخته دست دیگران را بازگو کند و با خداوند همکاری کرده و حکم قعر جهنم را برای افراد صادر کند، و با این استدلال که معقول نیست امام‌خمینی از وی بخواهد در سیاست دخالت نکند، با اینکه در تحریرالوسیله به صراحت بر پیوند دین و سیاست تأکید کرده‌است؛ زیرا خواسته یادشده به معنای آن است که امام‌خمینی بگوید وی دین نداشته باشد. نیز با این استدلال که چگونه می‌شود وی با پیشینه ۴۰ سال در متن سیاست‌بودن و با همه سوابق مبارزاتی خود حق دخالت در سیاست نداشته باشد و نیز وی فردی عامی نبوده‌است که بخواهد از امام‌خمینی تقلید کند و تقلید بر شخص مجتهد حرام است و این را هر کسی بویی از علم و فقاهت برده باشد می‌داند (منتظری، خاطرات، ۱/۶۶۵ ـ ۶۶۶).
از سوی دیگر، اگر هم به فرض پذیرفته شود که منتظری هنگام خواندن نامه در اصالت دستخط آن تردید نکرده‌است، اما جایی برای خدشه به نامه به گمان «اضطراب متن» که وی آن را شاهد خدشه در اصالت آن شمرده<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۶۵/۱ ـ ۶۶۶.</ref> نیست؛ زیرا همان گونه که برخی خاطرنشان کرده‌اند،<ref>محمدی ری‌شهری، سنجه انصاف، ۲۹۰ ـ ۲۹۱.</ref> از شخصیتی مانند منتظری که تأکید دارد نامه ۷ فروردین را خود نوشته‌است، نه با املا و اصرار دیگرانی که از وی خواهان نگارش پاسخی بوده‌اند که به نظر وی «توبه‌نامه» بوده‌است،<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۷۷/۱ ـ ۶۷۸.</ref> پذیرفته نیست که آن زمان متوجه اضطراب متن نامه نشود؛ اضطرابی که ناشی از نگارش نامه از سوی فردی دیگر غیر از امام‌خمینی است؛ چنان‌که پذیرفته نیست منتظری آن زمان نه تنها درباره اصالت نامه شک نکند بلکه همراه با سپاسگزاری از ارشادات و راهنمایی امام‌خمینی، خود را ملزم به اطاعت و اجرای دستورهای ایشان بداند و برای آن استدلال کند؛ اما سال‌های بعد، چنان‌که خود نوشته‌است، صدور آن را از امام‌خمینی با شناختی که طی ۴۰ سال از ایشان داشته نامعقول بداند؛ با این استدلال که امام‌خمینی کسی نبود که به خود اجازه دهد به کسی علناً تهمت بزند و تهمت‌های ناروا و شاخدار ساخته دست دیگران را بازگو کند و با خداوند همکاری کرده و حکم قعر جهنم را برای افراد صادر کند، و با این استدلال که معقول نیست امام‌خمینی از وی بخواهد در سیاست دخالت نکند، با اینکه در تحریرالوسیله به صراحت بر پیوند دین و سیاست تأکید کرده‌است؛ زیرا خواسته یادشده به معنای آن است که امام‌خمینی بگوید وی دین نداشته باشد. نیز با این استدلال که چگونه می‌شود وی با پیشینه ۴۰ سال در متن سیاست‌بودن و با همه سوابق مبارزاتی خود حق دخالت در سیاست نداشته باشد و نیز وی فردی عامی نبوده‌است که بخواهد از امام‌خمینی تقلید کند و تقلید بر شخص مجتهد حرام است و این را هر کسی بویی از علم و فقاهت برده باشد می‌داند.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۶۶۵/۱ ـ ۶۶۶.</ref>


البته جمله اخیر منتظری که تقلید از امام‌خمینی را ازجمله در موضوع دخالت‌نکردن در سیاست، بر خود حرام و آن را امری واضح شمرده‌است، با نامه هفت فروردین وی که تصریح کرده‌است خود را ملزم به اطاعت و اجرای دستورهای امام‌خمینی می‌داند، سازگاری ندارد و نکته اصلی نیز این بوده و هست که نه امام‌خمینی دستور به دخالت‌نکردن وی در سیاست را از باب اجتهاد و تقلید صادر کرده بود و نه منتظری که خود را ملزم به اطاعت اعلام کرده بود، از این باب بود، بلکه حکمی بود که از جایگاه رهبری و ولایت شرعی و به تعبیر خود منتظری به عنوان «دستور» صادر شده بود و لزوم تبعیت از حکم حاکم مسئله‌ای است که فقها ازجمله خود منتظری (دراسات، ۲/۶۰۹) تصریح به آن کرده‌اند.
البته جمله اخیر منتظری که تقلید از امام‌خمینی را ازجمله در موضوع دخالت‌نکردن در سیاست، بر خود حرام و آن را امری واضح شمرده‌است، با نامه هفت فروردین وی که تصریح کرده‌است خود را ملزم به اطاعت و اجرای دستورهای امام‌خمینی می‌داند، سازگاری ندارد و نکته اصلی نیز این بوده و هست که نه امام‌خمینی دستور به دخالت‌نکردن وی در سیاست را از باب اجتهاد و تقلید صادر کرده بود و نه منتظری که خود را ملزم به اطاعت اعلام کرده بود، از این باب بود، بلکه حکمی بود که از جایگاه رهبری و ولایت شرعی و به تعبیر خود منتظری به عنوان «دستور» صادر شده بود و لزوم تبعیت از حکم حاکم مسئله‌ای است که فقها ازجمله خود منتظری<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیه، ۶۰۹/۲.</ref> تصریح به آن کرده‌اند.


این تناقض‌های آشکار و نیز یک نمونه تناقض تیتر و متن که به آن اشاره شد، می‌تواند مؤید گفته برخی باشد که به دلایل و شواهد مختلف، اصالت متن خاطرات منتظری را مخدوش شمرده‌اند (← روحانی، یادآور، ۶۸ ـ ۶۹) ؛ سخنی که از سوی برخی دیگر رد شده‌است (← موسوی تبریزی، ۸۰). به هر حال از فقیهی مانند منتظری پذیرفته نیست که پس از گذشت سال‌ها متوجه شود که نامه نخست امام‌خمینی با توجه به اشکال‌های یادشده مبنای فقهی ندارد و از این‌رو باید در انتساب آن به امام‌خمینی تشکیک و تردیدافکنی کرد. مطهری نیز سرانجام اصالت هر دو نامه امام‌خمینی درباره نهضت آزادی و ۶ فروردین به منتظری را پذیرفت؛ با این حال آرزو کرد «ای کاش جعلی بود»؛ چنان‌که به نظر وی باید محتوای این دو نامه را با توجه به شرایط زمان نگارش در نظر گرفت و نباید روی آنها تکیه کرد (تاریخ ایرانی) و این سخنی است که دست‌کم با انگیزه امام‌خمینی و فلسفه نگارش نامه درباره نهضت آزادی سازگاری ندارد.
این تناقض‌های آشکار و نیز یک نمونه تناقض تیتر و متن که به آن اشاره شد، می‌تواند مؤید گفته برخی باشد که به دلایل و شواهد مختلف، اصالت متن خاطرات منتظری را مخدوش شمرده‌اند؛<ref>روحانی، یادآور، ۶۸ ـ ۶۹.</ref> سخنی که از سوی برخی دیگر رد شده‌است (← موسوی تبریزی، ۸۰). به هر حال از فقیهی مانند منتظری پذیرفته نیست که پس از گذشت سال‌ها متوجه شود که نامه نخست امام‌خمینی با توجه به اشکال‌های یادشده مبنای فقهی ندارد و از این‌رو باید در انتساب آن به امام‌خمینی تشکیک و تردیدافکنی کرد. مطهری نیز سرانجام اصالت هر دو نامه امام‌خمینی درباره نهضت آزادی و ۶ فروردین به منتظری را پذیرفت؛ با این حال آرزو کرد «ای کاش جعلی بود»؛ چنان‌که به نظر وی باید محتوای این دو نامه را با توجه به شرایط زمان نگارش در نظر گرفت و نباید روی آنها تکیه کرد<ref>پایگاه اطلاع‌رسانی تاریخ ایرانی، ۱۳۹۷/۱۱/۲۴.</ref> و این سخنی است که دست‌کم با انگیزه امام‌خمینی و فلسفه نگارش نامه درباره نهضت آزادی سازگاری ندارد.


بنابراین درست همان است که هر دو نامه ۶ و ۸ فروردین، اگر هم به فرض به خط امام‌خمینی نباشد، اما بی‌تردید از ایشان صادر شده‌است و به امضای ایشان و کاملاً معتبر است و همان گونه که خود منتظری آن زمان ـ به‌رغم خرده‌گیرهای یادشده خود در سال‌های بعد، درباره اصل انتساب ـ به‌درستی هیچ تردیدی در انتساب آن به امام‌خمینی نداشته‌است، اینک نیز تردیدی در آن نیست؛ با این حال آنچه خواست امام‌خمینی به عنوان ملاک عمل درباره منتظری بوده‌است و می‌توان آن را در عمل ناسخ نامه نخست شمرد، همان نامه ۸ فروردین است.
بنابراین درست همان است که هر دو نامه ۶ و ۸ فروردین، اگر هم به فرض به خط امام‌خمینی نباشد، اما بی‌تردید از ایشان صادر شده‌است و به امضای ایشان و کاملاً معتبر است و همان گونه که خود منتظری آن زمان ـ به‌رغم خرده‌گیرهای یادشده خود در سال‌های بعد، درباره اصل انتساب ـ به‌درستی هیچ تردیدی در انتساب آن به امام‌خمینی نداشته‌است، اینک نیز تردیدی در آن نیست؛ با این حال آنچه خواست امام‌خمینی به عنوان ملاک عمل درباره منتظری بوده‌است و می‌توان آن را در عمل ناسخ نامه نخست شمرد، همان نامه ۸ فروردین است.
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش