سیدکاظم نورمفیدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}


'''سیدکاظم نورمفیدی'''، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امام‌خمینی، امام جمعه گرگان و عضو مجلس خبرگان رهبری.
'''سیدکاظم نورمفیدی'''، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده [[امام‌خمینی]]، امام جمعه گرگان و عضو [[مجلس خبرگان رهبری]].


سیدکاظم نورمفیدی در مهر ۱۳۱۹ در گرگان زاده شد. پدرش سیدمهدی از سادات مفیدی گرگان و کارمند دولت بود و برای اشتغال به کار در دستگاه دولتی از [[سیدحسین بروجردی]] اجازه گرفته بود. مادرش نیز بانویی متدین و پارسا بود.<ref>قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۶.</ref> سیدکاظم نورمفیدی در دوازده‌سالگی، مقدمات علوم حوزوی را در مدرسه عمادیه گرگان نزد [[سیدحسین نبوی]] و [[سیدعبدالله بهبهانی]] خواند<ref>قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۶.</ref> و در سال ۱۳۳۵ به [[مشهد]] رفت و نزد استادانی چون محمدجواد ادیب نیشابوری درس خواند. وی در سال ۱۳۳۶ به [[حوزه قم]] رفت و دوره سطح را از [[محمدتقی ستوده]]، [[مصطفی اعتمادی]]، [[جعفر سبحانی]]<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۳/۱۴۹۱.</ref> و [[محمد فاضل لنکرانی]]<ref>نورمفیدی، حریم امام، ۱۰.</ref> فرا گرفت و در [[درس خارج]] فقه [[سیدحسین بروجردی]] و [[امام‌خمینی]] شرکت کرد و پس از تبعید امام‌خمینی، از درس خارج [[محمدعلی اراکی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[مرتضی حائری یزدی]]،<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۱؛ قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۶.</ref> [[سیدمحمد محقق داماد]]<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۳/۱۴۹۱.</ref> و [[میرزاهاشم آملی]]<ref>انصاری، ستاره فروزان، ۲۰۳.</ref> استفاده کرد؛ همچنین از مباحث فلسفی [[مرتضی مطهری]] بهره برد.<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۳/۱۴۹۱.</ref> وی همزمان با تحصیل، تدریس نیز می‌کرد.<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۱.</ref>
سیدکاظم نورمفیدی در مهر ۱۳۱۹ در گرگان زاده شد. پدرش سیدمهدی از سادات مفیدی گرگان و کارمند دولت بود و برای اشتغال به کار در دستگاه دولتی از [[سیدحسین بروجردی]] اجازه گرفته بود. مادرش نیز بانویی متدین و پارسا بود.<ref>قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۶.</ref> سیدکاظم نورمفیدی در دوازده‌سالگی، مقدمات علوم حوزوی را در مدرسه عمادیه گرگان نزد [[سیدحسین نبوی]] و [[سیدعبدالله بهبهانی]] خواند<ref>قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۶.</ref> و در سال ۱۳۳۵ به [[مشهد]] رفت و نزد استادانی چون محمدجواد ادیب نیشابوری درس خواند. وی در سال ۱۳۳۶ به [[حوزه قم]] رفت و دوره سطح را از [[محمدتقی ستوده]]، [[مصطفی اعتمادی]]، [[جعفر سبحانی]]<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۳/۱۴۹۱.</ref> و [[محمد فاضل لنکرانی]]<ref>نورمفیدی، حریم امام، ۱۰.</ref> فرا گرفت و در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی]] و امام‌خمینی شرکت کرد و پس از [[تبعید امام‌خمینی]]، از درس خارج [[محمدعلی اراکی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[مرتضی حائری یزدی]]،<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۱؛ قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۶.</ref> [[سیدمحمد محقق داماد]]<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۳/۱۴۹۱.</ref> و [[میرزاهاشم آملی]]<ref>انصاری، ستاره فروزان، ۲۰۳.</ref> استفاده کرد؛ همچنین از مباحث فلسفی [[مرتضی مطهری]] بهره برد.<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۳/۱۴۹۱.</ref> وی همزمان با تحصیل، تدریس نیز می‌کرد.<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۱.</ref>


نورمفیدی در ۱۳۵۳ به گرگان بازگشت و نخست در مسجد «خمسه طیبه» به برپایی نماز جماعت پرداخت؛ سپس در ۱۳۵۴ مسجد حاج‌آقا کوچک را مرکز فعالیت خود قرار داد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۶۴–۶۵ و ۲۹۶.</ref> [[تفسیر قرآن]] و [[نهج البلاغه]] از محورهای اصلی مباحث وی در این [[مسجد]] بود. مسائل اجتماعی دین و موضوعات حرکت‌آفرین را با توجه به آموزه‌های آن دو مطرح می‌کرد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۶۵ و ۲۹۸–۲۹۹.</ref> برای برخی طلبه‌ها نیز خصوصی تدریس می‌کرد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۳۰۱.</ref>
نورمفیدی در ۱۳۵۳ به گرگان بازگشت و نخست در مسجد «خمسه طیبه» به برپایی [[نماز جماعت]] پرداخت؛ سپس در ۱۳۵۴ مسجد حاج‌آقا کوچک را مرکز فعالیت خود قرار داد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۶۴–۶۵ و ۲۹۶.</ref> [[تفسیر قرآن]] و [[نهج البلاغه]] از محورهای اصلی مباحث وی در این [[مسجد]] بود. مسائل اجتماعی دین و موضوعات حرکت‌آفرین را با توجه به آموزه‌های آن دو مطرح می‌کرد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۶۵ و ۲۹۸–۲۹۹.</ref> برای برخی [[طلاب|طلبه‌ها]] نیز خصوصی تدریس می‌کرد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۳۰۱.</ref>


نورمفیدی از آغاز طلبگی از طریق طلاب قمی علاقه‌مند به امام‌خمینی و با ورود به حوزه قم شیفته ایشان شد<ref>نورمفیدی، حریم امام، ۹.</ref> و در روزهای مذهبی به بیت ایشان رفت و آمد داشت.<ref>نورمفیدی، مصاحبه حضوری.</ref> پس از رحلت بروجردی، نورمفیدی همراه دیگر طلاب و مقلدان امام‌خمینی در انتشار نخستین [[رساله عملیه]] ایشان نقش داشت.<ref>قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۶.</ref> وی بر این باور بود که موضع‌گیری‌های فردی و اجتماعی باید بر محور مرجعیت ایشان تنظیم گردد و برای مرجعیت ایشان تبلیغ و ترویج و رساله عملیه ایشان را پخش می‌کرد؛ چنان‌که در میان علمای [[گرگان]] در جلسه‌ای مرجعیت امام‌خمینی را مطرح کرد که پذیرفته شد.<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۱–۵۹۲؛ خارکوهی، استان گلستان، ۱/۵۷۶.</ref> امام‌خمینی در دی ۱۳۴۱ به وی اجازه تصدی امور حسبیه داد و از وی به عماد الاعلام و ثقة الاسلام یاد کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۲.</ref> نورمفیدی از نوجوانی مسائل سیاسی را دنبال می‌کرد<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۱/۱۶۰–۱۶۱.</ref> و پس از آغاز نهضت اسلامی امام‌خمینی، با ایشان همراه شد؛ ازجمله در جریان لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، پیام شفاهی ایشان را برای علمای گرگان برد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۱/۵۷۸.</ref> وی چند روز پیش از برگزاری [[رفراندوم انقلاب]] سفید از سوی [[رژیم پهلوی]]، با همکاری یکی از روحانیان گرگان دست‌نوشته‌هایی مبنی بر تحریم آن از سوی [[امام‌خمینی]] و دیگر مراجع تقلید تهیه و در مساجد و مراکز عمومی گرگان پخش کرد<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۱/۲۵۰–۲۵۱.</ref> و همراه با دیگر فضلای قم در ۱۱/۱۰/۱۳۴۲ طی اطلاعیه‌ای مخالفت خود را با دستگیری [[سیدمحمود طالقانی]]، [[مهدی بازرگان]] و [[یدالله سحابی]] اعلام کرد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۱۹۴–۱۹۵.</ref> با آزادی امام‌خمینی از حصر و بازگشت به قم، طلاب قم ازجمله نورمفیدی به مناسبت آزادی ایشان، در [[مدرسه فیضیه]] جشن گرفتند که امام‌خمینی نیز در این جشن شرکت کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۱/۶۱۶–۶۱۷.</ref>
نورمفیدی از آغاز طلبگی از طریق طلاب قمی علاقه‌مند به امام‌خمینی و با ورود به حوزه قم شیفته ایشان شد<ref>نورمفیدی، حریم امام، ۹.</ref> و در روزهای مذهبی به بیت ایشان رفت و آمد داشت.<ref>نورمفیدی، مصاحبه حضوری.</ref> پس از رحلت بروجردی، نورمفیدی همراه دیگر طلاب و مقلدان امام‌خمینی در انتشار نخستین رساله عملیه ایشان نقش داشت.<ref>قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۶.</ref> وی بر این باور بود که موضع‌گیری‌های فردی و اجتماعی باید بر محور مرجعیت ایشان تنظیم گردد و برای مرجعیت ایشان تبلیغ و ترویج و رساله عملیه ایشان را پخش می‌کرد؛ چنان‌که در میان علمای [[گرگان]] در جلسه‌ای [[مرجعیت امام‌خمینی]] را مطرح کرد که پذیرفته شد.<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۱–۵۹۲؛ خارکوهی، استان گلستان، ۱/۵۷۶.</ref> امام‌خمینی در دی ۱۳۴۱ به وی اجازه تصدی امور حسبیه داد و از وی به عماد الاعلام و ثقة الاسلام یاد کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۲.</ref> نورمفیدی از نوجوانی مسائل سیاسی را دنبال می‌کرد<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۱/۱۶۰–۱۶۱.</ref> و پس از آغاز [[نهضت اسلامی امام‌خمینی]]، با ایشان همراه شد؛ ازجمله در جریان [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]، پیام شفاهی ایشان را برای علمای گرگان برد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۱/۵۷۸.</ref> وی چند روز پیش از برگزاری رفراندوم [[انقلاب سفید]] از سوی [[رژیم پهلوی]]، با همکاری یکی از روحانیان گرگان دست‌نوشته‌هایی مبنی بر تحریم آن از سوی [[امام‌خمینی]] و دیگر مراجع تقلید تهیه و در مساجد و مراکز عمومی گرگان پخش کرد<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۱/۲۵۰–۲۵۱.</ref> و همراه با دیگر فضلای قم در ۱۱/۱۰/۱۳۴۲ طی اطلاعیه‌ای مخالفت خود را با دستگیری [[سیدمحمود طالقانی]]، [[مهدی بازرگان]] و [[یدالله سحابی]] اعلام کرد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۱۹۴–۱۹۵.</ref> با آزادی امام‌خمینی از حصر و بازگشت به قم، طلاب قم ازجمله نورمفیدی به مناسبت آزادی ایشان، در [[مدرسه فیضیه]] جشن گرفتند که امام‌خمینی نیز در این جشن شرکت کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۱/۶۱۶–۶۱۷.</ref>


پس از تبعید امام‌خمینی به [[ترکیه]] در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، شاگردان ایشان ازجمله نورمفیدی به خانه ایشان رفت و آمد داشتند و بر آن بودند یاد ایشان از میان نرود؛ ازاین‌رو تا مدتی در مسجد بالاسر حرم [[فاطمه معصومه(س)]]، شب‌ها برای سلامتی امام‌خمینی مجلس دعا برگزار می‌کردند یا در مجالس ختم شخصیت‌ها در مدرسه فیضیه، شعار «درود بر خمینی» می‌دادند.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۱/۶۲۵–۶۲۷.</ref>
پس از [[تبعید امام‌خمینی]] به [[ترکیه]] در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، شاگردان ایشان ازجمله نورمفیدی به خانه ایشان رفت و آمد داشتند و بر آن بودند یاد ایشان از میان نرود؛ ازاین‌رو تا مدتی در مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه(س)]]، شب‌ها برای سلامتی امام‌خمینی مجلس دعا برگزار می‌کردند یا در مجالس ختم شخصیت‌ها در مدرسه فیضیه، شعار «درود بر خمینی» می‌دادند.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۱/۶۲۵–۶۲۷.</ref>


نورمفیدی که با زادگاه خود مرتبط بود، اخبار مبارزاتی [[قم]] و [[تهران]] را به گرگان منتقل می‌کرد و در دیدار با جوانان، از مبارزات و شخصیت امام‌خمینی سخن می‌گفت.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۶۸–۶۹.</ref> [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک)]] از سال ۱۳۴۹ برای وی پرونده‌ای تشکیل داد که گزارش برخی فعالیت‌های مبارزاتی وی از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ در آن ثبت شده‌است.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۱/۱۷۵–۱۷۶و ۲/۳۰۲.</ref> ساواک گرگان یک بار وی را احضار کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۶۵.</ref> از سال ۱۳۵۴ مبارزات علیه رژیم پهلوی، با محوریت وی شکل جدی‌تری به خود گرفت<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۳۸ و ۶۴–۶۵.</ref> و مسجد او به کانون گردهمایی جوانان و نشر افکار امام‌خمینی تبدیل شد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۲۳۸–۲۳۹.</ref> وی در درس تفسیر قرآن و [[نهج البلاغه]] نکاتی از مسائل جاری کشور مطرح می‌کرد و در سخنرانی‌های عمومی به مسائل روز می‌پرداخت؛ ازاین‌رو مسجد او زیر نظر ساواک بود.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۳۸ و ۶۵.</ref>
نورمفیدی که با زادگاه خود مرتبط بود، اخبار مبارزاتی [[قم]] و [[تهران]] را به گرگان منتقل می‌کرد و در دیدار با جوانان، از مبارزات و شخصیت امام‌خمینی سخن می‌گفت.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۶۸–۶۹.</ref> [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) از سال ۱۳۴۹ برای وی پرونده‌ای تشکیل داد که گزارش برخی فعالیت‌های مبارزاتی وی از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ در آن ثبت شده‌است.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۱/۱۷۵–۱۷۶و ۲/۳۰۲.</ref> ساواک گرگان یک بار وی را احضار کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۶۵.</ref> از سال ۱۳۵۴ مبارزات علیه رژیم پهلوی، با محوریت وی شکل جدی‌تری به خود گرفت<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۳۸ و ۶۴–۶۵.</ref> و مسجد او به کانون گردهمایی [[جوانان]] و نشر افکار امام‌خمینی تبدیل شد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۲۳۸–۲۳۹.</ref> وی در درس [[تفسیر|تفسیر قرآن]] و [[نهج البلاغه]] نکاتی از مسائل جاری کشور مطرح می‌کرد و در سخنرانی‌های عمومی به مسائل روز می‌پرداخت؛ ازاین‌رو مسجد او زیر نظر ساواک بود.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۳۸ و ۶۵.</ref>


نورمفیدی در آبان ۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در مسجد «حاج‌آقا کوچک» برای مردم سخن گفت و وی را مجتهد مسلم خواند و خواستار تشکیل مجلس بزرگداشتی برای وی از سوی علمای شهر شد که پذیرفته شد؛ ولی ساواک اجازه برگزاری نداد.<ref>نوری و سرایلو، انقلاب اسلامی درگرگان و دشت، ۳۱۱–۳۱۲.</ref> وی همزمان با اوج‌گیری نهضت در سال ۱۳۵۶ با همکاری علمای مبارز شهر، به سازماندهی اعتراضات مردم علیه رژیم پرداخت؛ ازاین‌رو او به همراه [[سیدمحمد رئیسی]]، [[سیدحبیب‌الله طاهری]]، [[علی‌اصغر معصومی]] و مرتضی ناظم به تبعید از گرگان محکوم شد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۱/۴۶۵.</ref> وی حدود پنج ماه در مریوان و بندرلنگه تبعید بود.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۳/۸۴ و ۱۰۷؛ نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۲.</ref> روحانیان تبعیدی در بندرلنگه به نوبت نماز جمعه برگزار می‌کردند که با استقبال شیعیان این شهر روبه‌رو شد.<ref>دستغیب، خاطرات، ۶۱؛ قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۷.</ref> وی در بندرلنگه نیز به همراه دیگر تبعیدی‌ها نامه‌ای سرگشاده دربارهٔ جنایت‌ها و قانون‌شکنی‌های رژیم و نیز ضرورت احیای حق نظارت روحانیان مندرج در متمم قانون اساسی انتشار داد.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۸۰–۳۸۴.</ref> وی پس از گذراندن مدتی از دوره محکومیت با فشار مردمی آزاد گردید و پس از ورود به گرگان در مسجد جامع گلشن دربارهٔ لزوم تشکیل [[حکومت اسلامی]] به رهبری امام‌خمینی سخنرانی کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۱۰۶–۱۰۷.</ref>
نورمفیدی در آبان ۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در مسجد «حاج‌آقا کوچک» برای مردم سخن گفت و وی را مجتهد مسلم خواند و خواستار تشکیل مجلس بزرگداشتی برای وی از سوی علمای شهر شد که پذیرفته شد؛ ولی ساواک اجازه برگزاری نداد.<ref>نوری و سرایلو، انقلاب اسلامی درگرگان و دشت، ۳۱۱–۳۱۲.</ref> وی همزمان با اوج‌گیری نهضت در سال ۱۳۵۶ با همکاری علمای مبارز شهر، به سازماندهی اعتراضات مردم علیه رژیم پرداخت؛ ازاین‌رو او به همراه [[سیدمحمد رئیسی]]، [[سیدحبیب‌الله طاهری]]، [[علی‌اصغر معصومی]] و مرتضی ناظم به تبعید از گرگان محکوم شد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۱/۴۶۵.</ref> وی حدود پنج ماه در مریوان و بندرلنگه تبعید بود.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۳/۸۴ و ۱۰۷؛ نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۲.</ref> روحانیان تبعیدی در بندرلنگه به نوبت [[نماز جمعه]] برگزار می‌کردند که با استقبال [[شیعه|شیعیان]] این شهر روبه‌رو شد.<ref>دستغیب، خاطرات، ۶۱؛ قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۷.</ref> وی در بندرلنگه نیز به همراه دیگر تبعیدی‌ها نامه‌ای سرگشاده دربارهٔ جنایت‌ها و قانون‌شکنی‌های رژیم و نیز ضرورت احیای حق نظارت روحانیان مندرج در متمم [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] انتشار داد.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۸۰–۳۸۴.</ref> وی پس از گذراندن مدتی از دوره محکومیت با فشار مردمی آزاد گردید و پس از ورود به گرگان در مسجد جامع گلشن دربارهٔ لزوم تشکیل [[حکومت اسلامی]] به رهبری امام‌خمینی سخنرانی کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۱۰۶–۱۰۷.</ref>


در سال ۱۳۵۷ فعالیت‌های روحانیان گرگان گسترش پیدا کرد. آنان به ویژه رئیسی، طاهری، [[صادق ریاضی]]، [[سیدمحمود میربهبهانی]] و نورمفیدی در مساجد، مردم را به حمایت از امام‌خمینی دعوت می‌کردند<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۸۸.</ref>؛ همچنین با همراهی برخی علما، با وجود سختگیری نیروهای امنیتی، مراسم چهلم شهدای ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز را برگزار کردند.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۵۲۳–۵۳۵.</ref> در مراسم چهلم شهدای یزد، جهرم و اهواز در مسجد جامع گرگان، نورمفیدی و برخی دیگر سخنرانی کردند. وی در این مراسم، مردم را به استقامت در راه خدا دعوت کرد و به آنان وعده داد حق پیروز خواهد شد و با اشاره به توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی، از ایشان به پرچمدار عالم اسلام، زعیم عالی‌قدر عالم تشیع، عالم مجاهد و مخالف با [[صهیونیسم]] و استعمار نام برد و از شهدای راه انقلاب به ویژه [[شهدای قم]] یاد کرد، و مراسم با سردادن شعارهایی به نفع امام‌خمینی پایان یافت.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۵۳۶–۵۴۴ و ۵۵۸–۵۵۹.</ref>
در سال ۱۳۵۷ فعالیت‌های روحانیان گرگان گسترش پیدا کرد. آنان به ویژه رئیسی، طاهری، [[صادق ریاضی]]، [[سیدمحمود میربهبهانی]] و نورمفیدی در [[مسجد|مساجد]]، مردم را به حمایت از امام‌خمینی دعوت می‌کردند<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲/۸۸.</ref>؛ همچنین با همراهی برخی علما، با وجود سختگیری نیروهای امنیتی، مراسم چهلم شهدای ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز را برگزار کردند.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۵۲۳–۵۳۵.</ref> در مراسم چهلم شهدای یزد، جهرم و اهواز در مسجد جامع گرگان، نورمفیدی و برخی دیگر سخنرانی کردند. وی در این مراسم، مردم را به [[استقامت]] در راه خدا دعوت کرد و به آنان وعده داد حق [[پیروزی|پیروز]] خواهد شد و با اشاره به [[توهین روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی]]، از ایشان به پرچمدار عالم اسلام، زعیم عالی‌قدر عالم تشیع، عالم مجاهد و مخالف با [[صهیونیسم]] و [[استعمار]] نام برد و از شهدای راه انقلاب به ویژه شهدای قم یاد کرد، و مراسم با سردادن [[شعار|شعارهایی]] به نفع امام‌خمینی پایان یافت.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۵۳۶–۵۴۴ و ۵۵۸–۵۵۹.</ref>


نورمفیدی در سخنرانی ۱۹/۲/۱۳۵۷ در مسجد جامع گرگان، پس از ستودن استقامت ملت ایران در مبارزه علیه رژیم پهلوی، امام‌خمینی را چشم و چراغ ملت خواند و نخستین خواسته مردم را بازگشت ایشان به وطن برشمرد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۵۷۶–۵۸۴.</ref> دعوت انقلابیان به اعتصاب علیه [[رژیم پهلوی]]،<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۳/۲۹۲–۲۹۳.</ref> کمک به اعتصاب‌کنندگان شرکت نفت،<ref>نوری و سرایلو، انقلاب اسلامی درگرگان و دشت، ۴۹۱.</ref> شرکت در مجالس مبارزاتی دیگر شهرهای استان<ref>نوری و سرایلو، انقلاب اسلامی درگرگان و دشت، ۶۰۷.</ref> و حفاظت از سرمایه‌های ملی در دوران مبارزه،<ref>نوری و سرایلو، انقلاب اسلامی درگرگان و دشت، ۶۵۳–۶۵۴.</ref> از دیگر فعالیت‌های وی بود. انقلابیان در آستانه پیروزی، کمیته‌هایی برای سامان‌دادن به اوضاع گرگان تشکیل دادند و نورمفیدی، طاهری، [[سیدسجاد علوی]]، رئیسی و میربهبهانی، چهار کمیته اصلی گرگان را اداره می‌کردند.<ref>نوری و سرایلو، انقلاب اسلامی درگرگان و دشت، ۴۱۹.</ref>
نورمفیدی در سخنرانی ۱۹/۲/۱۳۵۷ در مسجد جامع گرگان، پس از ستودن استقامت ملت ایران در مبارزه علیه رژیم پهلوی، امام‌خمینی را چشم و چراغ ملت خواند و نخستین خواسته مردم را بازگشت ایشان به وطن برشمرد.<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۲/۵۷۶–۵۸۴.</ref> دعوت انقلابیان به [[اعتصاب]] علیه [[رژیم پهلوی]]،<ref>خارکوهی، استان گلستان، ۳/۲۹۲–۲۹۳.</ref> کمک به اعتصاب‌کنندگان شرکت نفت،<ref>نوری و سرایلو، انقلاب اسلامی درگرگان و دشت، ۴۹۱.</ref> شرکت در مجالس مبارزاتی دیگر شهرهای استان<ref>نوری و سرایلو، انقلاب اسلامی درگرگان و دشت، ۶۰۷.</ref> و حفاظت از سرمایه‌های ملی در دوران مبارزه،<ref>نوری و سرایلو، انقلاب اسلامی درگرگان و دشت، ۶۵۳–۶۵۴.</ref> از دیگر فعالیت‌های وی بود. انقلابیان در آستانه پیروزی، کمیته‌هایی برای سامان‌دادن به اوضاع گرگان تشکیل دادند و نورمفیدی، طاهری، [[سیدسجاد علوی]]، رئیسی و میربهبهانی، چهار کمیته اصلی گرگان را اداره می‌کردند.<ref>نوری و سرایلو، انقلاب اسلامی درگرگان و دشت، ۴۱۹.</ref>


با اعلام بازگشت امام‌خمینی در بهمن ۱۳۵۷ به ایران، نورمفیدی برای استقبال به تهران رفت<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۶۹۸.</ref> و در تحصن عالمان مبارز در مسجد [[دانشگاه تهران]] که در اعتراض به بسته‌شدن فرودگاه برای بازگشت امام‌خمینی صورت گرفت{{ببینید|بازگشت امام‌خمینی}}، شرکت کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۷۰۲.</ref> وی در بازگشت به گرگان به آتش‌زدن مغازه‌ها به دست عوامل رژیم پهلوی در روز ۱۹/۱۱/۱۳۵۷ اعتراض کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۷۱۲–۷۱۳.</ref>
با اعلام بازگشت امام‌خمینی در بهمن ۱۳۵۷ به ایران، نورمفیدی برای استقبال به تهران رفت<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۶۹۸.</ref> و در تحصن عالمان مبارز در مسجد [[دانشگاه تهران]] که در اعتراض به بسته‌شدن فرودگاه برای [[بازگشت امام‌خمینی]] صورت گرفت شرکت کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۷۰۲.</ref> وی در بازگشت به گرگان به آتش‌زدن مغازه‌ها به دست عوامل رژیم پهلوی در روز ۱۹/۱۱/۱۳۵۷ اعتراض کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۷۱۲–۷۱۳.</ref>


پس از پیروزی انقلاب اسلامی نورمفیدی در تشکیل [[سپاه پاسداران]] انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی گرگان نقش مستقیم داشت<ref>قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۸.</ref> و با ارتباط دوستانه با علمای ترکمن و حضور در گنبد کاووس و بندرترکمن برای پایان‌دادن به غائله ترکمن‌صحرا در سال ۱۳۵۸، تلاش کرد.<ref>نورمفیدی، حریم امام، ۱۳۹/۸–۹.</ref> برخی از اعضای شورای انقلاب نیز در این‌باره با وی مشورت کردند<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۷۶۱.</ref>{{ببینید|ترکمن‌صحرا، غائله}}
پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] نورمفیدی در تشکیل [[سپاه پاسداران]] انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی گرگان نقش مستقیم داشت<ref>قاسم‌پور، فرهنگنامه رجال روحانی، ۱/۴۵۸.</ref> و با ارتباط دوستانه با علمای ترکمن و حضور در گنبد کاووس و بندرترکمن برای پایان‌دادن به غائله ترکمن‌صحرا در سال ۱۳۵۸، تلاش کرد.<ref>نورمفیدی، حریم امام، ۱۳۹/۸–۹.</ref> برخی از اعضای [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] نیز در این‌باره با وی مشورت کردند<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۷۶۱.</ref>{{ببینید|غائله ترکمن‌صحرا}}


امام‌خمینی در ۱/۲/۱۳۵۸ نورمفیدی را به سمت قاضی شرع گرگان و حومه منصوب کرد و به وی اجازه داد حدود الهی را برابر موازین [[شریعت]] اجرا کند و تأکید کرد مردم را به حفظ نظم و اتحاد دعوت کند و آنان را از اختلاف و تفرقه بر حذر دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۷۲.</ref> همچنین در ۱/۸/۱۳۵۸ برابر تقاضای مردم گرگان، نورمفیدی را به امامت جمعه گرگان منصوب کرد و از وی خواست مردم را به وظایف خود آشنا و به وحدت دعوت کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۸.</ref> نورمفیدی در سال ۱۳۶۰ به دست عوامل [[سازمان مجاهدین خلق]] ترور شد و طی آن دو تن از محافظان او سیدباقری و [[غلامرضا ویزواری شهید]] شدند و یک تن زخمی شد، اما وی سالم ماند.<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۲.</ref> عامل ترور، پس از دستگیری نقش نورمفیدی در ایجاد وحدت میان شیعه و سنی را انگیزه این ترور شمرد.<ref>نورمفیدی، حریم امام، ۱۰.</ref>
امام‌خمینی در ۱/۲/۱۳۵۸ نورمفیدی را به سمت قاضی شرع گرگان و حومه منصوب کرد و به وی اجازه داد حدود الهی را برابر موازین [[شریعت]] اجرا کند و تأکید کرد مردم را به حفظ نظم و [[وحدت|اتحاد]] دعوت کند و آنان را از اختلاف و تفرقه بر حذر دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۷۲.</ref> همچنین در ۱/۸/۱۳۵۸ برابر تقاضای مردم گرگان، نورمفیدی را به امامت جمعه گرگان منصوب کرد و از وی خواست مردم را به وظایف خود آشنا و به وحدت دعوت کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۸.</ref> نورمفیدی در سال ۱۳۶۰ به دست عوامل [[سازمان مجاهدین خلق]] ترور شد و طی آن دو تن از محافظان او سیدباقری و غلامرضا ویزواری شهید شدند و یک تن زخمی شد، اما وی سالم ماند.<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۲.</ref> عامل [[ترور]]، پس از دستگیری نقش نورمفیدی در ایجاد وحدت میان شیعه و سنی را انگیزه این ترور شمرد.<ref>نورمفیدی، حریم امام، ۱۰.</ref>


از سوی دیگر، وجود دیدگاه‌های مختلف فکری در موضوعات سیاسی و اقتصادی چون عملکرد هیئت هفت‌نفره تقسیم زمین و نیز [[احزاب سیاسی]]، اختلافاتی میان انقلابیان گرگان ازجمله طاهری و نورمفیدی پدیدآورد و سیدمحمد حسینی بهشتی، رئیس [[دیوان عالی کشور]] در سال ۱۳۶۰ در پی رفع آن برآمد و جلساتی با عموم مردم و نیز با طرف‌های نزاع تشکیل داد؛ اما با شهادت وی موضوع ناتمام ماند<ref>پژواک سخن، پایگاه اطلاع‌رسانی.</ref>
از سوی دیگر، وجود دیدگاه‌های مختلف فکری در موضوعات سیاسی و اقتصادی چون عملکرد هیئت هفت‌نفره تقسیم زمین و نیز احزاب سیاسی، اختلافاتی میان انقلابیان گرگان ازجمله طاهری و نورمفیدی پدیدآورد و [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]]، رئیس دیوان عالی کشور در سال ۱۳۶۰ در پی رفع آن برآمد و جلساتی با عموم مردم و نیز با طرف‌های نزاع تشکیل داد؛ اما با شهادت وی موضوع ناتمام ماند.<ref>پژواک سخن، پایگاه اطلاع‌رسانی.</ref>


امام‌خمینی در ۱۱ آذر ۱۳۶۱ در حکمی جدید، نورمفیدی را (به سبب اهمیت منطقه و حساسیت شیعه و سنی) به سمت نماینده خود در منطقه گرگان که هنوز بخشی از استان مازندران بود، منصوب کرد و از وی خواست در رفع نیازمندی‌های دینی و مشکلات سیاسی و دینی اهالی آن منطقه اقدام کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۱۶.</ref> وی در دوره اول و دوم، نماینده [[مجلس خبرگان رهبری]] در استان مازندران<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۸۹.</ref> و در دوره سوم و چهارم از استان گلستان<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۸۹؛ خبرگان.</ref> بوده‌است. وی در ۳۰ مرداد ۱۳۶۲ از امام‌خمینی درخواست کرد وجوه شرعیه موجود نزد خود را در موارد شرعی به مصرف برساند و ایشان با رعایت احتیاط اجازه داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۶۳.</ref>
امام‌خمینی در ۱۱ آذر ۱۳۶۱ در حکمی جدید، نورمفیدی را (به سبب اهمیت منطقه و حساسیت شیعه و سنی) به سمت نماینده خود در منطقه گرگان که هنوز بخشی از استان مازندران بود، منصوب کرد و از وی خواست در رفع نیازمندی‌های دینی و مشکلات سیاسی و دینی اهالی آن منطقه اقدام کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۱۶.</ref> وی در دوره اول و دوم، نماینده [[مجلس خبرگان رهبری]] در استان مازندران<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۸۹.</ref> و در دوره سوم و چهارم از استان گلستان<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۸۹؛ خبرگان.</ref> بوده‌است. وی در ۳۰ مرداد ۱۳۶۲ از امام‌خمینی درخواست کرد وجوه شرعیه موجود نزد خود را در موارد شرعی به مصرف برساند و ایشان با رعایت احتیاط اجازه داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۶۳.</ref>


نورمفیدی از پشتیبانان دفاع در برابر رژیم متجاوز [[عراق]] در جنگ تحمیلی علیه ایران بود و در خطبه‌های [[نماز جمعه]] و سخنرانی‌های عمومی، مردم را برای حضور در مناطق عملیاتی تشویق می‌کرد (لیوانی)؛ در جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای جبهه‌ها نیز فعال بود و با حضور در جبهه‌های جنگ به‌ویژه در میان رزمندگان لشکر ۲۵ [[کربلا]]، مایه دلگرمی آنان می‌شد. رزمندگان نیز به نورمفیدی علاقه زیادی داشتند.<ref>صادقلی، پایگاه اطلاع‌رسانی؛ نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۸۹.</ref>
نورمفیدی از پشتیبانان دفاع در برابر رژیم متجاوز عراق در [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی علیه ایران]] بود و در خطبه‌های [[نماز جمعه]] و سخنرانی‌های عمومی، مردم را برای حضور در مناطق عملیاتی تشویق می‌کرد (لیوانی)؛ در جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای جبهه‌ها نیز فعال بود و با حضور در جبهه‌های جنگ به‌ویژه در میان رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا، مایه دلگرمی آنان می‌شد. [[رزمندگان]] نیز به نورمفیدی علاقه زیادی داشتند.<ref>صادقلی، پایگاه اطلاع‌رسانی؛ نورمفیدی، استان گلستان، ۳/۸۹.</ref>


نورمفیدی در اردیبهشت ۱۳۶۷ از امام‌خمینی خواست در موضوع اختلاف در انتخابات سومین دوره [[مجلس شورای اسلامی]] در گرگان دخالت کند و ایشان پذیرفت؛ اما با توجه به اینکه دخالت غیر [[شورای نگهبان]] به صلاح نبود، با تأکید بر اعتماد خود به همه اعضای شورای نگهبان، به هدف حفظ حقوق افراد، احمد جنتی را مأمور رسیدگی به انتخابات گرگان کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲۱/۴۳.</ref>
نورمفیدی در اردیبهشت ۱۳۶۷ از امام‌خمینی خواست در موضوع اختلاف در انتخابات سومین دوره [[مجلس شورای اسلامی]] در گرگان دخالت کند و ایشان پذیرفت؛ اما با توجه به اینکه دخالت غیر [[شورای نگهبان]] به صلاح نبود، با تأکید بر اعتماد خود به همه اعضای شورای نگهبان، به هدف حفظ حقوق افراد، احمد جنتی را مأمور رسیدگی به انتخابات گرگان کرد.<ref>نورمفیدی، استان گلستان، ۲۱/۴۳.</ref>


نورمفیدی به مناسبت‌های مختلف به دیدار امام‌خمینی می‌رفت. در دیداری از ایشان درخواست نصیحت کرد و ایشان به وی و دیگران توصیه کرد در جوانی [[خودسازی]] کنند که در پیری عبادت نیز از آدمی ساخته نیست (جماران) وی در دیداری دیگر از خستگی کار و مخالفت‌های دیگران نزد امام‌خمینی شکوه کرد و از ایشان اجازه خواست به قم برگردد؛ اما امام‌خمینی با جمله «در سنگر نشستن، ترکش هم دارد» بر قوت قلب و دلگرمی وی افزود.<ref>نورمفیدی، حریم امام، ۹.</ref>
نورمفیدی به مناسبت‌های مختلف به دیدار امام‌خمینی می‌رفت. در دیداری از ایشان درخواست نصیحت کرد و ایشان به وی و دیگران توصیه کرد در جوانی [[خودسازی]] کنند که در پیری [[عبادت]] نیز از آدمی ساخته نیست (جماران) وی در دیداری دیگر از خستگی کار و مخالفت‌های دیگران نزد امام‌خمینی شکوه کرد و از ایشان اجازه خواست به قم برگردد؛ اما امام‌خمینی با جمله «در سنگر نشستن، ترکش هم دارد» بر قوت قلب و دلگرمی وی افزود.<ref>نورمفیدی، حریم امام، ۹.</ref>


نورمفیدی با موافقت امام‌خمینی به تأسیس مدرسه علمیه اقدام کرد و [[مدرسه علمیه امام‌خمینی]] و [[مدرسه علمیه الزهرا]]، زیر نظر وی به فعالیت مشغول‌اند.<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۳؛ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۵۹.</ref> از دیگر خدمات وی، ساختن مراکز آموزشی و درمانی، بازسازی مسجد و حسینیه، تأسیس مرکز فوریت‌های پزشکی، تأسیس صندوق قرض‌الحسنه ویژه دانشجویان، بازسازی مسجد گلشن و مسجد حاج‌آقا کوچک است.<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۳/۱۴۹۲.</ref> ایجاد مؤسسات تولیدی با هدف پشتیبانی از کارهای فرهنگی از دیگر کارهای وی بوده‌است.<ref>نورمفیدی، پایگاه اطلاع‌رسانی.</ref>
نورمفیدی با موافقت امام‌خمینی به تأسیس مدرسه علمیه اقدام کرد و مدرسه علمیه امام‌خمینی و مدرسه علمیه الزهرا، زیر نظر وی به فعالیت مشغول‌اند.<ref>نورمفیدی، خبرگان ملت، ۲/۵۹۳؛ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۵۹.</ref> از دیگر خدمات وی، ساختن مراکز آموزشی و درمانی، بازسازی [[مسجد]] و حسینیه، تأسیس مرکز فوریت‌های پزشکی، تأسیس صندوق قرض‌الحسنه ویژه [[دانشجویان]]، بازسازی مسجد گلشن و مسجد حاج‌آقا کوچک است.<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۳/۱۴۹۲.</ref> ایجاد مؤسسات تولیدی با هدف پشتیبانی از کارهای فرهنگی از دیگر کارهای وی بوده‌است.<ref>نورمفیدی، پایگاه اطلاع‌رسانی.</ref>


نورمفیدی در سال ۱۳۴۱ با دختر عبدالله فاضل موحدی لنکرانی، پدر محمد فاضل لنکرانی{{ببینید|محمد فاضل لنکرانی}} [[ازدواج]] کرده‌است و از وی، سه پسر و یک دختر دارد و یکی از پسران وی، روحانی است و در [[حوزه علمیه قم]] اشتغال دارد.<ref>نورمفیدی، پایگاه اطلاع‌رسانی.</ref>
نورمفیدی در سال ۱۳۴۱ با دختر عبدالله فاضل موحدی لنکرانی، پدر [[محمد فاضل لنکرانی]] ازدواج کرده‌است و از وی، سه پسر و یک دختر دارد و یکی از پسران وی، روحانی است و در [[حوزه علمیه قم]] اشتغال دارد.<ref>نورمفیدی، پایگاه اطلاع‌رسانی.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۹۷: خط ۹۷:


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
سیدعباس رضوی، [https://books.khomeini.ir/books/10010/125/ سیدکاظم نورمفیدی] دانشنامه امام‌خمینی (ره)، ج۱۰، ص ۱۲۵–۱۲۹.
 
* سیدعباس رضوی، [https://books.khomeini.ir/books/10010/125/ سیدکاظم نورمفیدی]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۱۰، ص ۱۲۵–۱۲۹.
 
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های جلد دهم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد دهم دانشنامه]]
۲۱٬۱۴۹

ویرایش