۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
فقها برای وجوب و صحت نماز جمعه شرایطی را ذکر کردهاند؛ مانند اسلام که شرط صحت است و بلوغ، عقل، وقت، عدد، دو خطبه و غیره که هم شرط صحتاند و هم شرط وجوب. همچنین آزادبودن<ref> بردهنبودن.</ref>، حاضربودن<ref> مسافرنبودن.</ref>، عاجزنبودن و زمینگیرنبودن از شرایط وجوباند<ref> کرکی، جامع المقاصد، 2/416.</ref>. امامخمینی نیز همچون دیگر فقها<ref>طوسی، الخلاف، 1/615 و 626؛ کرکی، جامع المقاصد، 2/416؛ عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، 8/172.</ref> برای انعقاد و صحّت نماز جمعه، شرایطی را بیان کرده است که مورد اتفاق فقهاست؛ مانند رعایت فاصله شرعی میان دو نماز جمعه که سه میل<ref> 5544 متر.</ref> است، اقامه جماعت، خواندن دو خطبه و وجود حداقلی از نمازگزاران<ref> امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/219.</ref>. | فقها برای وجوب و صحت نماز جمعه شرایطی را ذکر کردهاند؛ مانند اسلام که شرط صحت است و بلوغ، عقل، وقت، عدد، دو خطبه و غیره که هم شرط صحتاند و هم شرط وجوب. همچنین آزادبودن<ref> بردهنبودن.</ref>، حاضربودن<ref> مسافرنبودن.</ref>، عاجزنبودن و زمینگیرنبودن از شرایط وجوباند<ref> کرکی، جامع المقاصد، 2/416.</ref>. امامخمینی نیز همچون دیگر فقها<ref>طوسی، الخلاف، 1/615 و 626؛ کرکی، جامع المقاصد، 2/416؛ عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة، 8/172.</ref> برای انعقاد و صحّت نماز جمعه، شرایطی را بیان کرده است که مورد اتفاق فقهاست؛ مانند رعایت فاصله شرعی میان دو نماز جمعه که سه میل<ref> 5544 متر.</ref> است، اقامه جماعت، خواندن دو خطبه و وجود حداقلی از نمازگزاران<ref> امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/219.</ref>. | ||
امامخمینی در تعیین حداقل تعداد نمازگزاران، همراه با امامجمعه، مانند بیشتر فقها<ref> مفید، المقنعه، 164؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، 1/84؛ سلار، المراسم العلویة، 77؛ ابنادریس، السرائر الحاوی، 1/303.</ref> پنج نفر را کافی دانسته است<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/218.</ref>، ولی برخی فقها عدد هفت نفر را شرط وجوب نماز جمعه و حضور پنج نفر را موجب صحت آن دانستهاند<ref> طوسی، المبسوط، 1/143؛ ابنزهره، غنیة النزوع، 90؛ سیستانی، رساله، 161.</ref>. منشأ اختلاف آرا، اختلاف مضامین روایات است<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/304 ـ 307.</ref>. فقها راه حلهای مختلفی را برای رفع تعارض میان آنها ارائه کردهاند<ref>نجفی، جواهر الکلام، 11/198.</ref>. امامخمینی حضور پنج نفر را شرط وجوب دانسته و کمتر از آن را صحیح ندانسته و مستند قول مخالف را ضعیف شمرده است<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/218.</ref>. همچنین نماز جمعه بر کسی واجب است که مکلف، مرد، آزاد، حاضر و سالم باشد؛ بنابراین بر افراد غیر بالغ، زنان، بردگان، مسافران، سالخوردگان، بیماران و نابینایان خواندن نماز جمعه در عصر حضور لازم نیست؛ هرچند اگر بخوانند، صحیح است<ref> | امامخمینی در تعیین حداقل تعداد نمازگزاران، همراه با امامجمعه، مانند بیشتر فقها<ref> مفید، المقنعه، 164؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، 1/84؛ سلار، المراسم العلویة، 77؛ ابنادریس، السرائر الحاوی، 1/303.</ref> پنج نفر را کافی دانسته است<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/218.</ref>، ولی برخی فقها عدد هفت نفر را شرط وجوب نماز جمعه و حضور پنج نفر را موجب صحت آن دانستهاند<ref> طوسی، المبسوط، 1/143؛ ابنزهره، غنیة النزوع، 90؛ سیستانی، رساله، 161.</ref>. منشأ اختلاف آرا، اختلاف مضامین روایات است<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/304 ـ 307.</ref>. فقها راه حلهای مختلفی را برای رفع تعارض میان آنها ارائه کردهاند<ref>نجفی، جواهر الکلام، 11/198.</ref>. امامخمینی حضور پنج نفر را شرط وجوب دانسته و کمتر از آن را صحیح ندانسته و مستند قول مخالف را ضعیف شمرده است<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/218.</ref>. همچنین نماز جمعه بر کسی واجب است که مکلف، مرد، آزاد، حاضر و سالم باشد؛ بنابراین بر افراد غیر بالغ، زنان، بردگان، مسافران، سالخوردگان، بیماران و نابینایان خواندن نماز جمعه در عصر حضور لازم نیست؛ هرچند اگر بخوانند، صحیح است<ref> امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/223.</ref>. | ||
یکی دیگر از شرایط نماز جمعه، خواندن دو خطبه است. در حدیثی آمده است امامرضا(ع) در تبیین فلسفه خطبه، آن را فرصتی دانسته که زمامدار جامعه، در این گردهمایی عمومی مردم را موعظه و به اطاعت الهی ترغیب میکند و آنان را از مصالح دینی و دنیایی آگاه میسازد<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/344.</ref>. امامخمینی همسو با اجماع فقها<ref>حلی، محقق، المعتبر، 2/283؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، 10/81.</ref>، خواندن دو خطبه را واجب میشمرد و نماز جمعه را بدون آن صحیح نمیداند<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/218؛ بنیهاشمی، 1/846 ـ 848.</ref>. ایشان همانند دیگر فقها<ref> حلی، علامه، نهایة الاحکام، 2/32 ـ 33؛ نجفی، جواهر الکلام، 11/208.</ref> بر این باور است که حمد خداوند در هر یک از دو خطبه واجب است و احتیاط واجب آن است که پس از حمد، ثنای الهی گفته شود و در خطبه اول بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستند و در خطبه دوم این عمل واجب است و سفارش به تقوای الهی نیز در خطبه اول واجب و در خطبه دوم احتیاط واجب است. همچنین در خطبه اول باید و در خطبه دوم بنابر احتیاط واجب باید سورهای در پایان آنها خوانده شود<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/220.</ref>. افزون بر این شرایط، فقها پارهای از امور را در خواندن خطبهها چون وقت خواندن دو خطبه، تقدیم خطبه بر نماز جمعه، ایستادن امام هنگام خواندن دو خطبه و نشستن میان دو خطبه را شرط دانستهاند<ref> حلی، علامه، نهایة الاحکام، 2/35 ـ 36؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، 10/84 ـ 85؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/221.</ref>. | یکی دیگر از شرایط نماز جمعه، خواندن دو خطبه است. در حدیثی آمده است امامرضا(ع) در تبیین فلسفه خطبه، آن را فرصتی دانسته که زمامدار جامعه، در این گردهمایی عمومی مردم را موعظه و به اطاعت الهی ترغیب میکند و آنان را از مصالح دینی و دنیایی آگاه میسازد<ref> حر عاملی، وسائل الشیعة، 7/344.</ref>. امامخمینی همسو با اجماع فقها<ref>حلی، محقق، المعتبر، 2/283؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، 10/81.</ref>، خواندن دو خطبه را واجب میشمرد و نماز جمعه را بدون آن صحیح نمیداند<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/218؛ بنیهاشمی، 1/846 ـ 848.</ref>. ایشان همانند دیگر فقها<ref> حلی، علامه، نهایة الاحکام، 2/32 ـ 33؛ نجفی، جواهر الکلام، 11/208.</ref> بر این باور است که حمد خداوند در هر یک از دو خطبه واجب است و احتیاط واجب آن است که پس از حمد، ثنای الهی گفته شود و در خطبه اول بر پیامبر(ص) و آل او درود فرستند و در خطبه دوم این عمل واجب است و سفارش به تقوای الهی نیز در خطبه اول واجب و در خطبه دوم احتیاط واجب است. همچنین در خطبه اول باید و در خطبه دوم بنابر احتیاط واجب باید سورهای در پایان آنها خوانده شود<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/220.</ref>. افزون بر این شرایط، فقها پارهای از امور را در خواندن خطبهها چون وقت خواندن دو خطبه، تقدیم خطبه بر نماز جمعه، ایستادن امام هنگام خواندن دو خطبه و نشستن میان دو خطبه را شرط دانستهاند<ref> حلی، علامه، نهایة الاحکام، 2/35 ـ 36؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، 10/84 ـ 85؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/221.</ref>. |
ویرایش