emailconfirmed
۲٬۵۷۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «فطرت، سرشت انسان شامل آگاهیها و گرایشها. ==معنی== فطرت از ریشه «فطر» است که به معنای شکافتن، آفریدن <ref>فراهیدی، کتاب العین، ۷/۴۱۸؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۵/۵۵؛ طریحی، مجمع البحرین، ۳/۴۳۸.</ref> اختراع و آفرینش ابتدایی و بدون پیشینه <ref>راغب، مف...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فطرت'''، سرشت انسان شامل آگاهیها و گرایشها. | |||
==معنی== | ==معنی== | ||
فطرت از ریشه «فطر» است که به معنای شکافتن، آفریدن <ref>فراهیدی، کتاب العین، ۷/۴۱۸؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۵/۵۵؛ طریحی، مجمع البحرین، ۳/۴۳۸.</ref> اختراع و آفرینش ابتدایی و بدون پیشینه <ref>راغب، مفردات، ۶۴۰؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۵/۵۶.</ref> است و فطرت به معنای خلقت و سرشتی است که انسان بر آن خلق شده است <ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۵/۵۶ ـ ۵۸؛ زبیدی، تاج العروس، ۷/۳۵۰ ـ ۳۵۱.</ref>. فطرت در اصطلاح دینی، اصل و ریشهای است که هر مولود انسانی در اول آفرینشِ خود بر آن قرار گرفته و ودیعهای است که خدا در نهاد همه انسانها نهاده است و انسان را به سوی سعادت میکشاند <ref>صدوق، الاعتقادات، ۳۶ ـ ۳۷؛ فیض کاشانی، الوافی، ۴/۵۸ ـ ۶۰؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۲۷۸ ـ ۱۲۷۹.</ref>. بعضی عارفان فطرت را نور وجودی میدانند که اشیا با آن ظاهر و از هم متمایز شدهاند <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۷۰.</ref>. بعضی معتقدند که فطرت کیفیت وجودی انسان است <ref>شاهآبادی، رشحات البحار، ۱۱۴.</ref> و از لوازم موجوداتی است که از ویژگی ادراک برخوردارند <ref>شاهآبادی، فطرت عشق، ۲۱.</ref>. | فطرت از ریشه «فطر» است که به معنای شکافتن، آفریدن <ref>فراهیدی، کتاب العین، ۷/۴۱۸؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۵/۵۵؛ طریحی، مجمع البحرین، ۳/۴۳۸.</ref> اختراع و آفرینش ابتدایی و بدون پیشینه <ref>راغب، مفردات، ۶۴۰؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۵/۵۶.</ref> است و فطرت به معنای خلقت و سرشتی است که انسان بر آن خلق شده است <ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۵/۵۶ ـ ۵۸؛ زبیدی، تاج العروس، ۷/۳۵۰ ـ ۳۵۱.</ref>. فطرت در اصطلاح دینی، اصل و ریشهای است که هر مولود انسانی در اول آفرینشِ خود بر آن قرار گرفته و ودیعهای است که خدا در نهاد همه انسانها نهاده است و انسان را به سوی سعادت میکشاند <ref>صدوق، الاعتقادات، ۳۶ ـ ۳۷؛ فیض کاشانی، الوافی، ۴/۵۸ ـ ۶۰؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۲۷۸ ـ ۱۲۷۹.</ref>. بعضی عارفان فطرت را نور وجودی میدانند که اشیا با آن ظاهر و از هم متمایز شدهاند <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۷۰.</ref>. بعضی معتقدند که فطرت کیفیت وجودی انسان است <ref>شاهآبادی، رشحات البحار، ۱۱۴.</ref> و از لوازم موجوداتی است که از ویژگی ادراک برخوردارند <ref>شاهآبادی، فطرت عشق، ۲۱.</ref>. |