Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جوان'''، هویت و مسئولیتهای جوانان و نقش آنان در [[انقلاب اسلامی]]. | '''جوان'''، هویت و مسئولیتهای جوانان و نقش آنان در [[انقلاب اسلامی]]. | ||
==مفهومشناسی== | |||
در اصطلاح جامعهشناختی به گروه سنی | == مفهومشناسی == | ||
در آغاز دوران جوانی عدم اطمینان نسبت به نقش خود، فرد را زودرنج، دودل و بیثبات میسازد و بهسرعت جنبه انفعالی و عاطفی شخصیت او گسترش مییابد<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۳۲.</ref> او در پی کشف هویت و بازسازی کل شخصیت خود است<ref>شعارینژاد، روانشناسی رشد، ۶۰۰.</ref> حتی مخالفت با [[والدین]] و [[عصیان]] در برابر اندیشه و دخالتهای دیگران، برای تثبیت هویت و جداکردن خویش از سایرین است<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۴۰.</ref> دوران جوانی فصل الگوگیری و قهرمانپرستی است<ref>درویل، چه چیز به زندگی ارزش میبخشد، ۲۱۴.</ref> در این زمان شخص در پی یافتن الگوی مورد پسندش و مقایسه خود با اوست و میخواهد خود را به شکل الگوی مورد نظرش درآورد<ref>روسو، امیل، ۲۶۴.</ref> جوان اگر این دوره را بهخوبی و با رشد شخصیت پشت سر گذارد، دارای ویژگیهایی از قبیل احساس اطمینان و استقلال و امید، و مسئولیتپذیر و دوستدار فضایل میگردد<ref>شریعتمداری، | در اصطلاح جامعهشناختی به گروه سنی ۱۸–۲۴ ساله جوان گفته میشود. در این زمان تغییرات جسمانی پایان میپذیرد و رفتارهای هنجاری و اجتماعی فرد شکل میگیرد<ref>ساروخانی، نگاهی به جامعهشناسی جوانان، ۲۰–۲۱.</ref> این مرحله از زندگی با وقایع هنجاری مانند [[ازدواج]]، اشتغال و فرزندآوری تعریف میشود<ref>پهلوان، جامعهشناسی جوانان، ۴.</ref> برخی گفتهاند جوانی از منظر روانشناسی مرحلهای است که انسان در پی شکلگرفتن شخصیتش در برابر اجتماع، احساس مسئولیت میکند و این دوره از سیزدهسالگی آغاز میشود و تا ۲۵سالگی ادامه مییابد<ref>هاشمیان، تحقیقی دربارهٔ مسائل جوانان، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> [[قرآن]] نیز جوانی را مقطعی از دوران زندگی میداند که انسان در آن پس از ضعف و ناتوانی دوران کودکی و نوجوانی، به «توانایی» میرسد<ref>روم، ۵۴.</ref> آیات الهی جوانی را دورهای معرفی میکنند که در آن، انسان علاوه بر توانایی جسمانی به تکامل عقلانی رسیدهاست<ref>غافر، ۶۷؛ حج، ۵؛ انعام، ۱۵۲؛ اسرا، ۳۴.</ref> | ||
==جوان در قرآن و روایات== | در آغاز دوران جوانی عدم اطمینان نسبت به نقش خود، فرد را زودرنج، دودل و بیثبات میسازد و بهسرعت جنبه انفعالی و عاطفی شخصیت او گسترش مییابد<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۳۲.</ref> او در پی کشف هویت و بازسازی کل شخصیت خود است<ref>شعارینژاد، روانشناسی رشد، ۶۰۰.</ref> حتی مخالفت با [[والدین]] و [[عصیان]] در برابر اندیشه و دخالتهای دیگران، برای تثبیت هویت و جداکردن خویش از سایرین است<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۴۰.</ref> دوران جوانی فصل الگوگیری و قهرمانپرستی است<ref>درویل، چه چیز به زندگی ارزش میبخشد، ۲۱۴.</ref> در این زمان شخص در پی یافتن الگوی مورد پسندش و مقایسه خود با اوست و میخواهد خود را به شکل الگوی مورد نظرش درآورد<ref>روسو، امیل، ۲۶۴.</ref> جوان اگر این دوره را بهخوبی و با رشد شخصیت پشت سر گذارد، دارای ویژگیهایی از قبیل احساس اطمینان و استقلال و امید، و مسئولیتپذیر و دوستدار فضایل میگردد<ref>شریعتمداری، روانشناسی تربیتی، ۵۱۴–۵۱۵.</ref> و در صورتی که به نیازها و انتظارهای جوان پاسخ مناسب داده نشود، دچار [[بحران هویت]] خواهد شد<ref>شریعتمداری، جامعه و تعلیم و تربیت، ۱۵۴–۱۵۵.</ref> | ||
در قرآن کریم به مسئله جوان توجه | |||
در آموزههای تربیتی [[اسلام]] بر احترام و رسیدگی به جوان با توجه به ویژگیها، درکها و نیازهای آنان تأکید | == جوان در قرآن و روایات == | ||
==جایگاه، ویژگیها و قابلیتهای جوان== | در قرآن کریم به مسئله جوان توجه شدهاست. بیان پندهای [[لقمان(ع)|لقمان]] به فرزندش یکی از این نمونههاست<ref>لقمان، ۱۳.</ref> در قرآن، جوانْ عدالتطلب و حامی [[مظلومان]] است؛ برای نمونه [[حضرت موسی(ع)]] جوانی با این ویژگیها معرفی شدهاست<ref>قصص، ۱۵ و ۲۳–۲۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۶/۱۸–۲۲.</ref> و [[اصحاب کهف]] جوانانی شمرده شدهاند که به پروردگارشان ایمان آوردند و حقطلب بودند<ref>کهف، ۱۳.</ref> که در برخی [[روایات]] به جوانمردی آنان در ایمانآوردن اشاره شدهاست<ref>کلینی، الکافی، ۸/۳۹۵.</ref> در جای دیگر[[اسماعیل(ع)]] جوانی معرفی میشود که در [[اطاعت امر خدا]] حاضر است جان خود را فدا کند<ref>صافات، ۱۰۲.</ref> و از جوانی به نام [[ابراهیم(ع)]] نام برده میشود که از مخالفت با بتها سخن میگوید<ref>انبیاء، ۶۰.</ref> در روایات دوره جوانی بهترین زمان برای کسب معارف اخلاقی و معنوی است. خداوند به عبادتپیشهبودن جوانان نزد [[فرشته|فرشتگان]] افتخار میکند<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> و [[پیامبر(ص)]] خاطرنشان میکند انسانی که جوانیاش را در [[عبادت]] و بندگی خدا سپری کند، در پیری به وی دانش و حکمت داده میشود<ref>دیلمی، اعلام الدین، ۲۹۶.</ref> در برخی روایات آمدهاست جوان، دارای قلبی پاک و زلال است<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۲/۲۸۰.</ref> که با شتاب بیشتری به امور خیر رو میآورد<ref>کلینی، الکافی، ۸/۹۳.</ref> و همانند زمینِ کشتنشدهای است که هرچه در آن کاشته شود میپذیرد<ref>نهج البلاغه، ن۳۱، ۴۱۲.</ref> | ||
امامخمینی در طول حیات خویش، توجه ویژهای به جوانان میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۷۰ و ۱۸/۳۶۶.</ref> ایشان مهمترین نیروی مملکت را جوانان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۲.</ref> و آرزو داشت مقدرات کشور به دست جوانان افتاده، آنان کشور را اداره کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۰.</ref> ایشان رابطه نزدیکی با جوانان داشت و آنان علاقه قلبی زیادی به ایشان داشتند و در دیدارهای خود، از ایشان خواهان دعا حتی برای شهادت بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۹۱.</ref> | در آموزههای تربیتی [[اسلام]] بر احترام و رسیدگی به جوان با توجه به ویژگیها، درکها و نیازهای آنان تأکید شدهاست<ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۶–۴۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱/۲۲۳ و ۶۵/۴۸.</ref> زندگی پیشوایان دین اسلام شاهد رفتار و برخوردهای شایسته و سازنده با جوانان است<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۸/۱۱۱.</ref> رسول اکرم (ص) در موارد متعددی مشاغل مهم را به جوانان میسپرد؛ ازجمله میتوان به انتخاب [[مصعببنعمیر]] برای ساماندادن به اوضاع [[مدینه]]<ref>ابنحجر، الاصابهٔ، ۶/۹۸.</ref> و انتخاب ا[[سامةبنزید]] به فرماندهی لشکر برای مقابله با [[روم]]<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱/۷۹–۸۰.</ref> و [[عتاببناسید]] به عنوان والی مکه<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۳/۴۵۲.</ref> اشاره کرد. رسول اکرم (ص) برتری جوانان پاکسیرت را که در بهار جوانی، گوش به فرمان الهیاند، بر پیران عابد، همانند برتری پیامبران بر سایر افراد دانسته<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> و برترینِ جوانان را کسانی معرفی کردهاست که در کارآزمودگی و احتیاط و هوشمندی همانند پیران باشند<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> همچنین پیامبر (ص) میفرمود آموزش در این دوران همانند حکاکی نقش بر روی سنگ است که باقی خواهد ماند<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱/۲۲۲.</ref> | ||
نگاه امامخمینی | |||
امامخمینی جوان را دارای روحیه فداکاری و از خودگذشتگی در راه هدفهای متعالی میدانست که در این راه با کمال[[اخلاص]] و مجاهدت به کشور خود خدمت میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۷۶.</ref> و خواهان کمک به دیگران و دارای حس تعاون است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۵۳۳.</ref> ایشان دوره جوانی را اوج توانمندی روحی و جسمی میدانست که فرصتی بیهمتاست برای استفاده بیشتر از امکاناتِ وجودی خود در جهت برنامهریزی، اجرا و دستیابی به هدف<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۰.</ref> و از ویژگیهای دوران جوانی، وجود انرژی فراوان و نشاط جوانی و شور و شوق جسمی و روحی است که در این دوران جوان میتواند به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند و بهسرعت راههای ترقی و تکامل مادی و معنوی را طی کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/ | == جایگاه، ویژگیها و قابلیتهای جوان == | ||
==نیازهای دوره جوانی== | امامخمینی در طول حیات خویش، توجه ویژهای به جوانان میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۷۰ و ۱۸/۳۶۶.</ref> ایشان مهمترین نیروی مملکت را جوانان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۲.</ref> و آرزو داشت مقدرات کشور به دست جوانان افتاده، آنان کشور را اداره کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۰.</ref> ایشان رابطه نزدیکی با جوانان داشت و آنان علاقه قلبی زیادی به ایشان داشتند و در دیدارهای خود، از ایشان خواهان دعا حتی برای شهادت بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۹۱.</ref> یا با نامه خواستهها و مشکلات خود را با ایشان در میان میگذاشتند و ایشان نیز به نامههای آنان پاسخ میداد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۵۰۲.</ref> امامخمینی برای سخنرانی در جمع جوانان حاضر میشد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۴۱.</ref> با آنان به شکل مستقیم دیدار میکرد و آنان را برای انجام سازندگی در کشور تشویق میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۵۰.</ref> | ||
فرد هنگامی که از دوره کودکی عبور میکند و به دوره نوجوانی و جوانی پای میگذارد، نیازهایش نیز تغییر میکند. او به دنبال پاسخ پرسشهایش است. در ایام جوانی پرسشهای فراوانی | نگاه امامخمینی دربارهٔ جوان، دیدگاه مقطعی و گذرا نبود، بلکه از آغاز مبارزه تا پایان حیات، همواره جوانان یکی از اصلیترین مخاطبان ایشان بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۹۱؛ ۶/۳۵۹ و ۱۸/۱۱۸.</ref> ایشان در مجموعه سخنان خود ویژگیهای مختلفی برای جوان برمیشمرد و در بیشتر موارد به ویژگیهای مثبت و فطرت بیآلایش آنان اشاره میکرد. از نگاه ایشان از مهمترین ویژگی جوان، طالب معرفت بودن،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۲۱.</ref> پاکی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۵۱۵.</ref> صداقت و صمیمیت و قلبی صاف و ملکوتی است؛ از اینرو آمادگی بیشتری برای هدایت و انتخاب راه درست دارد و میتواند بهسرعت اصلاح شود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۲ و ۸/۳۰۰.</ref>؛ زیرا هنوز [[انحراف و فساد]] در فکر و عمل و احساس وی رسوخ نکردهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۴۷؛ ۲/۲۲–۲۳ و ۲۱/۴۵.</ref> و میتواند از قرآن و معارف دینی که هماهنگ با [[فطرت الهی]] است تأثیر پذیرد<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۸۰.</ref> | ||
امامخمینی به نقش مهم محبت، ملایمت و ملاطفت در تربیت افراد اشاره میکرد و در راستای اصلاح و تربیت دیگران، توجه به این نکته را لازم میدانست<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، | امامخمینی جوان را دارای روحیه فداکاری و از خودگذشتگی در راه هدفهای متعالی میدانست که در این راه با کمال[[اخلاص]] و مجاهدت به کشور خود خدمت میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۷۶.</ref> و خواهان کمک به دیگران و دارای حس تعاون است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۵۳۳.</ref> ایشان دوره جوانی را اوج توانمندی روحی و جسمی میدانست که فرصتی بیهمتاست برای استفاده بیشتر از امکاناتِ وجودی خود در جهت برنامهریزی، اجرا و دستیابی به هدف<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۰.</ref> و از ویژگیهای دوران جوانی، وجود انرژی فراوان و نشاط جوانی و شور و شوق جسمی و روحی است که در این دوران جوان میتواند به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند و بهسرعت راههای ترقی و تکامل مادی و معنوی را طی کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴–۵.</ref> ایشان دستیابی به بالاترین مقامات معنوی را با تکیه بر عزم و اراده، میسّر و زمان جوانی را اوج قدرت اراده میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۰ و ۱۸/۱۴؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۳۴۵.</ref> | ||
با توجه به تأثیرپذیری جوان، داشتن الگویی فکری و رفتاری شایسته در درون خانه و در جامعه نیاز دیگر جوان است؛ زیرا وجود الگوی مناسب به یادگیری رفتار صحیح میانجامد<ref>کلمز، روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان، | |||
یکی دیگر از نیازهای دوران جوانی دوستیابی و معاشرت با دیگران است. امامخمینی همواره از جوانان میخواست در انتخاب گروه همسالان و دوستان دقت کنند؛ زیرا این امر در تهذیب یا تخریب شخصیت آنان نقش بسزایی دارد. ایشان معتقد بود جوانان باید معاشران و دوستان خویش را از میان اشخاص وارسته، متعهد و متوجه به معنویات انتخاب کنند؛ زیرا تأثیر معاشرت دو طرف بر یکدیگر اجتنابناپذیر است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۹؛ امامخمینی، | == نیازهای دوره جوانی == | ||
امامخمینی نیازهای طبیعی و غریزی را از دیگر نیازهای جوان میدانست و جوانی را زمان اشتعال آتشِ [[شهوت]] معرفی و ضرورت پاسخگویی مناسب به آن را از راههای مشروع گوشزد میکرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، | فرد هنگامی که از دوره کودکی عبور میکند و به دوره نوجوانی و جوانی پای میگذارد، نیازهایش نیز تغییر میکند. او به دنبال پاسخ پرسشهایش است. در ایام جوانی پرسشهای فراوانی دربارهٔ جهان هستی، آغاز و انجام جهان، نقش دین در زندگی و کارآمدی آن مطرح میشود. جوان به دنبال دستیابی به یک نظام فکری و عقیدتی است تا راهگشای او در این پرسشهای اساسی باشد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۵۲۸–۵۳۰.</ref> افراد در این زمان، شیفته ارزشهای سیاسی، هنری، اخلاقی و دینیاند<ref>موریس، مراحل تربیت، ۱۸۵.</ref> یکی از نیازهای جوانان، نیاز به عشق و محبت است. جوان دوست دارد به دیگران محبت کند و محبت ببیند؛ زیرا محبتکردن و محبتدیدن نیاز اصیل انسانی است و این نیاز در جوان به صورت بیشتری خودنمایی میکند<ref>شریفینیا، جوانی و تربیت از دیدگاه امامخمینی، ۱۳۴.</ref> | ||
امامخمینی با نوشتن پندها و نصایح برای فرزند جوان خود [[سیداحمد خمینی|سیداحمد]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۶ و ۲۰/۱۵۴.</ref> و نیز نگارش نامههای اخلاقی و عرفانی برای عروس خود [[سیده فاطمه طباطبایی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۲.</ref> به ارشاد و ایجاد ارتباط صمیمیتر با آنان میپرداخت و آنان را به دوری از | امامخمینی به نقش مهم محبت، ملایمت و ملاطفت در تربیت افراد اشاره میکرد و در راستای اصلاح و تربیت دیگران، توجه به این نکته را لازم میدانست<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۳۹–۲۴۰.</ref> و خود نیز همواره به این مهم توجه داشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۴۹.</ref> ایشان ضمن به کار بردن عناوینی چون «جوانان متدین، برومند، روشنضمیر و جوانان عزیز و متعهد» به تناسب موارد، از زحمات و کوشش نسل جوان با احترام و محبت یاد و قدردانی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۰۵، ۵۳۳ و ۷/۲۳.</ref> ایشان داشتن [[استقلال]]، [[آزادی دینی|آزادی]] فکر و عمل و نفی وابستگیهای معنوی جوانان را از نیازهای مهم میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۰۱.</ref> که در سایه اسلام و قرآن قابل تحصیلاند. از نظر ایشان آزادی غربی مخالف سنتهای انسانی و مخالف با اخلاق است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۹۷.</ref> ایشان آزادی فکریِ جوانان را به معنای داشتن فکر ایرانی و اسلامی به جای تفکر غربی میدانست که این امر خود بنیان استقلال فکری را در پی دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۴–۲۵.</ref> | ||
==تعلیم و تربیت جوانان== | با توجه به تأثیرپذیری جوان، داشتن الگویی فکری و رفتاری شایسته در درون خانه و در جامعه نیاز دیگر جوان است؛ زیرا وجود الگوی مناسب به یادگیری رفتار صحیح میانجامد<ref>کلمز، روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان، ۷۳–۷۹.</ref> همه مکاتب نقش الگو در تربیت افراد را پذیرفتهاند. قرآن کریم نیز بر لزوم پیروی از صالحان تأکید و پیامبر (ص) و ابراهیم خلیل (س) را الگو معرفی کردهاست<ref>احزاب ۲۱؛ ممتحنه، ۴.</ref> امامخمینی جوانان را به الگوگرفتن در زندگی از [[ائمه اطهار(ع)]] در عرصه زندگی فردی و اجتماعی سفارش میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۳۸–۳۳۹؛ ۱۶/۸۷ و ۲۰/۱۱۶.</ref> | ||
با توجه به نیازهای جوانان و توانمندیهای آنان در عرصههای مختلف، توجه و پاسخگویی صحیح به آنان و هدایت و حمایت این نسل لازم و ضروری است. امامخمینی تربیت صحیح جوانان را مایه نجات کشور میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/ | یکی دیگر از نیازهای دوران جوانی دوستیابی و معاشرت با دیگران است. امامخمینی همواره از جوانان میخواست در انتخاب گروه همسالان و دوستان دقت کنند؛ زیرا این امر در تهذیب یا تخریب شخصیت آنان نقش بسزایی دارد. ایشان معتقد بود جوانان باید معاشران و دوستان خویش را از میان اشخاص وارسته، متعهد و متوجه به معنویات انتخاب کنند؛ زیرا تأثیر معاشرت دو طرف بر یکدیگر اجتنابناپذیر است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۹؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۱–۲۱۲.</ref> | ||
امامخمینی خانواده را مرکز تربیت دینی و اخلاقی فرزندان معرفی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۹۳.</ref> و نقش خانواده را بسیار حساس میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|خانواده}} و از مادران میخواست با تکیه بر فضایل اخلاقی، برای آینده مملکت، جوانانی نیرومند تربیت کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۲۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مادر}} همچنین وظیفه نظام آموزشی کشور را امری خطیر و همانند وظایف پیامبران(ع) و آن را به مثابه کارخانه آدمسازی میدانست که افرادی را تربیت میکنند که مقدرات آینده مملکت به دست آنان خواهد افتاد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۶۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|آموزش و پرورش}} عامل دیگر در تربیت جوانان را رادیو، تلویزیون و مطبوعات میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۱۳/۱۵۸.</ref> و باور داشت رسانهها باید نقش مربی را در کشور ایفا | امامخمینی نیازهای طبیعی و غریزی را از دیگر نیازهای جوان میدانست و جوانی را زمان اشتعال آتشِ [[شهوت]] معرفی و ضرورت پاسخگویی مناسب به آن را از راههای مشروع گوشزد میکرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۵–۲۶.</ref> ایشان معتقد بود ازدواج موجب بقای نوع انسانی میشود و فرونشاندن شهوت از طریق امر الهی و ازدواج، بر سلوک عرفانی انسان، تأثیر بسزایی دارد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۶؛ امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۱۷.</ref> | ||
==جوانان در دوران پهلوی== | امامخمینی با نوشتن پندها و نصایح برای فرزند جوان خود [[سیداحمد خمینی|سیداحمد]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۶ و ۲۰/۱۵۴.</ref> و نیز نگارش نامههای اخلاقی و عرفانی برای عروس خود [[سیده فاطمه طباطبایی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۲.</ref> به ارشاد و ایجاد ارتباط صمیمیتر با آنان میپرداخت و آنان را به دوری از خودپسندی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۵.</ref> عشق به کمال مطلق و کسب علم،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۳.</ref> توجه به [[اعمال صالح]] و انجام واجبات،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۵.</ref> [[تدبر در قرآن]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۶.</ref> استفاده از جوانی و اصلاح خود در این دوران<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۵۶.</ref> و خدمت بدون انتظار از مردم<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۵۷.</ref> دعوت میکرد. {{ببینید|متن=ببینید|سیداحمد خمینی|سیده فاطمه طباطبایی}} | ||
امامخمینی از آغاز مبارزه با رژیم پهلوی به دسیسههای استعمار در انحراف جوانان اشاره داشت و همواره نقشههای شوم آنان را در ترویج مراکز [[فساد]] و [[فحشا]] برملا و اهداف پنهان این جریان را بازگو میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۳ و ۳/۳۰۶.</ref> ایشان بر این نکته تأکید داشت که [[پهلوی | |||
==نقش جوانان در انقلاب اسلامی== | == تعلیم و تربیت جوانان == | ||
جوانان در طول نهضت اسلامی همواره یکی از ارکان مهم حرکت انقلاب به سرمنزل مقصود بودند. هرچند برنامه اساسی رژیم پهلوی این بود که فرصت فکرکردن را از آنان | با توجه به نیازهای جوانان و توانمندیهای آنان در عرصههای مختلف، توجه و پاسخگویی صحیح به آنان و هدایت و حمایت این نسل لازم و ضروری است. امامخمینی تربیت صحیح جوانان را مایه نجات کشور میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۰۱–۴۰۲.</ref> و با تأکید بر نقش توأمان تعلیم و تربیت {{ببینید|متن=ببینید|تربیت}} و آموزش و پرورش {{ببینید|متن=ببینید|آموزش و پرورش}} به مسئولان و دستاندرکاران سفارش میکرد به هر شکل ممکن وسایل ارتقای اخلاقی، اعتقادی، علمی و هنری جوانان را فراهم سازند و آنان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزشها و نوآوریها همراهی کنند و روح استقلال و خودکفایی را در آنان زنده نگه دارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۳ و ۲۱/۹۶.</ref> ایشان به عوامل متعدد و مؤثر بر تربیت جوانان ازجمله خانواده که آن را مبنای جامعه میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۸۰.</ref> مدرسه که وظیفهاش انسانسازی است<ref>۱۸/۳۳۸.</ref> و محیط اجتماعی، رادیو، تلویزیون و رسانههای جمعی به عنوان دانشگاه عمومی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۵۴ و ۱۲/۳۲۶.</ref> اشاره میکرد. | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز حکومت نوپای جمهوری اسلامی به جوانان اعتماد کرد و اوایل انقلاب جوانان عهدهدار تشکیل و اداره | امامخمینی خانواده را مرکز تربیت دینی و اخلاقی فرزندان معرفی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۹۳.</ref> و نقش خانواده را بسیار حساس میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|خانواده}} و از مادران میخواست با تکیه بر فضایل اخلاقی، برای آینده مملکت، جوانانی نیرومند تربیت کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۲۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مادر}} همچنین وظیفه نظام آموزشی کشور را امری خطیر و همانند وظایف پیامبران (ع) و آن را به مثابه کارخانه آدمسازی میدانست که افرادی را تربیت میکنند که مقدرات آینده مملکت به دست آنان خواهد افتاد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۶۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|آموزش و پرورش}} عامل دیگر در تربیت جوانان را رادیو، تلویزیون و مطبوعات میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۱۳/۱۵۸.</ref> و باور داشت رسانهها باید نقش مربی را در کشور ایفا کنند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۲۵.</ref> جوانان را مستقل و دارای اراده و تصمیم بار آورند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۲۶.</ref> و با نشاندادن برنامههای آموزنده، آنان را به سوی خدمت به کشور سوق دهند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۲۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|رادیو|تلویزیون|مطبوعات}} | ||
امامخمینی [[شجاعت]] و [[شهامت]]، [[ایمان]] و [[اخلاص]]، روح شهادتطلبی، مجاهدت و پایداری را از صفات ممتاز جوانان [[رزمنده]] | |||
==پندها و هشدارها== | == جوانان در دوران پهلوی == | ||
از توصیههای امامخمینی به مسئولان نظام، کمک و هموارکردن راههای رشد و بالندگی جوانان بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۶۲.</ref> ایشان در پیامی به مسئولان، جوانان را اماناتی خواند که امید ملت و اسلاماند و باید تحت تربیت صحیح اسلامی قرار بگیرند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۸.</ref> امامخمینی معتقد بود دستاندرکاران امور جوانان باید از افرادی صالح انتخاب شوند تا بتوانند روح توانایی و استقلال را در جوانان زنده نگه دارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/ | امامخمینی از آغاز مبارزه با رژیم پهلوی به دسیسههای استعمار در انحراف جوانان اشاره داشت و همواره نقشههای شوم آنان را در ترویج مراکز [[فساد]] و [[فحشا]] برملا و اهداف پنهان این جریان را بازگو میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۳ و ۳/۳۰۶.</ref> ایشان بر این نکته تأکید داشت که [[پهلوی]]ها به اسم آزادی و تمدن و پیشرفت، تنها به دنبال آزادی غربی و آزادی [[استعمار|استعماری]] به معنای فساد و فحشا بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۶۴.</ref> که در حقیقت خود سلب آزادی از انسان و موجب عقبماندگی جوانان و کشور بود؛ زیرا جوانان ذخیرههای انسانی هر مملکتاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۵.</ref> [[امامخمینی]] نابودی نیروی علمی و انسانی کشور،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۷۱، ۵۰۶ و ۶/۱۰۳–۱۰۴.</ref> فلجکردن افکار جوانان،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۹۴–۹۵ و ۳۹۴.</ref> ایجاد بیخبری و بیتفاوتی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۶۲–۲۶۳ و ۱۰/۱۹–۲۰.</ref> بدبینی به افکار خودی و مملکت خویش،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۸۰ و ۲۱/۴۳۴–۴۳۵.</ref> جدایی از مذهب و روحانیت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۱۱–۵۱۲ و ۱۰/۸۲.</ref> و کوچک جلوهدادن اسلام و روحانیت نزد جوانان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۷۱–۱۷۲.</ref> را نتیجه اجرای سیاستهای غلط رژیم پهلوی میدانست. همچنین ایشان از برخورد خشن و سرشار از آزار و اذیت و شکنجه رژیم پهلوی با جوانان متدین و آگاه حوزه و دانشگاه یاد میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۷۲، ۱۰۰ و ۱۱۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دانشجویان}} | ||
امامخمینی توصیههای فراوانی نیز به جوانان میکرد؛ ایشان با بیان بهرهمندی از نعمت جوانی و تواناییهای آن، جوانان را به بنیادیترین وظیفه و مهمترین آرمان [[انبیای الهی]] که اصلاح نفس است، دعوت و همواره تأکید میکرد با زوال جوانی، [[رذایل اخلاقی]] ریشه میدواند و [[جهاد با نفس]] مشکل میشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۰.</ref> ایشان به جوانان توصیه میکرد فرصت گرانبهای جوانی را غنیمت بشمارند و خود را اصلاح کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/ | |||
در دیدگاه امامخمینی تهذیب نفس و توجه به خویشتن در مراحل مختلف زندگی ـ بهویژه روزگار جوانی ـ چنان با اهمیت بود که ایشان همواره جوانان را از غفلت از آن برحذر میداشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۴.</ref> و بر این نکته تأکید میکرد که جوانان باید به این حقیقت آگاه شوند هر قدر بر خود مسلط شوند، به همان میزان بر عوامل محیطی و جهان تسلط پیدا خواهند کرد و از این طریق میتوانند زمینه سعادت خود را فراهم کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/ | == نقش جوانان در انقلاب اسلامی == | ||
امامخمینی به جوانان روحانی و دانشگاهی توصیه میکرد با کمال جدیت به تحصیل بپردازند؛ زیرا اگر طلاب علوم دینی از تحصیل | جوانان در طول نهضت اسلامی همواره یکی از ارکان مهم حرکت انقلاب به سرمنزل مقصود بودند. هرچند برنامه اساسی رژیم پهلوی این بود که فرصت فکرکردن را از آنان بگیرند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۲۰.</ref> نهضت امامخمینی موجب آگاهی و بیداری جوانان شد و هویت واقعی و اسلامی آنان را بازگرداند و از حالت خودباختگی خارج کرد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۱۵۱.</ref> امامخمینی نیز بر همین اساس نقش ویژهای برای جوانان در پیروزی انقلاب قائل بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۸۸.</ref> و معتقد بود به واسطه زحمت جوانان است که انقلاب به مرحله پیروزی رسید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۶.</ref> | ||
امامخمینی ریشه موفقیت جوانان در عرصههای فردی و اجتماعی و سیاسی را شناخت درست اسلام و ایمان به خدا میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/ | پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز حکومت نوپای جمهوری اسلامی به جوانان اعتماد کرد و اوایل انقلاب جوانان عهدهدار تشکیل و اداره نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران و جهاد سازندگی و مانند آن شدند<ref>الویری، خاطرات، ۸۲–۸۳.</ref> این امر در دفاع از کشور نیز بهخوبی خود را نشان داد. در [[جنگ تحمیلی]]، جوانان یاوران اصلی امامخمینی و انقلاب بودند و با فرمان ایشان به سوی جبههها رفتند و هشت سال جنگ تحمیلی را اداره کردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۰۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جنگ تحمیلی}} امامخمینی گرچه در زمان دفاع مقدس دوران کهنسالی را سپری میکرد، با شناخت درستی که از جوانان داشت، به آنان اعتماد میکرد و آنان را مخاطب اصلی حرکت خود قرار داده بود. ایشان با سخنان و پیامهای خود جوانان را متحول ساخت و روح شهادتطلبی را در آنان زنده کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۷۸.</ref> | ||
در نگاه امامخمینی نسل جوان باید پس از آگاهی و شناخت تعالیم حیاتبخش اسلام و عمل به آن، دست به تبلیغ اسلام بزنند و مسلمانان را آگاه کنند و اسلام عدالتپرور را به دنیا معرفی کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۵، ۲۸۸، ۳۴۶ و ۳/۱۱۴.</ref> ایشان به جوانان سفارش میکرد با حفظ وحدت و یکپارچگی، در صحنه حاضر شوند و شجاعانه در برابر انحرافها قیام کنند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت را حفظ کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۱.</ref> و همواره با هوشیاری و اراده قوی توطئهها را خنثی سازند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/ | امامخمینی [[شجاعت]] و [[شهامت]]، [[ایمان]] و [[اخلاص]]، روح شهادتطلبی، مجاهدت و پایداری را از صفات ممتاز جوانان [[رزمنده]] برمیشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۶۰؛ ۱۵/۳۹۵ و ۱۸/۱۴۴.</ref> ایشان تحول معنوی جوانان را که در مدت کوتاهی آنان را از مراکز غفلت به میدان مبارزه کشاند، تحولی معجزهآسا و برخاسته از [[امداد غیبی]] و الطاف الهی دانسته<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۹۰–۹۱ و ۳۶۶.</ref> و اهمیت این تحول روحی را به مراتب مهمتر از تحول حکومت در ایران میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۵۳۱.</ref> و این دگرگونی عرفانی را چنین تعبیر میکرد که جوانان کشور راه صدساله را یکشبه پیمودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۰۴.</ref> ایشان بر بهکارگیری نیروی متعهد و جوان و مستقل، تأکید میکرد و حضور آنان را مایه حراست از دستاوردهای انقلاب و دفع بیگانگان و حفظ امنیت ملی و عامل بازدارنده از تهاجم بیگانگان برمیشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۵۵؛ ۱۴/۲۸۵ و ۱۵/۳۸۶–۳۸۷.</ref> و همواره قدردان زحمات قشر جوان در پیش و پس از انقلاب اسلامی و طی هشت سال [[دفاع مقدس]] بود و جوانان مجاهد عصر خود را بینظیر میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۵۱.</ref> | ||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | == پندها و هشدارها == | ||
==منابع== | از توصیههای امامخمینی به مسئولان نظام، کمک و هموارکردن راههای رشد و بالندگی جوانان بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۶۲.</ref> ایشان در پیامی به مسئولان، جوانان را اماناتی خواند که امید ملت و اسلاماند و باید تحت تربیت صحیح اسلامی قرار بگیرند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۸.</ref> امامخمینی معتقد بود دستاندرکاران امور جوانان باید از افرادی صالح انتخاب شوند تا بتوانند روح توانایی و استقلال را در جوانان زنده نگه دارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۰۶–۳۰۷ و ۴/۳۱.</ref> ایشان لزوم برنامهریزی تحصیلی و فرهنگی جوانان را در بارورشدن و شکوفایی استعداد آنان ضروری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۳۷.</ref> و باور داشت این کار میتواند علاوه بر روشنی چراغ علم و تقوا در جوانان، آنان را به متخصصان متعهد تبدیل کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۳۷–۱۳۸.</ref> | ||
امامخمینی توصیههای فراوانی نیز به جوانان میکرد؛ ایشان با بیان بهرهمندی از نعمت جوانی و تواناییهای آن، جوانان را به بنیادیترین وظیفه و مهمترین آرمان [[انبیای الهی]] که اصلاح نفس است، دعوت و همواره تأکید میکرد با زوال جوانی، [[رذایل اخلاقی]] ریشه میدواند و [[جهاد با نفس]] مشکل میشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۰.</ref> ایشان به جوانان توصیه میکرد فرصت گرانبهای جوانی را غنیمت بشمارند و خود را اصلاح کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴–۵.</ref> و در شکوفایی معنوی خود بکوشند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۵۱۱ و ۲۰/۱۵۶، ۴۳۷.</ref> | |||
در دیدگاه امامخمینی تهذیب نفس و توجه به خویشتن در مراحل مختلف زندگی ـ بهویژه روزگار جوانی ـ چنان با اهمیت بود که ایشان همواره جوانان را از غفلت از آن برحذر میداشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۴.</ref> و بر این نکته تأکید میکرد که جوانان باید به این حقیقت آگاه شوند هر قدر بر خود مسلط شوند، به همان میزان بر عوامل محیطی و جهان تسلط پیدا خواهند کرد و از این طریق میتوانند زمینه سعادت خود را فراهم کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۰۰–۳۰۱ و ۹/۴–۵.</ref> امامخمینی علاوه بر تأکید بر پرورش روح به پرورش تن و سلامت جسم جوانان نیز اهمیت میداد. ایشان ضمن ستایش از جوانان ورزشکار و افتخار به آنان، تقویت توأمان روح و جسم برای رسیدن به خصلتهای پهلوانی را ضروری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۴۱.</ref> | |||
امامخمینی به جوانان روحانی و دانشگاهی توصیه میکرد با کمال جدیت به تحصیل بپردازند؛ زیرا اگر طلاب علوم دینی از تحصیل بازمانند، آثار دیانت محو میشود و اگر جوانان دانشگاهی در رشتههای علمی متخصص نشوند، موجب وابستگی به اجانب و استعمار خواهد شد و کشور را هر چه بیشتر به عقب میراند؛ بنابراین ایشان از جوانان میخواست با مجهزشدن به سلاح علم و دین با تفکرات استعماری مبارزه کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۲۶–۳۲۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|طلاب|دانشجویان}} | |||
امامخمینی ریشه موفقیت جوانان در عرصههای فردی و اجتماعی و سیاسی را شناخت درست اسلام و ایمان به خدا میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۴۶–۴۴۷.</ref> و در این راستا با استفاده از سخنان اهل بیت (ع)<ref>کلینی، الکافی، ۲/۶۰۳.</ref> جوانان را به قرائت قرآن و انس با آن دعوت میکرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹.</ref> ایشان همچنین سفارش میکرد جوانان با منطق شیوای قرآن و اصول مقدس اسلام آشنا شوند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۷–۴۳۸.</ref> و به انبیای بزرگ و پایهگذاران [[عدالت]] و آزادی از[[ابراهیم خلیل(ع)]] تا رسول خاتم (ص) و طرز تفکر آنان در امور معنوی و توحیدی تا تنظیم جامعه و حکومت، شناخت پیدا کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۲۲–۲۲۳.</ref> و در این امر با هوشیاری رفتار کنند تا در دام مدعیان بیاطلاع که دست به تفاسیر انحرافی و برداشتهای شخصی و جاهلانه میزنند، نیفتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۲۳ و ۱۵/۲۴۶–۲۴۷.</ref> امامخمینی از سر ارادت و علاقه به جوانان همواره سفارش میکرد در این مسیر از وجود روحانیان و علمای متعهد اسلام استفاده کنند و هیچگاه و تحت هیچ شرایطی خود را بینیاز از هدایت و همکاری آنان ندانند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۶۳ و ۲۱/۹۶–۹۷.</ref>؛ همانگونه که به روحانیان توصیه میکرد با جوانان با روی گشاده و آغوش باز برخورد کنند و با محبت و دوستی راه راست اسلامی را به آنان نشان دهند و عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده نگیرند و با لغزشهای فکری آنان پدرانه و با عطوفت و گذشت برخورد کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۹۸–۹۹.</ref> ایشان در نامهای به [[مرتضی مطهری]] در سال ۱۳۴۷ به وی تأکید کرد با توجه ارتباطی که وی با نسل جوان نیازمند هدایت دارد، تلاش کند آنان را از منجلاب موجود نجات دهد و با زبان خود معنویات را به آنان بفهماند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۸۹.</ref> | |||
در نگاه امامخمینی نسل جوان باید پس از آگاهی و شناخت تعالیم حیاتبخش اسلام و عمل به آن، دست به تبلیغ اسلام بزنند و مسلمانان را آگاه کنند و اسلام عدالتپرور را به دنیا معرفی کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۵، ۲۸۸، ۳۴۶ و ۳/۱۱۴.</ref> ایشان به جوانان سفارش میکرد با حفظ وحدت و یکپارچگی، در صحنه حاضر شوند و شجاعانه در برابر انحرافها قیام کنند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت را حفظ کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۱.</ref> و همواره با هوشیاری و اراده قوی توطئهها را خنثی سازند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۹–۳۰.</ref> ایشان از انجمنهای اسلامی دانشآموزان در دبیرستانها میخواست تا به گروههای مخالف با اسلام و غیرمتعهد به موازین اسلامی، اجازه حضور در میان خود را ندهند و پیش از ورود افراد به انجمنها، سوابق شخصی و خانوادگی آنان را بررسی کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۲–۲۴۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انجمنهای اسلامی}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
قرآن کریم. | قرآن کریم. | ||
ابناثیر، علیبنمحمد، اسد الغابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق. | ابناثیر، علیبنمحمد، اسد الغابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق. | ||
ابنحجر عسقلانی، | ابنحجر عسقلانی، احمدبنعلی، الاصابهٔ فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵. | ||
احمدی، احمد، روانشناسی نوجوانان و جوانان، اصفهان، مشعل، چاپ دهم، ۱۳۷۵ش. | احمدی، احمد، روانشناسی نوجوانان و جوانان، اصفهان، مشعل، چاپ دهم، ۱۳۷۵ش. | ||
الویری، مرتضی، خاطرات مرتضی الویری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | الویری، مرتضی، خاطرات مرتضی الویری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | ||
خط ۴۹: | خط ۵۹: | ||
پهلوان، منوچهر، جامعهشناسی جوانان، بابل، انتشارات دانشگاه آزاد بابل، ۱۳۹۲ش. | پهلوان، منوچهر، جامعهشناسی جوانان، بابل، انتشارات دانشگاه آزاد بابل، ۱۳۹۲ش. | ||
درویل، لئونورام. تی، چه چیز به زندگی ارزش میبخشد، ترجمه مهدی پرتوی، تهران، بهزاد، ۱۳۷۲ش. | درویل، لئونورام. تی، چه چیز به زندگی ارزش میبخشد، ترجمه مهدی پرتوی، تهران، بهزاد، ۱۳۷۲ش. | ||
دیلمی، حسنبنمحمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | دیلمی، حسنبنمحمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | ||
روسو، ژان ژاک، امیل، ترجمه غلامحسین زیرکزاده، تهران، ناهید، ۱۳۸۰ش. | روسو، ژان ژاک، امیل، ترجمه غلامحسین زیرکزاده، تهران، ناهید، ۱۳۸۰ش. | ||
ساروخانی، باقر، نگاهی به جامعهشناسی جوانان، مجله دانشکده، تهران، شماره ۳، ۱۳۵۴ش. | ساروخانی، باقر، نگاهی به جامعهشناسی جوانان، مجله دانشکده، تهران، شماره ۳، ۱۳۵۴ش. | ||
خط ۶۱: | خط ۷۱: | ||
کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
متقی هندی، علاءالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق. | متقی هندی، علاءالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق. | ||
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | ||
موریس، دبس، مراحل تربیت، ترجمه علیمحمد کاردان، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵ش. | موریس، دبس، مراحل تربیت، ترجمه علیمحمد کاردان، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵ش. | ||
نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.'''جوان'''، هویت و مسئولیتهای جوانان و نقش آنان در [[انقلاب اسلامی]]. | نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.'''جوان'''، هویت و مسئولیتهای جوانان و نقش آنان در [[انقلاب اسلامی]]. | ||
==مفهومشناسی== | |||
در اصطلاح جامعهشناختی به گروه سنی | == مفهومشناسی == | ||
در آغاز دوران جوانی عدم اطمینان نسبت به نقش خود، فرد را زودرنج، دودل و بیثبات میسازد و بهسرعت جنبه انفعالی و عاطفی شخصیت او گسترش مییابد<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۳۲.</ref> او در پی کشف هویت و بازسازی کل شخصیت خود است<ref>شعارینژاد، روانشناسی رشد، ۶۰۰.</ref> حتی مخالفت با [[والدین]] و [[عصیان]] در برابر اندیشه و دخالتهای دیگران، برای تثبیت هویت و جداکردن خویش از سایرین است<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۴۰.</ref> دوران جوانی فصل الگوگیری و قهرمانپرستی است<ref>درویل، چه چیز به زندگی ارزش میبخشد، ۲۱۴.</ref> در این زمان شخص در پی یافتن الگوی مورد پسندش و مقایسه خود با اوست و میخواهد خود را به شکل الگوی مورد نظرش درآورد<ref>روسو، امیل، ۲۶۴.</ref> جوان اگر این دوره را بهخوبی و با رشد شخصیت پشت سر گذارد، دارای ویژگیهایی از قبیل احساس اطمینان و استقلال و امید، و مسئولیتپذیر و دوستدار فضایل میگردد<ref>شریعتمداری، | در اصطلاح جامعهشناختی به گروه سنی ۱۸–۲۴ ساله جوان گفته میشود. در این زمان تغییرات جسمانی پایان میپذیرد و رفتارهای هنجاری و اجتماعی فرد شکل میگیرد<ref>ساروخانی، نگاهی به جامعهشناسی جوانان، ۲۰–۲۱.</ref> این مرحله از زندگی با وقایع هنجاری مانند [[ازدواج]]، اشتغال و فرزندآوری تعریف میشود<ref>پهلوان، جامعهشناسی جوانان، ۴.</ref> برخی گفتهاند جوانی از منظر روانشناسی مرحلهای است که انسان در پی شکلگرفتن شخصیتش در برابر اجتماع، احساس مسئولیت میکند و این دوره از سیزدهسالگی آغاز میشود و تا ۲۵سالگی ادامه مییابد<ref>هاشمیان، تحقیقی دربارهٔ مسائل جوانان، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> [[قرآن]] نیز جوانی را مقطعی از دوران زندگی میداند که انسان در آن پس از ضعف و ناتوانی دوران کودکی و نوجوانی، به «توانایی» میرسد<ref>روم، ۵۴.</ref> آیات الهی جوانی را دورهای معرفی میکنند که در آن، انسان علاوه بر توانایی جسمانی به تکامل عقلانی رسیدهاست<ref>غافر، ۶۷؛ حج، ۵؛ انعام، ۱۵۲؛ اسرا، ۳۴.</ref> | ||
==جوان در قرآن و روایات== | در آغاز دوران جوانی عدم اطمینان نسبت به نقش خود، فرد را زودرنج، دودل و بیثبات میسازد و بهسرعت جنبه انفعالی و عاطفی شخصیت او گسترش مییابد<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۳۲.</ref> او در پی کشف هویت و بازسازی کل شخصیت خود است<ref>شعارینژاد، روانشناسی رشد، ۶۰۰.</ref> حتی مخالفت با [[والدین]] و [[عصیان]] در برابر اندیشه و دخالتهای دیگران، برای تثبیت هویت و جداکردن خویش از سایرین است<ref>احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، ۴۰.</ref> دوران جوانی فصل الگوگیری و قهرمانپرستی است<ref>درویل، چه چیز به زندگی ارزش میبخشد، ۲۱۴.</ref> در این زمان شخص در پی یافتن الگوی مورد پسندش و مقایسه خود با اوست و میخواهد خود را به شکل الگوی مورد نظرش درآورد<ref>روسو، امیل، ۲۶۴.</ref> جوان اگر این دوره را بهخوبی و با رشد شخصیت پشت سر گذارد، دارای ویژگیهایی از قبیل احساس اطمینان و استقلال و امید، و مسئولیتپذیر و دوستدار فضایل میگردد<ref>شریعتمداری، روانشناسی تربیتی، ۵۱۴–۵۱۵.</ref> و در صورتی که به نیازها و انتظارهای جوان پاسخ مناسب داده نشود، دچار [[بحران هویت]] خواهد شد<ref>شریعتمداری، جامعه و تعلیم و تربیت، ۱۵۴–۱۵۵.</ref> | ||
در قرآن کریم به مسئله جوان توجه | |||
در آموزههای تربیتی [[اسلام]] بر احترام و رسیدگی به جوان با توجه به ویژگیها، درکها و نیازهای آنان تأکید | == جوان در قرآن و روایات == | ||
==جایگاه، ویژگیها و قابلیتهای جوان== | در قرآن کریم به مسئله جوان توجه شدهاست. بیان پندهای [[لقمان(ع)|لقمان]] به فرزندش یکی از این نمونههاست<ref>لقمان، ۱۳.</ref> در قرآن، جوانْ عدالتطلب و حامی [[مظلومان]] است؛ برای نمونه [[حضرت موسی(ع)]] جوانی با این ویژگیها معرفی شدهاست<ref>قصص، ۱۵ و ۲۳–۲۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۶/۱۸–۲۲.</ref> و [[اصحاب کهف]] جوانانی شمرده شدهاند که به پروردگارشان ایمان آوردند و حقطلب بودند<ref>کهف، ۱۳.</ref> که در برخی [[روایات]] به جوانمردی آنان در ایمانآوردن اشاره شدهاست<ref>کلینی، الکافی، ۸/۳۹۵.</ref> در جای دیگر[[اسماعیل(ع)]] جوانی معرفی میشود که در [[اطاعت امر خدا]] حاضر است جان خود را فدا کند<ref>صافات، ۱۰۲.</ref> و از جوانی به نام [[ابراهیم(ع)]] نام برده میشود که از مخالفت با بتها سخن میگوید<ref>انبیاء، ۶۰.</ref> در روایات دوره جوانی بهترین زمان برای کسب معارف اخلاقی و معنوی است. خداوند به عبادتپیشهبودن جوانان نزد [[فرشته|فرشتگان]] افتخار میکند<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> و [[پیامبر(ص)]] خاطرنشان میکند انسانی که جوانیاش را در [[عبادت]] و بندگی خدا سپری کند، در پیری به وی دانش و حکمت داده میشود<ref>دیلمی، اعلام الدین، ۲۹۶.</ref> در برخی روایات آمدهاست جوان، دارای قلبی پاک و زلال است<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۲/۲۸۰.</ref> که با شتاب بیشتری به امور خیر رو میآورد<ref>کلینی، الکافی، ۸/۹۳.</ref> و همانند زمینِ کشتنشدهای است که هرچه در آن کاشته شود میپذیرد<ref>نهج البلاغه، ن۳۱، ۴۱۲.</ref> | ||
امامخمینی در طول حیات خویش، توجه ویژهای به جوانان میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۷۰ و ۱۸/۳۶۶.</ref> ایشان مهمترین نیروی مملکت را جوانان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۲.</ref> و آرزو داشت مقدرات کشور به دست جوانان افتاده، آنان کشور را اداره کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۰.</ref> ایشان رابطه نزدیکی با جوانان داشت و آنان علاقه قلبی زیادی به ایشان داشتند و در دیدارهای خود، از ایشان خواهان دعا حتی برای شهادت بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۹۱.</ref> | در آموزههای تربیتی [[اسلام]] بر احترام و رسیدگی به جوان با توجه به ویژگیها، درکها و نیازهای آنان تأکید شدهاست<ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۶–۴۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱/۲۲۳ و ۶۵/۴۸.</ref> زندگی پیشوایان دین اسلام شاهد رفتار و برخوردهای شایسته و سازنده با جوانان است<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۸/۱۱۱.</ref> رسول اکرم (ص) در موارد متعددی مشاغل مهم را به جوانان میسپرد؛ ازجمله میتوان به انتخاب [[مصعببنعمیر]] برای ساماندادن به اوضاع [[مدینه]]<ref>ابنحجر، الاصابهٔ، ۶/۹۸.</ref> و انتخاب ا[[سامةبنزید]] به فرماندهی لشکر برای مقابله با [[روم]]<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱/۷۹–۸۰.</ref> و [[عتاببناسید]] به عنوان والی مکه<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۳/۴۵۲.</ref> اشاره کرد. رسول اکرم (ص) برتری جوانان پاکسیرت را که در بهار جوانی، گوش به فرمان الهیاند، بر پیران عابد، همانند برتری پیامبران بر سایر افراد دانسته<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> و برترینِ جوانان را کسانی معرفی کردهاست که در کارآزمودگی و احتیاط و هوشمندی همانند پیران باشند<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۵/۷۷۶.</ref> همچنین پیامبر (ص) میفرمود آموزش در این دوران همانند حکاکی نقش بر روی سنگ است که باقی خواهد ماند<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱/۲۲۲.</ref> | ||
نگاه امامخمینی | |||
امامخمینی جوان را دارای روحیه فداکاری و از خودگذشتگی در راه هدفهای متعالی میدانست که در این راه با کمال[[اخلاص]] و مجاهدت به کشور خود خدمت میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۷۶.</ref> و خواهان کمک به دیگران و دارای حس تعاون است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۵۳۳.</ref> ایشان دوره جوانی را اوج توانمندی روحی و جسمی میدانست که فرصتی بیهمتاست برای استفاده بیشتر از امکاناتِ وجودی خود در جهت برنامهریزی، اجرا و دستیابی به هدف<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۰.</ref> و از ویژگیهای دوران جوانی، وجود انرژی فراوان و نشاط جوانی و شور و شوق جسمی و روحی است که در این دوران جوان میتواند به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند و بهسرعت راههای ترقی و تکامل مادی و معنوی را طی کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/ | == جایگاه، ویژگیها و قابلیتهای جوان == | ||
==نیازهای دوره جوانی== | امامخمینی در طول حیات خویش، توجه ویژهای به جوانان میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۷۰ و ۱۸/۳۶۶.</ref> ایشان مهمترین نیروی مملکت را جوانان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۲.</ref> و آرزو داشت مقدرات کشور به دست جوانان افتاده، آنان کشور را اداره کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۰.</ref> ایشان رابطه نزدیکی با جوانان داشت و آنان علاقه قلبی زیادی به ایشان داشتند و در دیدارهای خود، از ایشان خواهان دعا حتی برای شهادت بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۹۱.</ref> یا با نامه خواستهها و مشکلات خود را با ایشان در میان میگذاشتند و ایشان نیز به نامههای آنان پاسخ میداد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۵۰۲.</ref> امامخمینی برای سخنرانی در جمع جوانان حاضر میشد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۴۱.</ref> با آنان به شکل مستقیم دیدار میکرد و آنان را برای انجام سازندگی در کشور تشویق میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۵۰.</ref> | ||
فرد هنگامی که از دوره کودکی عبور میکند و به دوره نوجوانی و جوانی پای میگذارد، نیازهایش نیز تغییر میکند. او به دنبال پاسخ پرسشهایش است. در ایام جوانی پرسشهای فراوانی | نگاه امامخمینی دربارهٔ جوان، دیدگاه مقطعی و گذرا نبود، بلکه از آغاز مبارزه تا پایان حیات، همواره جوانان یکی از اصلیترین مخاطبان ایشان بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۹۱؛ ۶/۳۵۹ و ۱۸/۱۱۸.</ref> ایشان در مجموعه سخنان خود ویژگیهای مختلفی برای جوان برمیشمرد و در بیشتر موارد به ویژگیهای مثبت و فطرت بیآلایش آنان اشاره میکرد. از نگاه ایشان از مهمترین ویژگی جوان، طالب معرفت بودن،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۲۱.</ref> پاکی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۵۱۵.</ref> صداقت و صمیمیت و قلبی صاف و ملکوتی است؛ از اینرو آمادگی بیشتری برای هدایت و انتخاب راه درست دارد و میتواند بهسرعت اصلاح شود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۲ و ۸/۳۰۰.</ref>؛ زیرا هنوز [[انحراف و فساد]] در فکر و عمل و احساس وی رسوخ نکردهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۴۷؛ ۲/۲۲–۲۳ و ۲۱/۴۵.</ref> و میتواند از قرآن و معارف دینی که هماهنگ با [[فطرت الهی]] است تأثیر پذیرد<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۸۰.</ref> | ||
امامخمینی به نقش مهم محبت، ملایمت و ملاطفت در تربیت افراد اشاره میکرد و در راستای اصلاح و تربیت دیگران، توجه به این نکته را لازم میدانست<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، | امامخمینی جوان را دارای روحیه فداکاری و از خودگذشتگی در راه هدفهای متعالی میدانست که در این راه با کمال[[اخلاص]] و مجاهدت به کشور خود خدمت میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۷۶.</ref> و خواهان کمک به دیگران و دارای حس تعاون است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۵۳۳.</ref> ایشان دوره جوانی را اوج توانمندی روحی و جسمی میدانست که فرصتی بیهمتاست برای استفاده بیشتر از امکاناتِ وجودی خود در جهت برنامهریزی، اجرا و دستیابی به هدف<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۶۰.</ref> و از ویژگیهای دوران جوانی، وجود انرژی فراوان و نشاط جوانی و شور و شوق جسمی و روحی است که در این دوران جوان میتواند به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند و بهسرعت راههای ترقی و تکامل مادی و معنوی را طی کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴–۵.</ref> ایشان دستیابی به بالاترین مقامات معنوی را با تکیه بر عزم و اراده، میسّر و زمان جوانی را اوج قدرت اراده میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۰ و ۱۸/۱۴؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۳۴۵.</ref> | ||
با توجه به تأثیرپذیری جوان، داشتن الگویی فکری و رفتاری شایسته در درون خانه و در جامعه نیاز دیگر جوان است؛ زیرا وجود الگوی مناسب به یادگیری رفتار صحیح میانجامد<ref>کلمز، روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان، | |||
یکی دیگر از نیازهای دوران جوانی دوستیابی و معاشرت با دیگران است. امامخمینی همواره از جوانان میخواست در انتخاب گروه همسالان و دوستان دقت کنند؛ زیرا این امر در تهذیب یا تخریب شخصیت آنان نقش بسزایی دارد. ایشان معتقد بود جوانان باید معاشران و دوستان خویش را از میان اشخاص وارسته، متعهد و متوجه به معنویات انتخاب کنند؛ زیرا تأثیر معاشرت دو طرف بر یکدیگر اجتنابناپذیر است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۹؛ امامخمینی، | == نیازهای دوره جوانی == | ||
امامخمینی نیازهای طبیعی و غریزی را از دیگر نیازهای جوان میدانست و جوانی را زمان اشتعال آتشِ [[شهوت]] معرفی و ضرورت پاسخگویی مناسب به آن را از راههای مشروع گوشزد میکرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، | فرد هنگامی که از دوره کودکی عبور میکند و به دوره نوجوانی و جوانی پای میگذارد، نیازهایش نیز تغییر میکند. او به دنبال پاسخ پرسشهایش است. در ایام جوانی پرسشهای فراوانی دربارهٔ جهان هستی، آغاز و انجام جهان، نقش دین در زندگی و کارآمدی آن مطرح میشود. جوان به دنبال دستیابی به یک نظام فکری و عقیدتی است تا راهگشای او در این پرسشهای اساسی باشد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۵۲۸–۵۳۰.</ref> افراد در این زمان، شیفته ارزشهای سیاسی، هنری، اخلاقی و دینیاند<ref>موریس، مراحل تربیت، ۱۸۵.</ref> یکی از نیازهای جوانان، نیاز به عشق و محبت است. جوان دوست دارد به دیگران محبت کند و محبت ببیند؛ زیرا محبتکردن و محبتدیدن نیاز اصیل انسانی است و این نیاز در جوان به صورت بیشتری خودنمایی میکند<ref>شریفینیا، جوانی و تربیت از دیدگاه امامخمینی، ۱۳۴.</ref> | ||
امامخمینی با نوشتن پندها و نصایح برای فرزند جوان خود [[سیداحمد خمینی|سیداحمد]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۶ و ۲۰/۱۵۴.</ref> و نیز نگارش نامههای اخلاقی و عرفانی برای عروس خود [[سیده فاطمه طباطبایی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۲.</ref> به ارشاد و ایجاد ارتباط صمیمیتر با آنان میپرداخت و آنان را به دوری از | امامخمینی به نقش مهم محبت، ملایمت و ملاطفت در تربیت افراد اشاره میکرد و در راستای اصلاح و تربیت دیگران، توجه به این نکته را لازم میدانست<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۳۹–۲۴۰.</ref> و خود نیز همواره به این مهم توجه داشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۴۹.</ref> ایشان ضمن به کار بردن عناوینی چون «جوانان متدین، برومند، روشنضمیر و جوانان عزیز و متعهد» به تناسب موارد، از زحمات و کوشش نسل جوان با احترام و محبت یاد و قدردانی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۰۵، ۵۳۳ و ۷/۲۳.</ref> ایشان داشتن [[استقلال]]، [[آزادی دینی|آزادی]] فکر و عمل و نفی وابستگیهای معنوی جوانان را از نیازهای مهم میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۰۱.</ref> که در سایه اسلام و قرآن قابل تحصیلاند. از نظر ایشان آزادی غربی مخالف سنتهای انسانی و مخالف با اخلاق است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۹۷.</ref> ایشان آزادی فکریِ جوانان را به معنای داشتن فکر ایرانی و اسلامی به جای تفکر غربی میدانست که این امر خود بنیان استقلال فکری را در پی دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۴–۲۵.</ref> | ||
==تعلیم و تربیت جوانان== | با توجه به تأثیرپذیری جوان، داشتن الگویی فکری و رفتاری شایسته در درون خانه و در جامعه نیاز دیگر جوان است؛ زیرا وجود الگوی مناسب به یادگیری رفتار صحیح میانجامد<ref>کلمز، روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان، ۷۳–۷۹.</ref> همه مکاتب نقش الگو در تربیت افراد را پذیرفتهاند. قرآن کریم نیز بر لزوم پیروی از صالحان تأکید و پیامبر (ص) و ابراهیم خلیل (س) را الگو معرفی کردهاست<ref>احزاب ۲۱؛ ممتحنه، ۴.</ref> امامخمینی جوانان را به الگوگرفتن در زندگی از [[ائمه اطهار(ع)]] در عرصه زندگی فردی و اجتماعی سفارش میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۳۸–۳۳۹؛ ۱۶/۸۷ و ۲۰/۱۱۶.</ref> | ||
با توجه به نیازهای جوانان و توانمندیهای آنان در عرصههای مختلف، توجه و پاسخگویی صحیح به آنان و هدایت و حمایت این نسل لازم و ضروری است. امامخمینی تربیت صحیح جوانان را مایه نجات کشور میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/ | یکی دیگر از نیازهای دوران جوانی دوستیابی و معاشرت با دیگران است. امامخمینی همواره از جوانان میخواست در انتخاب گروه همسالان و دوستان دقت کنند؛ زیرا این امر در تهذیب یا تخریب شخصیت آنان نقش بسزایی دارد. ایشان معتقد بود جوانان باید معاشران و دوستان خویش را از میان اشخاص وارسته، متعهد و متوجه به معنویات انتخاب کنند؛ زیرا تأثیر معاشرت دو طرف بر یکدیگر اجتنابناپذیر است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۹۹؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۱–۲۱۲.</ref> | ||
امامخمینی خانواده را مرکز تربیت دینی و اخلاقی فرزندان معرفی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۹۳.</ref> و نقش خانواده را بسیار حساس میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|خانواده}} و از مادران میخواست با تکیه بر فضایل اخلاقی، برای آینده مملکت، جوانانی نیرومند تربیت کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۲۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مادر}} همچنین وظیفه نظام آموزشی کشور را امری خطیر و همانند وظایف پیامبران(ع) و آن را به مثابه کارخانه آدمسازی میدانست که افرادی را تربیت میکنند که مقدرات آینده مملکت به دست آنان خواهد افتاد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۶۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|آموزش و پرورش}} عامل دیگر در تربیت جوانان را رادیو، تلویزیون و مطبوعات میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۱۳/۱۵۸.</ref> و باور داشت رسانهها باید نقش مربی را در کشور ایفا | امامخمینی نیازهای طبیعی و غریزی را از دیگر نیازهای جوان میدانست و جوانی را زمان اشتعال آتشِ [[شهوت]] معرفی و ضرورت پاسخگویی مناسب به آن را از راههای مشروع گوشزد میکرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۵–۲۶.</ref> ایشان معتقد بود ازدواج موجب بقای نوع انسانی میشود و فرونشاندن شهوت از طریق امر الهی و ازدواج، بر سلوک عرفانی انسان، تأثیر بسزایی دارد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۶؛ امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۱۷.</ref> | ||
==جوانان در دوران پهلوی== | امامخمینی با نوشتن پندها و نصایح برای فرزند جوان خود [[سیداحمد خمینی|سیداحمد]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۶ و ۲۰/۱۵۴.</ref> و نیز نگارش نامههای اخلاقی و عرفانی برای عروس خود [[سیده فاطمه طباطبایی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۲.</ref> به ارشاد و ایجاد ارتباط صمیمیتر با آنان میپرداخت و آنان را به دوری از خودپسندی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۵.</ref> عشق به کمال مطلق و کسب علم،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۳.</ref> توجه به [[اعمال صالح]] و انجام واجبات،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۵.</ref> [[تدبر در قرآن]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۶.</ref> استفاده از جوانی و اصلاح خود در این دوران<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۵۶.</ref> و خدمت بدون انتظار از مردم<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۵۷.</ref> دعوت میکرد. {{ببینید|متن=ببینید|سیداحمد خمینی|سیده فاطمه طباطبایی}} | ||
امامخمینی از آغاز مبارزه با رژیم پهلوی به دسیسههای استعمار در انحراف جوانان اشاره داشت و همواره نقشههای شوم آنان را در ترویج مراکز [[فساد]] و [[فحشا]] برملا و اهداف پنهان این جریان را بازگو میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۳ و ۳/۳۰۶.</ref> ایشان بر این نکته تأکید داشت که [[پهلوی | |||
==نقش جوانان در انقلاب اسلامی== | == تعلیم و تربیت جوانان == | ||
جوانان در طول نهضت اسلامی همواره یکی از ارکان مهم حرکت انقلاب به سرمنزل مقصود بودند. هرچند برنامه اساسی رژیم پهلوی این بود که فرصت فکرکردن را از آنان | با توجه به نیازهای جوانان و توانمندیهای آنان در عرصههای مختلف، توجه و پاسخگویی صحیح به آنان و هدایت و حمایت این نسل لازم و ضروری است. امامخمینی تربیت صحیح جوانان را مایه نجات کشور میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۰۱–۴۰۲.</ref> و با تأکید بر نقش توأمان تعلیم و تربیت {{ببینید|متن=ببینید|تربیت}} و آموزش و پرورش {{ببینید|متن=ببینید|آموزش و پرورش}} به مسئولان و دستاندرکاران سفارش میکرد به هر شکل ممکن وسایل ارتقای اخلاقی، اعتقادی، علمی و هنری جوانان را فراهم سازند و آنان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزشها و نوآوریها همراهی کنند و روح استقلال و خودکفایی را در آنان زنده نگه دارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۳ و ۲۱/۹۶.</ref> ایشان به عوامل متعدد و مؤثر بر تربیت جوانان ازجمله خانواده که آن را مبنای جامعه میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۸۰.</ref> مدرسه که وظیفهاش انسانسازی است<ref>۱۸/۳۳۸.</ref> و محیط اجتماعی، رادیو، تلویزیون و رسانههای جمعی به عنوان دانشگاه عمومی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۵۴ و ۱۲/۳۲۶.</ref> اشاره میکرد. | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز حکومت نوپای جمهوری اسلامی به جوانان اعتماد کرد و اوایل انقلاب جوانان عهدهدار تشکیل و اداره | امامخمینی خانواده را مرکز تربیت دینی و اخلاقی فرزندان معرفی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۹۳.</ref> و نقش خانواده را بسیار حساس میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|خانواده}} و از مادران میخواست با تکیه بر فضایل اخلاقی، برای آینده مملکت، جوانانی نیرومند تربیت کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۲۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|مادر}} همچنین وظیفه نظام آموزشی کشور را امری خطیر و همانند وظایف پیامبران (ع) و آن را به مثابه کارخانه آدمسازی میدانست که افرادی را تربیت میکنند که مقدرات آینده مملکت به دست آنان خواهد افتاد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۶۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|آموزش و پرورش}} عامل دیگر در تربیت جوانان را رادیو، تلویزیون و مطبوعات میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۱۳/۱۵۸.</ref> و باور داشت رسانهها باید نقش مربی را در کشور ایفا کنند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۲۵.</ref> جوانان را مستقل و دارای اراده و تصمیم بار آورند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۲۶.</ref> و با نشاندادن برنامههای آموزنده، آنان را به سوی خدمت به کشور سوق دهند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۲۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|رادیو|تلویزیون|مطبوعات}} | ||
امامخمینی [[شجاعت]] و [[شهامت]]، [[ایمان]] و [[اخلاص]]، روح شهادتطلبی، مجاهدت و پایداری را از صفات ممتاز جوانان [[رزمنده]] | |||
==پندها و هشدارها== | == جوانان در دوران پهلوی == | ||
از توصیههای امامخمینی به مسئولان نظام، کمک و هموارکردن راههای رشد و بالندگی جوانان بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۶۲.</ref> ایشان در پیامی به مسئولان، جوانان را اماناتی خواند که امید ملت و اسلاماند و باید تحت تربیت صحیح اسلامی قرار بگیرند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۸.</ref> امامخمینی معتقد بود دستاندرکاران امور جوانان باید از افرادی صالح انتخاب شوند تا بتوانند روح توانایی و استقلال را در جوانان زنده نگه دارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/ | امامخمینی از آغاز مبارزه با رژیم پهلوی به دسیسههای استعمار در انحراف جوانان اشاره داشت و همواره نقشههای شوم آنان را در ترویج مراکز [[فساد]] و [[فحشا]] برملا و اهداف پنهان این جریان را بازگو میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۳ و ۳/۳۰۶.</ref> ایشان بر این نکته تأکید داشت که [[پهلوی]]ها به اسم آزادی و تمدن و پیشرفت، تنها به دنبال آزادی غربی و آزادی [[استعمار|استعماری]] به معنای فساد و فحشا بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۶۴.</ref> که در حقیقت خود سلب آزادی از انسان و موجب عقبماندگی جوانان و کشور بود؛ زیرا جوانان ذخیرههای انسانی هر مملکتاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۵.</ref> [[امامخمینی]] نابودی نیروی علمی و انسانی کشور،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۷۱، ۵۰۶ و ۶/۱۰۳–۱۰۴.</ref> فلجکردن افکار جوانان،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۹۴–۹۵ و ۳۹۴.</ref> ایجاد بیخبری و بیتفاوتی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۶۲–۲۶۳ و ۱۰/۱۹–۲۰.</ref> بدبینی به افکار خودی و مملکت خویش،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۸۰ و ۲۱/۴۳۴–۴۳۵.</ref> جدایی از مذهب و روحانیت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۱۱–۵۱۲ و ۱۰/۸۲.</ref> و کوچک جلوهدادن اسلام و روحانیت نزد جوانان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۷۱–۱۷۲.</ref> را نتیجه اجرای سیاستهای غلط رژیم پهلوی میدانست. همچنین ایشان از برخورد خشن و سرشار از آزار و اذیت و شکنجه رژیم پهلوی با جوانان متدین و آگاه حوزه و دانشگاه یاد میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۷۲، ۱۰۰ و ۱۱۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دانشجویان}} | ||
امامخمینی توصیههای فراوانی نیز به جوانان میکرد؛ ایشان با بیان بهرهمندی از نعمت جوانی و تواناییهای آن، جوانان را به بنیادیترین وظیفه و مهمترین آرمان [[انبیای الهی]] که اصلاح نفس است، دعوت و همواره تأکید میکرد با زوال جوانی، [[رذایل اخلاقی]] ریشه میدواند و [[جهاد با نفس]] مشکل میشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۰.</ref> ایشان به جوانان توصیه میکرد فرصت گرانبهای جوانی را غنیمت بشمارند و خود را اصلاح کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/ | |||
در دیدگاه امامخمینی تهذیب نفس و توجه به خویشتن در مراحل مختلف زندگی ـ بهویژه روزگار جوانی ـ چنان با اهمیت بود که ایشان همواره جوانان را از غفلت از آن برحذر میداشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۴.</ref> و بر این نکته تأکید میکرد که جوانان باید به این حقیقت آگاه شوند هر قدر بر خود مسلط شوند، به همان میزان بر عوامل محیطی و جهان تسلط پیدا خواهند کرد و از این طریق میتوانند زمینه سعادت خود را فراهم کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/ | == نقش جوانان در انقلاب اسلامی == | ||
امامخمینی به جوانان روحانی و دانشگاهی توصیه میکرد با کمال جدیت به تحصیل بپردازند؛ زیرا اگر طلاب علوم دینی از تحصیل | جوانان در طول نهضت اسلامی همواره یکی از ارکان مهم حرکت انقلاب به سرمنزل مقصود بودند. هرچند برنامه اساسی رژیم پهلوی این بود که فرصت فکرکردن را از آنان بگیرند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۲۰.</ref> نهضت امامخمینی موجب آگاهی و بیداری جوانان شد و هویت واقعی و اسلامی آنان را بازگرداند و از حالت خودباختگی خارج کرد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۱۵۱.</ref> امامخمینی نیز بر همین اساس نقش ویژهای برای جوانان در پیروزی انقلاب قائل بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۸۸.</ref> و معتقد بود به واسطه زحمت جوانان است که انقلاب به مرحله پیروزی رسید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۶.</ref> | ||
امامخمینی ریشه موفقیت جوانان در عرصههای فردی و اجتماعی و سیاسی را شناخت درست اسلام و ایمان به خدا میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/ | پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز حکومت نوپای جمهوری اسلامی به جوانان اعتماد کرد و اوایل انقلاب جوانان عهدهدار تشکیل و اداره نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران و جهاد سازندگی و مانند آن شدند<ref>الویری، خاطرات، ۸۲–۸۳.</ref> این امر در دفاع از کشور نیز بهخوبی خود را نشان داد. در [[جنگ تحمیلی]]، جوانان یاوران اصلی امامخمینی و انقلاب بودند و با فرمان ایشان به سوی جبههها رفتند و هشت سال جنگ تحمیلی را اداره کردند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۰۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جنگ تحمیلی}} امامخمینی گرچه در زمان دفاع مقدس دوران کهنسالی را سپری میکرد، با شناخت درستی که از جوانان داشت، به آنان اعتماد میکرد و آنان را مخاطب اصلی حرکت خود قرار داده بود. ایشان با سخنان و پیامهای خود جوانان را متحول ساخت و روح شهادتطلبی را در آنان زنده کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۷۸.</ref> | ||
در نگاه امامخمینی نسل جوان باید پس از آگاهی و شناخت تعالیم حیاتبخش اسلام و عمل به آن، دست به تبلیغ اسلام بزنند و مسلمانان را آگاه کنند و اسلام عدالتپرور را به دنیا معرفی کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۵، ۲۸۸، ۳۴۶ و ۳/۱۱۴.</ref> ایشان به جوانان سفارش میکرد با حفظ وحدت و یکپارچگی، در صحنه حاضر شوند و شجاعانه در برابر انحرافها قیام کنند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت را حفظ کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۱.</ref> و همواره با هوشیاری و اراده قوی توطئهها را خنثی سازند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/ | امامخمینی [[شجاعت]] و [[شهامت]]، [[ایمان]] و [[اخلاص]]، روح شهادتطلبی، مجاهدت و پایداری را از صفات ممتاز جوانان [[رزمنده]] برمیشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۶۰؛ ۱۵/۳۹۵ و ۱۸/۱۴۴.</ref> ایشان تحول معنوی جوانان را که در مدت کوتاهی آنان را از مراکز غفلت به میدان مبارزه کشاند، تحولی معجزهآسا و برخاسته از [[امداد غیبی]] و الطاف الهی دانسته<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۹۰–۹۱ و ۳۶۶.</ref> و اهمیت این تحول روحی را به مراتب مهمتر از تحول حکومت در ایران میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۵۳۱.</ref> و این دگرگونی عرفانی را چنین تعبیر میکرد که جوانان کشور راه صدساله را یکشبه پیمودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۰۴.</ref> ایشان بر بهکارگیری نیروی متعهد و جوان و مستقل، تأکید میکرد و حضور آنان را مایه حراست از دستاوردهای انقلاب و دفع بیگانگان و حفظ امنیت ملی و عامل بازدارنده از تهاجم بیگانگان برمیشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۵۵؛ ۱۴/۲۸۵ و ۱۵/۳۸۶–۳۸۷.</ref> و همواره قدردان زحمات قشر جوان در پیش و پس از انقلاب اسلامی و طی هشت سال [[دفاع مقدس]] بود و جوانان مجاهد عصر خود را بینظیر میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۵۱.</ref> | ||
==پانویس== | |||
== پندها و هشدارها == | |||
از توصیههای امامخمینی به مسئولان نظام، کمک و هموارکردن راههای رشد و بالندگی جوانان بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۶۲.</ref> ایشان در پیامی به مسئولان، جوانان را اماناتی خواند که امید ملت و اسلاماند و باید تحت تربیت صحیح اسلامی قرار بگیرند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۸.</ref> امامخمینی معتقد بود دستاندرکاران امور جوانان باید از افرادی صالح انتخاب شوند تا بتوانند روح توانایی و استقلال را در جوانان زنده نگه دارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۰۶–۳۰۷ و ۴/۳۱.</ref> ایشان لزوم برنامهریزی تحصیلی و فرهنگی جوانان را در بارورشدن و شکوفایی استعداد آنان ضروری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۳۷.</ref> و باور داشت این کار میتواند علاوه بر روشنی چراغ علم و تقوا در جوانان، آنان را به متخصصان متعهد تبدیل کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۳۷–۱۳۸.</ref> | |||
امامخمینی توصیههای فراوانی نیز به جوانان میکرد؛ ایشان با بیان بهرهمندی از نعمت جوانی و تواناییهای آن، جوانان را به بنیادیترین وظیفه و مهمترین آرمان [[انبیای الهی]] که اصلاح نفس است، دعوت و همواره تأکید میکرد با زوال جوانی، [[رذایل اخلاقی]] ریشه میدواند و [[جهاد با نفس]] مشکل میشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۰.</ref> ایشان به جوانان توصیه میکرد فرصت گرانبهای جوانی را غنیمت بشمارند و خود را اصلاح کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴–۵.</ref> و در شکوفایی معنوی خود بکوشند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۵۱۱ و ۲۰/۱۵۶، ۴۳۷.</ref> | |||
در دیدگاه امامخمینی تهذیب نفس و توجه به خویشتن در مراحل مختلف زندگی ـ بهویژه روزگار جوانی ـ چنان با اهمیت بود که ایشان همواره جوانان را از غفلت از آن برحذر میداشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۴.</ref> و بر این نکته تأکید میکرد که جوانان باید به این حقیقت آگاه شوند هر قدر بر خود مسلط شوند، به همان میزان بر عوامل محیطی و جهان تسلط پیدا خواهند کرد و از این طریق میتوانند زمینه سعادت خود را فراهم کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۰۰–۳۰۱ و ۹/۴–۵.</ref> امامخمینی علاوه بر تأکید بر پرورش روح به پرورش تن و سلامت جسم جوانان نیز اهمیت میداد. ایشان ضمن ستایش از جوانان ورزشکار و افتخار به آنان، تقویت توأمان روح و جسم برای رسیدن به خصلتهای پهلوانی را ضروری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۴۱.</ref> | |||
امامخمینی به جوانان روحانی و دانشگاهی توصیه میکرد با کمال جدیت به تحصیل بپردازند؛ زیرا اگر طلاب علوم دینی از تحصیل بازمانند، آثار دیانت محو میشود و اگر جوانان دانشگاهی در رشتههای علمی متخصص نشوند، موجب وابستگی به اجانب و استعمار خواهد شد و کشور را هر چه بیشتر به عقب میراند؛ بنابراین ایشان از جوانان میخواست با مجهزشدن به سلاح علم و دین با تفکرات استعماری مبارزه کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۲۶–۳۲۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|طلاب|دانشجویان}} | |||
امامخمینی ریشه موفقیت جوانان در عرصههای فردی و اجتماعی و سیاسی را شناخت درست اسلام و ایمان به خدا میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۴۶–۴۴۷.</ref> و در این راستا با استفاده از سخنان اهل بیت (ع)<ref>کلینی، الکافی، ۲/۶۰۳.</ref> جوانان را به قرائت قرآن و انس با آن دعوت میکرد<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹.</ref> ایشان همچنین سفارش میکرد جوانان با منطق شیوای قرآن و اصول مقدس اسلام آشنا شوند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۷–۴۳۸.</ref> و به انبیای بزرگ و پایهگذاران [[عدالت]] و آزادی از[[ابراهیم خلیل(ع)]] تا رسول خاتم (ص) و طرز تفکر آنان در امور معنوی و توحیدی تا تنظیم جامعه و حکومت، شناخت پیدا کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۲۲–۲۲۳.</ref> و در این امر با هوشیاری رفتار کنند تا در دام مدعیان بیاطلاع که دست به تفاسیر انحرافی و برداشتهای شخصی و جاهلانه میزنند، نیفتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۲۳ و ۱۵/۲۴۶–۲۴۷.</ref> امامخمینی از سر ارادت و علاقه به جوانان همواره سفارش میکرد در این مسیر از وجود روحانیان و علمای متعهد اسلام استفاده کنند و هیچگاه و تحت هیچ شرایطی خود را بینیاز از هدایت و همکاری آنان ندانند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۶۳ و ۲۱/۹۶–۹۷.</ref>؛ همانگونه که به روحانیان توصیه میکرد با جوانان با روی گشاده و آغوش باز برخورد کنند و با محبت و دوستی راه راست اسلامی را به آنان نشان دهند و عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده نگیرند و با لغزشهای فکری آنان پدرانه و با عطوفت و گذشت برخورد کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۹۸–۹۹.</ref> ایشان در نامهای به [[مرتضی مطهری]] در سال ۱۳۴۷ به وی تأکید کرد با توجه ارتباطی که وی با نسل جوان نیازمند هدایت دارد، تلاش کند آنان را از منجلاب موجود نجات دهد و با زبان خود معنویات را به آنان بفهماند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۸۹.</ref> | |||
در نگاه امامخمینی نسل جوان باید پس از آگاهی و شناخت تعالیم حیاتبخش اسلام و عمل به آن، دست به تبلیغ اسلام بزنند و مسلمانان را آگاه کنند و اسلام عدالتپرور را به دنیا معرفی کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۵، ۲۸۸، ۳۴۶ و ۳/۱۱۴.</ref> ایشان به جوانان سفارش میکرد با حفظ وحدت و یکپارچگی، در صحنه حاضر شوند و شجاعانه در برابر انحرافها قیام کنند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت را حفظ کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳۱.</ref> و همواره با هوشیاری و اراده قوی توطئهها را خنثی سازند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۹–۳۰.</ref> ایشان از انجمنهای اسلامی دانشآموزان در دبیرستانها میخواست تا به گروههای مخالف با اسلام و غیرمتعهد به موازین اسلامی، اجازه حضور در میان خود را ندهند و پیش از ورود افراد به انجمنها، سوابق شخصی و خانوادگی آنان را بررسی کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۲–۲۴۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انجمنهای اسلامی}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* ابناثیر، علیبنمحمد، اسد الغابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق. | * ابناثیر، علیبنمحمد، اسد الغابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق. | ||
* ابنحجر عسقلانی، | * ابنحجر عسقلانی، احمدبنعلی، الاصابهٔ فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵. | ||
* احمدی، احمد، روانشناسی نوجوانان و جوانان، اصفهان، مشعل، چاپ دهم، ۱۳۷۵ش. | * احمدی، احمد، روانشناسی نوجوانان و جوانان، اصفهان، مشعل، چاپ دهم، ۱۳۷۵ش. | ||
* الویری، مرتضی، خاطرات مرتضی الویری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | * الویری، مرتضی، خاطرات مرتضی الویری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۳۴: | ||
* پهلوان، منوچهر، جامعهشناسی جوانان، بابل، انتشارات دانشگاه آزاد بابل، ۱۳۹۲ش. | * پهلوان، منوچهر، جامعهشناسی جوانان، بابل، انتشارات دانشگاه آزاد بابل، ۱۳۹۲ش. | ||
* درویل، لئونورام. تی، چه چیز به زندگی ارزش میبخشد، ترجمه مهدی پرتوی، تهران، بهزاد، ۱۳۷۲ش. | * درویل، لئونورام. تی، چه چیز به زندگی ارزش میبخشد، ترجمه مهدی پرتوی، تهران، بهزاد، ۱۳۷۲ش. | ||
* دیلمی، حسنبنمحمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | * دیلمی، حسنبنمحمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | ||
* روسو، ژان ژاک، امیل، ترجمه غلامحسین زیرکزاده، تهران، ناهید، ۱۳۸۰ش. | * روسو، ژان ژاک، امیل، ترجمه غلامحسین زیرکزاده، تهران، ناهید، ۱۳۸۰ش. | ||
* ساروخانی، باقر، نگاهی به جامعهشناسی جوانان، مجله دانشکده، تهران، شماره ۳، ۱۳۵۴ش. | * ساروخانی، باقر، نگاهی به جامعهشناسی جوانان، مجله دانشکده، تهران، شماره ۳، ۱۳۵۴ش. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۴۶: | ||
* کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* متقی هندی، علاءالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق. | * متقی هندی، علاءالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق. | ||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | ||
* موریس، دبس، مراحل تربیت، ترجمه علیمحمد کاردان، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵ش. | * موریس، دبس، مراحل تربیت، ترجمه علیمحمد کاردان، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۵ش. | ||
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* هاشمیان، سیداحمد، تحقیقی | * هاشمیان، سیداحمد، تحقیقی دربارهٔ مسائل جوانان از دیدگاه روانشناسی، مجله آموزش و پرورش، شماره ۱۳۴، ۱۳۵۴ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
== پیوند به بیرون == | |||
ابوالقاسم مقیمی حاجی، [https://books.khomeini.ir/books/10004/181/ «جوان»]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۴، ص۱۸۵–۱۹۳. | ابوالقاسم مقیمی حاجی، [https://books.khomeini.ir/books/10004/181/ «جوان»]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۴، ص۱۸۵–۱۹۳. |