۲۱٬۳۲۴
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== ولادت و نسب == | == ولادت و نسب == | ||
شاپور بختیار در سال ۱۲۹۴ متولد شد.<ref>بختیار، خاطرات، ۲۰.</ref> پدر او محمدرضا (سردار فاتح) به همراه چند تن از سران بختیاری و قشقایی در فروردین ۱۳۱۳ به دلیل اختلاف میان عشایر و [[رضاشاه پهلوی]]، در دیوان حرب قشون به اعدام محکوم و در محوطه | شاپور بختیار در سال ۱۲۹۴ متولد شد.<ref>بختیار، خاطرات، ۲۰.</ref> پدر او محمدرضا (سردار فاتح) به همراه چند تن از سران بختیاری و قشقایی در فروردین ۱۳۱۳ به دلیل اختلاف میان عشایر و [[رضاشاه پهلوی]]، در دیوان حرب قشون به [[اعدام]] محکوم و در محوطه زندان قصر اعدام شدند.<ref>بختیار، خاطرات، ۱۵؛ عاقلی، روزشمار، ۱/۲۷۹.</ref> وی همچنین در هفتسالگی مادر خود را از دست داد.<ref>بختیار، خاطرات، ۲۰.</ref> | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
بختیار تحصیلات ابتدایی را در شهرکرد آغاز کرد و دوره متوسطه را نخست در [[اصفهان]] و سپس در [[بیروت]] به پایان برد.<ref>بختیار، خاطرات، ۲۰.</ref> او در سال ۱۳۱۳ به [[ایران]] بازگشت و در ۱۳۱۶ راهی [[فرانسه]] شد و موفق به گرفتن مدرک دکترای حقوق بینالملل عمومی از دانشگاه پاریس و دکترای علوم سیاسی از دانشکده علوم سیاسی از دانشگاه سوربن گردید<ref>عاقلی، نخستوزیران ایران، ۱۲۰۲.</ref> و پس از ازدواج با دختری فرانسوی، در سال ۱۳۱۹ برای مبارزه با نازیها داوطلب خدمت سربازی در ارتش فرانسه شد.<ref>بختیار، خاطرات، ۲۱.</ref> وی به زبانهای فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و نیز | بختیار تحصیلات ابتدایی را در شهرکرد آغاز کرد و دوره متوسطه را نخست در [[اصفهان]] و سپس در [[بیروت]] به پایان برد.<ref>بختیار، خاطرات، ۲۰.</ref> او در سال ۱۳۱۳ به [[ایران]] بازگشت و در ۱۳۱۶ راهی [[فرانسه]] شد و موفق به گرفتن مدرک دکترای حقوق بینالملل عمومی از دانشگاه پاریس و دکترای علوم سیاسی از دانشکده علوم سیاسی از دانشگاه سوربن گردید<ref>عاقلی، نخستوزیران ایران، ۱۲۰۲.</ref> و پس از ازدواج با دختری فرانسوی، در سال ۱۳۱۹ برای مبارزه با نازیها داوطلب خدمت سربازی در ارتش فرانسه شد.<ref>بختیار، خاطرات، ۲۱.</ref> وی به زبانهای فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و نیز ادبیات فارسی تسلط داشت.<ref>قانعی و علمی، نخستوزیران ایران از صدر مشروطه تا فروپاشی دولت بختیار، ۷۳۵؛ الموتی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷ (روزشمار زندگی نخستوزیران ایران)، ۳/۲۴۰.</ref> | ||
== سمتها == | == سمتها == | ||
او در سال ۱۳۲۴ به ایران بازگشت و در وزارت کار و تبلیغات استخدام شد.<ref>بختیار، خاطرات، ۱۶.</ref> پس از آن مسئولیتهایی چون مدیرکل اداره کار [[خوزستان]] (۱۳۲۸)، مشاور وزیر کار (۱۳۲۹)، معاونت وزارت کار در | او در سال ۱۳۲۴ به ایران بازگشت و در وزارت کار و تبلیغات استخدام شد.<ref>بختیار، خاطرات، ۱۶.</ref> پس از آن مسئولیتهایی چون مدیرکل اداره کار [[خوزستان]] (۱۳۲۸)، مشاور وزیر کار (۱۳۲۹)، معاونت وزارت کار در دولت مصدق (۱۳۳۰) و کفالت وزارت کار در دولت پنجروزه قوام (۱۳۳۱) را به عهده گرفت.<ref>مرکز بررسی اسناد، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ۲۴/۱۴۸–۱۴۹.</ref> همزمان با تصویب قانون [[ملیشدن صنعت نفت]] و اوجگیری جریانهای سیاسی به عضویت [[حزب ایران]] از طیف [[جبهه ملی]] درآمد و تا آخر عضو آن باقی ماند.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۵۶.</ref>{{سخ}} | ||
بختیار در جریان محاکمه [[محمد مصدق]] به اتهام اخلالگری و توهین به مقام سلطنت بازداشت و به سه سال زندان تأدیبی محکوم شد،<ref>مرکز بررسی اسناد، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ۲۴/۲۵ و ۱۴۸.</ref> اما پس از سپریکردن نیمی از دوران محکومیت بخشودگی شامل او شد.<ref>مؤسسه مطالعات، مطالعات سیاسی، ۱/۱۸۵.</ref> او بار دیگر در سال ۱۳۴۰ در زمان نخستوزیری [[علی امینی]] ۲۳ روز بازداشت شد و پس از آن، به دنبال تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۰ که در اعتراض به اخراج برخی از دانشآموزان دبیرستانها انجام شده بود، با اینکه وی در این تظاهرات حضور نداشت، به مدت ششماهونیم به زندان افتاد.<ref>بختیار، خاطرات، ۵۸ و ۶۴–۶۶.</ref> در بهمن ۱۳۴۱ نیز برای مهار مخالفتهای صورتگرفته در زمان همهپرسی [[انقلاب سفید]] بازداشت شد و مدت هفتماه در زندان به سر برد.<ref>مؤسسه مطالعات، مطالعات سیاسی، ۱/۱۸۶.</ref> وی پس از آزادی به فعالیتهای اقتصادی پرداخت و مدتی مدیریت کارخانههای وطن اصفهان و آبگینه [[قزوین]] را بر عهده داشت.<ref>مؤسسه مطالعات، مطالعات سیاسی، ۱/۲۱۵؛ مرکز بررسی اسناد، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ۲۴/۴۰۴ و ۴۶۹–۴۷۱.</ref> در ماههای آخر نخستوزیری [[امیرعباس هویدا]]، بختیار به همراه [[کریم سنجابی]] و [[داریوش فروهر]] در نامه سرگشادهای به [[محمدرضا پهلوی]]، خواستار فضای باز سیاسی و اصلاح امور شدند.<ref>سنجابی، خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، ۳۱۲–۳۱۳.</ref> | بختیار در جریان محاکمه [[محمد مصدق]] به اتهام اخلالگری و توهین به مقام سلطنت بازداشت و به سه سال زندان تأدیبی محکوم شد،<ref>مرکز بررسی اسناد، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ۲۴/۲۵ و ۱۴۸.</ref> اما پس از سپریکردن نیمی از دوران محکومیت بخشودگی شامل او شد.<ref>مؤسسه مطالعات، مطالعات سیاسی، ۱/۱۸۵.</ref> او بار دیگر در سال ۱۳۴۰ در زمان نخستوزیری [[علی امینی]] ۲۳ روز بازداشت شد و پس از آن، به دنبال تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۰ که در اعتراض به اخراج برخی از دانشآموزان دبیرستانها انجام شده بود، با اینکه وی در این تظاهرات حضور نداشت، به مدت ششماهونیم به زندان افتاد.<ref>بختیار، خاطرات، ۵۸ و ۶۴–۶۶.</ref> در بهمن ۱۳۴۱ نیز برای مهار مخالفتهای صورتگرفته در زمان همهپرسی [[انقلاب سفید]] بازداشت شد و مدت هفتماه در زندان به سر برد.<ref>مؤسسه مطالعات، مطالعات سیاسی، ۱/۱۸۶.</ref> وی پس از آزادی به فعالیتهای اقتصادی پرداخت و مدتی مدیریت کارخانههای وطن اصفهان و آبگینه [[قزوین]] را بر عهده داشت.<ref>مؤسسه مطالعات، مطالعات سیاسی، ۱/۲۱۵؛ مرکز بررسی اسناد، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ۲۴/۴۰۴ و ۴۶۹–۴۷۱.</ref> در ماههای آخر نخستوزیری [[امیرعباس هویدا]]، بختیار به همراه [[کریم سنجابی]] و [[داریوش فروهر]] در نامه سرگشادهای به [[محمدرضا پهلوی]]، خواستار فضای باز سیاسی و اصلاح امور شدند.<ref>سنجابی، خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، ۳۱۲–۳۱۳.</ref> | ||
== دوران نخستوزیری == | == دوران نخستوزیری == | ||
پس از اوجگیری مبارزات اسلامی مردم در سال ۱۳۵۷ به رهبری [[امامخمینی]] و تلاش ناموفق محمدرضا پهلوی برای غلبه بر بحران کشور، تشکیل دولت ائتلاف ملی با حضور چهرههای ملیگرا مانند [[غلامحسین صدیقی]] و کریم سنجابی در دستور کار وی قرار گرفت،<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۵۸۳.</ref> اما ملیگرایان نپذیرفتند و سرانجام بختیار نخستوزیری را پذیرفت.<ref>مرکز بررسی اسناد، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ۲۴/۵۵۱؛ دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۶۸.</ref> بختیار بدون توجه به توصیه اعضای جبهه ملی دربارهٔ لزوم جلب حمایت امامخمینی و روحانیان پیش از پذیرش نخستوزیری، قبول مسئولیت کرد.<ref>سنجابی، خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، ۳۴۴–۳۴۵؛ بختیار، سی و هفت روز، ۱۷.</ref> وی روز ۲۴ آذر ۱۳۵۷ در دیدار با محمدرضا پهلوی وفاداری خود به نظام سلطنت و توانایی تشکیل دولت ملی در چارچوب قانون اساسی را در صورت رأی اعتماد مجلس اعلام کرد<ref>پهلوی، اعترافات شاه مخلوع ایران، ۲۳.</ref> همچنین در جلسات بعدی، خروج پهلوی از کشور را در کنار شرایط دیگر، شرط پذیرش نخستوزیری دانست.<ref>بختیار، یکرنگی، ۱۶۰–۱۶۱.</ref>{{سخ}} | پس از اوجگیری مبارزات اسلامی مردم در سال ۱۳۵۷ به رهبری [[امامخمینی]] و تلاش ناموفق محمدرضا پهلوی برای غلبه بر بحران کشور، تشکیل دولت ائتلاف ملی با حضور چهرههای [[ملیگرایی|ملیگرا]] مانند [[غلامحسین صدیقی]] و کریم سنجابی در دستور کار وی قرار گرفت،<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۵۸۳.</ref> اما ملیگرایان نپذیرفتند و سرانجام بختیار نخستوزیری را پذیرفت.<ref>مرکز بررسی اسناد، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ۲۴/۵۵۱؛ دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۶۸.</ref> بختیار بدون توجه به توصیه اعضای جبهه ملی دربارهٔ لزوم جلب حمایت امامخمینی و روحانیان پیش از پذیرش نخستوزیری، قبول مسئولیت کرد.<ref>سنجابی، خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، ۳۴۴–۳۴۵؛ بختیار، سی و هفت روز، ۱۷.</ref> وی روز ۲۴ آذر ۱۳۵۷ در دیدار با محمدرضا پهلوی وفاداری خود به [[نظام سلطنتی|نظام سلطنت]] و توانایی تشکیل دولت ملی در چارچوب قانون اساسی را در صورت رأی اعتماد مجلس اعلام کرد<ref>پهلوی، اعترافات شاه مخلوع ایران، ۲۳.</ref> همچنین در جلسات بعدی، [[فرار شاه|خروج پهلوی]] از کشور را در کنار شرایط دیگر، شرط پذیرش نخستوزیری دانست.<ref>بختیار، یکرنگی، ۱۶۰–۱۶۱.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی ۷ دی ۱۳۵۷، تلاش بختیار برای تشکیل دولت را ناموفق خواند و اظهار داشت در صورت تشکیل دولت نیز ایشان آن را تأیید نخواهد کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۹۸.</ref>{{سخ}} | امامخمینی ۷ دی ۱۳۵۷، تلاش بختیار برای تشکیل دولت را ناموفق خواند و اظهار داشت در صورت تشکیل دولت نیز ایشان آن را تأیید نخواهد کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۹۸.</ref>{{سخ}} | ||
محمدرضا پهلوی با پذیرش خروج از ایران در ۱۴ دی ۱۳۵۷ انتصاب بختیار را به نخستوزیری اعلام کرد<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۶۰۳.</ref> و از نمایندگان دو مجلس خواست در یک جلسه مشترک به او رأی اعتماد بدهند.<ref>عاقلی، روزشمار، ۲/۳۸۳.</ref> در این روز رابرت هایزر معاون فرماندهی ناتو برای جلب حمایت ارتش از بختیار وارد ایران شد.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۶۰۶.</ref> بختیار پس از معرفی از طرف پهلوی، در مصاحبه خود از امامخمینی که او را شخصیتی مورد احترام خواند، دعوت کرد به میهن بازگردد.<ref>اطلاعات، ۱۶/۱۰/۱۳۵۷.</ref> امامخمینی بازگشت خود را بینیاز از دعوت دانست و به وقت مقتضی واگذاشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۴۵ و ۳۴۷.</ref> بختیار به محض انتشار خبر نخستوزیریاش، از جبهه ملی اخراج شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ۲۴/۵۴۲؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۴۲۰.</ref> امامخمینی بعدها این کار جبهه ملی را اقدام احتیاطی برای حفظ خود | محمدرضا پهلوی با پذیرش خروج از ایران در ۱۴ دی ۱۳۵۷ انتصاب بختیار را به نخستوزیری اعلام کرد<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۶۰۳.</ref> و از نمایندگان دو مجلس خواست در یک جلسه مشترک به او رأی اعتماد بدهند.<ref>عاقلی، روزشمار، ۲/۳۸۳.</ref> در این روز رابرت هایزر معاون فرماندهی ناتو برای جلب حمایت ارتش از بختیار وارد ایران شد.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۶۰۶.</ref> بختیار پس از معرفی از طرف پهلوی، در مصاحبه خود از امامخمینی که او را شخصیتی مورد احترام خواند، دعوت کرد به میهن بازگردد.<ref>اطلاعات، ۱۶/۱۰/۱۳۵۷.</ref> امامخمینی بازگشت خود را بینیاز از دعوت دانست و به وقت مقتضی واگذاشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۴۵ و ۳۴۷.</ref> بختیار به محض انتشار خبر نخستوزیریاش، از جبهه ملی اخراج شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ۲۴/۵۴۲؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۴۲۰.</ref> امامخمینی بعدها این کار جبهه ملی را اقدام احتیاطی برای حفظ خود شمرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴.</ref> افزون بر این، مخالفتهای چندباره امامخمینی با دولت بختیار و غیرقانونی خواندن آن<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۵۲، ۴۵۵، ۴۷۱، ۵۳۹ و ۵۴۱–۵۴۲.</ref> انتخاب گروهی صاحب اعتبار و مقبول برای هیئت دولت او را دشوار ساخت.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۷۳.</ref> | ||
ایشان در ۱۸ دی ۱۳۵۷، ضمن آنکه بختیار را خائن خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۹۸.</ref> تقاضای رسمی جیمی کارتر رئیسجمهور آمریکا از طریق نماینده رئیسجمهور فرانسه، مبنی بر موافقت با دولت وی را رد کرد و افزود بر فرض که ایشان چنین خطایی مرتکب شود، اما ملت ایران نخواهد پذیرفت،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۷۶.</ref> چنانکه در ۲۲ دی، با تأکید بر اینکه بختیار در نظر دارد محمدرضا پهلوی را حفظ کند، با آمریکا بند و بست دارد و غیرقانونی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۳۱.</ref> هر گونه همکاری با دولت غاصب وی را از نظر شرعی [[حرام]] و از نظر قانونی جرم دانست. <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۲۷.</ref>{{سخ}} | ایشان در ۱۸ دی ۱۳۵۷، ضمن آنکه بختیار را خائن خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۹۸.</ref> تقاضای رسمی [[جیمی کارتر]] رئیسجمهور آمریکا از طریق نماینده رئیسجمهور فرانسه، مبنی بر موافقت با دولت وی را رد کرد و افزود بر فرض که ایشان چنین خطایی مرتکب شود، اما ملت ایران نخواهد پذیرفت،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۷۶.</ref> چنانکه در ۲۲ دی، با تأکید بر اینکه بختیار در نظر دارد [[محمدرضا پهلوی]] را حفظ کند، با [[آمریکا]] بند و بست دارد و غیرقانونی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۳۱.</ref> هر گونه همکاری با دولت غاصب وی را از نظر شرعی [[حرام]] و از نظر قانونی جرم دانست. <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۲۷.</ref>{{سخ}} | ||
[[مجلس شورای ملی]] در ۲۶ دی ۱۳۵۷<ref>عبداللهپور، نخستوزیران ایران، ۳۰۷؛ عاقلی، روزشمار، ۲/۳۹۱.</ref> از مجموع ۲۰۵ رأی، با ۱۴۹ رأی موافق، ۴۳ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع به وزرای بختیار رأی اعتماد داد.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۷۵؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۴۵۲.</ref> بختیار به گمان خود برای جلب نظر روحانیان اعلام کرد اداره سازمان اوقاف به روحانیان واگذار میشود و دولت تنها بر حسابهای آن نظارت خواهد کرد.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۷۴–۷۵.</ref> پس از رأی اعتماد مجلس، محمدرضا پهلوی بیدرنگ ایران را به مقصد [[مصر]] ترک کرد. {{ببینید|متن=ببینید| فرار شاه}} | [[مجلس شورای ملی]] در ۲۶ دی ۱۳۵۷<ref>عبداللهپور، نخستوزیران ایران، ۳۰۷؛ عاقلی، روزشمار، ۲/۳۹۱.</ref> از مجموع ۲۰۵ رأی، با ۱۴۹ رأی موافق، ۴۳ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع به وزرای بختیار رأی اعتماد داد.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۷۵؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۴۵۲.</ref> بختیار به گمان خود برای جلب نظر روحانیان اعلام کرد اداره سازمان اوقاف به روحانیان واگذار میشود و دولت تنها بر حسابهای آن [[نظارت]] خواهد کرد.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۷۴–۷۵.</ref> پس از رأی اعتماد مجلس، محمدرضا پهلوی بیدرنگ ایران را به مقصد [[مصر]] ترک کرد. {{ببینید|متن=ببینید| فرار شاه}} | ||
== موضعگیری امام در برابر دولت بختیار == | == موضعگیری امام در برابر دولت بختیار == | ||
امامخمینی در ۲۷ دی ۱۳۵۷، ضمن بیاعتنایی به دولت بختیار، رفتن پهلوی را به ملت ایران تبریک گفت و اعلام کرد که بهزودی دولت موقت تشکیل خواهد داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۸۶–۴۸۷؛ یزدی، آخرین تلاشها در آخرین روزها، ۲۷۹.</ref> موضعگیری امامخمینی در برابر بختیار و امریکاییخواندن او<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۳۱، ۵۴۱–۵۴۲ و ۶/۳.</ref> همچنین تظاهرات گسترده مردم در سراسر کشور که بختیار را نوکر بیاختیار شاه و آمریکا خواندند، مشروعیت و اقتدار وی را از میان برد و با وجود برنامهها و اصلاحات فراوان وعده دادهشده در مصاحبهها، وی توفیقی در اجرای آنها نیافت.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۵۶–۱۵۷.</ref> | امامخمینی در ۲۷ دی ۱۳۵۷، ضمن بیاعتنایی به دولت بختیار، رفتن پهلوی را به ملت ایران تبریک گفت و اعلام کرد که بهزودی دولت موقت تشکیل خواهد داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۸۶–۴۸۷؛ یزدی، آخرین تلاشها در آخرین روزها، ۲۷۹.</ref> موضعگیری امامخمینی در برابر بختیار و امریکاییخواندن او<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۳۱، ۵۴۱–۵۴۲ و ۶/۳.</ref> همچنین تظاهرات گسترده مردم در سراسر کشور که بختیار را نوکر بیاختیار شاه و آمریکا خواندند، مشروعیت و اقتدار وی را از میان برد و با وجود برنامهها و اصلاحات فراوان وعده دادهشده در مصاحبهها، وی توفیقی در اجرای آنها نیافت.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۵۶–۱۵۷.</ref> | ||
امامخمینی از ملت ایران بهویژه ایل بختیاری خواست تا با تظاهرات و ابراز نارضایتی علیه بختیار به پا خیزند و دولت او را ساقط کنند؛ زیرا به اعتقاد ایشان، بختیار با پذیرش دولت علاوه بر ملت ایران، به ایل بزرگ بختیاری نیز که پشتوانه ایران بهشمار میرفت و مورد ستم رضاشاه قرار گرفته بود، خیانت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۰.</ref> ایشان همچنین در پیامی، دولت آمریکا را از حمایت بختیار برحذر داشت و تأکید کرد برای ثبات و آرامش منطقه بهتر است بختیار و ارتش در امور دخالت نکنند؛ همچنین از آمریکا خواست که به ارتش توصیه کند از بختیار اطاعت نکنند و در این صورت است که ایشان نیز ملت را به سکوت فرا میخواند و این امر به سود همه تمام خواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۷.</ref> | امامخمینی از ملت ایران بهویژه ایل بختیاری خواست تا با [[تظاهرات]] و ابراز نارضایتی علیه بختیار به پا خیزند و دولت او را ساقط کنند؛ زیرا به اعتقاد ایشان، بختیار با پذیرش دولت علاوه بر ملت ایران، به ایل بزرگ بختیاری نیز که پشتوانه ایران بهشمار میرفت و مورد ستم [[رضاشاه]] قرار گرفته بود، خیانت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۰.</ref> ایشان همچنین در پیامی، دولت آمریکا را از حمایت بختیار برحذر داشت و تأکید کرد برای ثبات و آرامش منطقه بهتر است بختیار و ارتش در امور دخالت نکنند؛ همچنین از آمریکا خواست که به ارتش توصیه کند از بختیار اطاعت نکنند و در این صورت است که ایشان نیز ملت را به سکوت فرا میخواند و این امر به سود همه تمام خواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۷.</ref> | ||
از نظر امامخمینی دولت بختیار به دو دلیل غیرقانونی بود: | از نظر امامخمینی دولت بختیار به دو دلیل غیرقانونی بود: | ||
# این دولت از سوی رژیمی تعیین شده بود که خود پایگاه مردمی نداشت و تظاهرات مردم بهویژه در روزهای [[تاسوعا | # این دولت از سوی رژیمی تعیین شده بود که خود پایگاه مردمی نداشت و تظاهرات مردم بهویژه در روزهای [[تظاهرات تاسوعا و عاشورا|تاسوعا و عاشورا]]، همچون یک همهپرسی، دلیلی بر غیرقانونیبودن رژیم بود. | ||
# | # [[مجلس شورای ملی]] و [[مجلس سنا]] نیز که وظیفه رأی اعتماد به دولت را داشتند، هیچیک نماینده ملت ایران نبودند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۱۳ و ۴۲۹.</ref> | ||
امامخمینی همچنین بختیار را مهره | امامخمینی همچنین بختیار را مهره [[بیگانگان]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱.</ref> غاصب منصب نخستوزیری،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳.</ref> نوکر شاه و آمریکا،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۰.</ref> و دارای خوی بیابانی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۳۱.</ref> معرفی کرد. ایشان با اشاره به حمایت آمریکا از بختیار، بر برنامه این کشور برای تربیت افرادی که سالها به شکل موجه در میان مردم زندگی و مبارزه میکنند ولی در واقع مهره کشورهای [[ابرقدرتها|ابرقدرت]] برای حفظ منافع آنها در وقت نیاز هستند، تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۶۷.</ref>{{سخ}} | ||
پس از مخالفتهای پیاپی امامخمینی با دولت بختیار، مبارزات مردم گسترش یافت<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۵۸۷؛ دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۶۰.</ref> امامخمینی پس از تظاهرات به مناسبت [[اربعین حسینی]] در ۲۹ دی ۱۳۵۷ در پیامی اعلام کرد بهزودی به ایران بازخواهد گشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۰۱–۵۰۲.</ref> در برابر تصمیم ایشان، بختیار با برگزاری جلسه اضطراری شورای امنیت ملی، دستور بستن فرودگاه تهران را صادر کرد.<ref>اطلاعات، ۵/۱۱/۱۳۵۷.</ref> در پی این تصمیم جمعیت بسیاری از مردم در اطراف فرودگاه مهرآباد جمع شدند.<ref>کیهان، ۴/۱۱/۱۳۵۷ و ۵/۱۱/۱۳۵۷؛ عاقلی، نخستوزیران ایران، ۱۲۲۶.</ref> امامخمینی طی پیامی به ملت ایران، این اقدام دولت بختیار را حرکت مذبوحانه و غیرانسانی از دولتی غاصب و متظاهر به قانون اساسی دانست که نمیتواند راه ملت ایران را منحرف کند. ایشان خاطرنشان کرد این دولت بر خلاف تمام موازین اسلامی و انسانی بارها مطالبی را ازجمله مذاکره با دولت غیرقانونی، به دروغ به ایشان نسبت | پس از مخالفتهای پیاپی امامخمینی با دولت بختیار، مبارزات مردم گسترش یافت<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۵۸۷؛ دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۶۰.</ref> امامخمینی پس از تظاهرات به مناسبت [[اربعین حسینی]] در ۲۹ دی ۱۳۵۷ در پیامی اعلام کرد بهزودی به ایران بازخواهد گشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۰۱–۵۰۲.</ref> در برابر تصمیم ایشان، بختیار با برگزاری جلسه اضطراری شورای امنیت ملی، دستور بستن فرودگاه تهران را صادر کرد.<ref>اطلاعات، ۵/۱۱/۱۳۵۷.</ref> در پی این تصمیم جمعیت بسیاری از مردم در اطراف فرودگاه مهرآباد جمع شدند.<ref>کیهان، ۴/۱۱/۱۳۵۷ و ۵/۱۱/۱۳۵۷؛ عاقلی، نخستوزیران ایران، ۱۲۲۶.</ref> امامخمینی طی پیامی به ملت ایران، این اقدام دولت بختیار را حرکت مذبوحانه و غیرانسانی از دولتی غاصب و متظاهر به قانون اساسی دانست که نمیتواند راه ملت ایران را منحرف کند. ایشان خاطرنشان کرد این دولت بر خلاف تمام موازین اسلامی و انسانی بارها مطالبی را ازجمله مذاکره با دولت غیرقانونی، به دروغ به ایشان نسبت داده است که صحیح نیست. ایشان تأکید کرد اینان عمّال [[اجانب]] هستند که در زیر پوشش قانون اساسی خیانت خود را پنهان کرده با کمال بیشرمی تصمیم دارند «شاه مخلوع» و فراری را به کشور برگردانند و حکومت جابرانه او را بار دیگر بر کشور تحمیل کنند. ایشان ضمن تشکر از مردمی که برای استقبال از ایشان به تهران آمده بودند، سفر خود را به تعویق انداخت و اعلام کرد روز هشتم بهمن به میهن بازخواهد گشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۲۸.</ref>{{سخ}} | ||
گسترش اعتراضات به جلوگیری از ورود امامخمینی<ref>کیهان، ۸/۱۱/۱۳۵۷.</ref> بختیار را مصمم ساخت تا شخصاً به [[پاریس]] برود و با امامخمینی مذاکره کند،<ref>هایزر، مأمویت به تهران، ۲۷۶؛ یزدی، آخرین تلاشها در آخرین روزها، ۳۳۸.</ref> اما ایشان، دیدار بختیار با خود را مشروط به استعفای او از نخستوزیری اعلام کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۶.</ref> سرانجام وی که موفق نشده بود برای مذاکره با ایشان به پاریس سفر کند، در ۹ بهمن ۱۳۵۷، در مصاحبه مطبوعاتی از برداشتهشدن منع برای بازگشت ایشان به میهن سخن گفت و دستور بازگشایی فرودگاه را صادر کرد.<ref>کیهان، ۹/۱۱/۱۳۵۷.</ref> امامخمینی نیز در همین روز در طی پیامی به ملت ایران، اطاعت از دولت بختیار را اطاعت از | گسترش اعتراضات به جلوگیری از ورود امامخمینی<ref>کیهان، ۸/۱۱/۱۳۵۷.</ref> بختیار را مصمم ساخت تا شخصاً به [[پاریس]] برود و با امامخمینی مذاکره کند،<ref>هایزر، مأمویت به تهران، ۲۷۶؛ یزدی، آخرین تلاشها در آخرین روزها، ۳۳۸.</ref> اما ایشان، دیدار بختیار با خود را مشروط به استعفای او از نخستوزیری اعلام کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۶.</ref> سرانجام وی که موفق نشده بود برای مذاکره با ایشان به پاریس سفر کند، در ۹ بهمن ۱۳۵۷، در مصاحبه مطبوعاتی از برداشتهشدن منع برای بازگشت ایشان به میهن سخن گفت و دستور بازگشایی فرودگاه را صادر کرد.<ref>کیهان، ۹/۱۱/۱۳۵۷.</ref> امامخمینی نیز در همین روز در طی پیامی به ملت ایران، اطاعت از دولت بختیار را اطاعت از [[طاغوت]]، حرام و مخالف [[رضای خدا]] دانست و از ارتش و کارمندان دولت خواست از اطاعت وی خوداری کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲.</ref> ایشان همچنین با نقد ادعای [[ملیگرایی]] بختیار، پشتیبانی دولتهای [[انگلستان]] و [[آمریکا]] از او، اشغال پست نخستوزیری بدون مجوز قانونی و بر خلاف خواست ملت، و عدم احترام به آرای عمومی را نشانه ملیگرانبودن وی شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳.</ref> | ||
== ورود امام به ایران و تشکیل دولت موقت == | == ورود امام به ایران و تشکیل دولت موقت == | ||
امامخمینی روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، در میان استقبال بیسابقه مردم به ایران بازگشت{{ببینید|متن=ببینید| بازگشت امامخمینی}} و در آغاز ورود، در سخنان کوتاهی در فرودگاه مهرآباد بدون نامبردن از بختیار، او را تهدید کرد که اگر به فکر بازگرداندن پهلوی یا حفظ رژیم سلطنتی باشد، با پاسخ ملت روبهرو خواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۹.</ref> همچنین در سخنرانی تاریخی خود در [[بهشت زهرا | امامخمینی روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، در میان استقبال بیسابقه مردم به ایران بازگشت{{ببینید|متن=ببینید| بازگشت امامخمینی}} و در آغاز ورود، در سخنان کوتاهی در فرودگاه مهرآباد بدون نامبردن از بختیار، او را تهدید کرد که اگر به فکر بازگرداندن پهلوی یا حفظ [[نظام سلطنتی|رژیم سلطنتی]] باشد، با پاسخ ملت روبهرو خواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۹.</ref> همچنین در سخنرانی تاریخی خود در [[بهشت زهرا (س)]]، ضمن تأکید مجدد بر غیرقانونیبودن دولت بختیار و وکلای دو مجلس<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۱–۱۳.</ref> اعلام کرد که به واسطه حق شرعی خود و حمایت و پشتیبانی ملت، ایشان خود دولت تعیین خواهد کرد. ایشان در این سخنرانی، همراه با جمله معروف «من دولت تعیین میکنم! من توی دهن این دولت میزنم!»، بختیار را شخصی شمرد که نه تنها مردم او را قبول ندارند، بلکه حتی ارتش و دوستان وی در [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] نیز وی را قبول ندارند و تنها آمریکا و انگلیس از او پشتیبانی میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۶–۱۷.</ref>{{سخ}} | ||
پس از بازگشت امامخمینی، بختیار جلسه شورای امنیت ملی را با حضور سران ارتش به منظور بررسی آثار این بازگشت برگزار و در نهایت تأکید کرد که آماده هر نوع اقدامی حتی استفاده از ارتش برای دفاع از دولت خود است.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۲۲۹؛ هایزر، مأمویت به تهران، ۳۳۱ و ۳۳۷–۳۳۸.</ref> وی همچنین در ۱۵ بهمن در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد همه دیدگاههای امامخمینی را در لباس قانون تحقق میبخشد، اما در اصول با هیچکس سازش نمیکند و اجازه تشکیل دولت موقت را نمیدهد.<ref>کیهان، ۱۵/۱۱/۱۳۵۷.</ref>{{سخ}} | پس از بازگشت امامخمینی، بختیار جلسه شورای امنیت ملی را با حضور سران ارتش به منظور بررسی آثار این بازگشت برگزار و در نهایت تأکید کرد که آماده هر نوع اقدامی حتی استفاده از ارتش برای دفاع از دولت خود است.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۲۲۹؛ هایزر، مأمویت به تهران، ۳۳۱ و ۳۳۷–۳۳۸.</ref> وی همچنین در ۱۵ بهمن در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد همه دیدگاههای امامخمینی را در لباس قانون تحقق میبخشد، اما در اصول با هیچکس سازش نمیکند و اجازه تشکیل [[دولت موقت]] را نمیدهد.<ref>کیهان، ۱۵/۱۱/۱۳۵۷.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی در حکم ۱۵ بهمن خود، [[مهدی بازرگان]] را که [[شورای انقلاب]] پیشنهاد کرده بود، رئیس | امامخمینی در حکم ۱۵ بهمن خود، [[مهدی بازرگان]] را که [[شورای انقلاب]] پیشنهاد کرده بود، رئیس دولت موقت معرفی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵۶–۶۱/۶.</ref> و در ۱۶ بهمن اعلام شد{{ببینید|متن=ببینید| مهدی بازرگان| دولت موقت}} بختیار در واکنش به این انتخاب، آن را شوخی خواند و تهدید کرد در صورت ورود نمایندگان دولت جدید به وزارتخانهها، بازداشت خواهند شد.<ref>بختیار، سی و هفت روز، ۱۲۶.</ref> وی همچنین دولت بازرگان را دولت سایه خواند و گفت در یک کشور دو دولت معنا ندارد،<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۲۸؛ قرهباغی، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبدعباس قرهباغی، ۲۹۸.</ref> این در حالی بود که بختیار در کنار جنگ لفظی آغازشده، اقدامات متعدد دیگری نیز برای غلبه بر بحران انجام داد؛ ازجمله این اقدامات میتوان به تصویب لوایح محاکمه وزرای سابق و انحلال [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) در مجلس و اعلام آن به دولت و نیز پایاندادن به مأموریت [[اردشیر زاهدی]]، سفیر ایران در واشینگتن اشاره کرد.<ref>قانعی و علمی، نخستوزیران ایران از صدر مشروطه تا فروپاشی دولت بختیار، ۷۴۸.</ref> | ||
وی در جلسه مجلس شورای ملی در ۱۷ بهمن، پس از تصویب لایحه و محاکمه وزرای گذشته، اعلام کرد به منظور حفظ وحدت حاضر است با مخالفان مذاکره کند و تغییر و تبدیل در محدوده قانون را نیز میپذیرد،<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبدعباس قرهباغی، ۲۹۸؛ کیهان، ۱۷/۱۱/۱۳۵۷.</ref> حال آنکه امامخمینی از آغاز این دست از اقدامات سطحی بختیار را انحراف اذهان عمومی از ماده فساد یعنی محمدرضا پهلوی و رژیم شاهنشاهی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۷۱.</ref> | وی در جلسه مجلس شورای ملی در ۱۷ بهمن، پس از تصویب لایحه و محاکمه وزرای گذشته، اعلام کرد به منظور حفظ وحدت حاضر است با مخالفان مذاکره کند و تغییر و تبدیل در محدوده قانون را نیز میپذیرد،<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبدعباس قرهباغی، ۲۹۸؛ کیهان، ۱۷/۱۱/۱۳۵۷.</ref> حال آنکه امامخمینی از آغاز این دست از اقدامات سطحی بختیار را [[انحراف]] اذهان عمومی از ماده فساد یعنی [[محمدرضا پهلوی]] و رژیم شاهنشاهی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۷۱.</ref> | ||
== استعفا از نخستوزیری و فرار از ایران == | == استعفا از نخستوزیری و فرار از ایران == | ||
با اوجگیری تظاهرات و آغاز درگیریها و پیوستن بخشهایی از ارتش به انقلابیان، بختیار در حالیکه در مصاحبه خود مدعی شد رشته کار از دست امامخمینی خارج | با اوجگیری تظاهرات و آغاز درگیریها و پیوستن بخشهایی از ارتش به انقلابیان، بختیار در حالیکه در مصاحبه خود مدعی شد رشته کار از دست امامخمینی خارج شده است و سنگربندی در خیابانها کار عوامل [[کمونیست]] است، راه مذاکره با مخالفان مذهبی دولت را بازشمرد.<ref>کیهان، ۲۲/۱۱/۱۳۵۷.</ref> پس از اعلام بیطرفی ارتش در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بختیار در صبح روز ۲۲ بهمن، ضمن تماس با دفتر مهدی بازرگان، ساعت چهار بعد از ظهرِ همان روز را برای تقدیم استعفانامه خود به نخستوزیر دولت موقت، تعیین کرد؛ اما سرعت رویدادهایی که منجر به [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب]] شد، وی را از حضور در این جلسه بازداشت<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۲/۳۹۷–۴۰۰؛ دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۲۴۹–۲۵۰؛ طلوعی، صد روز آخر (۱۳ آبان ـ ۲۲ بهمن ۱۳۵۷)، ۳۹۰–۳۹۳.</ref> این در حالی است که امامخمینی دولت بختیار را به خاطر غیرقانونیبودن، قابل استعفا نمیدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۶۶.</ref> | ||
گفته شده بختیار پس از فرار از محل نخستوزیری، به مدت شش ماه در خانه یکی از آشنایان خود پنهان شد و پس از آن به فرانسه رفت،<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۲۵۰؛ عبداللهپور، نخستوزیران ایران، ۳۰۹.</ref> همچنین گفته شده وی بازداشت شد،<ref>کیهان، ۲۴/۱۱/۱۳۵۷.</ref> اما از [[مدرسه رفاه]] که در آن زندانی بود، فراری داده شد<ref>کیهان، ۲۷/۱۱/۱۳۵۸.</ref> و گفته شده در دوران نخستوزیری بازرگان و به کمک او از مرز زمینی بازرگان به خارج از کشور رفت.<ref>اسدی، نخستوزیریان بدفرجام، ۵۰۵؛ شاهحسینی، برگی از خاطرات.</ref> به اعتقاد امامخمینی بختیار بیعقلی کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۹۰.</ref> و اگر به نصیحت ایشان گوش داده بود و دولت را تقدیم ملت میکرد، علاوه بر اینکه نخستوزیر باقی میماند، قهرمان میشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۹۹.</ref> | گفته شده بختیار پس از فرار از محل نخستوزیری، به مدت شش ماه در خانه یکی از آشنایان خود پنهان شد و پس از آن به فرانسه رفت،<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۲۵۰؛ عبداللهپور، نخستوزیران ایران، ۳۰۹.</ref> همچنین گفته شده وی بازداشت شد،<ref>کیهان، ۲۴/۱۱/۱۳۵۷.</ref> اما از [[مدرسه رفاه]] که در آن زندانی بود، فراری داده شد<ref>کیهان، ۲۷/۱۱/۱۳۵۸.</ref> و گفته شده در دوران نخستوزیری بازرگان و به کمک او از مرز زمینی بازرگان به خارج از کشور رفت.<ref>اسدی، نخستوزیریان بدفرجام، ۵۰۵؛ شاهحسینی، برگی از خاطرات.</ref> به اعتقاد امامخمینی بختیار بیعقلی کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۹۰.</ref> و اگر به نصیحت ایشان گوش داده بود و دولت را تقدیم ملت میکرد، علاوه بر اینکه نخستوزیر باقی میماند، قهرمان میشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۹۹.</ref> | ||
== اقدامات علیه ایران در داخل و خارج == | == اقدامات علیه ایران در داخل و خارج == | ||
بختیار در دوران ۳۷روزه نخستوزیریاش، علاوه بر مقابله با انقلاب اسلامی و اقدامات خونبار و برخی دستاندازیهای مالی به اموال ملت، قرارداد خرید وسایل نظامی از آمریکا و انگلیس را که دولت ایران بسته بود و بیشتر پول آن را که حدود یازده میلیارد دلار بود و به عنوان پیشقسط پرداخت شده بود، لغو کرد.<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۶۰۸.</ref> او که به اعتقاد امامخمینی از اول مهره اجانب برای روز مبادا | بختیار در دوران ۳۷روزه نخستوزیریاش، علاوه بر مقابله با انقلاب اسلامی و اقدامات خونبار و برخی دستاندازیهای مالی به اموال ملت، قرارداد خرید وسایل نظامی از آمریکا و انگلیس را که دولت ایران بسته بود و بیشتر پول آن را که حدود یازده میلیارد دلار بود و به عنوان پیشقسط پرداخت شده بود، لغو کرد.<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۶۰۸.</ref> او که به اعتقاد امامخمینی از اول مهره [[اجانب]] برای روز مبادا بوده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۱.</ref> پس از خروج از ایران نیز از پشتیبانی غرب و محافل صهیونیستی برخوردار شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۳۸ و ۴۹۳.</ref> و به فعالیتهای توطئهگرانه علیه [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]، ازجمله برنامهریزی برای اجرای [[کودتای نوژه]] پرداخت.<ref>مؤسسه مطالعات، مطالعات سیاسی، ۱/۲۲۳.</ref> | ||
== قتل بختیار == | == قتل بختیار == | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
== آثار == | == آثار == | ||
کتابهای سی و هفت روز پس از سی و هفت سال، یکرنگی و خاطرات وی از آثار اوست که در فرانسه منتشر شده و در آنها، وی از گذشته سیاسی خود دفاع | کتابهای سی و هفت روز پس از سی و هفت سال، یکرنگی و خاطرات وی از آثار اوست که در فرانسه منتشر شده و در آنها، وی از گذشته سیاسی خود دفاع کرده است. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
پروینسادات قوامی، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/586/ شاپور بختیار]»، دانشنامه امام | |||
* پروینسادات قوامی، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/586/ شاپور بختیار]»، [[دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص۵۸۶–۵۹۱. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] |